eitaa logo
بحارالاشعار
26.6هزار دنبال‌کننده
22 عکس
6 ویدیو
37 فایل
به کانال بحارالاشعار خوش آمدید کپی و انتشار مطالب کانال فقط با (#بحارالاشعار) مجاز می باشد. تبلیغات 👇 (شرایط و تعرفه) https://eitaa.com/joinchat/1917452675Ceb02069cc9 ارتباط با ادمین 👇 @ya_ali_maadad
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خوش به حال کسی که تا حالا پای او به مدینه وا نشده یا اگر رفته خوب می فهمد دردهای دلش دوا نشده حرفهای نگفتنی بسیار شهر پیغمبر خدا دارد روضه در روضه هر وجب خاکش کوچه در کوچه کربلا دارد فاجعه در کمین یک مادر خاک کوچه پر از تلاطم شد حرمت چادری که در کوچه خاکی از رد پای مردم شد مادری که تمام مادرها از ازل تا ابد به قربانش به فدای دل پر از دردش غم و اندوه بیت الاحزانش در شب غربت امامی که آبروی همه دو عالم بود اشک پیغمبر خدا جاری قد زهرا ز ماتمش خم بود لشکر کوچه آمد و این بار مثل مور و ملخ هجوم آورد از بر و بوم و از سر دیوار طرح یک ماجرای شوم آورد سوی بزم شراب نامردان با دل خون شبانه اش بردند آه مثل علی غریبانه دست بسته ز خانه اش بردند اشک سرخی که داشت بر دیده خبر از غصه نهانش بود روضه خوان غروب عاشورا لرزش دست و زانوانش بود نیمه شب تا امام مظلومم بین آن کوچه ناله ای می کرد یاد دستان بسته ی زینب یاد اشک سه ساله ای می کرد در حضور تو ای امام غریب روضه را یک اشاره ای کافیست تا کنی یاد خیمه های عطش گریه شیر خواره ای کافیست من فدای تو ای گل زهرا چه بلاها که آمده به سرت باز هم شکر لحظه آخر شمر و خولی نبود دور و برت شاعر : محمود قاسمی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عالم ز آه تیره تر از صبح محشر است خونِ جگر به دیده ي آلِ پیمبر است شهر مدینه گشته عزاخانه ي وجود رخت سیاه بر تن زهرا و حیدر است گفتم چه روی داده که از خاطرم گذشت امشب شب یتیمی موسی ابن جعفر است گِریَند بر امام ششم هفت آسمان در نُه فلک قیامتِ عظمای دیگر است جسمی که آب شد از جفا زیر خاک رفت در قلب آب و خاک از این داغ آذر است خواهی اگر که بوسه زنی بر مزار او قبرش کنار تربت زهرای اطهر است آتش زدند خانه او را حرامیان این اجر خوبی پدر و ارث مادر است جز تل خاک نیست نشانی از آن مزار الحق که ننگ آل سعودِ ستمگر است قامت خمیده،تن شده مانند شمع آب این شاهد جنایت منصور کافر است بر او بریز اشک که این گریه نزد حق با گریه بر حسین ثوابش برابر است با آنکه بسته است به رویش در بقیع "میثم" هماره چشم امیدش به این در است غلامرضاسازگار امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بر جبین آسمان آثار غم شد آشکار اشک می ریزند نم نم ابرهای داغدار در میان سنگها آیینه ای تنها شده روضه ی تنهایی اش هرگوشه ای برپا شده غرق باران است هرکس جان او لایق شده ست باز عالم سوگوار حضرت صادق شده ست حضرت صادق که جان ما فدای درس او دانش آموزان او هستیم و پای درس او یادگار مصطفی را قوم سرکَش می کِشند خانه ی وحی و نبوت را به آتَش می کِشند باز در چشمم غم مولا مجسم می شود روضه های مادرش زهرا مجسم می شود قصه ی تلخ هجوم گرگ ها بر خانه ای ماجرای شعله و بال و پر پروانه ای وای من شیخ الائمه بی عمامه بی ردا زنده شد در خاطر من روضه های کربلا آنچه پیرش کرده داغ کشته ی کرب و بلاست آنچه دائم پیش چشم اوست شرح روضه هاست روضه آن پیکر عریان به روی خاک ها بر سر او زخم ها بر پیکر او چاک ها بر تن فرزند زهرا رد مرکب مانده است داغ این بی حرمتی بر جان زینب مانده است حاصل این روضه ها تنها نه اشک و آه ماست خون اهل بیت پیغمبر چراغ راه ماست خون حق نورست و در ظلمت چراغ راه ماست تا قیامت راه ما از راه خفاشان جداست راه ما راه علی راه حسین بن علی ست شاهراه ما درین بیراهه ها امر ولی ست زور و تزویر و زر و عصیان کجا؟ایمان کجا؟ دین سلمان ها کجا دین ابوسفیان کجا پیش روی ما بجز آیینه ی اسلام نیست درد ما رد یا قبول نامه ی بر جام نیست مرگ بر اسلام آمریکایی و مکر یهود بشنوید این نعره های مرگ بر آل سعود مرگ بر لبخندها و بر خیانت های گرگ بر جنایت های آمریکای شیطان بزرگ بار دیگر جنگ احزاب است و میدانی خطیر این سوی میدان علمداریست بیدار و دلیر شیعه را دشمن شناسی و تبرا باورست شیعه را اینک کسی از نسل حیدر رهبر است باز بانام حسین فاطمه غوغا کنیم جان خود نذر حریم زینب کبرا کنیم شام با ویرانه هایش خطبه خوان درد هاست گرچه چندی میشود جولان گه نامرد هاست دیگر از دست علمداری نمی افتد علم چشم ناپاک حرامی ها نیفتد بر حرم باز هم یک دجله ی دیگر ، عطش آورده است کودکانی را که دریا با خودش آورده است آن طرف در سازمان لال ها خون می خورند کودکان را این طرف چون حرمله سر می برند از غم هم کیش خود داریم می میریم ما آه و صد افسوس مشکی پوش کشمیریم ما راه ما راه شهیدان، حرف ما حرف امام جنگ با مستکبرین تا رفع فتنه، یک کلام فاش می گوییم خط قرمز ما فتنه است فتنه ای که قلب مولا قلب امت را شکست در صفوف ما، به غیر از شور بیداری مباد در دل ما، جز شمیم و عطر هشیاری مباد هر که یار فتنه شد، آگاهش از این کار کن هر که در این راه خوابش برد را بیدار کن خادمانی که برای میزشان دلواپسند پس کجا و کی به درد مردم خود می رسند؟ وای اگر ایمان ما صرف بده بستان شود باز بیت المال بیت الحال نااهلان شود بارالها تشنه گان قدرت از ما نیستند تشنه گان خدمت تو، اهل دنیا نیستند با جهاد و صبر، آری فتح در دستان ماست دست شیطان کی مگر بالاتر از دست خداست؟ راه ما تا روز آخر راه سرخ کربلاست پس بپاخیزید یاران وقت عاشورای ماست در میان باد و توفان در میان فتنه ها شیعه هرگز گم نخواهد کرد راه خویش را سید محمد مهدی شفیعی سید علیرضا شفیعی جواد شیخ الاسلامی سعید تاج محمدی محمد رضا شفیعی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کس از دل امام غریبم خبر نداشت با او مدینه هم سر یاری دگر نداشت سوگند میخورم به مظلومی علی دنیا زآل فاطمه مظلومتر نداشت از آن زمان که سوخت در خانه علی آتش زدرب خانه شان دست بر نداشت آتش کجا و خانه فرزند مصطفی آنروز روزگار مسلمان مگر نداشت تنها نه روزها پی آزارش آمدند شبها امان زدشمن بیدادگر نداشت گرم دعا و راز نیاز شبانه بود مهلت ولی برای دعای سحر نداشت آتش زدند خانه او را ولی دگر بر سینه اش جراحتی از میخ در نداشت بردند دست بسته اش از خانه با عذاب حتی عبا به دوش و عمامه به سر نداشت میزد نفس نفس پی مرکب ولی چه سود آهش به قلب سنگ عدویش اثر نداشت پایش برهنه بود ولی جای شکر داشت چون خاک کوچه خار مغیلان دگر نداشت بیچاره دختری که روی خار میدوید بیچاره عمه اش که از او خبر نداشت پایش که خسته بودو دو دستش که بسته بود در زیر تازیانه دشمن سپر نداشت دختر به هر خطر به پدر میبرد پناه آن دختر سه ساله بمیرم پدر نداشت از درد گوش پاره اگر ناله میکشید بر گوشوار رفته به غارت نظر نداشت تا دید در خرابه لب چاک خورده را لب را گذاشت بر لب بابا و برنداشت حسین میرزایی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بازهم بی کسی یک آقا باز هم ماجرای دست و طناب پیش چشمان آسمانی ها باز شهر مدینه گشته خراب باز هم زنده شده در این کوچه قصه ی تلخ آتش و خانه خودشان را به زور جا کردند شعله ها روی بال پروانه آبرو دار این دیار چرا ؟ شده بی تکیه گاه و بی یاور نا نجیبانه سوی او آمد بی کسی و غریبی حیدر پیرمرد قبیله شد هدفِ آتش و تازیانه و تهدید مَرد ها مرده اند در این شهر به غریبیش دشمنش خندید حرمت کعبه ی مدینه شکست تا شده ظالمانه زانویی شکر حق در میان این خانه بار شیشه نداشت بانویی بی خدا ها نگه نمی دارند حرمت سن و سال آقا را وای من باز هم در آوردند اشک های دو چشم زهرا را بچه های سقیه در دل شب «عزت و احترام را بردند » پا برهنه بدون عمامه وحشیانه امام را بردند بس دویده به پشت یک مرکب نفس پیرمرد گشته تمام قد او را خمیده تر کرده ناسزا و جسارت و دشنام کربلا را به چشم خود می دید روضه خوان امام کرببلا کرده داغ رقیه را زنده پشت مرکب دویدن آقا امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 السلام ای حجت حق بر زمین حضرت صادق امام المومنین یا ولی الله یا کهف الوراء فانیا لله ای مرد خدا ما خدا را با تو پیدا میکنیم دیده با یاد تو دریا می کنیم با تو احیا شد قیام اهل بیت با تو رونق یافت نام اهل بیت ای فقیه بی بدیل روزگار تیغ گفتارت شبیه ذو الفقار هر که در راه شما پابند شد خوش بر احوالش سعادتمند شد ای گل زهرا امام غم نصیب ای غریب بن غریب بن غریب ای فدای تربت ویران تو خاک قبرِ با زمین یکسان تو زائر تو روزها شد آفتاب نیمۀ شب روضه خوانت ماهتاب هرکه از خاک مزارت بوسه چید طعم داغیِ بیابان را چشید آفتابیُ به رنگ مغربی آخرین مرد غریب یثربی من شنیدم خانه ات آتش زدند نیمه شب کاشانه ات آتش زدند میزدی ناله منم پور خلیل کم ببند آتش به پای من دخیل پشت در می سوخت از پا تا سرت بی هوا بُردی تو نام مادرت بی عمامه بی عبا صورت کبود پیر مرد شیعه و مرد یهود دست بسته چون امیر المومنین پیش اهل خانه می خوردی زمین رسیمان دست عدو افتاده بود جای پنجه بر گلو افتاده بود باز در بین محاسن پنجه خورد ریسمان را دورِ گردن می فِشُرد کس نداند با چه وضعی آن پلید جسم تو از خانه بیرون می کشید صورت تو لطمه ها بسیار خورد چند باری گوشۀ دیوار خورد تیزی سنگی به پهلویت گرفت حُرمِ آتش گوشۀ مویت گرفت دستهایت بست و بر مرکب نشست حرمت موی سپیدت را شکست بی ادب بود و دهانش باز شد دید تنهایم زبانش باز شد زیره چشمی کرد سوی تو نگاه حرف های زشت میزد گاه گاه تو میان شعله ها در اضطراب لیک اصحابِ تو در خانه به خواب آمدم تا عقدۀ دل وا کنم با تو آقا لحظه ای نجوا کنم درد دل با اهل دل باید نمود سفرۀ دل پیش صاحب دل گشود خون جگر با ادّعایت کرده اند در نماز شب دعایت کرده اند!! ضربه بر دین با لباس دین زدند بر امامت تهمت ننگین زدند ریزه خوار سفرۀ بی گانه اند فکر تسبیح هزاران دانه اند وقت فتنه رنگ خود را باختند فرقه ها در این طریقت ساختند زیر دندانهای هر دنیا پرست درهم و دینار مزّه کرده است تا هیا هوئی بپاشد جا زدند نیشتر بر پیکر آقا زدند مصلحت اندیشی آخر تاکجا دشمنی با خط رهبر تاکجا بشنود هر کس که باشد اهل خیر آن تباهی های فرزند زبیر پور نااهل،عمر خاکستر کند سیف الاسلام زمان کافر کند ای که بر حفظ ولایت عاشقید جمله شاگرد امام صادقید حوزه های علمیه چون سنگر است شاخص دین گفته های رهبر است برحذر باشید فرزندان دین جان مولایم امیرالمومنین وای اگر دستان دشمن واشود خواب باشیم و علی تنها شود صبح پیچد این خبر در شهرمان بسته شد دستِ ولیِ شیعیان این ردای دلبری زیبنده است بر کسی که بر ولایت بنده است قاسم نعمتی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ناگهان سجّاده را اززیرپایش می کشند مثل حیدر(علیه السلام)درمیان کوچه هایش می کشند نامسلمانان به فکر سنّ وسالش نیستند پابرهنه،بی عمامه ،بی عبایش می کشند بی مروّت ها سوار مرکب ودنبال خود (پیرمرد)ی را(پیاده)،(بی عصا)یش می کشند با(طناب)و(دست بسته)،(سیلی) و آتش به در(ب) لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور درمیان کوچه زیر دست وپایش می کشند روضه هارا در خیالش هی مجسم می کنند از مدینه نا گهان تا کربلایش می کشند *** ((زینت دوش نبی))افتاده (بی سر بر زمین) وای بر من از کجاها تا کجایش می کشند شاه غیرت روی خاک افتاده وبی غیرتان نقشه ی حمله به سوی خیمه هایش می کشند چون نمی برّید خنجر حنجرش را از جلو ناکسان این بار خنجر از قفایش می کشند کاروان عصمت وتوحید را،(نامحرمان) کربلا تا کوفه وشام بلایش می کشند *** اشک دختر بچه ای یک شهر را بر هم زده با سر باباش جان را از صدایش می کشند *** در قنوتش رفته در فکر تمام روضه ها ناگهان سجاده را از زیر پایش می کشند شاعر : مجتبی خرسندی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 مگر رسول به وصفش بیان کند سخنی که وصف ذات خدا نیست کار همچو منی جواب هر چه که باشد نوازش است مرا خدا کند بنوازد مرا ولو به " لن " ی بساط حوزه کرم میکند ، چه ذوالکرمی بساط روضه عطا میکند ، چه ذوالمننی به دست شیخ الائمه غدیر جان بگرفت بله ؛غدیر جوان شد ز باده ی کهنی ببین حدیث حدیث و ببین که بحث به بحث چگونه یک تنه رفته به جنگ تن به تنی به جعفر بن محمد بگو بسوز و بساز مباش فکر حرم گر نواده ی حسنی سیاه تر ز همه روزگار پروانه ست اگر که شمع بسوزد میان انجمنی نخست آنچه صدا میکند سر زانوست اگر کشیده شود ناگهان سر رسنی ببین چه بر سر زن یا که مرد میاید طناب را بکشی ، تازیانه هم بزنی عبا نداشت که از خجلتش به سر بکشد پناه برد به یک آستین پیرهنی چه سخت میگذرد مرد آبروداری طی طریق کند با غلام بددهنی اگر چه سوخته در ، جای شکر آن باقی ست که میخ در نگرفته به گوشه بدنی اگر چه از نفس افتاده باز هم راضی ست که بین کوچه نیفتاده است هیچ زنی چه حرفها نشنید و چه چیزها که ندید شکسته دل شد و آمد ولی چه آمدنی غریب نیز از اینجا نمیرود عریان برای تو کفن آورده اند ، عجب کفنی علی اکبر لطیفیان امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زَهر اَشکی شد و چشمانِ تَرَش را سوزاند سینه یِ بی رمقِ مُحتَضَرَش را سوزاند بارها حُرمتِ این شیخ در این شهر شکست ناله ی بی کسی اش هر سحرش را سوزاند سالها بود که با روضه ی مادر می سوخت آنقدر سوخت دلش دور و برش را سوزاند قاتلِ مادر او باز سراغش آمد هیزم آورده و دیوار و دَرَش را سوزاند باز هم شُکر که پهلویِ نَحیفَش نشکست گرچه لرزیدنِ طفلان جگرش را سوزاند پیرمرد است و زمین می خورد و می گِریَد یادِ داغی که دلِ شعله وَرَش را سوزاند یادِ آن شهر که لبخندِ یهودی هایش جگرِ دخترک رهگذرش را سوزاند دخترک زیر پَرِ چادر عمه می رفت ناگهان آتشِ بامی سپرش را سوزاند پنجه یِ پیرزنی گیسویِ او را وا کرد تَرکه ی چوبِ تری بال و پرش را سوزاند دستِ در حلقه ی زنجیر به دادش نرسید شاخه ی سوخته ی نخل سرش را سوزاند (حسن لطفی) امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دارم هوای تربت شیخ الائمه چشمم به دست رحمت شیخ الائمه منت خدایی را که ما را خلق کرده از خاک پای حضرت شیخ الائمه اسلام ناب جعفری سرمایه ی ماست جانم فدای نهضت شیخ الائمه شاگردهای مکتبش روزی گرفتند از بحث و علم و حکمت شیخ الائمه هرکس نمازش را سبک دارد بداند بی بهره است از رحمت شیخ الائمه کونوا لنا زینا ولی ای وای بر من یک عمر گشتم زحمت شیخ الائمه با اینکه سربارش شدم دیدم کریم است آقا شدم با عزت شیخ الائمه می چسبد آخر یک جهادی در مدینه خادم شدن با دعوت شیخ الائمه یک روز دسته می برم در کوچه هایش تحت لوای هیئت شیخ الائمه وقتش رسیده باز هم روضه بخوانم از دردها و غربت شیخ الائمه دیروز حیدر دست بسته بی عمامه امروز آمد نوبت شیخ الائمه پای برهنه پشت مرکب ها دویدن برده توان و طاقت شیخ الائمه بر مو سفیدان ناسزا گفتن روا نیست کردند هتک حرمت شیخ الائمه صاحب عزای روضه های کربلا بود در روضه خم شد قامت شیخ الائمه شکر خدا که دخترش اینجا ندیده در بین مقتل غارت شیخ الائمه شکر خدا که اهل بیتش را نبردند بازی نشد با غیرت شیخ الائمه محمد جواد شیرازی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 جمعیت بیشتر از قبل شتاب آوردند هیزم آورده و با قصد ثواب آوردند روضه خوان گفت که یکبار دگر ابراهیم رفت در آتش و این قوم عذاب آوردند آنچه این شهر مسلمان سر پیرش آورد کافران کی به سر اهل کتاب آوردند؟ گفت این کوچه همان است و همان در، اینها مثل آن روز لگد رابه حساب آوردند بر سر چیدن گل ولوله شد آخر هم از میان در و دیوار گلاب آوردند گفت پیر است و قرار است که او را ببرند دست بردند به شمشیر و طناب آوردند ناگهان گریه شد و گفت که نیّت کردند بکنند آنچه سر طفل رباب آوردند مثل هر بار که از کرببلامی خوانند روضه خوان حنجره اش خشک شد، آب آوردند محسن ناصحی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عمریست زیر منت شیخ الائمه ایم ما شیعه ایم و امت شیخ الائمه ایم سرشار از محبت شیخ الائمه ایم ریزه خور کرامت شیخ الائمه ایم ما را ولاش سینه زن و بی قرار کرد بر کشتی نجات حسینی سوار کرد آقا اگر نبود که آدم نمی شدیم از دودمان بانوی عالم نمیشدیم این گونه بی قرار محرم نمی شدیم دیوانه علامت و پرچم نمی شدیم او عمر خود گذاشت که عاشق ترین شدیم خواندیم قال صادق و روضه نشین شدیم امشب دلم گرفته برای بقیع او خون گریه می کنم به هوای بقیع او جان مرا گرفته عزای بقیع او امشب به یاد حال و هوای بقیع او در مجلس مصیبت او گریه می کنیم با فاطمه به غربت او گریه می کنیم هم ماجرای آن در و دیوار زنده شد هم ماجرای آتش و مسمار زنده شد هم بی کسی حیدر کرار زنده شد هم کینه مغیره و اشرار زنده شد ابن ربیع مثل مغیره است ، بی حیاست کارش همیشه طعنه و آزار و ناسزاست ظالم ، شکست حرمت بیت الحرام را لج کرد و برد پای پیاده امام را آن مرد سالخورده ی والا مقام را شاه بزرگ زاده با احترام را او روی اسب و پای پیاده امام دین در کوچه ها دوباره علی می خورد زمین واویلتا به کوچه کشیده است ماجراش خاکی شبیه چادر زهراست جامه هاش این حلقه های اشک، گرفته ره نگاش افتاده است لرزه چرا بین دست و پاش پای پیاده ناله زند ، یاد عمه هاش این پیرمرد شهر مدینه است کربلاش شکر خدا که شهر مدینه سنان نداشت خولی و زجر و حرمله و ساربان نداشت سیلی برای دختر شیرین زبان نداشت بزم شراب داشت ولی خیزران نداشت شکر خدا که در جگرش نیزه ها نرفت بعد از شهادتش بدنش زیر پا نرفت ‌ محمد حسین رحیمیان امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar