ما که بلد نیستیم ولی میگن اگه
واقعی بخوایی چیزیو میدن بهت
میگن اگه بری در خونه بشینی
شب تا صبح
صبح تا شب بهت میدن
شرطش اینه که در بزنی ..
در بکوبی
آداب خاص خودشو داره ..
جز اونایی که مادرمونو یا دیدن یا فهمیدن
بلدش نیستن
میگن تا برسن به این مرحله‌ی درک حضرت مادر،
خون دل‌ها خوردن ..
خونِ دل ..
یه واژه‌ی آشنا ..
نمازای طولانی خوندن
اشک ریختن به پای حرف به حرف خطبه فدک
پای حدیث کسا
پای زیارت عاشورا
اینا رو راه میدن ..
اینا بلدن چجوری در بکوبن
نه ما که ..
نه اینکه صدای در زدن ما رو نشنونا، می‌شنون.
منتها برای اونا یه جای مخصوص دارن تو خونه
یه جای خودمونی ..
در رو روشون باز میکنن میگن بفرمایید اندرونی مخصوص. اونجایی که فقط خودمونیا هستن
در رو برای ما هم نیمه باز میکنن
یه نگاه به سر
تا پامون میندازن
یاد روزایی که پشت سرمون داریم میوفتن
ی نگاه به روزای آینده میکنن
یه سر تکون میدن
میگن هنوز کار داری ..
و
و
در رو می‌بندن . . ..
ما میمونیم و یه در بسته
که پشتش انگاری زدن تو گوش این درون ما ..
ما موندیم و اشکایی که بند نمیاد ..
ما و سجده‌هایی که نمیتونی جدا شی از خاک
ما و دلی که انگاری تو کوره انداختنش
میگن پختن کافیش نیست
باید بسوزه ..
سوختن کافیش نیست
باید سیاه بشه عین زغال
دیدی زغال وسط یه سیاهی، چندتا رگه‌ی سرخ داره؟
دنبال همونن انگاری ..
انگاری که منتظر باشن خودت پاشی بزنی
تو گوش خودت
برگردی به خودت بگی بسه‌ت نیست؟
خدایی بسه‌ت نیست؟
تا کی پشت در رو میخوای؟
مگه تو یه آغوش مادر نمیخوای؟
مگه تو یه نگاه بابا نمیخوای؟
مگه تو اصلا نیومدی اینجا که نوکری کنی برای پسر کوچیکه‌ی این خونه؟
بسه به خدا :)
به خدا اوناعم پشت در منتظر توعن ..
برگردیم اول ..
ما که بلد نیستیم چی بخواییم و چجوری بخواییم و ..
واسطه لازمی؟ اره .
حله آقا )
ابوتراب ، بابای من ..
صدیقه‌ی طاهره، مادر من ..
نسلشون
همه و همه‌ش واسطه‌ن
قسمشون بدی به یه پهلوی شکسته
بگی شما رو به حسین راه بدین منو
راه و چاه نشونم بدین
فقط و فقط یه چیز بگین ..
اینکه چجوری پیداتون کنم؟
چجوری تو بغلتون باشم ..
چجوری آخرش وقتی میپرسم ازم راضی‌‌این، بگین آره ..
اخه منم دلم تنگه :)
دلم تنگه برای اهالی اون حدیث کسا
برای این دلم تنگه ..
برای یه نگاه
فقط و فقط یه نگاه بابا ..
راهم بدین :)
من جز شما مگه کیو دارم؟
اصلا جز شما اصلا کسی مگه وجود داره که من بخوام اونو داشنه باشم؟
نه والا :)
فانکما کافیان
شما برای من کافی‌این ..
من میدونی کی‌ام؟
یکی که معلقه
وسط گیر کرده
رها از زمین، نرسیده به آسمون
بریده از دنیا، پشت در مونده
من اینم :)
ولی خب قلبم اینجاها نیست :)
قلبم دنبال شما میگرده ..
قبولش میکنید؟
اخه میترسم شب قدر بیاد ..
شب مادر بیاد ..
و باز باز باز باز من نفهمم
من نفهمم ..
اگه تاب بیارم قلبمو نمیبخشم که
قبول نشده پیش شما :)
آه عمیق برای یه قلب که اینجا نیست کمه
ولی برای من زیاده .. خیلی زیاد
یعنی ببین چی گذشته که داره از
ته ته ته فریاد میزنه اسم خداشو ..
واقعیا
الکی که نه ..
الکی اگه بود یکی دو روز ادا درمیوردیم و میرفتیم
اما ما به خیال واقعا خام خودمون
خیلی وقته پشت در نشستیم ..
شما که در رو باز میکنین ،
امروز و فرداشم فدا سر مادرمون
فقط همینکه بدونم یه روزی توی اون خونه به چشمای پرگناه منم میاد، روز تولد منه :)
تولد یعنی دوباره به دنیا اومدن.
به دنیای شما اومدن ..
اذان خونه‌ی شما رو شنیدن ..
مادری شما رو دیدن
پدری شما رو دیدن
شب‌ها و روزهای شما رو دیدن
تولد یعنی این :)
اره خلاصه ..
قبول کن از ما یدونه همین قلب رو :)
در رو به روش باز کن ..
به درد تنهایی دچارم ای نگارم .mp3
3.72M
به درد تنهایی دچارم ای نگارم (:
💠 رَمضـٰان عَجـب ماهـۍ است
📌خوابیـدَنمان عِبـٰادت حِساب میشـود
📌نَفـس کِشیدنمـٰان تَسبیـح خُـداسـت
📌یک آیہ ثَـواب یک خَتـم قُــرآن دارد
📌افطـٰارۍ دادن بِہ یڪ نَفــر ثَــواب آزاد کردن یک اسیــر دارد
📌و َتَمـٰام گناهان را بِہ عِبـٰادت و تُوبــہ‌ۍ تو مۍ‌بَخشــد
✅وَقتۍ خُــدا میزبـٰان مِھمـٰانۍ شَــود مَعلــوم اسـت
سَنـگ تمـٰام مۍ‌گُـــذارد♥️
✨طـاعـات وعبـادتتـان قبــول✨
حرفا و نظراتتون راجع به هیئت امروزمون با ما در میون بزارید
https://harfeto.timefriend.net/16468449971095