eitaa logo
ادبستان پسرانه بهشت
541 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
918 ویدیو
49 فایل
اَدبستان پسرانه بهشت🌱 وابسته به موسسه قرآن و عترت هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد 🔰یزد، خیابان شهید رجایی، کوچه امام کاظم ع، کوچه دارالقرآن ☎ 03536267371 📲 09137083907 💠ارتباط با ما / @beheshtpesaran
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
🔴 ❇️ 🎙 سخنرانی : 💠 حجت الاسلام مهدوی نژاد ❌ زن مانند گل است یعنی چه؟ ۲ 🎙 بانوای گرم : 💠 کربلایی محسن محمدی پناه 🗓 شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ⌚️ ساعت ۲۱:۳۰ 📍 پخش از سرویس ایرانی آپارات https://www.aparat.com/darozzekr_com/live پخش مستقیم در نرم افزار ایتا https://www.aparat.com/darozzekr_com/live?eitaafly ➖➖➖➖➖ 🏳️ هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد 🆔 @mmohamadipanah 🆔 @alqatreh 🆔 @darozzekr_com 🌐 [ www.darozzekr.com ]
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
4_5870552709685315796.mp3
3.6M
⬛️عزای حضرت خدیجه(س) 🌹 برایم مادری کن روز محشر
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
کجا بودین چقدر زیبا اسمتون چیه؟ چقدر سوال میپرسین چشم یکی یکی جواب میدم من اول تخم های ریزی بودم به اندازه ته سوزن😳😁 چند نفری ازمن در دمای خاص روی برگهای سبز توت بهاری نگهداری کردن 🍃🍃🍃 کم کم جام تنگ شد خواستم با اجازه بزرگ ترها از تخم بیرون بیام.... وقتی سقف گرد تخمها شکسته شد وچشمانم روکه باز کردم انگار صدتا آینه جلوی چشمم گذاشتن 1000تا کرم میدیدم.که نمیشد بگن چه اندازه ای؟ همه شبیه هم انگار 1000 قلوهستن🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛 چند روزی شد تا باهم دوست شدیم آخه همدیگه رو نمی‌شناختیم مجبور بودیم صبر کنیم وجالبه بدونید همه مثل هم غذا می‌خوردیم 😋😋😋😋 همه برگ تمیز توت دوست داشتیم🤗 همه گیاه خوار بودیم اسم همه ی ما مثل هم بود😁😁😁😁 جناب کرم کرم کرم کرم خنده داره نه کرم 1 کرم 2 کرم 3 . . . تا کرم10000 فکر کنید اگه غذای تازه میومد چطور ما همدیگر رو صدا میکردیم یا دنبال هم که می‌گشتیم چطور با صدا زدن همدیگر رو پیدا میکردیم. برای خودم این نظم الهی سوال هست! شما رو نمی‌دانم.. یک دفعه داشتم با دوستانم مسابقه برگ خوری اجرا میکردم که یک صدای اومد👂👂👂👂👂 گوشم رو تیز کردم گفتن اینهارو آماده کنید باید برن مهمونی 😲😲 مهمونی! کجا؟ کی؟ سرم پراز سوالهای بی جواب بودکه...... یک آقای سرش رو نزدیک ما کرد، خیلی ترسیدیم! 😱😱 صورت اون آقا نسبت به ما خیلی بزرگ بود😄وگفت:به بهشت خوش آمدی ولبخند زد. یک لحظه به خودم گفتم فاتحه😭😭😭😭 میگن به بهشت خوش اومدین..... تا اینکه یک آقای که ازاین شال سفید ها روی سرشون میبنند گفت: بچه های بهشت از دیدن این عجوبه های ریزه میزه حسابی لذت میبرند😉😉 آخيش یک نفس راحتی کشیدم. 😯 جالبه خودهمون آقا هم، هم اسم بچه های بهشت بود👤آقای.ی.ی.ی.... 🙂 از حرفهاشون معلوم بود نقشه های دارند.... دردسرتون ندم... یک روزهم من ودوستانم رو تقسیم بندی کردن وداخل لیوان گذاشتن. من دادمیزدم من رو کنار این دوستم بزارین. جیغ، دست، هورا... کسی انگار صدای من رو نمیشنید اون آقای مهربون که اسمشون، هم معنی روزی دهنده بود... بایک ذوقی هر بچه بهشتی که میومد من ودوستان رو نشان می‌داد ومیگفت قشنگ ببینید این تخمه شونه، این مدفوع شونها🤢 اینها 10روزشونه😳😳 آقا چه اصراریه که ما رو ببينند. به هر حال ایشون از خصوصیات من ونحوه نگهدار من ودوستانم توضیح میداد☺️ فکر کنم خودشون بیشتر در شگفتی بودن😄😄😄😄چون همه که میومدن با یک دنیا تعجب میگفتن اینها کرم هستند😳😳😳😳 آقا پسر ماکرم خاصی هستیم برا خودمون شخصیتی داریم ها😎😎 کلی قیافه گرفته بودیم که چقدر ما فالور داریم❤️😜❤️ یکی یکی بچه های بهشتی دختر وپسر برای دیدن وبردن ما می اومدن... وما از دوستانمون خدا حافظی میکردیم 😭😭😭😭😭 چه لحظه سختی بود... ولی اون آقا مهربون از بچه ها میخواست که مثل یک گل از ما نگهداری کنند...ممنون آقا مهربون مثلا. نور طبیعی نمیخوایم برگ تازه بهمون بدن آب بهمون نرسه رطوبت برامون لازمه به تاریکی شب نیاز هست.. من و دوستم هم رفتیم خونه یِ...................... 🐛 این نیز ادامه دارد😁😁😁😁 البته ادامه ی این داستان دستان کلاس اولی های بهشتی رو میبوسه✍✍✍✍✍✍✍✍✍✍✍✍✍✍ برامون بنویسین چند روز
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹