وقتی به امام حسن فکر میکنم اینجوری هستم که با خودم میگم: میشه یه نامه بنویسه برام وقتی رفتم پیش امام زمان و من رو قبول نکرد ، نامه ای از جنس همون نامه ی کربلا که آقای قاسم کربلا به آقای امام حسین دادند برام بنویسا که از طرفشون بهش بدم و اون من رو قبول کنه .. از اون آرزو هایی که دوستشون دارم .. برای امام حسنی ها بود دوست داشتید فور کنید .. همین🌿 ‌

_آقای امام حسن ما کارمون خیلی گیره، نامه لازمیم آقا...

_پیکاسو را بیاورید خالق ما بنده نوازی کرده است 🌖☁️

_به تقدیر هایی فکر میکنم که در شب قدر نوشته شد و به سال نرسید اجابت شد به این آدم ها، که در شب قدرشان چه خواسته اند که شهادت نصیب شان شد؟ که چگونه متوسل شده اند؟ چگونه زیسته اند؟ که در فاصله یک ماه خدا انتخاب شان کرد؟ که امام شان مهر شهادت را در آخرین برگ دفتر زندگی شان منقش کرد... من به آدم هایی فکر میکنم که بچه زرنگ بوده اند!

قلبم تو دهنمه... خدایا چی گذشته امروز بین بنده هات و خودت

_کاش منم می تونستم مثل اون هایی که لفت میدن لفت بدم و برم...

_چرا ایتا همچین کرد؟ از دیروز نتونستم وارد بشم /:

مؤمنین ساعت ۱۵ منتظرتونم قسمت جدیدی از #اسطوره🌱

بسم الله النور و ما همه هیچ 🌿

به یاد یونس نبی و ذکرش❤️

لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

امروز را می خواهم از کسی بگویم که در زمان ما همسایه پیامبر بوده است! #همسایه_پیامبر