فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹#هر_روز_با_شهدا🌹
توی خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند. حاج حسین خرازی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باور میکردند اینجا آخرشه ، یه وضعی شده بود عجیب، توی این گیر و دار حاجی اومد بیسم چی را صدا زد. حاجی گفت هر جور شده با بی سیم محمدرضا تورجی زاده را پیدا کن (شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا”س” ) مداح با اخلاص و از بچه های دلاور و شجاع لشکر بود.
خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند ، حاجی بیسم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بیسیم گفت : تورجی زاده چند خط روضه حضرت زهرا برام بخون. تورجی زاده فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت! خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگویند، خط را گرفته بودند ، عراقی ها را تارو مار کرده بودند ، با توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها گره کار باز شده بود.
میدونید بیتی که تورجی زاده برای حاج حسین خواند چی بود؟ و چه جوهر معرفتی تو وجود حاجی بود که با شنیدن اون از هوش رفت و همین توسل به بچه ها نیرو داد؟ اون بیت این بود شاید هزار بارشنیدیم اما بی تفاوت از کنارش رد شدیم! :
در بین آن دیوار و در زهرا صدا می زد پدر
دنبال حیدر می دوید از پهلویش خون میچکید
زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من
🗓 ۸ اسفند، سالروز شهادت شهید#حسین_خرازی
🕊🕊
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
May 11
📚کتاب#از_قفس_تا_پرواز
💢خاطرات#شهید_محمدعلی_برزگر
🍂قسمت سی و دوم
📝وفات چند باره♡
🔸️بنده از همان آغاز کودکی با محمد ارتباطی دوستانه داشتم و با هم در دبستان شهدای روستای خودمان درس خواندیم سپس به قصد ادامه تحصیل با هم به حوزۀ محمودیه شهرمان وارد شدیم.
🌷محمد ۲ سال از بنده بزرگتر بود و پس از چند سال تحصیل در حوزه فاروج به حوزه امام خمینی(ره)کاشان هجرت کرد و بنده نیز از ایشان به حوزۀ صاحب الزمان(عح) در شهرستان آشتیان مهاجرت کردم و دوباره با هم تجدید میثاق کردیم و در دیدارهای مکرر دوستیهایمان را محکم تر از پیش بنا کردیم.
🔸️معمولاً آخر هفته ها یا ایشان یا بنده به بهانۀ سیاحت به دیدار هم میرفتم. با اینکه محمد انسان انقلابی و ولایت مداری بود ولی از شوخ طبعی هایش چیزی کاسته نشد. همیشه برایم خاطراتش را نقل می کرد.
🌷روزی برایم این ماجرا را تعریف کرد میگفت :چند وقت پیش بنده از حوزه کاشان مرخصی گرفتم تا برای دیدار خانواده به روستا بروم تا احوالی از مادر و بستگانم بپرسم. به آبادی رسیدم و چندین روز در روستا ماندم نزدیک پایان مرخصی ام بود که کارهای کشاورزی شروع شد.
🔸️از آنجا که پدرم را در کودکی از دست داده بودم و برادرانم؛ هیبت الله و نعمت الله را زیر آفتاب سوزان مشغول به کار میدیدم، دلم نیامد آنها را دست تنها بگذارم و بنابراین تصمیم به همیاری با آنها گرفتم وقتی کار به پایان رسید به کاشان برگشتم.
چند روزی از مرخصی ام گذشته بود با اضطراب وارد کلاس شدم، مدرس از بنده پرسید: آقای برزگر شما را چند وقتیست در جلسات نمی بینم علت غیابتان چیست؟
🌷کمی فکر کردم و با تعلل عرض کردم پدرم وفات کرده است. دیگر رویم نشد ادامه ماجرا را تعریف کنم. بنابراین سکوت کردم، مدرس که فکر میکرد پدرم به تازگی وفات کرده است از تمام بچه ها خواست تا فاتحه ای برای پدر مرحومم بخوانند
🔸️ چند وقت از این جریان گذشت و دوباره به عنوان مرخصی به روستا آمدم و نزدیک به اتمام مرخصی این بار برادرم؛ هیبت الله عازم جبهه شد و خانه و خانواده اش را به بنده سپرد و رفت.
🌷دوباره ماندگار شدم به محض اینکه برادرم از جبهه برگشت به کاشان آمدم همین که پایم را به حوزه گذاشتم مدیر حوزۀ امام خمینی(ره)جلویم ظاهر شد و گفت به به آقای برزگر مشتاق دیدار کجا بودی؟ کمی فکر کردم و گفتم پدرم وفات کرده است.
🔸️تا خواستم بقیه جریان را تعریف کنم مدیر زیر لب خندید و گفت: آقای برزگر مگر پدر شما چند بار به رحمت خدا رفته است؟ دفعه قبل هم دیر آمدی، همین جمله را به مدرست گفتی.؟!!!!
🌷عرض کردم باور کنید، پدرم واقعاً وفات کرده است ولی خب به دلایل مشغله کاری خانواده باید مردی در خانه و کاشانه باشد تا اهل خانه احساس امنیت و آرامش کنند.
محمد این خاطره را صادقانه می گفت و می خندیدیم😊
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
💫#کلام_ناب 💫
✨اهمیت دعای مادر به اندازه ای است که
🌼پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: دعای#مادر از موانع اجابت دعا می گذرد.
مشکات الانوار، ص 272.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
🎐#اندیشه_سردار(۱۸)
🔳الف) جنگ تفسير شخصيت امام خميني رحمه الله بود
◻️جنگ، تجلي حقيقي شخصيت امام خميني رحمه الله در بعد اخلاق، دين، نماز و دعا بود و در واقع تمام سلوك امام در جنگ كپي شده بود و در يك جمله مي توان ادعا كرد كه جنگ تفسير شخصيت امام خميني رحمه الله بود همان گونه كه مي فرمايند: «النّاس عَلي دِينِ مُلوكهم». (حاجقاسم سليماني در كنگره شهداي تبليغات لشكر ثارالله)
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#هر_خانواده_معرف_یک_شهید
#بهشت_شهدا
#مکتب_حاج_قاسم
#مرد_میدان
https://eitaa.com/behshtshohada
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»