eitaa logo
بهشت ثامن الائمه
879 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
37 فایل
اولین و بزرگترین مجموعه‌ی خودجوش مردمی،تربیتی و تشکیلاتی دختران در کشور، بهشت ثامن‌الائمه (جهان‌دخت) #کرج_تهران 🌺 پیج اینستاگرام https://www.instagram.com/m.beheshtesamen 🌺صفحه آپارات http://aparat.com/beheshtesamen 🌺خادمین کانال @Salhi888
مشاهده در ایتا
دانلود
عکس دسته جمعی خادم های کانون دختران بهشت❤️ از اولین روز محرم دخترای شاهدشهری دست به کار شدند شروع کردن به خادمی کردن واسه سیدالشهدا... از ساعت ۱۱ صبح میومدن و بیرق عزای امام حسین اماده میکردند... یکی جارو میزد یکی کتیبه وصل میکرد یکی آب به خادما میداد یکی آش میپخت یکی سوزن های زمین جمع میکرد یکی کفشای مهمونای حضرت رقیه رو مرتب میکرد کافی بود بگی : کی میاد کمک؟ یهو چندین نفر میگفتن جان ما هستیم ما میایم همه داشتند از جون مایه میذاشتن برای هیئت دختران نووجون شاهدشهر برای امام حسینشون تلاش میکردن.. که شد انگیزمون برای زندگی کردن... بچها ما امام حسین داریم... امام حسین حواسش به ما هست.. امام حسین عاشق نوجوون هایی که براش خادمی میکنن..❤️ امام حسین ما رو خواسته...خودش ما رو دعوت کرده...گفته بیاین پیشم ، بزارین تماشا کنم خادمی هاتون رو... بیاین کنار خواهرم حضرت زینب باشین.. بیاین پا به پای خستگی دختر سه سالم باشین..😭 شما هم اگر دلنوشته ای دارید و دوست دارید با ما به اشتراک بزارید به ایدی زیر ارسال کنید : @Haghani8 @dokhtaranebehesht
ماکربلا‌لازم‌ها💔؛ ما‌دلتنگ‌های‌شش‌گوشه‌🥲؛ ما‌خدا‌خدا‌کن‌ها‌برای‌اربعین‌کربلا‌رفتن✨️ ... ما‌شبیه‌همیم🤝؛ چون‌یه‌عشق‌مشترک‌داریم🥰؛ یه‌عشق‌که‌قلبهامون‌رو‌به‌همدیگه‌پیوند‌می‌زنه❤️‍🩹((: یه عشقی که‌ اسمش امام حسینِ(علیه‌السلام)🙂💚 [عکس یادگاری خادمان کانون دختران‌نورالهدی؛محرم ۱۴۰۳] 🌸@Norolhoda_ir🌸
•🕊🖤• رحمت به مادرم که مرا روضه تو برد.. این شور خادمی اثر شیر مادر است🥲❤️‍🩹 ممنون از مادران بزرگوار کانون امام مهربانی ها وجودتون دلگرمی بزرگی بود برامون🙂🙏 🏴 @emame_mehrabaniha
ما کجا اشک کجا روضه ی ارباب کجا پدر و مادرمان خیر ببیند 😭 عکس یادگاری خادمان کانون دخترانه رضوان✨ محرم ۱۴۰۳ @kanoonrezvan8
هر زمانی در دیارم حس غربت می‌کنم می‌روم مشهد سه روزی استراحت می‌کنم 😭😭😭 💔 بعد خادمی محرم زیارت امام رضا (ع) خیلی میچسبه🥺
امیرالمؤمنین علیه السلام: نماز ، گناهان را مانند ریزش برگ درختان فرو می ریزد.
هدایت شده از بغض قلم
دانشجو بود. دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه‌ش مشروب هم می‌تونستی پیدا کنی. از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم… قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره)هم دیدار داشته باشند. از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه… وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت، بچه‌ها تک تک ورود می‌کردند و سلام می‌گفتند، آقای بهجت هم به همه سلامی می‌گفت و تعارف می‌کرد که وارد بشند. من چندبار خواستم سلام بگم، منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنند. اما اصلا صورتشون رو به سمت من برنمی‌گردوندن…درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل می‌گرفتن… یه لحظه تو دلم گفتم:حمید، میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه…تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره! تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…! خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم…تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه‌های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم، از بچه‌ها شنیدم که یه عده از بچه‌های دانشگاه، دوباره میخوان برن قم. اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت، من دم در سرم رو پایین انداخته بودم، اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود، تو حال خودم بودم که دیدم بچه‌ها صدام میکنن: "حمید حمید، حاج آقا باشماست." نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر آهسته در گوشم گفتن: یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی… 📒 کتاب ب مثل بهجت، اثر تازه چاپ شده انتشارات شهید هادی 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به امام زمانت وفادار باش🫂 شبیه به وفاداری حضرت عباس(ع) به سیدالشهدا(ع)💞 🌸 @Norolhoda_ir 🌸
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خطاب به نوکرای امام حسین (ع)بعد ده شب نوکری🥺❤️
🌷 🌿 سرتا پاش خاکی بود. از سوز سرما چشمهاش سرخ شده بود. با عجله اومد تو خونه، دو ماه بود ندیده بودمش. -گفتم: حداقل یه دوشی بگیر، یه غذایی بخور بعد نماز بخون! سرسجاده ایستاد و آستین هاش رو پایین کشید و گفت: این همه عجله کردم تا به برسم. انقدر خسته بود که هر آن احساس میکردم میخواد بیفته زمین... ‌‌
دو نیروگاه خورشیدی با فناوری ‌صفحات Topcon در بردسیر کرمان به شبکه برق ایران متصل شد. ایران ما متوقف شدنی نیست🇮🇷✌️🏻