eitaa logo
بهشت شهدا🌷
145 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
724 ویدیو
15 فایل
🌟 پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله):  «یَشفَعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ الأَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»؛ (روز قیامت نخست انبیاء شفاعت مى کنند سپس علما، و بعد از انها شهدا) #هر_خانواده_معرف_یک_شهید 🌷خادم الشهدا @Maedehn313 @z_h5289
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹یکی از همراهان سپهبد حاج قاسم سلیمانی در🥀 ترور سحرگاه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ فرودگاه بغداد، سرهنگ پاسدار شهید شهروز مظفری‌نیا بود. 🌾این شهید اهل روستای کهک در استان قم بود، چند ماهی به پیروزی انقلاب اسلامی نمانده بود که در تیرماه ۱۳۵۷ در این روستا به دنیا آمد. 🍀 در دانشگاه تربیت بدنی خوانده بود و به دلیل علاقه‌ای که به انقلاب اسلامی، مباحث مذهبی و نظامی گری داشت، وارد سپاه شد. 🌷🍃خانواده اش خبر نداشتند شهروز؛ سر تیم حفاظت قوی‌ترین فرمانده مبارزه با تروریسم است و او هم هیچگاه سعی نکرد این موضوع را در بین فامیل و جایی مطرح کند و به آن فخر بفروشد که محافظ سردار دل‌ها است. 💐سرتیم حفاظت حاج قاسم بودن؛ با آن روحیه سردار که همیشه مخالف داشتن محافظ بود و دائم در حال تردد بود، بسیار سخت به نظر می‌رسد چرا که با این اوصاف پروتکل‌های حفاظت هم رعایت نمی‌شد، 🍀 اما با این شرایط به مدت چهار سال حفاظت از سردار دل‌ها را بر عهده داشت. 🍀او چندین بار به لحاظ همین روحیه مردمی حاج قاسم که دوست داشت بدون واسطه با مردم در ارتباط باشد و تاکید داشت محافظان در این زمینه نباید مانعی باشند؛ به دلیل ازدحام جمعیت برای دیدن سردار، از ناحیه کمر و پا آسیب می بیند و کارش به عمل جراحی هم می‌کشد. 📚همسرش در کتاب «همراهی تا آسمان» خاطرات شفاهی پاسدار شهید شهروز مظفری‌نیا، می‌گوید، 🗒 «جمعیت زیادی آمده بودند. دور حاج قاسم پر شده بود از جوان‌هایی که می‌خواستند با ایشان عکس بگیرند. این‌ها را شهروز برایم گفت. وقتی آمد، حالش خوب نبود. زیر فشار جمعیت، دیسک کمرش آسیب دیده بود. صبح که بیدار شدیم، گفت نمی‌تواند تکان بخورد! انگار فلج شده بود. نه می‌توانست غذا بخورد، نه می‌توانست وضو بگیرد. تا شب همان‌جور روی تخت ماند و تکان نخورد. 🍀دو، سه روز بعد هم همین‌طور بود. غذا نمی‌خورد، چون نمی‌توانست دستشویی برود. ضعیف شده بود. گریه می‌کرد. خیال می‌کردم از درد است، ولی نبود. از عشق بود. عشق به کارش و ترس از اینکه دیگر نتواند کنار حاج قاسم بماند…»🌹 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
یک حاج آقای مهربانم 🌾پدرش وقتی از کارش می‌پرسید می‌گفت، «محافظ یک حاج آقای مهربانم» اما نام آن حاج آقای مهربان را به زبان نمی‌آورد. 🍀پدر شهید می‌گوید؛ بعد از شهادت شهروز، عکسش که در کنار سردار سلیمانی بود را برای اولین بار دیدم و در بین تمامی عکس‌هایی که از شهروز داریم به همین عکسی که دست به گردن حاج قاسم گذاشته بیشتر علاقه دارم. 🌾مادر شهید، از او به عنوان یک رفیق یاد می‌کند و می‌گوید، هر وقت کاری داشتم اول به شهروز می‌گفتم. او سربلندم کرد و از او انتظار شفاعت دارم و می‌خواهم اگر کوتاهی انجام دادم مرا ببخشد. 🌾مادر شهروز می‌گوید، او همیشه وقتی به مأموریت می‌رفت از من می‌خواست تا برای شهادتش دعا کنم، به او می‌گفتم این حرف را نزن، تو فرزند کوچک داری، بگذار آنها بزرگ شوند و بعد آرزوی شهادت کن، اما می‌گفت شهادت در جوانی چیز دیگری است. 💞شهروز مظفری نیا با دختر دایی خود در سال ۱۳۸۳ در ۲۴ سالگی ازدواج می‌کند، همسرش دلیل ازدواج با او را ایمان این شهید بیان می‌کند. 💕فاطمه زینلی کهکی می‌گوید؛ همیشه با رفتنش به مأموریت نگران می‌شدیم، اما شهید از ما می‌خواست که نگرانی به دل راه ندهیم؛ اتفاقی نمی‌افتد، اما اگر اتفاق خاصی بیفتد سریع مطلع خواهید شد. 🍀 با خودم می‌گفتم همیشه کسی که در این مسیر قدم می‌گذارد، منتظر شنیدن خبر بد هم باید باشد. 🍃وی با بیان اینکه او با حاج قاسم بود و با حاج قاسم پرواز کرد ادامه داد: همیشه به گونه‌ای برنامه ریزی می‌کردم که خیال آقا شهروز از خانه راحت باشد، او هم می‌گفت تو تکیه گاه من هستی و من هم عاشقانه دوستش داشتم. پسر شهید مظفری نیا، سه ماه و ۱۸ روز بعد از شهادت پدر به دنیا آمد، همسر شهید این فرزند را هدیه‌ای از سوی خداوند برای آرامشش و اعضای خانواده می‌داند تا یاد و خاطره این شهید هم همیشه ماندگار باشد، شهید شهروز، نام علیرضا را برای فرزندش انتخاب کرده بود. همیشه سعی می‌کردم پر پروازش باشم 💞همسر شهید می‌گوید؛ او عاشق اهل بیت (ع) بود و عشق به زیارت حرم های مطهر داشت و به همین دلیل اهل بیت و امام حسین (ع) دستش را گرفتند. هیچ وقت در زندگی مانع او نبودم و همیشه سعی می‌کردم پر پروازش باشم و می‌دانستم اگر کسی شهید نشود خواهد مٌرد و چه بهتر که انسان زندگی اش در مسیر جهاد در راه خدا و با شهادت ختم شود. 💕به گفته فاطمه زینلی کهکی همسر شهید، شهروز هم از زندگی و هم از کارش لذت می‌برد و عاشق این مسیر بود. گاهی سه صبح از خواب بیدار می‌شد و به مأموریت می‌رفت و نصف شب بر می‌گشت و این تلاش و روحیه او ستودنی بود؛ اما می‌گفت سردار سلیمانی از من هم چند رتبه در این زمینه بالاتر است و خستگی ناپذیرتر 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
برادر مظفری نیا : 📌 دشمنان ما به فرموده امام راحل از احمقها هستند و این اقدام آمریکایی‌ها در ترور سردار سلیمانی هم باعث ایجاد وحدت داخلی و هم افزایش همبستگی بیشتر ملت‌های اسلامی شده است. 🌾در کارش آنچنان پشتکار داشت که توانست با سختی‌های فراوان، مراحل مختلف عرصه نظامی را طی کند و به عنوان سر تیم حفاظت حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس انتخاب شود. او عاشق کارش بود و از اینکه ساعتی از کنار سردار دل‌ها جدا باشد برایش قابل تحمل نبود و با وجود جسم آسیب دیده اش در معرکه‌های مختلف، هرگز حاضر نشد حفاظت از حاج قاسم را رها کند و سر انجام همراه این سردار پرافتخار اسلام به دست آمریکایی‌های تروریست به شهادت رسید و پیکر مطهرش در صحن امام رضا (ع) حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) که آرزوی آن را در دل داشت آرام گرفت. 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت-عاشورا-با-صدای-شهید-محمد-رضا-تورجی-زاده-_-صاحب-نیوز.mp3
3.59M
📝 زیارت عاشورا 🎤 🔅 با خواندن زیارت عاشورا چشم خود را از گناه بیمه کنیم 📱شهید نیا ▫️    🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 ✨✨✨✨✨✨ 💫صفحه_۱۵۴ 🌷هر روز یک صفحه از هدیه به شهدا🌷 ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونستید شهید متولد کربلاست؟ پیشنهاد میکنم حتما این کلیپ رو ببینید خدایا بحق خودت خودت ما رو شرمنده شهداء و خانواده محترمشان نکن 🤲 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت شهدا🌷
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 #بدون_تو_هرگز 49 "خداحافظ زینب" ✅ تازه می فهمیدم چرا علی گفت ... من تنها کسی هستم که
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 50 "سرزمینِ غریب" ✍🏼 [ از قسمت پنجاهم به بعد خاطره از زبان دختر شهید سید علی حسینی بیان میشود ] 👨‍💼نماینده دانشگاه برای استقبالم به فرودگاه اومد ... وقتی چشمش بهم افتاد، تحیّر و تعجّب... نگاهش رو پر کرد ... 😳 چند لحظه موند ... نمی دونست چطور باید باهام برخورد کنه... 🔷 سوارِ ماشین که شدیم ... این تحیّر رو به زبان آورد ... -شما اولین دانشجوی جهان سومی بودید که دانشگاه برای به دست آوردنِ شما اینقدر زحمت کشید ... 🔺زیرچشمی نیم نگاهی بهم انداخت ... - و اولین دانشجویی که از طرفِ دانشگاهِ ما ... با چنین حجابی وارد خاک انگلستان شده ... 🔸نمی دونستم باید این حرف رو پای افتخار و تمجید بگذارم ... یا از شنیدنِ کلمه اولین دانشجوی مسلمانِ محجبه، شرمنده باشم که بقیه اینطوری نیومدن ...! ✅ ولی یه چیزی رو می دونستم ... به شدت از شنیدن کلمه جهان سوم عصبانی بودم ... هزار تا جوابِ مودبانه در جوابِ این اهانتش توی نظرم می چرخید ... ✔️ امّا سکوت کردم ... باید پیش از هر حرفی همه چیز رو می سنجیدم ... و من هیچی در مورد اون شخص نمیدونستم ... 🏡 من رو به خونه ای که گرفته بودن برد ... یه خونه دوبلکس ... بزرگ و دلباز ... با یه باغچه کوچیک جلوی در و حیاط پشتی... ترکیبی از سبکِ مدرن و معماری خانه های سنتی انگلیسی ... تمام وسایلش شیک و مرتب ... 🏢 فضای دانشگاه و تمام شرایط هم عالی بود ... همه چیز رو طوری مرتب کرده بودن که هرگز ... حتی فکر برگشتن به ذهنم خطور نکنه ...❌ امّا به شدّت اشتباه می کردن ... ❤️ هنوز نیومده دلم برای ایران تنگ شده بود ... برای مادرم ... خواهر و برادرهام ... من تا همون جا رو هم فقط به حرمتِ حرفِ پدرم اومده بودم ... 🔶 قبل از رفتن ... توی فرودگاه از مادرم قول گرفتم هر خبری از بابا شد بلافاصله بهم خبر بده ... خودم اینجا بودم ... دلم جا مونده بود ... با یه علامت سوال بزرگ ... ❓🤔 - بابا ... چرا من رو فرستادی اینجا؟ ... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 🦋کانال بهشت شهدا: https://eitaa.com/behshtshohada💝
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب 51 "اتاق عمل" 🔹دوره تخصصی زبان تموم شد ... و آغازِ دوره تحصیل و کار در بیمارستان بود ... ❇️ اگر دقت می کردی ... مشخص بود به همه سفارش کرده بودن تا هوای من رو داشته باشن ... تا حدی که نماینده دانشگاه، شخصاً یه دانشجوی تازه وارد رو به رئیسِ بیمارستان و رئیسِ تیمِ جراحی عمومی معرفی کرد ... 😕 💢جالب ترین بخش، ریزِ اطلاعاتِ شخصی من بود ...همه چیز،حتی علاقه رنگی من ... این همه تطبیقِ شرایط و محیط با سلیقه و روحیاتِ من غیرقابل باور و فراتر از تصادف و شانس بود ... 🚫از چینش و انتخابِ وسائل منزل ... تا ترکیبِ رنگی محیط و ...‼️ گاهی ترسِ کوچیکی دلم رو پر می کرد ... 😥 ✔️ حالا اطلاعاتِ علمی و سابقه کاری ... چیزی بود که با خبر بودنش جای تعجب زیادی نداشت ... 🔸هر چی جلوتر می رفتم ... حدس هام از شک به یقین نزدیک تر می شد ... فقط یه چیز از ذهنم می گذشت ... - چرا بابا؟ ... چرا؟ ... 🏢 توی دانشگاه و بخش ... مرتب از سوی اساتید و دانشجوها تشویق می شدم ... و همچنان با قدرت پیش می رفتم و برای کسبِ علم و تجربه تلاش می کردم ... 🔷 بالاخره زمانِ حضورِ رسمی من، در اوّلین عمل فرارسید ... اون هم کنارِ یکی از بهترین جراح های بیمارستان .. همه چیز فوق العاده به نظر می رسید ... تا اینکه واردِ رختکنِ اتاق عمل شدم ... رختکن جدا بود ... امّا .. 🦋کانال بهشت شهدا: https://eitaa.com/behshtshohada💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕗 به کاظمین و به مشهد سلام و عرض ادب به حس و حال غریبانه‌ی شبیه همش دم مسیح خراسان به لطف حق گرم است برایتان چه بگویم زِ لطف دم به دمش با یک سلام زائر آقا شوید✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً* *مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك*َ 🍀 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ⁣ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ با یک‌‌ سلام زائر کربلا شوید✋ 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
🏪 از سلاطین جهان هم این حرم دل می‌برد عاشق این گنبد و گلدسته نادر می‌شود بس که نور عشق را این گوشه وارد می‌کنند پرتوی خورشید از این بقعه صادر می‌شود با یک سلام زائر آقا شوید✋ 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
Doa Faraj.mp3
1.47M
قرائت‌ هرشب ‌دعای ‌فرج ‌به ‌نیت‌ ظهور...🤲 هرزمان (عج) رازمزمه‌کند همزمان‌ (عج)‌ دست‌های‌‌‌‌‌مبارکشان‌‌‌‌‌رابه سوی‌آسمان‌بلندمیکنندو‌برای‌آن‌جوان‌ میفرمایند؛ چه‌خوش‌سعادت کسانی‌که‌حداقل‌روزی یک‌بار را زمزمه می‌کنند؛)♥️🌱! "بخونیم‌‌‌‌‌باهم " 📿 🕊 🦋 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹
💝بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💝 پنجمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 🔰امروز جمعه ۲۶مرداد ۱۴۰۳ 🌹 «هفتمین » روز چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا 🌷شهیدان والامقام 🔷مزار: گلزار شهدا،کاشان 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
🌹🕊زیارتنامه‌ی شهدا🕊🌹 🤲بسم رب الشهدا و الصدیقین اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 💐💐 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم حاج علی بار بارفروش، مردی بود که با همان قناعت و سادگی که از مردان آسمانی سراغ داریم زندگی میکرد. کارگری که با همان مستمری بازنشستگیاش سر میکرد و در بی اعتنایی این مرد خدا به دنیا همین بس که هیچگاه برای گرفتن مدال درجه یک ایثارش از دست رئیس جمهور به تهران نیامد! احسان بارفروش که خود از یادگاران هشت سال دفاع وحماسه است اظهار داشت: پدرم اصالتا اهل کاشان بود و بعد از سالها مشقت و رنج کارگری از کارخانه ریسندگی بازنشست شد. خانواده ما 12 فرزند بود، 8 پسر و 4 دختر. https://eitaa.com/behshtshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 دهم فروردین 1342 🌷 21 آذرماه 1343 🌷 اول اسفند 1350 🌷و (مظفر) 12 اردیبهشت ماه 1344 در کاشان در خانواده ای متدین به دنیا آمدند .پدرشان کارگر کارخانه ریسندگی و بافندگی کاشان و مادرشان خانه دار بود . 💐این برادران بزرگوار در فضای پاک خانواده ای که عطر خوش ایمان و اعتقاد را همراه داشت رشد نمودند. تا اینکه راهی مدرسه شدند . از همان ابتدای زندگی از جانب پدر و مادر برای انجام واجبات تشویق می شدند . پس از تحصیل تا اول راهنمایی در کارخانه ریسندگی و بافندگی کاشان مشغول به کار شد .وی از پشتکار فراوان برخوردار بود و اوقات بیکاری خود را همیشه در آموختن و ابداع و ابتکار می گذراند .اکثر اوقات زندگی کوتاه خود را در راه انقلاب و خدمت به محرومین و ارگانهای انقلابی گذراند . وی از طریق بسیج عازم جبهه شد . کوههای سر به فلک کشیده غرب و تپه های داغ جبهه های جنوب گواه رشادت هایش بودند. 🍃 در کردستان و درعملیاتهای بیت المقدس ، رمضان ، والفجر 8 و کربلای 4 حضور داشت .در عملیات رمضان براثر اصابت ترکش از ناحیه پا مجروح شد و بار دیگر در عملیات والفجر 8 مجروح شد . 🥀وی سرانجام ششم بهمن ماه 1365 مقصد نهایی را یافت و در عملیات کربلای 5 در شلمچه به فیض شهادت نائل گشت. https://eitaa.com/behshtshohada
تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد .سپس در بنیاد 15 خرداد شروع به کار کرد و همزمان با ستاد اقامه نماز جمعه کاشان همکاری می کرد . 🍀وی فردی متقی ، شجاع ،شهادت طلب ،متواضع و صبور بود .همیشه تابع امر ولایت فقیه بود.جواد همیشه همراه برادرش محسن بود .با هم بزرگ شدند و با هم جهادشان را شروع کردند . همگام و همراه بردارش محسن در ابتدای جنگ تحمیلی در کردستان حضور فعال داشت.در عملیاتهای والفجر 8 و کربلای 4 حضور یافت .در عملیات کربلای 4 مجروح شد و پس از بهبود دوباره عازم جبهه شد. 🥀پس از شهادت محسن غم جانکاهی قلب و روح جواد را در بر گرفت ، بر سعادت برادر غبطه می خورد و ادامه راهش را بر خود واجب می دانست . 😔بعد ار هفتمین روز شهادت محسن عازم جبهه شد .12 اسفند 1365 در عملیات کربلای 5 ، در شلمچه پای در رکاب شهادت گذاشت .هفتمین روز شهادتش مصادف با چهلم شهادت برادرش محسن بود. https://eitaa.com/behshtshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا