#یادداشت_۱۴۵
۷ دی ۱۴٠۲/سال سوم
ده، معدل امتحانات نهایی کل کشور!
نیاز به یک نهضت سوادآموزی جدید و فاصله ی کهکشانی تا خمینی!
از منظر خالق انسان چه کسی بهترین گزینه برای تعلیم و تربیت اوست؟
پاسخ به این سوال در سبک زندگی مدرن، وزارت آموزش و پرورش است که حداقل شش اشکال دارد.
یکی از آنها محتوای بسیار ناقص و منحرف کننده از صراط مستقیم زندگی است: قبله نظام تعلیمی ما، انیشتین ها و نیوتن ها هستند نه دروازه شهر علم، آقا امیرالمؤمنین علیه السلام. آنکه پس از ۱۲ هزار ساعت آموزش نرم و تدریجی، در قلب دانش آموز، بزرگ می شود و همه چیز زندگی #آنجاست، دانشمندان تمدن کفرند نه پیامبری که شهر علم اولین و آخرین است.
رعایت نکردن #ظرفیت متفاوت هر فرد، حفظ محوری، هدف نادرست حاکم بر این ساختار و #جبری بودن از دیگر معایب نظام تعلیمی ماست. در این نظام آموزشی که فاقد بنیانهای پرورش دهندگی است، هیچ چیز به انتخاب دانش آموزان نیست. نه معلم، نه کتاب و محتوا، نه روش تدریس و نه هدف درس خواندن. همه ی این موارد باعث شده که تا یک دهه آینده شاهد فروپاشی نرم و تدریجی هرچه بیشتر عریض و طویل ترین ساختار مدرن این کشور باشیم. نمونه اش هم خبری که چندی پیش اعلام شد: معدل امتحانات نهایی کل کشور ۱٠،٠۲ صدم است. مسائل اخلاقی مدارس هم به کنار.
حال که تعلیم و تربیت تفکیک شدنی نیست(۱۶۴آل عمران/۲جمعه) و باید با رعایت اختیار، ظرفیت و رفق حداکثری نسبت به دانش آموز باشد، پاسخ به سوال فوق در منطق اسلام عزیز #خانواده است. اساسا اگر خانواده با طراحی های اسلام محقق شود، به تنهایی یک حکومت است و یکی از کارکردهای حکومتی اش، تکفل تعلیم و تربیت کودکان(نمونه دیگر).
فواید بی بدیل نظام آموزش و پرورش خانواده محور را اینجا توضیح داده ام.
از طرفی امروز سالروز صدور فرمان #نهضت_سواد_آموزی به وسیله فقیه تمدن، حضرت امام خمینی ره است(۷دی۵۸). چقدر پیام کوتاه ایشان قابل تامل است. اولا که برای تحقق این امر اعلام بسیج عمومی می کنند(آیه۲۵سوره حدید). ثانیا دوبار هشدار می دهند که مبادا #جهاد_سواد_آموزی، اسیر و گرفتار بازی ها و ساختارهای اداری خسته کننده شود. ثالثا علاوه بر آموزش و پرورش، در راهبردی بسیار روشن و معنادار خطاب به ائمه جمعه و جماعت می گویند: «مردم را دعوت کنید تا در #مساجد و تکایا، با سوادان، نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد بدهند و منتظر اقدامات دولت هم نباشند!». سپس تیر نهایی را می زنند و می گویند:« در #منازل_شخصی خودتان هم اعضای بی سواد را تعلیم بدهید».
بدیهی است که ادعای تمدن اسلامی و زمینه سازی ظهور بدون ارائه #روش و #محتوایی جدید در تعلیم و تربیت، بیشتر به طنزی تلخ می ماند. به همین دلیل پندار بنده این است که آنچه در سالهای اخیر تحت عنوان «مسجد مدرسه ها» و «مدارس خانگی» می بینیم، یک نهضت سوادآموزی جدید برای تمدن اسلامی است و تحقق مدلی که حضرت امام رحمه الله علیه از حدود پنجاه سال پیش طلب کرده بودند.
@besalamen_amenin
#یادداشت_۱۴۶
۱۱ دی ۱۴٠۲/سال سوم
یک پرسش از استاد بزرگوار، آقای اکبرنژاد
(درباره بررسی فقهی سخنرانی اخیر رهبری)
پس از سخنرانی اخیر رهبر انقلاب در جمع بانوان، استاد اکبرنژاد به بررسی فقهی فرمایشات ایشان پرداختند و نهایتا به این نتیجه رسیدند که در این بیانات تناقض وجود دارد. علاوه براین به صورت غیر مستقیم و البته ناخواسته، رهبری را به این که در تفسیر دین دست می برند متهم کردند. ایشان می گویند: ما باید دین را صادقانه به مردم بگوییم اما در مقام اجرا آنها را مجبور نکنیم. نه آنکه چون مردم، دین را به صورت کامل نمی پذیرند پس ما هم آنرا ناقص تبلیغ کنیم. ایشان در ابتدای سخنان خود می گویند: شارع محترم در موارد متعدد که دیدگاهی مخالف رویه و ارتکاز مردم عرب داشته، با آنها مخالفت کرده. تنها استثنا، درباره نگاه جامعه عربی صدر اسلام درباره جایگاه زن در مدیریت و حضور اجتماعی است. استاد بزرگوار آقای اکبرنژاد برای مخالفتهای خداوند متعال با نظم نادرست آن زمان، مثال می زنند که شارع ابتدا گفتند: اگر شوهر زنی فوت کرد، نباید تا یکسال ازدواج کند. اما پس از مدتی که پذیرش عمومی ایجاد شد، حکم نهایی خود را اعلام کرد که محدودیت ازدواج زن، تنها تا چهار ماه و ده روز پس از فوت شوهر است. یا می گویند خداوند متعال، #شراب را طی چهار مرحله زمانی حرام اعلام و به یکباره اینکار را نکرد، چون جامعه عربی آن روز بشدت با مسئله شرب خمر، آمیخته و مانوس بود و امکان تغییر یکباره مسئله وجود نداشت.
حال پرسشی که درباره دیدگاه استاد اکبرنژاد مطرح می شود این است: اگر قرار باشد ما بدون توجه به #ظرفیت و پذیرش اجتماعی دین را تبلیغ کنیم، آیا بهتر نبود شارع از همان اول بگوید شراب حرام است؟ آیا بهتر نبود از همان اول بگوید محدودیت ازدواج زن، تنها چهار ماه و ده روز است؟ چطور است که طبق فرمایشات خودتان، شارع محترم همیشه جانب #ظرفیت و پذیرش اجتماعی را لحاظ کرده، اما رهبری معظم انقلاب باید از همان اول دین را کامل بگوید وگرنه در دین دست برده؟
ضمن اینکه تا جاییکه بنده می فهمم، این یک رویه کاملا معمول در سیره ی ایشان بوده که همیشه #ظرفیت و پذیرش جامعه را مدنظر داشته و از طرفی تا جاییکه توانسته اند، طرح و نقشه خود را هم ارائه داده اند. فی المثل در موضوع #مذاکرات برجامی، با اینکه بارها گفتند من بدبینم اما از مذاکرات منع نکردند و تا جاییکه توانستند از تیم مذاکره کننده حمایت کردند. ایشان سعی کردند با مشخص کردن خطوط قرمز، زهر مذاکرات منفعلانه را کاهش دهند. یا در موضوع مدیریت #کرونا دقیقا با همان منطق حاکم بر مذاکرات، ضمن حمایتهای فراوان از تیم و نگاه پزشکی حاکم در کشور، پروتکل های سازمان بهداشت جهانی را بارها و بارها تعدیل و تغییر دادند. هرچند که به جز توصیه به ماسک، مهم ترین فرمایشات ایشان درباره کرونا حتی در میان دوستداران ایشان هم شنیده نشد. در موضوع زنان هم دقیقا همین منطق حاکم است: ایشان از طرفی از نظم و نگاه مدرن موجود و حاکم بر جایگاه زن در کشور حمایت می کنند، اما به میزانی که #ظرفیت و پذیرش وجود دارد، دیدگاه های واقعی خود را هم ارائه می دهند. شاهد ماجرا آنجاست که در همین دیدار اخیر گفتند: مادر بودن مهم ترین نقش عالم است و تمام فعالیتهای اجتماعی زن را منوط به این کردند که مضر به مشغله ی اصلی زن، یعنی فرزند آوری و خانه داری نباشد.
@besalamen_amenin
سلام برادر
وقت شما بخیر
یه نکته.
استفاده از برخی واژگان «فرنگی» و اضافه اون به اسلام،عامدا و از روی انگیزه خاصی است یا خیر؟!
بخشی از متن پیام اخیرتان؛
👈مهمانی یکی از «پلتفرم» های اصلی اسلام....
#یادداشت_۱۴۷
۲۲دی ۱۴٠۲/سال سوم
دو پرسش از سخنان رهبری انقلاب درباره مهم ترین مشکل کشور!
#رهبر_انقلاب: اگر ما در کشورمان چهار پنج نقطهضعفِ مهم داشته باشیم، در رأس همهی اینها مسئلهی اقتصاد کشور است...شاید بشود گفت مهمترین مشکل اقتصاد ما #تصدّیگری_دولتی است۱/۱/۱۴٠۲
آنجایی که دشمن توانست مانع از حضور مردم در صحنه بشود پیروز شده؛ در خیلی از بخشهای اقتصادی همینجور است...بیشترِ این ضعفهای اقتصادی هم به خاطر عدم حضور مردم است؛ آن جاهایی که مردم حضور داشتند، این ضعفها کمتر است. ۱۹/۱٠/۱۴٠۲
فرمایشات راهبر حکیم انقلاب درباره نقش و جایگاه مردم در حل امور بسیار واضح است. از طرفی معتقدند مهم ترین مسئله کشور، وضعیت بد اقتصاد است و از دیگر سوی، مهم ترین مشکل اقتصاد را تصدی گری دولتی و عدم حضور مردم عنوان می کنند.
باتوجه به این رهنمودها دو پرسش مهم مطرح می شود:
۱. چه نسبتی است میان مدل #تولید_متمرکز کارخانه محور و میزان مشارکت مردم؟
۲. چه نسبتی است میان مدل #توزیع_متمرکز و بازارهای محدود انحصاری و میزان حضور و مشارکت مردم در اقتصاد؟
توضیح بیشتر اینکه وقتی شما تولید یک کشور را(حداقل در عرصه مواد غذایی) به محوریت کارخانه ها به انجام می رسانید، خود به خود مردم را از اقتصاد و مشارکت اقتصادی می رانید، زیرا افرادی که در هر شهر و استان، توانایی افتتاح و مدیریت یک #کارخانه را داشته باشند بسیار کم هستند.
درباره ی نحوه ی توزیع هم، چون بازارها و مراکز فروش کنونی به صورت محدود و در نتیجه گران ساخته می شوند، قاعدتا امکان مشارکت همه مردم در امر توزیع و بهره مندی از برکات فراوان آن وجود ندارد. ناگفته نماند که #مدل_تولید_و_توزیع_متمرکز، مضرات بسیار فراوان دیگری هم دارند و از اصلی ترین بنیادهای بی عدالتی ساختاری اند.
راه حل باز کردن مهم ترین مشکل کشور(تصدی گری دولتی=عدم حضور مردم در اقتصاد)، در بسترسازی برای تولید و توزیع غیرمتمرکز است که عرصه را برای مشارکت حداکثری مردم در اقتصاد فراهم می کند.
شرح چگونگی تولید و توزیع مردمی غیرمتمرکز
@besalamen_amenin