اتفاق عجیب در زندگی طلبه قسمت ۵
بخش پنجم: در به در پی معشوق!
آقای دکتر برای چندمین بار تماس گرفت تا جواب قطعی را بگیرد که خدمتشان عرض کردم خانم نپذیرفتند.
با حسرت و اندوه فراوان پرسید آخه چرا؟!
و بعد اجازه خواست تا خودش با او صحبت کند که خدمتشان عرض کردم ایشان از طرح این موضوع بسیار ناراحتند و گفته اند خدمتتان بگویم از فردا پرستار دیگری برای مادر بگیرید.
خیلی پریشان شد و باز هم از من خواهش کرد تا ترتیب یک ملاقات با او را بدهم تا خودش بطور مستقیم با او صحبت کند شاید بتواند رضایت وی را به دست آورد.
عرض کردم از نظر بنده مشکلی ندارد ولی ایشان جواب قطعی را داده و میدانم زیر بار نمی رود.
بعد هم برای اینکه خیال دکتر راحت شود به وی گفتم حدس بنده این است که ایشان نامزد دارد ولی به دلایلی نمیخواهد بگوید.
دکتر، آهی از حسرت کشید و گفت باشه هر طور راحتند ولی اگر باز هم نظرشان برگشت من همچنان روی حرفی که زدم هستم
او هم بعد از رها کردن مادر دکتر ، در محل دیگری به پرستاری مشغول شد و با پیامهای خود از صبح تا شام، راحت و امانم را میربود و به هیچ قیمتی حاضر نبود از دادن پیام صرف نظر کند مگر اینکه دعوتش را بپذیرم و ساعتی را نزد وی سپری کنم !
بالأخره مهلت سه ماهه به سر آمد و من به وی گوشزد کردم که طبق قراردادمان من دیگر در قبال شما هیچ مسئولیتی ندارم و این موضوع را به برادرتان نیز ابلاغ خواهمکرد.
باز گریه ها شروع شد و من به او گفتم وقتی خودت به هیچ صراطی مستقیم نیستی دیگر برای من اهمیتی ندارد گریه کنی یا بمیری چرا که من نمیتوانم زندگی و آرامش خانواده ام را بخاطر عشق احمقانهٔ جنابعالی قربانی کنم.
بعد از اتمام حجت با وی دیگر پاسخش را نمی دادم تا اینکه شبی یکی از خدام حرم با من تماس گرفت و گفت خانمتان حالش خوب نیست و گوشهٔ صحن آینه افتاده و نای حرکت ندارد!
گفتم اشتباه گرفته اید، خانم من الآن در منزل هستند!
بعد که اسمش را گفتند، فهمیدم خود نامردش است !
به هر حال چاره ای نبود و باید میرفتم.
وقتی رسیدم دیدم گوشه ای مثل جنازه افتاده و خادم ها هم برایش آبجوش و نبات آورده اند.
تا مرا دید، کانه هیچ مرگش نیست ! برخواست و گفت چرا با من این رفتار را میکنی؟!
با هم به منزلی که پرستاری می کرد رفتیم و زمانی که رسیدیم بسیار سرحال و قبراق بود و من خواستم خدا حافظی کنم که دوباره دیدم رنگش پرید و حال تهوع به او دست داد!
گفتم واقعاً اینها ادا و اطوار نیست؟!
گفت نه بخدا ، به شرافتم قسم وقتی منو از خودت میرانی مرگ را جلوی چشمم میبینم و تاب و طاقتم را از دست می دهم.
گفتم خب شما بیماری و بهتر است به یک دکتر مغز و اعصاب مراجعه کرده و درمان شوی!
گفت اگر اینطور فکر می کنی اشکالی ندارد بخاطر شما میروم دکتر تا مرا معاینه کند و همان روز به دکتر فاکر مراجعه کرده بود و ایشان گواهی به سلامت وی داده بود.
مدتی گذشت و او باز هم با خواهش و التماس مرا فراخواند و زمانی که رفتم پول زیادی را که حاصل زحمات چند ماه پرستاری بود به من پیش کش نمود و من امتناع کردم ولی به هر شکلی بود با اصرار و خواهش قسمم داد که بپذیرم.
منم که بدهی فراوانی داشتم گفتم بعنوان قرض الحسنه می پذیرم .
هنوز چند روزی نگذشته بود که باز هم پول زیادی را با اصرار به من داد که حاصل فروش طلاهایش بود.
گفتم چرا طلاهایت را فروخته ای؟
!گفت چون فهمیدم بدهی داری.
با همهٔ این اوصاف ، هرگز محبتش در دل سنگم نفوذ نمی کرد چرا که من وجود وی را تهدیدی برای خانواده ام میدانستم.
به او می گفتم مگر نمی گوئی که مرا دوست داری؟ پس چرا به خواست من تن نمی دهی و رهایم نمیکنی؟! پاسخ میداد فقط این یک چیز را از من نخواه ، در هر چیز دیگری ازت اطاعت می کنم.
واقعاً نمیدانستم باید چه خاکی بر سرم بریزم ؟ نه میتوانستم اجابتش کنم و نه میتوانستم رهایش کنم و اگر بیش از سه روز مرا نمی دید به سراغم می آمد و از عالم و آدم سراغم را میگرفت و ناخواسته با آبرویم بازی می کرد!
روزی خادم مسجدمان تماس گرفت و گفت خانمی سراغ شما را می گیرد!
روز دیگری سراغ مرا از خانهٔ یکی از همسایه هایمان گرفته بود و روزی دیگر هم خودش پیام داد که من آمده ام بیت رهبری تا شکایتت را بکنم !
گفتم شکایت چی؟ گفت همینکه به من محل نمی گذاری! گفتم خب میخواهی به بیت رهبری چه بگوئی؟
گفت : حالا وقتی رفتم بیت رهبری شکایت کردم خودت میفهمی 😳
دیگه کار به اینجا که رسید گفتم خدایا این دیگه چه مصیبتی بود ؟ خودت به دادم برس😭
✳️پایان قسمت پنجم
✳️ادامه دارد انشاءالله ✍...
======🇮🇷======
https://eitaa.com/beheshtzendegi
13.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صحبت های شنیدنی آیت الله جوادی آملی درباره فضیلت ماه #شعبان
https://eitaa.com/beheshtzendegi
🎵 گزارش صوتی مراسم جشن عید
مبعث حضرت رسول اکرم (ص)
🔸 کربلایی علی جهانبخش
📍پنجشنبه ۱۱ بهمنماه ۱۴۰۳، از ساعت ۱۸:۳۰
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا