👌 داستان👌🌷
در زمان حضرت سلیمان ع دو تا گنجشک یه گوشه ای نشسته بودند. گنجشک نر به گنجشک ماده اظهار محبت می کرد. می گفت تو محبوبه منی. تو همسر منی. دوستت دارم. عاشقتم. چرا به من کم محبتی؟ چرا محلم نمیذاری؟ فکر کردی من کم قدرت دارم تو این عالم عیال؟ من اگه بخوام می تونم با نوک منقارم تخت و تاج سلیمان رو بردارم بندازم تو دریا. باد که مسخر سلیمان بود پیام رو به گوش سلیمان رسوند. حضرت تبسمی کرد و فرمود اون گنجشک ها رو بیارید پیش من. آوردند.سلیمان به گنجشک نر گفت خوب ادعاتو اجرا کن بینم. گفت من چنین قدرتی ندارم. سلیمان گفت پس الان به همسرت گفتی؟ گفت خوب شوهر گاهی جلو همسرش کلاس میاد یه خالی ای می بنده. عاشق که ملامت نمیشه. من عاشقم. یه چی گفتم ولی یا نبی الله واقعا دوسش دارم. این به ما محل نمیذاره. حضرت به گنجشک ماده گفت اینکه به تو اظهار محبت میکنه چرا محلش نمیدی؟ گفت یا نبی الله چون دروغ میگه هم منو دوست داره هم یه گنجشک دیگه رو. مگه تو یک دل چند تا محبت جا میگیره؟
این کلام در دل حضرت سلیمان چنان اثری گذاشت که تا چهل روز گریه می کرد و فقط یک دعا می کرد. می گفت:
الهی دل سلیمان ع رو از محبت غیر خودت خالی کن.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
🖤 #امام_هادی (ع) فرمودند:
🍃خداوند دنیا را منزل حوادث ناگوار و آفات، و آخرت را خانه ابدی قرار داده است و بلای دنیا را وسیله به دست آوردن ثواب آخرت قرار داده است و پاداش اُخروی نتیجه بلاها و حوادث ناگوار دنیاست.🍃
📖 اعلام الدین، ص. ۵۱۲
🖤 شهادت حضرت امام هادی علیه السلام بر محبین و شیعیان حضرت تسلیت عرض می کنیم🖤
#شهادت
#امام_هادی
┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄
✅کانال استاد عالے
🆔 @ostad_aali110
در این شب شهادت
امام هادی (ع)✨
دعا کنم واز خدا بخواهیم
براے اونایے
کہ خیلےﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻥ
خیلے ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻦ
خیلےتنهان
خیلے مریضن
ﺧﺪﺍیا هواے
ﺩﻻﺷﻮﻧﻮ داشتہ ﺑﺎﺵ
ﺩﺳﺘﺸﻮﻧﻮ ﺑﮕﻴﺮ
و همه حاجتشون رو هم برآورده کن
" آمین یا رب العالمین "
🔜 @fateme_madarm
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
📜
👈 #دعـای_هــر_روز_ماه_رجب
🌹حـــلول ماه رجـب مبارڪ
@fateme_madarm
●امام هادی علیه السلام فرمودند:از نمونه های غرور نسبت به خدا آن است که «بنده»، بر گناه اصرار و پافشاری کند و از «خدا» امید آمرزش داشته باشد.
📗موسوعة سیرة اهل البیت (ع)، ج۳۳، ص۲۱۲
🌷شهادت امام هادی(علیهالسلام)تسلیت
🏴امـام زمانےامــ³¹³
http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
هدایت شده از سخنرانی های عالی
📸 لیلة الرغائب؛ اعمال اولین شب جمعه ماه رجب
🙏التماس دعا...
┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄
✅کانال استاد عالے
🆔 @ostad_aali110
✨
#دَستورالعمل_ماه_رجب
#استغفار
#استغفار
#استغفار
✅فضیلت #استغفار در ماه #رجب
✍امام علی💚 علیه السلام فرمودند
درماه رجب زیاد استغفارنمائید چون در هر لحظه از این ماه ، خداوند مقداری از بندگانش را از جهنم آزاد می کند. وهرشخص دراین ماه زیاداستغفرالله گوید فرشتگان بر او مژده بهشت را میدهند
فضيلت کمک به دیگران در ماه رجب هرکس در این ماه مشکل مؤمنی را حل کند و یا مسلمانی را از غم و غصه آزاد سازد خداوند متعال به او بهشت فردوس را می دهد
و پایان سخن اینکه،ماه رجب ماه کشت(انجام اعمال صالح) "شعبان"ماه آبیاری(بااشک) رمضان ماه دروی رحمت است
📚منبع
فضایل دوازده ماه قمری
🏴امـام زمانےامــ³¹³
http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
|بَابُکَ مَفْتوُحٌ لِلرَّاغِبِین
در رحمتت به روی مشتاقان باز است|
لیلة الرغائب است...
خوشبحال مشتاقی ؛
که آرزویش "تــــو" باشی!
#لیله_الرغائب
🔜 @fateme_madarm
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
•
[بیا ڪہ روضہ ۍزلفت شبِ مصائب ماست
هواۍ طره ۍتو #لیله_الرغائب ماست...]
•••
#رجب 🌙🤲🏻
#لیله الرغائب شب آرزوها
+اللهم أرنے الطلعة الرشیده
#التماس_دعا🙏
🔜 @fateme_madarm
༻﷽༺
ارباب بےڪفن، همہ عالم فداے تو
زهرا گرفتہ مجلس روضہ براے تو
در لیلہ الرغائب و در بین روضہ ها
ما آرزویـمان شده، ڪربُ بَلاے تو
#شب_جمعہ🌙
#لیله_الرغائب💚
🔜 @fateme_madarm
✅یک داستان واقعی و زیبا
#رفع_بلا
✍ از مرحوم آيةاللهالعظمي حاج شيخ عبدالكريم حايري يزدي(ره)، نقل شده است: اوقاتي كه در سامرا مشغول تحصيل علوم ديني بودم، اهالي سامرا به بيماري وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده اي ميمردند. روزي در منزل استادم، مرحوم سيدمحمد فشاركي، عدهاي از اهل علم جمع بودند. ناگاه مرحوم آقا ميرزا محمدتقي شيرازي تشريف آوردند و صحبت از بيماري وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.
مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمي بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلي. فرمود: من حكم ميكنم كه شيعيان سامرا از امروز تا دهروز همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح نرجسخاتون(علیها السلام)، والده ماجده حضرت حجتبنالحسن(علیهما السلام) هديه نمايند تا اين بلا از آنان دور شود.
اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند. از فرداي آن روز تلفشدن شيعه متوقف شد.
📚داستانهاي شگفت شهید دستغیب
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
#دختری_که_راز_عجیبی_را_از
#نامزدش_مخفی_کرد❗️
روزي پسري خوشچهره در حال چت کردن با يک دختر بود. پس از گذشت دو ماه و آشنايي با اخلاق و رفتار او پسر علاقه بسياري نسبت به او پيدا کرد و به او پيشنهاد ازدواج داد.
اما دختر به او گفت: «ميخواهم رازي را به تو بگويم.»
پسر گفت: «گوش ميکنم.»
دختر گفت: «آرین من ميخواستم همان اول اين مساله را با تو در ميان بگذارم اما نميدانم چرا همان اول نگفتم، راستش را بخواهي من از همان کودکي فلج بودم و هيچوقت آنطور که بايد خوش قيافه نبودم. بابت اين دو ماه واقعاً از تو عذر ميخواهم.»
آرین گفت: «مشکلي نيست.»
دختر پرسيد: «يعني تو الان ناراحت نيستي؟»
آرین گفت: «ناراحت از اين نيستم که دختري که تمام اخلاقياتش با من ميخواند فلج است. از اين ناراحتم که چرا همان اول با من رو راست نبود. اما مشکلي نيست من باز هم تو را ميخواهم.»
دختر با تعجب گفت: «يعني تو باز هم ميخواهي با من ازدواج کني؟»
آرین در کمال آرامش و با لبخندي که پشت تلفن داشت گفت: «آره عشق من.»
دختر پرسيد: «مطمئني آرین؟»
آرین گفت: «آره و همين امروز هم ميخواهم تو را ببينم.»
دختر با خوشحالي قبول کرد و همان روز آرین با ماشين قديمياش و با يک شاخه گل به محل قرار رفت. اما هر چه گذشت دختر نيامد. پس از ساعاتي موبايل آرین زنگ خورد.
دختر گفت: «سلام.»
آرین گفت: «سلام پس کجايي؟»
دختر گفت: «دارم مي آيم. آرین از تصميمي که گرفتي مطمئن هستي؟»
آرین گفت: «اگر مطمئن نبودم که به اينجا نميآمدم عشق من.»
دختر گفت: «آخه آرین ...»
آرین گفت: «آخه نداره، زود بيا من منتظر هستم.» و پايان تماس.
پس از گذشته دو دقيقه يک ماشين مدل بالا که آخرين دستاورد شرکت بنز بود کنار آرین ايستاد. دختر شيشه را پايين کشيد و با اشک به آن پسر نگاه ميکرد.
آرین که مات و مبهوت مانده بود فقط با تعجب به او نگاه ميکرد. دختر با لبخندي پر از اشک گفت سوار شو زندگي من. آرین که هنوز باورش نشده بود، پرسيد: «مگر فلج نبودي؟ مگر فقير و بد قيافه نبودي؟ پس...»
دختر گفت: «هيس، فقط سوار شو.»
آرین سوار شد و رو به دختر گفت: «من همين الان توضيح ميخواهم.»
آري آن دختر کسي نبود جز "آنجلينا بنت"، دهمين زن ثروتمند دنيا که بعد از اين جريان در مطبوعات گفت: «هيچوقت نميتوانستم شوهري انتخاب کنم که من را به خاطر خودم بخواهد زيرا همه از وضعيت مالي من خبر داشتند و نميتوانستم ريسک کنم.
به همين خاطر تصميم گرفتم که با يک ايميل گمنام وارد دنياي چت بشوم. سه سال طول کشيد تا من آرین را پيدا کردم. در اين مدت طولاني به هر کس که ميگفتم فلج هستم با ترحم بسيار من را رد ميکرد.
اما من تسليم نشدم و با خود ميگفتم اگر ميخواهم کسي را پيدا کنم بايد خودم را يک فلج معرفي کنم. ميدانم واقعاً سخت است که يک پسر با يک دختر فلج ازدواج کند. اما آرین يک پسر نبود... او يک فرشته بود.
نکته اخلاقيشم اينه که دخترخانم هاي عزيز گوش به اين "دوستت دارم" هاي چت ندين که از اين پسرا فقط توي قصه ها وجود داره.دنبال اينکه عاشق يه دختر پولدار بشين يا برعکس نباشين اينا توي روياهاست
🔜 @fateme_madarm