💌صحبتی با نائب امام زمان(عجالله) و ولی امرمسلمین
💚رهبر عزیزم! از آن روز که اندک شناختی به جایگاه شما پیدا کردم و روز به روز این شناخت بیشتر شد، مسئولیتم هم نسبت به شما بیشتر شد.
💚این را فهمیدم که در نظام الهی رفتار در قبال شما همان رفتار در قبال امام زمان(عجالله) است.
💚و این را فهمیدم که چون در دورانی که شما از طرف امام زمان(عجالله) مأموریت ولایت ما را داشتید علت شفاعت اهلبیت(علیهالسلام) نسبت به من هستید
🖇و اگر رضایت شما نسبت به من نباشد، خدا و رسول و امام زمان(عجالله) هم از من ناراضی هستند.
✍🏻فرازی از وصیتنامه #شهید_مدافع_حرم_حمیدرضا_اسداللهی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔆حیف نیست این زبانی که می تواند شهادت بدهد که این ها ده شب فاطمیه نشستند و گفتند: یازهرا (س)، یاحسین (ع) ... آن وقت گواهی بدهد که مثلا ما شنیدیم فلان جا لهو و لعب گفته، بیهوده گفته...!!
احتیاط ڪن!
🌷 #شهید_سیدمجتبی_علمدار
📚برگرفته از کتاب علمدار
🕊💖 https://eitaa.com/behshtshohada 🕊💖
°•| 🌿🌸
بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن
📌خاطرات شهید
#سیدمجتبی_علمدار
قسمت 1⃣
#تولد
🍃اولین فرزندمان دختر بود. دو سال بعد همسرم باردار شد. دقت نظر خودم و همسرم بیشتر شد. همسرم همیشه با وضو بود و قرآن و زیارت عاشورا می خواند. نیمه های شب 21 ماه رمضان حال همسرم بدتر شد.
🍃 کمی سحری خوردم. یکدفعه صدایی بلند شد. کلامی که آرامش را برای من به همراه داشت. همزمان با صدای الله اکبر اذان ، صدای گریه ای بلند شد. یکی از خانه آمد بیرون گفت: «مژده پسر است.» عجب تقارن زیبایی. اذان صبح و تولد فرزند. این پسر فرزند اذان بود.
🍃سید مجتبی علمدار، فرزند سید رمضان، پدری که کفاش ساده دل و متدینی بود که بیشتر از همه به رزق حلال اهمیت می داد، در سحرگاه 21 ماه رمضان و در 11 دی ماه سال 1345 در شهر ساری دیده به جهان گشود.
📙کتاب علمدار، صفحه 13 و 19
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات
°•| 🌿🌸
🕊💖 https://eitaa.com/behshtshohada 🕊💖
°•| 🌿🌸
بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن
📌خاطرات شهید سید
#مجتبی_علمدار
قسمت 2⃣
#اعزام_به_جبهه
🍃سال 1361 در هنرستان در رشته اتومکانیک مشغول به تحصیل شد. از همان روزهای اول تحصیل تلاش کرد تا به جبهه اعزام شود. اما چون سن و سالش کم بود موافقت نمی کردند. بعد از مدتی تصمیم گرفتیم برای اعزام به جبهه اقدام کنیم. چون سن من و مجتبی کم بود. برای همین فتوکپی شناسنامه را دستکاری کردیم. یکی دوسال آن را بزرگتر کردیم. علاوه بر سن، قد و قامت ما هم کوتاه بود. ریش های ما هم سبز نشده بود.
🍃راهی پادگان آموزشی شدیم. اما به ما گفتند: «همه شما قبول نمی شوید. آن هایی را که سن و سال کمتری دارند، برمی گردانند.» شروع کردند به خواندن اسم ها. چند نفری بخاطر کوتاه بودن قد و نوجوان بودنشان قبول نکردند. خیلی نگران شدم. اورکت نفر بغلی را که جثه درشتی داشت گرفتم و روی اورکت خودم پوشیدم. روی زمین شن و سنگریزه هم زیاد بود. من و مجتبی با آنها در مقابل خودمان یه تپه کوچکی درست کردیم.
🍃 تا اسم ما را خواند. رفتیم روی تپه ای که ساخته بودم و گفتم بله. آن بنده خدا گفت خوبه بشین. مجتبی هم همین کار را کرد. او هم انتخاب شد. ای چنین توانستیم به آرزوی بزرگمان که حضور در جبهه ها بود برسیم.
📔کتاب علمدار، صفحه 24 الی 25
جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات
°•| 🌿🌸
🕊💖 https://eitaa.com/behshtshohada 🕊💖
حسین به خوابم اومد؛ تا دیدمش شروع کردم سؤال کردن؛
گفتم: کجایی
گفت: در محضر سید الشهدا
یه کم ساکت شد
گفت: جز شهادت هیچی به دردم نخورد.
پرسیدم: نماز شب ؟
گفت: برای رضای خدا نبود...
میدونی فقط چیزی پذیرفته میشه که فقط و فقط برای رضای خدا باشه
گفتم: هیئت رفتن هات؟
گفت: کامل برای رضای خدا نبود.
دیگه نگذاشت چیزی بپرسم، خودش ادامه داد که:
شهادت من رو برد بالا
اگه شهید نمیشدم، دست خالی بودم
خیلی کار دارم، اگه میمردم بدبخت میشدم
نفس کشیدن هم باید برای رضای خدا باشه
به سختی صحبت میکرد، انگار اجازہ صحبت کردن نداشت . دوبارہ تأکید کرد:
جز شهادتم هیچی به دردم نخورد، اعمال دیگم برای دل خودم بود
آخرش هم گفت:
خیلی زود دیر میشه
بهش گفتم حسین جان سفارش منم بکن.
خندید؛ هیچی نگفت ؛رفت
راوی: همسر شهید
#شهید_حسین_محرابی
🔷تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۵۶
🔷تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۵
🔷مزار : بهشت رضا
🔷محل شهادت :حلب سوریه
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ادمین_گل_نرجس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕗 وقت_سلام
❄️هوا سرد است و
دلتنگ زیارت میشود روحم
کنارت کم میشود
از وسعت غمها و اندوهم...
با یک سلام زائر آقا شوید✋
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً*
*مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك*َ 🍀
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوره #امـــام_عـــلـــی_شــنــاســـی
#جلسه_سوم
🔺۱۰ جلسه با تدریس حجتالاسلام والمسلمین رفیعی
🔸برگزاری #مسابقه بعد از پایان تمام جلسات
🗓روزهای شنبه،دوشنبه و چهارشنبه
🎁تقدیم #هدیه به شرکت کنندگان در مسابقه به قید قرعه
🔸🔸🔹🔸🔸
🆔@Qhkarimeh
🌐www.Qhkarimeh.ir
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوره #امـــام_عـــلـــی_شــنــاســـی
#جلسه_چهارم
🔺۱۰ جلسه با تدریس حجتالاسلام والمسلمین رفیعی
🔸برگزاری #مسابقه بعد از پایان تمام جلسات
🗓روزهای شنبه،دوشنبه و چهارشنبه
🎁تقدیم #هدیه به شرکت کنندگان در مسابقه به قید قرعه
🔸🔸🔹🔸🔸
🆔@Qhkarimeh
🌐www.Qhkarimeh.ir
علی فانی - دعای فرج.mp3
3.94M
💠#چلهِ_عاشقی
📝 دعای فرج
🎤 علی #فانی
🌛قرائت هرشب #دعای_فرج به نیت ظهور...🤲
🗓روز_سی وهشتمین
هرزمان #جوانی دعای فرج را زمزمهکند
همزمان #امامزمان(عج) 🤲دستهایمبارکشانرابه
سویآسمانبلندمیکنندوبرایآنجوان #دعا میفرمایند؛
چهخوشسعادت کسانیکهحداقلروزی یکبار
#دعایفرج را زمزمه میکنند؛)♥️🌱!
"بخونیمباهم "
🕊به نیت شهید#علی_علیزاده
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊