eitaa logo
بهشت زندگی
265 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
597 فایل
اخلاق.احکام.عقاید. مهدویت.شهدا.خانواده. انرژی مثبت.امید.تلاش فرزندآوری مطالب گوناگون مفید... ( قدرت ما به اندازه اتکاءمان به خداست.) ارتباط با خادم کانال : @h_salam لطفاکانال رو به دیگران معرفی نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
@pandaamooz در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز پس چه شد اینک ثواب ِآن همه راز و نیاز یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت بر او طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو.«پند آموز» 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @beheshtzendegi
مادر شهید یوسف داورپناه درباره جزئیات شهادت یوسف می گوید؛ من مظلوم ترین مادر شهید هستم، منافقین من و فرزندانم را اسیر کردند، من تنها مادر شهیدی هستم که بچه ام را جلویم سر بریدند، شکم بچه ام را پاره کردند و جگرش را در آوردند. با ساتور بدن فرزندم را قطعه قطعه کردند و من 24 ساعت با این بدن تنها ماندم و خودم با دستم قبر کندم و کفن کردم و دفن کردم. خانم فیروزه شجاعی مادر شهید یوسف داورپناه در خصوص نحوه عضویت فرزند شهیدش در سپاه و مصائبی که بر این شهید گذشت و همچنین نحوه شهادتش بیشتر توضیح می دهد؛ یوسف بعد از انقلاب وارد سپاه شد، جنگ که شروع شد دائما به منطقه کردستان رفت و آمد داشت. چند بار به شدت مجروح شده بود. خوب یادم هست، در همین ماه مبارک رمضان از طرف سپاه آمدند و گفتند که یوسفت زخمی شده و حالا در بیمارستان امام تبریز بستری است.   افطار نکرده راهی تبریز شدم، در بیمارستان چشمم از دور یوسف را شناخت، مادر قربانش بشود، چوب زیر دستش گذاشته و در میان تعداد زیادی از مجروحین ایستاده بود. از دور صدایش زده و خود را دوان دوان به آغوشش رساندم، صدای شیون و زاری ام بیمارستان را به هم زد، همه داشتند ما را نگاه میکردند، مادری که مدت هاس پسر دلبندش را ندیده و یوسفی که مجروح در آغوش مادرش آرام گرفته... یوسف گفت: مادر! تو را به خدا آرام باش! گریه نکن، من را از آغوشت بیرون بکش؛ بچه ها با دیدنت یاد مادرشان می افتند و دلشان میگیرد... رنگ به رخسار نداشت. بعد از چند روز از بیمارستان مرخص اش کردیم و آمدیم خانه در روستای کوتاجوق. در منطقه همه او را میشناختند، ضد انقلاب و دمکرات کینه عجیبی از یوسف در سینه داشتند، چندین نفر از سرکرده هایشان را غافل گیر و در بند کرده بود. شب خوابید! گفته بود برای نماز بیدارش کنم. نیم ساعتی به اذان مانده بود که بیدار شدم، دیدم دمکرات ها روی دیوار های خانه با چراغ به یک دیگر علامت میدهند، پدرش را بیدار کردم، گفتم دمکرات ها بیرون خانه هستند. گفت: آن ها هیچ کاری نمی توانند بکنند، آقا یوسف بیدار شد، گفت مامان چه خبره؟ گفتم چیزی نیست، نگاهی به ساعت کرد و برای نماز وضو گرفت، رکعت اول نمازش را خوانده بود که دمکرات ها وارد خانه شدند، همه جا را گرفتند، یوسف بدون توجه به آن ها نمازش را خواند و تمام کرد. اسلحه را به سمت من گرفتند، گفتند: لامصب! تو هم حزب اللهی هستی؟ یوسف تفنگ را از پیشانیم کشید و گفت: شما برای گرفتن من آمده اید، پس با مادرم کاری نداشته باشد، میخواستند یوسف را ببرند. یوسف گفت: مرا از پشت بام ببرید! گفتند: میترسی که از نگاه های مردم روستا شرم سار باشی؟ گفت: میترسم که زنان روستا مرا ببیند و هراس دلهایشان را فرا بگیرد و فکر کنند که شما به منطقه مسلط شده اید! گفتند: تو نماز میخوانی؟ برای رهبرت است؟ این نماز برای خدا نیست و این عبادت ها قبول نیست. گفت: نام رهبرم را به زبان نیاور، من برای رهبری میجنگم که یک ملت در نماز به او اقتدا میکنند، در این حال یکی از زنان دمکرات با قنداق تفنگ ضربه محکمی به دهان یوسف زد که غرق در خون شد، خلاصه یوسفم را بردند... صبح که شد پیغام آوردند که یوسف را شهید کرده ایم، پدر و مادرش برای تحویل جنازه به مقر حزب بیایند. پدرش با شنیدن این خبر همان جا دق کرد و جان سپرد. من و برادرش به آن سوی رودخانه رفتیم، یوسف را همان جایی که سپاه چندی از اعضای ضدانقلاب را به هلاکت رسانده بود، شهید کرده بودند، بدن یوسفم تکه تکه شده بود، انگشت هایش، جگرش، اعضا و جوارحش... گفتند: اجازه نداری از اینجا خارجش کنی، همین جا دفنش کن... در حالی که اعضای ضدانقلاب  به صورت مسلح بالای کوه ایستاده بودند، با دست هایم زمین را کندم، تکه تکه یوسفم را در قبر گذاشتم، یک مهر کربلا در دستم بود، خرد کرده و روی تکه های جسدش پاشیدم... با فریاد لااله الا الله، الله اکبر و خمینی رهبر دفنش کردم، با دست های خودم، خدایا! تو خودت شاهد هستی که بالای سرش خانومی با چادر سیاه ایستاده بود و به من میگفت که آرام باش و بگو لا اله الله... امروز با گذشت سال ها مزارش در منطقه به امام زاده معروف شده است، مردم منطقه از دعا در مزارش حاجت های زیادی گرفته اند، قبر یوسف و پیکر تکه تکه اش امروز محبوب و آرام بخش مردم منطقه است. « روایتگری » 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @beheshtzendegi
💎 قال النبي صلّى اللّه عليه و آله 🔶 إنّ الامّهات أربعة ▫️ امّ الأدوية و امّ الآداب و امّ العبادات و امّ الأمانيّ 🔸 أمّا امّ جميع الأدوية قلّة الأكل 🔸 و أمّا امّ جميع الآداب قلّة الكلام 🔸 و أمّا امّ جميع العبادات قلّة الذنوب 🔸 و أمّا امّ جميع الأمانيّ الصبر 📝 رسول خدا فرمود 🔷 مادران چهار نوع اند: ▫️ مادر داروها و مادر ادب‌ها و مادر عبادت‌ها و مادر آرزوها 🔹 مادر داروها كم خورى است 🔹 مادر آداب كم‏ گويى است 🔹 مادر عبادات كم گناه کردن است 🔹 و مادر آرزوها صبر نمودن است 📚 مواعظ العددیه ج۲ ، ص۱۳۲ 💞💞 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @beheshtzendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به موسی گفت سه وقت به انسان مسلط میشوم! ❶وقتی ازخودش باشد. ❷اعمال خوبش را بداند. ❸ خودش راکم و بداند. 📚کافی ج۲ ص۳۱۴ «مرکزمشاوره خانواده به سبک اسلامی» 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @beheshtzendegi
🌸 زن مبدأ همه خیرات است 🔻بخشی از کتاب "قدرت و شکوه زن در کلام امام و رهبری" با مقدمه علیرضا پناهیان «دختران_بهشتی » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @beheshtzendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به آثار خدا بنگر..‌.( ۵۰ ) 🌺پيامبر خدا (ص) فرمود:🌺 نگاه به ‏ و عبادت است. 📝تحف العقول 👨‍👩‍ 😍   😍 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @beheshtzendegi
📣قابل توجه کسانی که می‌گویند: ⭕️*وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد...* 💥 تاکنون امام خامنه‌ای "مدظله العالی" امر به چه جهادهایی فرمودند:؟؟؟👇👇👇 1⃣ جهاد علمی؛ من عقیده‌ام این است كه كار علمی در دانشگاه و در كشور باید جهادی باشد؛ كار علمیِ جهادی انجام بگیرد. ۹۲/۵/۶ ⬅️ یکی از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژه‌ی تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. ۸۹/۴/۲ 2⃣ جهاد اقتصادی؛ امروز هر کسی بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت جهادی انجام داده است. ۹۴/۱/۱ ⬅️تعصب در مصرف کالای داخلی؛ محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانه‌ها. حالا مُد شده است بگویند «بِرَند» است، بِرَند فلان؛ بِرَند چیست! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ایران، خارجیِ آن را مصرف نکنند. ۹۳/۱۱/۲۹ 3⃣ جهاد فرهنگی؛ واقع قضیّه این است كه كارزار فرهنگی از كارزار نظامی اگر مهم‌تر نباشد و اگر خطرناك‌تر نباشد، كمتر نیست؛ این را بدانید؛ واقعاً یك میدان كارزار است اینجا. ۹۲/۹/۱۹ 4⃣ جهاد سیاسی یک جهاد بزرگ در مقابل ملت مسلمان است. این جهاد لزوماً جهاد نظامی نیست؛ جهاد سیاسی است ... 87/7/10 ⬅️باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم؛ مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنه‏های مختلف، وظیفه‏ی ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنه‏ی سیاسی هم جهاد هست ... 86/5/28 5⃣ جهاد تشکیل خانواده و فرزند آوری مسئله‌ی جمعیّت یكی از خطراتی كه وقتی انسان درست به عمق آن فكر میكند، تن او میلرزد، این مسئله‌ی جمعیّت است ... یعنی مسئله‌ی جمعیّت از آن مسائلی نیست كه بگوییم حالا ده سال دیگر فكر میكنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست.92/9/19 ⬅️فرزندآوری یكی از مهمترین مجاهدتهای زنان و وظائف زنان است؛ چون فرزندآوری در حقیقت هنر زن است؛ اوست كه زحماتش را تحمل میكند، اوست كه رنجهایش را میبرد، اوست كه خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است.92/2/11 و... 💥⁉️اگر به اینها عمل شود آیا کار به حکم جهاد نظامی خواهد رسید؟! «بانوی آب» 🌷🌷🌷🌷🌸🌸🌸🌸 @beheshtzendegi
7.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در حدیث امام صادق ع 🎙 آیت الله سعیدی 1⃣وقار در حوادث 2⃣صبر در بلا 3⃣شکر در آسایش 4⃣قانع در روزی 5⃣ظلم نکردن به دشمن 6⃣تحمل برای رفقا 7⃣بدش از دستش تو زحمته 8⃣مردم از دستش راحت هستن ‌«مواعظ عددیه» 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @beheshtzendegi
حجة الاسلام والمسلمین میرزامحمدی98.03.24_2.mp3
زمان: حجم: 27.33M
🔻گزارش صوتی 🎤حجت الاسلام حجت الاسلام شمس 🔊 قرائت دعای کمیل « نکات ناب اخلاقی» 🌷 @beheshtzendegi 🌷 اگر دلتون شکست التماس دعای مخصوص دارم😥
soleimany_vasiatnameh.pdf
حجم: 485.8K
♦️وصیت‌نامه شهید حاج قاسم سلیمانی منتشر شد 🔹سپهبد قاسم سلیمانی: خدایا برای دفاع از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم «محرمانه» 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @beheshtzendegi