eitaa logo
بهشت شهدا🌷
145 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
719 ویدیو
15 فایل
🌟 پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله):  «یَشفَعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ الأَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»؛ (روز قیامت نخست انبیاء شفاعت مى کنند سپس علما، و بعد از انها شهدا) #هر_خانواده_معرف_یک_شهید 🌷خادم الشهدا @Maedehn313 @z_h5289
مشاهده در ایتا
دانلود
Doa Faraj.mp3
1.47M
قرائت‌ هرشب ‌دعای ‌فرج ‌به ‌نیت‌ ظهور...🤲 هرزمان (عج) رازمزمه‌کند همزمان‌ (عج)‌ دست‌های‌‌‌‌‌مبارکشان‌‌‌‌‌رابه سوی‌آسمان‌بلندمیکنندو‌برای‌آن‌جوان‌ میفرمایند؛ چه‌خوش‌سعادت کسانی‌که‌حداقل‌روزی یک‌بار را زمزمه می‌کنند؛)♥️🌱! "بخونیم‌‌‌‌‌باهم " 📿 🕊 🦋 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹
💝بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💝 پنجمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 🔰امروز جمعه ۲۶مرداد ۱۴۰۳ 🌹 «هفتمین » روز چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا 🌷شهیدان والامقام 🔷مزار: گلزار شهدا،کاشان 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
🌹🕊زیارتنامه‌ی شهدا🕊🌹 🤲بسم رب الشهدا و الصدیقین اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 💐💐 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم حاج علی بار بارفروش، مردی بود که با همان قناعت و سادگی که از مردان آسمانی سراغ داریم زندگی میکرد. کارگری که با همان مستمری بازنشستگیاش سر میکرد و در بی اعتنایی این مرد خدا به دنیا همین بس که هیچگاه برای گرفتن مدال درجه یک ایثارش از دست رئیس جمهور به تهران نیامد! احسان بارفروش که خود از یادگاران هشت سال دفاع وحماسه است اظهار داشت: پدرم اصالتا اهل کاشان بود و بعد از سالها مشقت و رنج کارگری از کارخانه ریسندگی بازنشست شد. خانواده ما 12 فرزند بود، 8 پسر و 4 دختر. https://eitaa.com/behshtshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 دهم فروردین 1342 🌷 21 آذرماه 1343 🌷 اول اسفند 1350 🌷و (مظفر) 12 اردیبهشت ماه 1344 در کاشان در خانواده ای متدین به دنیا آمدند .پدرشان کارگر کارخانه ریسندگی و بافندگی کاشان و مادرشان خانه دار بود . 💐این برادران بزرگوار در فضای پاک خانواده ای که عطر خوش ایمان و اعتقاد را همراه داشت رشد نمودند. تا اینکه راهی مدرسه شدند . از همان ابتدای زندگی از جانب پدر و مادر برای انجام واجبات تشویق می شدند . پس از تحصیل تا اول راهنمایی در کارخانه ریسندگی و بافندگی کاشان مشغول به کار شد .وی از پشتکار فراوان برخوردار بود و اوقات بیکاری خود را همیشه در آموختن و ابداع و ابتکار می گذراند .اکثر اوقات زندگی کوتاه خود را در راه انقلاب و خدمت به محرومین و ارگانهای انقلابی گذراند . وی از طریق بسیج عازم جبهه شد . کوههای سر به فلک کشیده غرب و تپه های داغ جبهه های جنوب گواه رشادت هایش بودند. 🍃 در کردستان و درعملیاتهای بیت المقدس ، رمضان ، والفجر 8 و کربلای 4 حضور داشت .در عملیات رمضان براثر اصابت ترکش از ناحیه پا مجروح شد و بار دیگر در عملیات والفجر 8 مجروح شد . 🥀وی سرانجام ششم بهمن ماه 1365 مقصد نهایی را یافت و در عملیات کربلای 5 در شلمچه به فیض شهادت نائل گشت. https://eitaa.com/behshtshohada
تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد .سپس در بنیاد 15 خرداد شروع به کار کرد و همزمان با ستاد اقامه نماز جمعه کاشان همکاری می کرد . 🍀وی فردی متقی ، شجاع ،شهادت طلب ،متواضع و صبور بود .همیشه تابع امر ولایت فقیه بود.جواد همیشه همراه برادرش محسن بود .با هم بزرگ شدند و با هم جهادشان را شروع کردند . همگام و همراه بردارش محسن در ابتدای جنگ تحمیلی در کردستان حضور فعال داشت.در عملیاتهای والفجر 8 و کربلای 4 حضور یافت .در عملیات کربلای 4 مجروح شد و پس از بهبود دوباره عازم جبهه شد. 🥀پس از شهادت محسن غم جانکاهی قلب و روح جواد را در بر گرفت ، بر سعادت برادر غبطه می خورد و ادامه راهش را بر خود واجب می دانست . 😔بعد ار هفتمین روز شهادت محسن عازم جبهه شد .12 اسفند 1365 در عملیات کربلای 5 ، در شلمچه پای در رکاب شهادت گذاشت .هفتمین روز شهادتش مصادف با چهلم شهادت برادرش محسن بود. https://eitaa.com/behshtshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانش آموز سال سوم دبیرستان بود که همچون برادران خود داوطلبانه لباس رزم بر تن کرد و عازم جبهه شد . 🗒در یکی از نامه های وی چنین آمده است :«لباس رزم بر تن کردیم و به آن عشق و آرزویی که ما را نزدیک به جنون می کرد ، با یک دنیا عشقی که داشتیم وارد لباس شدیم ، چه عشقی ؟ عشقی که خیلی از بسیجیان را در زیر بستر زمین بیارامید ، 📿 عشقی که موجب شد جواد به دنبال محسن حرکت کند ، عشقی که محسن را وادار به ماندن در جبهه کرد ، عشقی که سالها جواد را در بر داشت و همواره در صدد در بر گرفتن او بود. ولی عشق آنان خیلی والاتر و بالاتر از عشق من بود .عشق آنان واقعی و ذاتی و درونی و حقیقی بود .» 🥀علی اصغر در حالیکه 16 سال بیشتر نداشت ، 29 فروردین ماه 1367 در عمیلات فتح فاو به آرزوی دیرینه اش رسید و به فیض شهادت نائل گشت . https://eitaa.com/behshtshohada
نیز در پیروی از امر ولایت ، در دفاع از اسلام و کشور اسلامی در جبهه حضور یافت در عملیات های محرم و رمضان شرکت کرد . 24 تیرماه 1361 در عملیات رمضان به شدت مجروح شد به گونه ای که حدود یک سال به خارج از کشور جهت درمان اعزام شد . 🌹سرتیپ پاسدار شهید حاج رضا بارفروش با داشتن 70 درصد جانبازی تحصیلات خود را تا دوره لیسانس نظامی دافوس ادامه داد .وی دانشجوی دوره دکترای عالی جنگ بود و در طول خدمت خود در مسئولیتهای مشاور امور اقتصادی فرمانده نیروی زمینی سپاه ، مدیرعامل مجتمع خودکفایی و سازندگی ظفر ، مسئول مرکز خدمات پرسنلی سپاه غرب کشور ، عضو هیئت مدیره سازمان تحقیقات و جهاد کفائی و نماینده بنیاد تعاون سپاه مرکز در استان باختران انجام وظیفه کرد . 🥀وی دهم بهمن ماه 1376 در حین بازگشت به محل ماموریت خود در اثر سانحه تصادف به همراه همسرش به دیار حق شتافت و پسرش را به یادگار گذاشت . 📌 و حسب نظر مقام معظم رهبری که باید جانبازان 70 درصد بعد از فوت به عنوان شهید شناخته شوند، ایشان نیز چهارمین شهید از خانواده ما لقب گرفت. 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشق و شیفته رهبری 💐عشق به رهبری و کردار ایشان یکی از ارادتهای پدرم به حضرت آقا بود. حدود ده دوازده سال پیش مقام معظم رهبری به صورت خاص به کاشان سفر کردند. جمعیت بسیاری در فرودگاه جمع شده بودند. 🍃 پدرم در حالی که عکس بسیار کوچکی را از پسران شهیدش در دست گرفته بود در گوشه ای ایستاده بود. حضرت آقا در هنگام عبور با آن دقت نظر خاصی که از معظم له سراغ داریم متوجه پدرم می شود و از حرکت باز می ایستند. نزد پدرم می آیند و در حالی که لبخند می زدند از او می پرسند که این چهار شهید فرزندان خودتان هستند؟ پدرم می گوید: بله. حضرت آقا پدرم را درآغوش می کشند و با ملاطفت خاصی با وی صحبت می کند. 🌷عصر همان روز که این اتفاق رخ داده بود؛ در منزل مرحوم حاج آقای یثربی امام جمعه فقید کاشان دیدار ویژه ای برای خانوادههای شهدا ترتیب داده می شود. زمانی که حضرت آقا پدرم را میبینند این جمله را میگویند که "چه توفیقی برای بنده دست داده است که امروز برای دومین بار شما را ملاقات می کنم". 🌾یک سالی نیز پدرم به همراه مادرم برای دیدار با مقام معظم رهبری عازم تهران می شوند. خانواده های بسیاری در حسینیه امام خمینی بیت رهبری جمع شده بودند. فرمانده هان عالی رتبه سپاه مانند سردار جعفری نیز حضور داشتند. نوبت دیدار پدر و مادرم که می رسد حضرت آقا بعد سلام و احوالپرسی از پدرم می پرسد که آیا من در سفر به کاشان منزل شما آمده ام؟ که پدرم جواب می دهد:خیر تاکنون توفیق نداشته ایم که میزبان شما باشیم. حضرت آقا با همان لبخند همیشگی می گویند که بنده تعجب می کنم که چطور منزل شما نیامده ام. سپس به شوخی گفتند: اگر این دفعه کاشان بیایم حتما یک هفته درمنزل شما خواهم ماند! 🌾در همین جلسه وقتی حضرت آقا متوجه می شوند که مادرم صاحب دوازده فرزند هستند بسیار مسرور میشوند و از مادرم به خاطر اینکه چنین فرزندان متدین و با شهامتی را به جامعه تحویل داده اند تشکر و قدردانی میکنند. اردات عمیق پدرم به شخص مقام معظم رهبری برای هر کسی که پدرم را میشناخت روشن و واضح بود. پدرم بارها به من گفته بود که تنها غصهای که دارد غصه مقام معظم رهبری است به این خاطر که ایشان از برخی رفتارها و عملکردها ناراحت هستند. در ایام بستری پدرم در بیمارستان خاتم الانبیا در تهران، زمانی که دفتر حضرت آقا متوجه شده بود که پدر شهیدان بارفروش در بیمارستان بستری شده است قرار براین شد که ایشان به بالین پدرم برای عیادت تشریف بیاورند که متاسفانه عمر پدرم کفاف این دیدار را نداد. 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 ✨✨✨✨✨✨ 💫صفحه_۱۵۵ 🌷هر روز یک صفحه از هدیه به شهدا🌷 ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت شهدا🌷
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب #بدون_تو_هرگز 51 "اتاق عمل" 🔹دوره تخصصی زبان تموم شد ... و آغازِ دوره تحصیل
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب 52 "شعله های جنگ" ⭕️ آستینِ لباس کوتاه بود ... یقه هفت ... ورودی اتاق عمل هم برای شستنِ دست ها و پوشیدنِ لباس اصلی یکی.... 🔹چند لحظه توی ورودی ایستادم ... و به سالن و راهروهای داخلی که درِ اتاق های عمل بهش باز می شد نگاه کردم ... حتی پرستارِ اتاق عمل و شخصی که لباس رو تنِ پزشک می کرد، مرد بود⚠️ برگشتم داخل و نشستم روی صندلی رختکن ... حضورِ شیطان و نزدیک شدنش رو بهم حس می کردم ... 😈 -اونها که مسلمان نیستن ... تو یه پزشکی ... این حرف ها و فکرها چیه؟ ... برای چی تردید کردی؟ ... حالا مگه چه اتفاقی می افته ... - اگر بد بود که پدرت، تو رو به اینجا نمی فرستاد ... خواستِ خدا این بوده که بیای اینجا ... - اگر خدا نمی خواست شرایط رو طور دیگه ای ترتیب می داد ... - خدا که می دونست تو یه پزشکی ... ولی اگر الان نری توی اتاق عمل ... می دونی چی میشه؟ ... چه عواقبی در برداره؟ ... - این موقعیتی رو که پدرِ شهیدت برات مهیّا کرده، سر یه چیزِ بی ارزش از دست نده ... 🔴 شیطان با همه قوا بهم حمله کرده بود ... حس می کردم دارم زیرِ فشارش له میشم ... سرم رو پایین انداختم و دستم رو گرفتم توی صورتم ... 🔸 - بابا ... من رو کجا فرستادی؟ .. تو ... یه مسلمانِ شهید... دخترِ مسلمانِ محجبه ات رو 😞 🔥 آتشِ جنگِ عظیمی که در وجودم شکل گرفته بود ... وحشتناک شعله می کشید ... 🔷 چشم هام رو بستم ... - خدایا! توکل به خودت ... یا زهرا ... دستم رو بگیر ... از جا بلند شدم و رفتم بیرون ... از تلفنِ بیرونِ اتاق عمل تماس گرفتم ...پرستار از داخل گوشی رو برداشت...📞 از جرّاحِ اصلی عذرخواهی کردم و گفتم شرایط برای ورودِ یک خانم به اتاق عمل، مناسب نیست ... و ... 🚫 از دیدِ همه، این یه حرکتِ مسخره و احمقانه بود ... ✅ امّا من آدمی نبودم که حتی برای یه هدفِ درست ... از راهِ غلط جلو برم ... حتی اگر تمام دنیا در برابرم صف بکشن ... مهم نبود به چه قیمتی ... چیزهای باارزش تری در قلب من وجود داشت ... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 🦋کانال بهشت شهدا: https://eitaa.com/behshtshohada💝
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب 53 "حمله چند جانبه" 💢 ماجرا بدجور بالا گرفته بود ... همه چیز به بدترین شکلِ ممکن ،دست به دست هم داد تا من رو خورد و لِه کنه...😞 ⭕️ دانشجوها، سرزنشم می کردن که یه موقعیتِ عالی رو از دست داده بودم ... اساتید و ارشدها، نرفتنِ من رو یه اهانت به خودشون تلقی کردن ... و هر چه قدر توضیح می دادم فایده ای نداشت ... نمی دونم نمی فهمیدن یا نمی خواستن متوجه بشن ...! 🏢 دانشگاه و بیمارستان ... هر دو من رو تحت فشار دادن که اینجا، جای این مسخره بازی ها و تفکراتِ احمقانه نیست ... و باید با شرایط کنار بیام و اونها رو قبول کنم ...⛔️ هر چقدر هم راهکار برای حل این مشکل ارائه می کردم ... فایده ای نداشت ... 📆 چند هفته توی این شرایط گیر افتادم ... شرایطِ سخت و وحشتناکی که هر ثانیه اش حس زندگی وسطِ جهنم رو داشت ...🔥🔥 🔹وقتی برمی گشتم خونه ... تازه جنگِ دیگه ای شروع می شد ... مثل مرده ها روی تخت می افتادم ... حتی حس اینکه انگشتم رو هم تکان بدم نداشتم ... تمام فشارها و درگیری ها با من واردِ خونه می شد ... 😈 و بدتر از همه شیطان ... کوچک ترین لحظه ای رهام نمی کرد ... ✅ در دو جبهه می جنگیدم ... درد و فشارِ عمیقی تمامِ وجودم رو پُر می کرد ... "نبرد بر سرِ ایمانم و حفظِ اون" ... سخت تر و وحشتناک بود ... یک لحظه غفلت یا اشتباه، ثمر و زحمتِ تمام این سال ها رو ازم می گرفت ... 😥 🌎 دنیا هم با تمامِ جلوه اش ... جلوی چشمم بالا و پایین می رفت ... ✔️ می سوختم و با چنگ و دندان، تا آخرین لحظه از "ایمانم" دفاع می کردم💪🏼✌️🏼 🕘 حدود ساعت 9 ... باهام تماس گرفتن و گفتن سریع خودم رو به جلسه برسونم ...☎️ 🌹 پشتِ در ایستادم ... چند لحظه چشم هام رو بستم ... * بسم الله الرحمن الرحیم ... خدایا به فضل و امید تو ...* 🔸 در رو باز کردم و رفتم تو ... 🔷 گوش تا گوش ... کل سالنِ کنفرانس پُر از آدم بود ... جلسه دانشگاه و بیمارستان برای بررسی نهایی شرایط ... رئیس تیم جراحی عمومی هم حضور داشت ... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 🦋کانال بهشت شهدا: https://eitaa.com/behshtshohada💝
🕗 به کاظمین و به مشهد سلام و عرض ادب به حس و حال غریبانه‌ی شبیه همش دم مسیح خراسان به لطف حق گرم است برایتان چه بگویم زِ لطف دم به دمش با یک سلام زائر آقا شوید✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً* *مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك*َ 🍀 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دعای فرج ‎«الهی عظم البلا» 🎙با صدای استاد علی فانی 📌 🌷به نیابت از شهدای والامقام بارفروش 🌷و جمیع شهدا از اول خلقت تا قیامت 💐 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عج، قطب عالم امکان و حاجت روایی اعضای محترم کانال اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج🤲😔 ‌‌‌‌‌ 🔰 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
💝بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💝 پنجمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 🔰امروز شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ 🌹 «هشتمین » روز چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا 🌷شهیدوالامقام: ❇️لبیک حق:۲۱سالگی 🔷مزار:بهشت زهرا،تهران 🏴🏴🌷🏴🌷🏴🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴