ایتا - بفرمائید شعر🌱

‌
ویرانه‌ئیم و در دل گنجی ز راز داریم
با آنکه بی‌نشانیم، ما را تو می‌شناسی

1 مشاهده19:23

‌
با هر کسی نگوییم راز خموشی خویش
بیگانه با کسانیم ما را تو می‌شناسی

1 مشاهده19:23

‌
آیینه‌ایم و هرچند لب بسته‌ایم از خلق
بس رازها که دانیم ما را تو می‌شناسی

39 مشاهده19:23

‌
از قیل و قال بستند، گوش و زبان ما را
فارغ از این و آنیم ما را تو می‌شناسی

52 مشاهده19:23

‌
از ظن خویش هرکس، از ما فسانه‌ها گفت
چون نای بی‌زبانیم ما را تو می‌شناسی

52 مشاهده19:23

‌
در ما صفای طفلی، نفْسُرد از هیاهو
گلزار بی‌خزانیم ما را تو می‌شناسی

54 مشاهده19:23

‌
آیینه‌سان برابر گوییم هرچه گوییم
یک‌رو و یک‌زبانیم ما را تو می‌شناسی

61 مشاهده19:23

‌
خط نگه نویسد حال درون ما را
در چشم خود نهانیم ما را تو می‌شناسی

61 مشاهده19:23

‌
لب بسته چون حکیمان، سرخوش چو کودکانیم
هم پیر و هم جوانیم ما را تو می‌شناسی

59 مشاهده19:23

‌
با دُرد و صافِ گیتی، گه سرخوشی است گه غم
ما دُرد غم کشانیم ما را تو می‌شناسی

59 مشاهده19:23

‌
از وادی خموشی راهی به نیک‌روزی است
ما روزبه، از آنیم ما را تو می‌شناسی

59 مشاهده19:23

‌
کس راز غیر از ما، نشنید بس « امینیم »
بهر کسان امانیم ما را تو می‌شناسی

65 مشاهده19:23