#پای_درس_ولایت🌟❣
رسول خدا صلی الله علیه و اله :
زياد سجده كن؛ زيرا همچنان كه باد، برگ درختان را فرو مى ريزاند، سجده گناهان را مى ريزاند.
الأمالي للصدوق
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
بهشت خانواده💞
#پای_درس_ولایت🌟❣ رسول خدا صلی الله علیه و اله : زياد سجده كن؛ زيرا همچنان كه باد، برگ درختان را فر
👆
سلام ✋
دوستان و همراهان گرامی
لطفا این فرمایش آقا❤️ رو نوش جان و وارد جریان خون تو رگهاتون بفرمایید☺️
تا بعد یه گپ کوتاه اما مهم رو خدمتون عرض کنم
(در قالب سوال❓ البته)🍃
بعد هم به جامع ترین پاسخ ها کارت شارژ جایزه میدیم 1 الی 3 نفر
بستگی داره😊
بهشت خانواده💞
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم25 ✅🚩💠 آخرین پیام ازصوتی جلسه اول استاد پناهیان: "مرحله ی اول نماز خوب
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 26
خدای با عظمت....
✅🔹➖🔴
استاد پناهیان:
شما خودتون انصافا چقدر نشستید تو جلساتی که حاج آقا روی منبر از عشق و محبت و کرم خداوند متعال گفته
و اشک ریختید و حال کردید،
بعد وقتی رفتید بیرون باز اوضاع همونی شده که بوده ؟؟؟
😏
بین خودمونیم دیگه!
بله آقا؟؟!
❗♦❗
آدم باید راستشو بگه دیگه!
🔴 جهان مسیحیت مشکلشون می دونید چیه؟؟؟
مشکلشون اینه که خداشون عظمت نداره...
فقط مهربونه...
" فقط خداشون تنها کاری که می تونه انجام بده اینه که ببخشه...."
ببین عزیزم
خدایی رو که ازش حساب نبرن، عاشقشم نمیتونن بشن.
✅✅✅
شما می دونید چرا اینقدر عاشق علی بن ابی طالب هستید ؟؟؟
❓
چون از ذوالفقار و از غضب علی و از هیبت علی هم خبر دارید .
شما چرا از بین شهدای کربلا از همه بیشتر به اباالفضل العباس قمر بنی هاشم علاقه مند هستید؟!
👆🌺❓✅
چون قدرت او، هیبت او، علم او و علمداری او از همه بیشتر بود .
ما برای عباس یه حساب دیگه ای قائلیم . بعد برای اون هم می میریم .
حالا من از شما می پرسم اگر به شما بگن اباالفضل یه آقایی بود خیلی خوب؛
خیلی داداش با وفایی بود برای امام حسین اما حیف که خیلی ضعیف بود !
اگه کسی بهش تنه میزد، می خورد زمین!!
همون اول جنگ هم شهید شد!
❓❗
تو رو قرآن قسم به من بگید اینقدر عباس بن علی ع عزیز می شد؟؟!
🔸🌏➖➖➖✅
تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل...
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
بهشت خانواده💞
🔻تبیین «جایگاه ذکر خدا در زندگی انسان» توسط استاد ویس کرمی 🔹اوایل دهه هشتاد - کلاس اخلاق گروه معارف
یادآوری جلسه اول جایگاه ذکر خدا در زندگی انسان👆👆
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبیین «جایگاه ذکر خدا در زندگی انسان»
👤استاد ویس کرمی
🗓اوایل دهه هشتاد کلاس اخلاق گروه معارف اسلامی
🏢دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
2⃣(قسمت دوم)
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
بهشت خانواده💞
❤️ بسم رب الشـھــدا ❤️ #شھـید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_دوم 🌹 محسن قبل از اینکه به دنیا بیاید، داشت
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_ششم
📖 📻 مصطفی قرآن را جلویش باز کرده بود.
ضبط روشن بود و او داشت همراه شحات انور قرائت می کرد. یکهو صدای شحات گم شد و صدای دیگری شروع شد.
صدای محسن بود! داشت از شحات تقلید می کرد.🎤
😡 اخم های مصطفی رفت توی هم. کارد می زدی خونش در نمی آمد. توی سرش این فکر ها دور برداشت :
این بچه نمی دونه این نوارها رو با هزار سفارش و دوندگی گیر میاریم؟ صدای خودش رو روی صدای شحات انور ضبط کرده که چی⁉️...
همین چیز ها داشت توی دلش قُل می زد که کم کم اخم هایش باز شد .
تازه فهمید محسن عجب قرائتی کرده! بچه سه ساله همه قواعد تجوید و صوت و لحن را رعایت کرده بود! بی آنکه از کسی یاد گرفته باشد☺️
🌺 بعد که از محسن علت کارش را پرسید، فهمید او اصلا نمی دانسته دکمه را اشتباه زده و صدایش ضبط شده.
بد هم نشد. 🙊
سالها بعد که محمود شحات انور، پسر استاد شحات مهمان خانه شان شد با شنیدن این نوار، از استعداد عجیب محسن حیرت کرد.
اما آن وقت دیگر محسن نبود ...
ادامه دارد...🌹
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_هفتم
🌹هفته ای یک بار مهمان ها توی طبقه بالای خانه جمع می شدند برای قرائت قرآن.
محسن می رفت کنار بابا و برادر هایش می نشست و به تلاوت ها گوش می داد.
💖 کم کم به گوش جمع رسید که پسر کوچک آقای حاجی حسنی هم بلد است قرآن بخواند.
یک شب، استاد ِ جلسه از محسن خواست که برود پشت بلندگو و تلاوت کند.
محسن دلش هُـرّی ریخت.
🔻🔺 تا به حال توی هیچ جمعی تلاوت نکرده بود. سریع بلند شد و از پله ها رفت پایین.
_ : محسن آقا! جماعت منتظر تلاوت شما هستند! تشریف بیارین بالا! .
🔮 تسلیم شد.
پله ها را با تردید بالا رفت و اولین قرائت خودش را در جمع اجرا کرد.
استاد، صورتش را بوسید و یک نوار قرآن بهش هدیه داد.
روی نوار، عکس استاد مورد علاقه اش بود؛ شحات محمد انور.
🎁 محسن پایش را که گذاشت طبقه پایین، دویید طرف مامان و جایزه اش را نشان داد. مامان پیشانی بلندش را بوسید.
پرسید: اضطراب نداشتی؟
محسن بادی به غبغب انداخت: نه! نمیخوام اضطراب داشته باشم! 💝
ادامه دارد...
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020