به امام چی بگم؟!
روزهاي آخر بيش تر كتاب « ارشاد » شيخ مفيد را مي خواند . به صفحات مقتل كه مي رسد، هاي هاي گريه مي كرد. هرچه گفتند «تو هم بيا بريم ديدن امام» گفت « نه، بيام برم به امام بگم جنگ چي؟ چي كار كرديم؟ شما بريد، من خودم تنها ميرم شناسايي» گلوله توپ كه خورد زمين ، حسن دستي به صورتش كشيد . دو ساعتي كه زنده بود، دائم ذكر مي گفت. فكر نمي كردم كه ديگه اين صدا را نشنوم.
🌹🌹
#شهید_حسن_باقری
#معجزه_انقلاب
✅ با آسمانیها، آسمانی شوید 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/436076549Ca075d75748
🌹یازهرا🌹
نشان از بی نشان ها
عاشقان بیکفنها با ڪفن بیگانه اند بعد مُردن رویِ ما یک بوریا باید کشید ... ✅ @beneshanHa 🌹یازهر
عاشقان بیکفنها
با ڪفن بیگانه اند
بعد مُردن رویِ ما
یک بوریا باید کشید ...
در وصیتنامهاش نوشته بود :
« آرزو دارم اگر شهید شدم ،
همانند شهیدان گمشده
جنازهام در بیابان ها بماند
و در میدانجنگ به خاکم بسپارند ؛
خداوندا میخواهم ...
که غریب شهید شوم
و شهید بی ڪفن باشم ،
میخواهم در این بیابان باشم
تا به ڪربــــلا نزدیک تر باشم..»
تقدیر رضا ...
در عملیات خیبر رقم خورد
همانگونه که آرزو می کرد :
گمنـامی در شهـادت ...
رضا شبیه شهدایِ کربلا
شهیدِ بی ڪفن لقب گرفت ،
چرا که جنازهاش هیچوقت پیدا نشد .
#شهید_جاویدالاثر
#سردار_غلامرضا_پروانه
#فرمانده_گردان_رعد
#تیپ۲۱_امام_رضـا
✅ @beneshanHa
🌹یازهرا🌹
یکی از همرزمان شهید مهدی باکری فرمانده دلاور لشکر ۳۱ عاشورا می گوید: « آقا مهدی دوشنبه ها و پنجشنبه ها را روزه می گرفت، یک روز در جبهه حاج عمران، ناهار قرارگاه مرغ بود، آقا مهدی که با سر و وضعی خاکی و و خسته از خط برگشته بود، به سر سفره آمد و تا چشمش به غذا افتاد، گفت آیا بسیجی ها هم الآن مرغ می خورند؟ و وقتی با سکوت همرزمان خود مواجه شد، مرغ را کنار گذاشت و به خوردن برنج اکتفا کرد.
@beneshanHa
🍃❤️
بچه ها یه جوری زندگی کنید
که دم آخری
به غلط کردن نیفتید...
من توی جبهه وقتی شب عملیات تیرخوردم ولحظات آخرم رو داشتم میدیدم چنان دست و پا میزدم که زمین از جون کندن من مثل چاله شده بود و اونجا فقط یه چیزی به خدا☝️ میگفتم از ته دلــ💔ــم
فریاد میزدم
که خدایا غلط کردم که گناه کردم...
[حاج حسین یکتا]
✅ آسمانی شوید 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/436076549Ca075d75748
🌹یازهرا🌹