من به شما فکر می کنم سید عزیز!
به چشمان خیره به درتان برای دیدار حاج قاسم؛ به اشک هایتان هنگام شنیدن خبر شهادت فرمانده عماد؛ به لبخند آخر که خیره بود به روی جهادتان؛ به حرف های مانده در گلوی تان با ابومهدی؛ به پدری کردنتان برای خانواده های شهدای حزب الله...
من به شما فکر می کنم سید عزیز که این داغ ها را چگونه تاب اوردید؟
که چگونه کمرتان خم نشده از رفتن برادرهاتان؟
من، مدام به شما فکر می کنم وجمع رفقایتان!
در قلب من تصویری اگر باشد از حزب الله اعضایش شما، حاج قاسم و فرمانده عماد و جهاد جوانتان، ابومهدی رشیدتان است...
من به شما فکر می کنم سید عزیز به شما و دلگرمی تان، رهبرمان سید علی خامنه ای.
|بنت الصابر
به دلیل اینکه بحث مسؤلیت و تربیت در ادامه هم هستن امروز قراره دچار پرخوری اطلاعاتی بشیم...
امیدوارم در قسمت هضم خدا کمک کنه❤️
بنت الصابر🇵🇸
بعد از شناخت مسؤلیت ها می رسیم به قدم ششم یعنی تربیت پس... بسم الله النور 🌿
یکم از خودم بگم؟
من مادرم به دور از خانواده خودش زندگی می کنه، روز هایی بود که من فکر می کردم اصلا و ابدا حاضر به دور شدن از خانواده نیستم چون عمیقا چالش های مادرم رو می دیدم!
الان کجام؟
الان ماهاست دور از خانواده ام آیا جز این هست که مهمی رو فدا کردم برای رسیدن به چیز مهم تر؟
همه ما خیلی وقت ها برای رسیدن به قدم بزرگی مهمی رو فدای مهم تر کردیم نمونه اش هم در تاریخ اسلام زیاد هست هم در تاریخ معاصر.
بنت الصابر🇵🇸
یکم از خودم بگم؟ من مادرم به دور از خانواده خودش زندگی می کنه، روز هایی بود که من فکر می کردم اصلا
به عنوان مثال در تاریخ به ماجرای حضرت ابراهیم که میرسی مبهوت می مانی که مگر یک پدر می تواند با دست خود، پسرش را، ریشه اش را، عصای دست دوران پیری اش را سر ببرد؟
آیا جز این است که ابراهیم خلیل الله به مهم تر از اسماعیل رسیده؟
به چیزی رسیده است که با دستور عقل خود مهم را فدای مهم تر می کند؟
گاهی اوقات ماها از عشق و حُب به چیزی، دیگری را فدای آن چیز می کنیم!
ابراهیم با عقل خود تصمیم گرفته است به رشد برسد و به رشد برساند!
بنت الصابر🇵🇸
به عنوان مثال در تاریخ به ماجرای حضرت ابراهیم که میرسی مبهوت می مانی که مگر یک پدر می تواند با دست خ
به دوران خودمون برسیم...
اگر حاج قاسم خانواده اش را، خویشاوندش را، پسرش را، دخترش را، تعلقاتی که به شهرش دارد را، رها نمی کرد می توانست این چنین حماسه سازی کند؟
آیا جز این است که باید مهم را فدای مهم تر کنی تا رشد کنی و به رشد برسانی؟
پس لازمه تربیت شدن و تربیت کردن این هست که مهمی را فدای مهم تر کنیم!
اگر می خواهیم تربیت شویم باید عشق ها و علاقه های خویش را عوض کنیم!
چرا؟
رفقا چون انسان ذاتا عاشق آفریده شده!
ما فقط معشوق های خودمون رو انتخاب می کنیم و برای همین انتخاب هست که باید بسنجیم چی رو و کی رو انتخاب میکنیم که سر انجام این عشق مارا به کجا می رسونه؟