شما عزیز ما هستی
💠شهید مصطفی ردانی پور
کارت دعوت برای همه مهمانها نوشته بود. سه تا کارت دعوت هم جدا گذاشته بود برای مهمانهای ویژهاش!
🌷 یکی را فرستاده بود برای امام رضا علیهالسلام مشهد. یکی را برای امام زمان علیهالسلام مسجد جمکران. یکی را هم برای حضرت معصومه علیهاالسلام قم. این یکی را خودش انداخته بود توی ضریح.
درست قبل از عروسی، حضرت زهرا علیهاالسلام آمده بودند به خوابش و فرمودند :
چرا دعوت شما را رد کنیم؟!
چرا به عروسی شما نیاییم؟!
کی بهتر از شما؟!
ببین، همه آمدیم،
شما عزیز ما هستی.
📚یادگاران، ج۸، ص۸۳
✅ @beneshanHa
🌹یازهرا🌹
نشان از بی نشان ها:
امروزبیست آذرماه سالروزشهادت شهیدمحراب آیت الله عبدالحسین دستغیب نماینده ولی فقیه وامام جمعه شیرازمیباشد,ایشان مردی بسیاروارسته وازشاگردان آیت الله علی قاضی بودندکه دربیست آذر۱۳۶۰بوسیله دختری که ازاعضاءگروهک منافقین بودوبه بهانه دادن نامه بابستن چندین کیلوتی ان تی به خودبه شرف شهادت نایل آمد,ایشان قبل ازخروج ازمنزل مرتب ذکرشریف لاحول ولاقوه الاباالله رابه زبان جاری مینمودند,👇👇👇
نشان از بی نشان ها:
خواب بشارتآفرین، قبل از شهادت
شب قبل از شهادت آیتالله دستغیب به نقل از فرزند ایشان,,
نیمههای شب بود که پیش از موعد که برای تهجد از خواب بر میخواست، ناگهان سراسیمه از بستر بلند شد و زانوها را بلند کرده و نشست. دستهایش را بر پیشانی نهاد و مرتبا «لاحول و لا قوة الا بالله» میگفت. حالتش از یک خواب هولناک خبر میداد، اما سخن مرا که شما را چه میشود آیا آب میخواهید؟ چیزی دیگر میخواهید؟ پاسخ نمیداد.
اصرارم زیاد شد، فرمود: امروز دیگر جز با اشاره با شما سخن نمیگویم.
آنگاه کمی دراز کشید و برای تهجد طبق معمول برخاست. آخرین دقایق، هنگامی که از پلکان منزل جهت بیرون رفتن پائین آمد، دست چپ را به سینه اشاره کرد و سپس رو به آسمان بلند نمود، بدین ترتیب خداحافظی کرد.
آن وقت من (سید محمدهاشم دستغیب فرزند آیت الله شهید دستغیب) نفهمیدم با اشاره چه گفت، اما لحظاتی بعد صدای انفجار از معنی این اشاره پرده برداشت، یعنی من هم پرواز نمودم و به ملکوت اعلا رفتم.👇👇👇
نشان از بی نشان ها:
ماجرای کیسهای که به دنبال کفن رفت
از همسر شهید دستغیب نقل شده است : ابتدای کتاب بهشت جاودان شهید دستغیب آمده که همسرشان بعد از شهادت میگوید: هنگامی که خلعتی (کفن) ایشان را بیرون آوردم، در میان پارچههای کفن، کیسهای دوخته شده از پارچه سفید یافتم، متحیر شدم این دیگر برای چیست؟ آن را کنار گذاشتم و بقیه تکهها و پارچهها را دادم.
یک هفته گذشت، اربعین حسینی (هفتم شهدای جمعه خونین شیراز) بود، قضیه خوابهایی که شب پیش از روز هفتم شهادتشان دیده شده بود که پارههای بدن آقا هنوز لای دیوارها و پشت بامها و بر سر درختهای خانههای مجاور باقیمانده است. وقتی معلوم شد این خوابها درست است هیاهویی در شهر افتاد. گوشتها را جمع آوری نمودند و از من کیسهای جهت جا دادن آن خواستند.
فورا به یاد آن کیسه همراه خلعتی افتادم، رفتم و آن را آوردم و به بعضی از بستگان دادم و جریان را گفتم؛ که آقا از پیش این کیسه را جز کفنی خود به حساب آورده و از قبل تهیه کرده بودند,
شادی ارواح طیبه شهداصلوات
@beneshanHa
🌹یازهرا 🌹
👈 سخننگاشت| شرح حال شهدا را بنویسید
⚡ گاهی شهیدی نه فرمانده بود نه معروف ولی شرح حالش دلها را منقلب میکند
🔻 رهبرانقلاب در دیدار اعضای کنگرهی بزرگداشت شهدای استان خراسان جنوبی:
🔹️ تشکیل این جلسات و بزرگداشت شهیدان خیلی باارزش و خیلی بااهمّیّت است. و شما این کار را دنبال کنید؛ این کنگرهی بزرگداشت شهیدان را هرچه میتوانید، باکیفیّت برگزار کنید؛ #شرح_حال این شهدا را بنویسید.
👈 ما میبینیم که یک #شهید_گمنام، یک شهیدی که نه سردار بوده، نه فرمانده بوده، نه شخصیّت معروفی بوده، وقتی شرح حالش نوشته میشود و میآید در اختیار افکار عمومی، دلها را در موارد زیادی منقلب میکند؛ [البتّه] وقتیکه درست و با رعایت جوانب گوناگون، این شرح حالها نوشته بشود؛ این کار را بکنید. ۹۷/۸/۱۴
✅ @beneshanHa