eitaa logo
بهشت شهدا🌷
145 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
724 ویدیو
15 فایل
🌟 پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله):  «یَشفَعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ الأَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»؛ (روز قیامت نخست انبیاء شفاعت مى کنند سپس علما، و بعد از انها شهدا) #هر_خانواده_معرف_یک_شهید 🌷خادم الشهدا @Maedehn313 @z_h5289
مشاهده در ایتا
دانلود
ziyarat-ashora.mp3
41.59M
با روضه 📲 بسیجی شهید چله‌ی_زیارت‌عاشورا 🎤کربلائی رضا 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻مجید میدانست شهید میشود🌻 🌱❣مجید قبل از اعزام خوابی دیده بود. توی خواب حضرت زهرا (س) را دیدم که به من فرمودند: مجید! تو وقتی می آیی سوریه بعد از یک هفته پیش خودمی. 💫روی همین حساب بود که یک روز برای تشییع شهید محمد فرامزی رفته بودیم گلزار شهدای یافت آباد. آنجا بود که به عمه اش گفته بود: عمه جان! من هم عازم سوریه ام. 👈دو هفته دیگر جای من هم همین جاست. 🔹وقتی بردیمش سوریه، چون تک پسر بود نمی خواستم عملیات ببرمش. به مرتضی کریمی گفتم: مجید و یکی از بچه ها را می گذاریم نگهبان دم ساختمان ها و خط نمی بریم. اما یک بار حرف آخر را زد. گفت: سید اگر من را بردی که هیچ . اگر نبردی شکایتت را به حضرت زهرا (س) می کنم. خودت می دانی و حضرت فاطمه (س). 🔻روزی هم که می خواست با خواهرش عطیه خداحافظی کند گفت: توی عملیات از بین دویست نفر، فقط دوازده سیزده نفر شهید می شوند. همین هم شد، از یک گردان ۱۸۰ نفره شهید چهارده نفر شهید شدند که یکی اش مجید بود. 🌿راوی: پدر و مادر شهید و سید فرشید 🔸کتاب مجید بربری؛ زندگی داستانی حرّ مدافع حرم 🕊 ‌─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 ✨✨✨✨✨✨ 💫صفحه_۲۵۰ 🌷هر روز یک صفحه از هدیه به شهدا🌷 ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچه کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌾آیت الله مجتهدی ره: ❣ملا على همدانی رفت مشهد خدمت آقای نخودکی وبه ايشان گفت: مرا موعظه کن. ❣ ایشان گفت: مرنج ومرنجان. گفت :خب مرنجانش راحت است کسی را نمیرنجانم. اما مرنج را چه کنم؟ ایشان جواب داد... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔🥀کم شد زجمع خسته دلان یار دیگری... محمد رضا یه جوون امروزی بود اما مثل شهید بابک نوری غیرتش دیروزی بود شهیدی که به شدت روی ظاهرش حساس بود اما تو سخت ترین دوره های آموزشی و عملیاتی هم شرکت می کرد...🥀 هیچوقت یادم نمیره تو دوره نیروی مخصوص، محمد رضا کلی پیگیر شد تا باشگاه بدنسازی رو فعال کنه هرشب قبل از شام میرفت باشگاه وزنه میزد و ورزش میکرد در حالی که ما همه از خستگی های دوره نای تکون خوردن نداشتیم و از هرفرصتی برای استراحت استفاده میکردیم. در کمدشو که باز می کردی انگار ترکیبی از کمد آرایشگاه و بوفه مرکز بود. کلی خوراکی های سالم، سشوار، عطر و... همیشه به ظاهرش اهمیت میداد حتی تو سخت ترین کارهای عملی. اما... محمدرضا عاشق شهید ابراهیم هادی بود و میگفت وقتی کتابشو خوندم نسخه کامل یک انسان رو شناختم. به همه توصیه می کرد... از حق نگذریم خودش هم در عمل هیچوقت تحت تاثیر حرف مردم قرار نگرفت و با خدای خودش معامله کرد...❤️ ✨شهید بااخلاق آقا محمد رضا رستمی نژاد چند روز قبل در جریان درگیری با تیم تروریستی در منطقه راسک سیستان و بلوچستان به شهادت رسید. 🥀🥺 🌷پنج صلوات هدیه‌ به‌ ارواح‌طیبه‌شهدا امروزمون رو مزین می کنیم به نام و یادِ شهیدِعزیز 🌷🕊 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت شهدا🌷
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_ششم کسی که حتی کارهای معمولی و عرف جامعه را انجام نمی داد و خی
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 چند دفعه کارهایی که می خواستم برای بسیج انجام دهم رو ، نصفه نیمه رها کردم و بعد هم با عصبانیت بهش توپیدم هر بار نتیجهٔ برعکس می داد 😐 نقشه ای سرهم کردم که خودم را گم و گور کنم و کمتر در برنامه ها و دانشگاه آفتابی بشوم ، شاید از سرش بیفتد.😕 دلم لک می زد برا برنامه های «بوی بهشت » راستش از همان جا پایم به بسیج باز شد . دوشنبه ها عصر ، یک روحانی کنار معراج شهدا تفسیر زیارت عاشورا می گفت و اکثر بچه ها آن روز را روزه می گرفتند .. بعد از نماز هم کنار شمسهٔ معراج افطار می کردیم. پنیر که ثابت بود ، ولی هر هفته ضمیمه اش فرق می کرد :هندوانه ، سبزی یا خیار ، گاهی هم می شد یکی به دلش افتاد که آش نذری بدهد قید دوتا از اردوها را هم زدم ..💔 یک کلام بودنش ترسناک بود به نظر می رسید.. حس می کردم مرغش یک پا دارد می گفتم :«جهان بینی ش نوک دماغشه! آدمِ خود مچکربین!»😒 دراردوهـایی که خواهران را می برد، کسی حق نداشت تنهـایی جایی برود، حـداقل سه نـفری😐 اصـرار داشت:((جمـعی و فقط با برنامه های کاروانن همـراه باشیـد!)) مـا از برنامه های کاروان بدمان نمی آمد، ولی می گفتیم گاهی آدم دوست دارد تنهـا باشد و خلوت کند یا احیانا دو نفر دوست دارند باهم بروند. درآن موقع،باید جوری می پیچـاندیم ودرمی رفتیم. چـند بار دراین در رفتن ها مچمان راگرفت...😬 ✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/behshtshohada 🌸💖
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 بعضی وقت ها فـردا یا پس فردایش به واسطه ماجرایی یا سوتی های خودمان می فهمید.😂 یکی از اخلاق های بدش این بود که به ما می گفت فلان جا نروید و بعد که ما زیرآبی می رفتیم، می دیدیم به! آقا خودش آنجاست‌‌😐 نمـونه اش حسینیه گردان تخریب دوکوهه... رسیدیم پـادگـان دوکوهه.شنیدیم دانشجـویان دانشگاه امام صادق(ع)قـرار است بروند حسینیه گردان تخریب. این پیشنهـاد را مطرح کردیم. یک پا ایستادکه: ((نه، چون دیر اومدیم وبچه ها خسته‌ن ،بهتره برن بخوابن که فردا صبح سرحال از برنامه ها استفاده کنن!)) واجازه نداد. گفت:((همه برن بخوابن!هرکی خسته نیست، می تونه بره حسینه حاج همت!)) بازهم حکمرانی!به عادت همیشگی، گوشم بدهکارش نبود😒 همراه دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع)شدم ورفتم. درکمـال ناباوری دیدم خودش آنجـاست!😳... داخل اتوبوس،باروحانی کاروان جلو می نشستند.صنـدلی بقیه عوض می شد، امـا صندلی من نه! از دستش حسابی کفری بودم،میخواستم دق دلم رو خالی کنم کفشش را درآورد که پایش را دراز کند، یواشکی آن را از پنجره اتوبوس انداختم بیرون😂 نمی دانم فهمید کار من بوده یا نه اصلا هم برایم مهم نبود که بفهمد.. فقط می خواستم دلم خنک شود. یک بار هم کوله اش را عقب شوت ڪردم☺️ شال سبزی داشت که خیلی به آن تعصب نشان می داد. وقتی روحانی کاروان می گفت:(( باندای بلندگو رو زیر سقف اتوبوس نصب کنین تا همه صداروبشنون)) ، من با آن شال باندهارا می بستم😂 بااین ترفندها ادب نمی شد و جای مرا عوض نمی کرد😒 درسفر مشهد ، ساعت یازده شب بادوستم برگشتیم حسینیه. خیلی عصبانی شد. اما سرش پایین بود و زمین را نگاه می کرد.گفت:((چرا به برنامه نرسیدین؟)) عصبانی گذاشتم توی کاسه اش:((هیئت گرفتین برای من یا امام حسین(ع)؟ اومدم زیارت امام رضا(ع)نه که بند برنامه ها و تصمیمای شمـا باشم! اصلا دوست داشتم این ساعت بیام، به شما ربطی داره؟))😠 دق دلی ام را سرش خالی کردم. بهش گفتم:((شما خانمایی رو به اردو آوردین که همه هجده سال رو رد کردن. بچه پیش دبستانی نیستن که!)) گفت:((گروه سه چهارنفری بشید، بعد از نماز صبح پایین باشین خودم میام می برمتون.. بعدم یا با خودم برگردین یا بذارین هواروشن بشه گروهی برگردین!))😖 ✨ 🌸💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/behshtshohada 🌸💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🕗 به نا امیدی از این در نمی‌روم هرگز اگر جواب نگیرم دوباره در بزنم با یک سلام زائر آقا شوید✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً* *مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك*َ 🍀 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
💠 🌛قرائت‌ هرشب ‌به ‌نیت‌ ظهور...🤲 🗓روز_بیستم هرزمان دعای فرج را زمزمه‌کند همزمان‌ (عج)‌ 🤲دست‌های‌‌‌‌‌مبارکشان‌‌‌‌‌رابه سوی‌آسمان‌بلندمیکنندو‌برای‌آن‌جوان‌ میفرمایند؛ چه‌خوش‌سعادت کسانی‌که‌حداقل‌روزی یک‌بار را زمزمه می‌کنند؛)♥️🌱! "بخونیم‌‌‌‌‌باهم " 🕊به نیت شهید دانش آموز 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بهشت شهدا🌷
AUD-20220518-WA0149.mp3
6.14M
🎤 حاج مهدی الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج هر شب در ایام فاطمیه به نیت ظهور (عج) حدیث شریف کسا می خوانیم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💝 هفتمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 🔰امروز شنبه ۳ آذر۱۴۰۳ 💐 « بیست ویکمین » روز چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا 🌷شهید والامقام 🩸دانش آموز 🏴محل شهادت: فاو 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌙⭐️زیارتنامه‌ی شهدا⭐️🌙 🤲بسم رب الشهدا و الصدیقین اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌸🌛🌸🌛🌸🌛🌸🌛 💐💐 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگینامه شهید 🌼🍃خواهر شهید قاضیان درباره فضای خانواده می‌گوید: «پدرم بازاری بود و وضعیت مالی خوبی داشتیم. زکریا متولد ۱۳۴۶ و هفتمین فرزند خانواده بود. او از کودکی به مسجد و منبرعلاقه داشت و نوجوانی‌اش را در مسجد جامع تکاب گذراند. او در زمان تظاهرات‌های مردمی علیه رژیم پهلوی حضور پیدا می‌کرد. با توجه به اینکه چماقدارها تهدید کرده بودند که مسجد جامع را می‌گیرند، به پشت‌بام مسجد جامع رفته و در آنجا نگهبانی می‌داد. 🌼🍃اواخر دوره  تحصیل شهید قاضیان در مقطع ابتدایی مصادف با تظاهرات مردمی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود، 🌼🍃 خواهر شهید در این باره بیان می‌کند: «برادرم در ۱۱ سالگی به همراه پدر و مادر و برادران و خواهرانم در تظاهرات شرکت می‌کرد. در کوچه و محله با دوستانش بصورت بازی کودکانه ترتیب راهپیمایی می‌داد و گروهی شعار مرگ بر شاه سر می‌دادند. ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ ✨جایزه پدرم برای روزه‌های زکریا 🌼🍃یکی از نکاتی که در بسیاری از شهدا مشترک است، رعایت واجبات و اجتناب از محرمات بود، زکریا هم از این مسئله مستثنی نبود. به گفته خواهرش او سال‌های قبل از رسیدن به سن تکلیف، روزه گرفتن را تمرین کرده بود و بعد از رسیدن به سن تکلیف به راحتی روزه می‌گرفت. پدر این شهید برای روزه‌هایی که می‌گرفت، پاداش می‌داد و گاهی به پسرش می‌گفت: روزه‌ات را می‌خرم چند می‌فروشی؟ زکریا هم از پدرش می‌خواست تا برایش دوچرخه بخرد و پدرش برای زکریا دوچرخه خرید. ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ ✨پرستاری از مادر 🌼🍃او در ایام عزاداری محرم و صفر رخت سیاه می‌پوشید و در مراسم‌های سینه‌زنی شرکت می‌کرد. این شهید دانش‌آموز خیلی به پدر ومادرش عشق می‌ورزید، بخصوص اینکه مادرش از سال ۶۰ بخاطر سکته مغزی زمین‌گیر شده بود، زکریا در سال‌های نخست به همراه خواهرانش به کارهای مادر هم رسیدگی می‌کرد. زکریا بر اساس آموزه‌های اسلامی از شوخی‌های بی‌جا دوری می‌کرد، این مسئله به قدری برایش مهم بود که حتی در وصیت‌نامه‌اش به آن تاکید کرده است. ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ 🌼🍃شهید قاضیان با سن و سال کمی که داشت، عاشق مسجد و نماز بود. مادر شهید دچار سکته مغزی و عارضه فراموشی شده بود. طوری که حتی خواندن نماز و سوره‌ها را فراموش کرده بود. شهید سوره حمد و توحید و اذکار نماز را طی چند سال به مادرش تعلیم داد. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨با دیدن جنایت صدام و ضدانقلاب نتواست آرام بگیرد 🌼🍃دوره نوجوانی شهید قاضیان مصادف با جنگ تحمیلی و کشتار و آزار و اذیت مردم بی‌گناه توسط دموکرات و کومله در غرب کشور بود. ************** برادر شهید : «زکریا در دوره دبیرستان درس می‌خواند که در این دوره هم اعضای گروهک‌های دمکرات و کومله مردم را به خاک وخون می کشیدند و هم صدام جنایتکار به ایران حمله کرده بود. در دهه ۶۰ هر چند وقت یکبار پیکر شهدا در شهرستان تکاب و شهر و روستاهای اطراف تشییع می‌شد. شهید زکریا همگام با دیگر جوانان در تشییع شهدا حضور داشت و با شرکت در کلاس‌های آموزش دفاعی و آشنایی با انواع اسلحه‌ها و مهمات خود را برای روز انتقام آماده می‌کرد. 🌼🍃تا اینکه سال ۶۳ به عنوان نیروی بسیجی در گردان علی اکبر(ع) لشکر عاشورا به منطقه نهر عنبر اعزام شد و در عملیات این منطقه شرکت کرد. برادرم بعد از بازگشت از جبهه از رشادتهای رزمندگان وشهادت‌طلبی و ایمان و اخلاص آنان روایت می‌کرد. بخصوص از که از شهر سلماس است برایمان تعریف میکرد ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ ✨آخرین امتحان قبل اعزام خواهر شهید: «زکریا درسخوان بود و در کنار درس، مسئولیت پایگاه بسیج را هم بر عهده داشت. در جلسات و تجمعات بسیج شرکت می‌کرد. زکریا در آخرین امتحان تاریخ ادبیاتش که روز اعزام  داده بود، ۱۹ شده بود. این برگه امتحانی را استاد قادری بعد از شهادت زکریا به ما نشان داد». ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ ✨خواهر شهید درباره اعزام شهید قاضیان به جبهه می‌گوید: «برادرم در خرداد ماه ۱۳۶۴ عازم جبهه شد و تا زمان آغاز مدرسه‌ها در جبهه بود. ❣ او در دی ماه هم عازم فکه شد و بعد از مدتی برگشت ❣و دوباره اسفند ماه  از مسجد جامع عازم فاو شد. از حرف‌ها و رفتارش مشخص بود که این آخرین اعزام برادرم است. در جریان مرحله دوم آزادسازی فاو او با همرزمانش به دریاچه نمک رفته بودند 🥀 تا شهدای بهمن ماه ۱۳۶۴ را به عقب بازگردانند اما برادرم روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۵ در حمله بعثی‌ها به دریاچه نمک به شهادت رسید».🌹 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹