eitaa logo
بهشت خانواده💞
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
816 ویدیو
85 فایل
💞بسم الله الرحمن الرحیم💐 💥 با این کانال خونواده خودتون رو وارد بهشت کنید.💞 @beheshtekhanevadeh14 ارتباط با مدیر کانال: نظرات و پیشنهادات @Hassanvand1392 کانال مشاوران تنها مسیر آرامش @MoshaverTM
مشاهده در ایتا
دانلود
بهشت خانواده💞
🌷منبرهای مجازی رمضانی🌷 شماره هجدهم 🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 🌷السلام علیک یا صاحب الزمان🌷 🌷
🌷منبرهای مجازی رمضانی🌷 شماره نوزدهم 🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 🌷السلام علیک یا صاحب الزمان🌷 🌷آیه منتخب؛ 🌷وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَیٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ ۚ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُون َ (۱۸۰-اعراف) ۞ و بهترین نام ها برای خداست. خدا را به آن (نامها) بخوانید. و کسانی که نام های او را تحریف می کنند (و بر غیر او می نهند)، رها سازید. آنها بزودی جزای اعمالی را که انجام می دادند، می بینند. 🌷روایت منتخب؛ 🌷۱. امام رضا علیه السلام فرمودند: هر گاه برای شما سختی و مشکلی پیش آمد به واسطه ما از خداوند استعانت جسته و به وسیله ما از خداوند رفع مشکلات خود را بخواهید. و این است معنای سخن خداوند که فرمود: «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَیٰ فَادْعُوهُ بِهَا»(خداوند نام‌های نیکو دارد پس او را با آن نام‌ها بخوانید). آن گاه حضرت فرمود که امام صادق علیه السلام فرموده است: به خدا سوگند که مقصود از نام‌های نیکوی الهی ما هستیم که عمل هیچ کسی بدون معرفت ما مورد قبول خداوند قرار نمی گیرد، خداوند فرمود: «فَادْعُوهُ بِهَا» (پس خداوند را با همان نام‌ها بخوانید). (بحار، ج۹۱، ص۶) 🌷۲. در کتاب جامع الأخبار و الأمالی نقل شده که امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: مردی یهودی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و پیش روی حضرت ایستاد و به ایشان خیره شد. 🔺حضرت فرمودند: ای یهودی! چه می‌خواهی؟ 🔺عرض کرد: تو برتری یا موسی بن عمران؟! همان پیامبری که خداوند با او سخن گفت و بر او تورات و عصا را نازل کرد و برایش دریا را شکافت و با ابر بر سرش سایه فکند؟ 🔺پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: ناپسند است که بنده خود را بستاید، اما برایت می‌گویم: 🔺وقتی آدم علیه السلام به آن خطیئه دچار شد، توبه اش این بود که بگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» که از من درگذری و خداوند از گناه او درگذشت. 🔺وقتی نوح علیه السلام سوار کشتی شد و ترسید که غرق شود گفت: « اللهم إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» که مرا از غرق شدن بِرَهانی و خداوند او را رهانید. 🔺وقتی ابراهیم علیه السلام در آتش انداخته شد گفت: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» که مرا از آتش نجات دهی و خداوند آتش را بر او سرد و سلامت قرار داد. 🔺وقتی موسی علیه السلام عصایش را انداخت از روی ترس با خود زمزمه کرد و گفت: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» که مرا در امان داری و خداوند متعال به او فرمود: «لا تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعْلی»(طه/۶۸)(مترس که تو خود برتری). 🌷ای یهودی! اگر موسی علیه السلام مرا درک می کرد و سپس به من و به نبوت من ایمان نمی آورد، نه ایمانش برایش سودی داشت و نه نبوّتش. 🌷ای یهودی! یکی از فرزندان من «مهدی» است، وقتی ظهور کند «عیسی بن مریم» برای یاری اش فرود می‌آید و او را جلوی خود قرار می‌دهد و پشت سرش نماز می‌خواند.(بحار، جلد۱۶، صفحه۳۶۶) @asrezohormonji 💠✨ادامه دارد ...
🌷مساله شرعی منتخب؛ 🌷۱. مصرف زکات فطره چیست؟ 🔺آیات عظام امام، رهبری، زنجانی، نوری، بهجت، فاضل، خوئی؛ اگر فطریه را به یکی از مصارف هشتگانه زکات برساند کافی است هرچند احتیاط مستحب آن است که فطریه را فقط به فقرای شیعه بدهند 🔺آیات عظام سیستانی، وحید، صافی، مکارم، گلپایگانی؛ فطریه را بنابر احتیاط واجب باید فقط به فقرای شیعه داد 🌷۲. زکات فطره را میتوان به عنوان هدیه به فقیر پرداخت نمود ولی باید در نیت خود قصد زکات فطره داشته باشد. 🌷۳. مستحب است فقرای فامیل، همسایه و هرکسی که فضیلتی بر سایرین دارد مقدم شود
🌷آداب و سنن؛ امام کاظم علیه السلام از پدران طاهرینش نقل کردند که رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند؛ ای علی! یا علی هر گاه امری تو را به هول بیندازد که از آن بترسی، یا شدّت و سختی بر تو فرود آمد، بگو؛ «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُنْجِيَنِي مِنْ هَذَا الْغَمِّ». (بحارالانوار جلد ۹۱ صفحه ۲۰۹) @asrezohormonji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت خانواده💞
#دختر_شینا #رمان #قسمت_پانزدهم تا او آمد، من از اتاق بیرون رفتم. خجالت می کشیدم پیش برادرم با صمد
فصل چهارم روزها پشت سر هم می آمدند و می رفتند. گاهی صمد تندتند به سراغم می آمد و گاهی هم ماه به ماه پیدایش نمی شد. اوضاع مملکت به هم ریخته بود و تظاهرات ضد شاهنشاهی به روستاها هم کشیده شده بود. بهار تمام شد. پاییز هم آمد و رفت. زمستان سرد و یخبندان را هم پشت سر گذاشتیم. در نبود صمد، گاهی او را به کلی فراموش می کردم؛ اما همین که از راه می رسید، یادم می افتاد انگار قرار است بین من و او اتفاقی بیفتد و با این فکر نگران می شدم؛ اما توجه بیش از اندازة پدرم به من باعث دل خوشی ام می شد و زود همه چیز را از یاد می بردم. چند روزی بیشتر به عید نمانده بود. مادرم شام مفصلی پخته و فامیل را دعوت کرده بود. همة روستا مادرم را به کدبانوگری می شناختند. دست پختش را کسی توی قایش نداشت. از محبتش هیچ کس سیر نمی شد. به همین خاطر، همه صدایش می کردند «شیرین جان». آن روز زن برادرها و خواهرهایم هم برای کمک به خانة ما آمده بودند. مادرم خانواده صمد را هم دعوت کرده بود. دمِ غروب، دیدیم عده ای روی پشت بام اتاقی که ما توی آن نشسته بودیم راه می روند، پا می کوبند و شعر می خوانند. وسط سقف، دریچه ای بود که همة خانه های روستا شبیه آن را داشتند. بچه ها آمدند و گفتند: «آقا صمد و دوستانش روی پشت بام هستند.» همان طور که نشسته بودیم و به صداها گوش می دادیم، دیدیم بقچه ای، که به طنابی وصل شده بود، از داخل دریچه آویزان شد توی اتاق؛ درست بالای کرسی. چند نفری از دوستانم هم به این مهمانی دعوت شده بودند. آن ها دست زدند و گفتند: «قدم! یاالله بقچه را بگیر.» هنوز باور نداشتم صمد همان آقای داماد است و این برنامه هم طبق رسم و رسومی که داشتیم برای من که عروس بودم، گرفته شده است. به همین خاطر، از جایم تکان نخوردم و گفتم: «شما بروید بگیرید.» یکی از دوستانم دستم را گرفت و به زور هلم داد روی کرسی و گفت: «زود باش.» چاره ای نبود، رفتم روی کرسی بقچه را بگیرم. صمد انگار شوخی اش گرفته بود. طناب را بالا کشید. مجبور شدم روی پنجة پاهایم بایستم؛ اما صمد باز هم طناب را بالاتر کشید. صدای خنده هایش را از توی دریچه می شنیدم. با خودم گفتم: «الان نشانت می دهم.» خم شدم و طوری که صمد فکر کند می خواهم از کرسی پایین بیایم، یک پایم را روی زمین گذاشتم. صمد که فکر کرده بود من از این کارش بدم آمده و نمی خواهم بقچه را بگیرم. طناب را شل کرد؛ آن قدر که تا بالای سرم رسید. به یک چشم بر هم زدن، برگشتم و بقچه را توی هوا گرفتم. صمد، که بازی را باخته بود، طناب را شل تر کرد. مهمان ها برایم دست زدند. جلو آمدند و با شادی طناب را از بقچه جدا کردند و آن را بردند وسط اتاق و بازش کردند. صمد باز هم سنگ تمام گذاشته بود؛ بلوز و شلوار و دامن و روسری هایی که آخرین مدل روز بود و پارچه های گران قیمت و شیکی که همه را به تعجب انداخت. مادرم هم برای صمد چیزهایی خریده بود. آن ها را آورد و توی همان بقچه گذاشت. کفش و لباس زیر و جوراب، با یک پیراهن و پارچة شلواری و صابون و نبات. بقچه را گره زد و طناب را که از سقف آویزان بود به بقچه وصل کرد و گفت: «قدم جان! بگو آقا صمد طناب را بکشد.» رفتم روی کرسی؛ اما مانده بودم چطور صدایش کنم. این اولین باری بود که می خواستم اسمش را صدا کنم. اول طناب را چند بار کشیدم، اما انگار کسی حواسش به طناب نبود. روی پشت بام می خواندند و می رقصیدند. 💞 @beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عید همگی تووووون مبااارکا باشه 👏👏 ان شالله روزه نماز هاتون قبول 🌷
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 سلام .شب تون بخیر و طاعاتتون قبول عید تون مبارک 🎉🎊 لباتون خندون و دلتون شاد شاد و راضی به تقدیرهای خدا جون 💞 از خداوند بهترین ها رو براتون آرزومندم به شب اعلام ختم قرآن کلی رسیدیم 👌☺️ خوش به سعادتتون که تونستین قرآن رو ختم کنید خدایاشکرت🤲 واز همه دوستانی که در این مهمونی بزرگ شرکت کردند و دعوت ما رو پذیرفتن از صمیم قلب تشکر میکنم .🙏🌺 این دفعه که آخرین شب هست خدمتتون اعلام ختمِ قرآن میکنم ؛میخوام برای همه بزرگواران که نیت داشتن در این ختم ها و قرآن خواندن ها شرکت کنند و به دلیل بیماری و گرفتاری و ....هر چیزی که فکرش رو بکنید نتونستن شرکت کنند تا در اجر این کارهای جزئی ما شریک قرار بده . نیت اصلی ختم؛ هدیه از طرف شخص قاری ؛ اموات و گذشتگان و همه افرادی که به گردنمان حق دارن به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه و سلامتی و ظهور حضرت میباشد 👌 در کنار این نیت بزرگ و زیبا ؛ برآورده شدن حاجات قلبی ؛سلامتی خودتون و خانوادتون ؛عاقبت بخیری ؛شفای بیماران و .....رو از خداوند منان خواستارم . انشاءالله توفیقاتمون روز افزون باشه و در مسیر قرآن مستدام باشیم شفاعت قرآن نصیبمان بشه انشاءالله 🌷از همراهیتون صمیمانه سپاسگزارم 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای ختم قرآن خدایا به حق این لحظات عید و شادی مومنین و مومنات، فرج منجی موعود بشریت و امید تمامی انبیا و اولیا ومنتقم خون اوصیا را برسان و بساط تمامی دشمنی ها و بغض ها و ناراحتی ها و درد ها جمع شود. آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش العجل یا صاحب الزمان 🌹اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
🌹🌹🌹 الله اکبر ، الله اکبر ، لا اله الاالله ، والله اکبر ، و لله الحمد ، الحمدلله علی ما هداینا ، و له الشکرعلی ما اولینا .
🌹🌹🌹 خداحافظ ای محفل وصف یار خداحافظ ای ماه پروردگار خداحافظ ای سر به سر شور و شوق خداحافظ ای لحظه های وصال 🌸🌙 سلام عزیزان عید فطر بر تک تک شما مبارک باد 🌷🌷🌷