eitaa logo
بهشت شهدا🌷
146 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
841 ویدیو
16 فایل
🌟 پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله):  «یَشفَعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ الأَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»؛ (روز قیامت نخست انبیاء شفاعت مى کنند سپس علما، و بعد از انها شهدا) #هر_خانواده_معرف_یک_شهید 🌷خادم الشهدا @Maedehn313 @z_h5289
مشاهده در ایتا
دانلود
سپس صد مرتبه مى گویى: اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِکَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً * آنگاه صد مرتبه مى گویى: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ * سپس مى گویى: اَللّـهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِم بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ، اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیاد وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْد وَشِمْراً، وَآلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیاد وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ * آنگاه به سجده مى روى و مى گویى: اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَالشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ، اَلْحَمْدُ للهِِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى،اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ». 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 ✨✨✨✨✨✨ 💫صفحه_۱۷۷ 🌷هر روز یک صفحه از هدیه به شهدا🌷 ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
بهشت شهدا🌷
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #رویای_نیمه_شب ❣قسمت دوم ✨با تحسین به طرح ها و ساخته هایم نگاه می کرد و می گفت: تو همین ح
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت سوم ✨با آن که این قصه را بارها از او شنیده بودم، باز گوش می دادم. ابوراجح می گفت: هاشم، تنها یادگار فرزند توست. سعی کن او را به ثمر برسانی. می گفت: از پیشانی نوه ات می خوانم که آنچه را از پدرش امید داشتی، در او خواهی دید. ابوراجح را دوست داشتم. صاحب حمام بزرگ و زیبای شهر حلّه بود. از همان خردسالی هر وقت پدربزرگ مرا به مغازه می برد، به حمام می رفتم تا ابوراجح را ببینم و باماهی های قرمزی که در حوض وسط رخت کن بود، بازی کنم. بعدها او دختر کوچولویش ریحانه را گه گاه با خود به حمام می آورد. دست ریحانه را می گرفتم و با هم در بازار و کاروان سراها پرسه می زدیم و گشت و گذار می کردیم. 🍁ریحانه که شش ساله شد، دیگر ابوراجح او را به حمام نیاورد. از آن پس، فقط گاهی او را می دیدم. با ظرفی غذا به مغازه ما می آمد، رویش را تنگ می گرفت و به من می گفت: هاشم! برو این را به پدرم بده. بعد هم زود می رفت. دوست نداشت به حمام مردانه برود. سال ها بود او را ندیده بودم. یک بار که پدربزرگ شاد و سرحال بود، گفت: هاشم! تو دیگر بزرگ شده ای. باید به فکر ازدواج باشی. می خواهم تا زنده ام، دامادی ات را ببینم. اگر خدا عمری داد و بچه هایت را دیدم، چه بهتر! بعد از آن دیگر هیچ آرزویی ندارم. نمیدانم چرا در آن لحظه، یک دفعه به یاد ریحانه افتادم. یک روز که پدربزرگم از حمام ابوراجح برگشته بود، از پله های کارگاه بالا آمد و بدون مقدمه گفت: حیف که این ابوراجح شیعه است، وگرنه دخترش ریحانه را برایت خواستگاری می کردم. با شنیدن نام ریحانه، قلبم به تپش افتاد. تعجب کردم. فکر نمی کردم، هم بازی دوره کودکی، حالا برایم مهم باشد. خودم را بی تفاوت نشان دادم و پرسیدم: چی شد به فکر ریحانه افتادید؟ ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 ﷻ 💍💝https://eitaa.com/behshtshohada💍💝
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت چهارم ✨روی چهار پایه ای نشست و با دستمال سفید و ابریشمی عرق از سر و رویش پاک کرد. _شنیده ام دخترش حافظ قرآن است و به زن ها قرآن و احکام یاد می دهد. چقدر خوب است که همسر آدم، چنین کمالاتی داشته باشد! برخاست تا از پله ها پایین برود. دو سه قدمی رفت و پا سست کرد. دستش را به یکی از ستون های کارگاه تکیه داد و گفت: این ابوراجح فقط دو عیب دارد و بزرگی گفته: در بزرگواری یک مرد همین بس که عیب هایش را بشود شمرد. 🍁بارها این مطلب را گفته بود. پیش دستی کردم و گفتم: می دانم. اول آنکه شیعه است و دوم این که چهره زیبایی ندارد. _آفرین! همین دوتاست. اگر تمام ثروتم را نزدش امانت بگذارم، اطمینان دارم سر سوزنی در آن خیانت نمی کند. اهل عبادت و مطالعه است. خوش اخلاق و خوش صحبت است. همیشه برای کمک آماده است؛ اما افسوس همانطور که گفتی، بهره ای از زیبایی ندارد و پیرو مذهبی دیگر است. هر چه باشد شیعه شیعه است و سنی سنی. این جا بود که با تصمیمی ناگهانی صورت به طرفم چرخاند. برگشت. دست هایش را روی میز ستون کرد و طوری که شاگردها نشنوند، گفت: یک حمامی اگر زیبا هم نبود نبود، ولی یک زرگر باید زیبا باشد تا وقتی جنسی را جلوی مشتری گذاشت، رغبت کنند بخرند. داشتم یاقوتی را میان گردن بند گران قیمتی کار می گذاشتم. دستش را روی گردن بند گذاشت. چشم های درشت و درخشانش را کاملا گشوده بود. گفت: بلند شو برویم پایین! از امروز باید توی مغازه کار کنی. ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 ﷻ 💍💝https://eitaa.com/behshtshohada💍💝
🕗 آقای من سلام غریبِ غریب‌ها درمانده‌ایم و دل زده‌ایم از طبیب‌ها.. با یک سلام زائر آقا شوید✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً* *مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك*َ 🍀 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
درکنار مضجع شریف سید الکریم شاه عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) وشهدای عزیز دعا گوی همه ی عزیزان هستیم. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
💝بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💝 پنجمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 🔰امروز یکشنبه ۱۸ شهریور۱۴۰۳ 💐 « سی و امین » روز چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا 💐 🌷 شهید والامقام مدافع حرم 💠 لبیک حق : ۲۵ سالگی 💠 مزار: تهران ،بهشت زهرا س ، قـطعـه :۲۶ ردیـف :۷۹ شـماره :۱۹ 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
🌹🕊زیارتنامه‌ی شهدا🕊🌹 🤲بسم رب الشهدا و الصدیقین اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 💐💐 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝 روایت مادر: کودکی پر از شیطنت: 🌺🍃هشتم شهریور سال 69 مسعود را خدا به من هدیه داد تا به رشد و بالندگی برسد و برای خودش انتخابش کند. مسعود کودکی بسیار پر خطر و عجیبی داشت، اتفاقات بسیار زیادی برایش افتاد، اما از هر اتفاق سالم بیرون می آمد، خیلی آرام و بی سر و صدا و با همان بی سر و صدایی دست به کارهای خطرناک می زد، کنجکاو و در عین حال زرنگ و بسیار باهوش بود و همه این خصوصیات باعث می شد که هر روز یک شیطنت تازه در گوشه و کنار خانه انجام بدهد. دو مرتبه همان کودکی دچار برق گرفتگی شد، که هر دو مرتبه هیچ اتفاقی برایش نیفتاد. یک مرتبه خواب بودم، ناگهان از صدایی کوبیده شدن چیزی به دیوار پریدم بالا؛ هاج و واج چشمانم را که باز کردم دیدم قیچی فلزی کوچک در پائین پریز برق روی زمین افتاده و مسعود سالم است. من که خواب بودم به دور از چشم من قیچی را برداشته بود و داخل پریز برق فرو کرده بود. و بر اثر برق گرفتگی به دیوار پرتاب شده بود. یک بار دیگر هم سیم لخت بدون محافظ را داخل پریز برق فرو برده بود که کمی دستش سوخت و حتی دو سالش هم تمام نشده بود. چهار سالش بود که پدرش تنها توی ماشین روشن گذاشته بود و رفته کاری انجام بدهد و برگردد، ناگهان دیدم دارند داد می زنند، بچه‌تان ماشین روشن را به حرکت در آورده و رفته، ماشین به داخل جوی آب افتاد و بچگی پر از اتفاقات ریز و درشت و گاهی هم پرخطر را داشت. اما هر بار سالم از آن اتفاق بیرون می‌آمد، حالا بعد از شهادت مسعودم می فهمم که خداوند مراقب مسعود من بود تا او را انتخاب کند که فدایی اهل بیت (علیه السلام) شود. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊