eitaa logo
بنتُ الحُسین³¹⁵
2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
35 فایل
"ریزه خواره اقای ابا عبدالله" عکاس حرم¹²⁸ "مجنونِ الرقیه³¹⁵" جز به آغوش حسین نیست درمانی مرا¹²⁸ _امام حسنی بودنم رقیه پرستم کرد؛ از آن روز که شنیدم تشابُهِ داستانِ مادر و کوچه و پهلو و مویِ سفیدِ رقیه را...! کپی؟فور رفیق(؛ جهت تبلیغ و تبادل: @Akass_315
مشاهده در ایتا
دانلود
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
بنتُ الحُسین³¹⁵
میشه منو بغل کنی(:💔 بهم بگی دوستم داری کی میتونه بجز خودت این دلمو آروم کنه بهم بگه بیا حرم،تکلیفمو
مـن از عالم تو را تنها گزیدم روا داری که من غمگین نشینم؟ - آقاعباس(: به تو پناه آوردم (:💔 کمک...
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
اما فیکم مسلم یکی نیست یکم بهش رحم کنه اما فیکم مسلم یکمی بره عقب شرم کنه بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
بنتُ الحُسین³¹⁵
اما فیکم مسلم یکی نیست یکم بهش رحم کنه اما فیکم مسلم یکمی بره عقب شرم کنه #امام_زمان #حجاب بـِنــ
تو نيزه ميخوري تن من درد ميكشد تو تشنه اي و من جگرم داد ميزند هر وقت به قتلگاه تو نزديك ميشوم اين شمر بد دهن به سرم داد ميزند بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
او می برید و من می بریدم او از حسین سر...💔 بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
بنتُ الحُسین³¹⁵
او می برید و من می بریدم او از حسین سر...💔 #امام_زمان #حجاب بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent
نرفته از نظرم ذوالجناح بر ميگشت كه رفته رفته صدايت ضعيف تر ميگشت ز بس كه بر بدنت زخم هاي كاري بود كه زخم ِ تازه اگر بود بي اثر ميگشت در ازدحام حرامي و نيزه هايِ بلند شكافِ زخم ِ تنت باز و بازتر ميگشت ميان حلقه ي نامحرمان خودم ديدم كه شمر با سرت از قتلگاه بر ميگشت غروب بود و ربابَت ميانِ آتش و دود هنوز بين ِ مزاري پي ِ پسر ميگشت بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
بزار ببوسم جای مادر،حنجرت را...💔 بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
بنتُ الحُسین³¹⁵
بزار ببوسم جای مادر،حنجرت را...💔 #امام_زمان #حجاب بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
تورا زدند نگفتم كه خواهري سخت است مرا زدند تو گفتي برادري سخت است چگونه شمر سرت را شكست من ديدم به رويِ سينه يِ پاكت نشست من ديدم هر آنچه داد زدم كه نبر رسيدم من به خنده داد جوابم دگر بريدم من هنوز در تهِ گودال تار ِ گيسو هست هنوز نيزه شكسته ميان پهلو هست همين كه پيكر تو مورد تهاجم شد ز دست و پا زدنت دست و پايِ من گم شد مرا به حرمله يا شمر يا سنان نسپار مرا به خاطر مادر به ساربان نسپار بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
اي كه شيب الخضيب افتادي اي كه خد التريب افتادي خواهرت زودتر بميرد كاش تا نبيند غريب افتادي بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
من چگونه سوی خیمه خبرت را ببرم؟ خبــر ریختــن بــــــــــال و پرت را ببرم واژه های بدنت سخت به هم ریخته است سینه ات یـا جگـرت یــا که سرت را ببرم؟ مثل مـــــادر وسط کوچه گرفتــــار شدی تـــن پامــــال شـــــده در گذرت را ببرم ولــــدی لب بــزن و نـــــام مرا بــــــاز ببر تا به همـراه نســـــــیم این اثرت را ببرم ارباً اربا تر از این قامت تو قلب من است چــــــونکه باید بدن مختصـــــرت را ببرم بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
2.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا میدونه که از الان ،فکر محرم حسینم...💔✋🏻 بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲