✨﷽✨
✍ مردی با هیکلِ درشت، به تمام مردم شهر بدهکار بود و به هر کسی که میخواست زور میگفت و از هر کسی قرض میگرفت، پس نمیداد!
🏝 بر اثر کثرت شکایت، قاضی مجبور به زندانیکردن او شد. از زندان نیز به قاضی خبر دادند که این زندانی به زور غذای زندانیان دیگر را میخورد، ای قاضی چارهای بیندیش!
🏝 قاضی گفت: «او را از زندان نزد من آورید.» قاضی او را به مأموری سپرد و گفت: «این مفلس را سوار مرکبی بلند کن و در شهر کوی به کوی بگردان و جار بزن این مرد را ببینید هر کس به این مرد اعتماد کند و قرضی دهد مسئولیتش با خود اوست، اگر نزد قاضی شکایت آورد، قاضی شاکی را به جای متهم زندانی خواهد کرد.»
🏝 مأمور، پیرمردی با مَرکب گرفت و مرد مفلس را از صبح تا شب در شهر چرخاند و پیام قاضی را جار زد.
🏝 چون شب شد صاحب مرکب زندانی را پیاده کرد و رهایش ساخت. صاحب مرکب از مأمور طلبِ دستمزد کرد.
🏝 مأمور گفت: «ای مرد خرفت و احمق! از صبح گویی آنچه جار میزنی خودت نمیدانی چه میگویی؟ دوست داری پیش قاضی بروی و زندانی شوی؟ نمیدانی از این مرد شکایت پذیرفته نیست؟»
🏝 آری مَثَل ما در دنیا شبیه این داستان است، با آنکه هر روز عزیزانمان را به خاک میسپاریم اما باز این دنیا را نشناختهایم و بدان اعتماد میکنیم.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
#یک_داستان_یک_پند
✅فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم.
✍بهلول گفت: بدان وقتی گناه میڪنی، یا نمیبینی که خدا تو را میبیند، پس کافری. یا میبینی که تو را میبیند و گناه میکنی، پس او را نشناختهای و او را نزد خود حقیر و کوچک میشماری.
🌸 پس بدان شهادت به اللهاڪبر، زمانی واقعی است ڪه گناه نمیڪنی. چون ڪسی ڪه خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب مینشیند و دست از پا خطا نمیڪند.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
گل نرگس:
📚#داستان_کوتاه_پندآموز
سوار اتوبوس شدم، جایی برای نشستن نبود، همانجا روبروی در، دستم را به میله گرفتم... پیرمرد با کُتی کهنه، پشت به من، دستشو به ردیف آخر صندلی های اقایون گره کرده بود! (که میشود گفت تقریبا در قسمت خانم ها)... خانم دیگری سوار اتوبوس شد، کنار دست من ایستاد؛ چپ چپ نگاهی به پیردمرد انداخت، شروع کرد به غر و لُند کردن...
ـ برای چی اومده تو قسمت زنونه! مگه مردونه جا نداره؟ این همه صندلی خالی!
ـ خانم جان اینطوری نگو، حتما نمی تونسته بره!
ـ دستش کجه نمی تونه بشینه یا پاش خم نمیشه؟
ـ خب پیرمرد ِ! شاید پاش درد میکنه نمی تونه بره بشینه!
ـ آدم چشم داره می بینه! نیگاه کن پاش تکون میخوره، این روزها حیاء کجا رفته؟!... سکوت کردم، گفتم اگر همینطور ادامه دهم بازی را به بازار می کشاند! فقط خدا خدا میکردم پیرمرد صحبت ها را نشنیده باشد!
بیخیال شدم، صورتم را طرف پنجره کردم تا بارش برفها را تماشا کنم... به ایستگاه نزدیک می شدیم
پیرمرد میخواست پیاده شود. دستش را داخل جیبش برد. پنجاه تومنی پاره ایی را جلوی صورتم گرفت...
گفت:"دخترم این چند تومنیه؟" بغض گلویم را گرفت، پیرمرد نابینا بود! خانم بغل دست من خجالت زده سرش را پایین انداخت و سرخ شد...
برای کار اشتباهی که از کسی سر میزند
عذری بجوی و اگر نیافتی، عذری بتراش!
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
از محضر آیت الله #بهجت(ره) سؤال شد:
حاج آقا، عمرمان گذشت و دارد مى گذرد امّا هنوز لذتى از عبادت و به خصوص نمازمان احساس نکرده ایم، به نظر شما چه باید بکنیم ؟
معظّم له در حالى که سر را تکان مى داد فرمود: آقا، عامّ البلوى است! این دردى است که همه گرفتاریم!
این احساس لذّت در نماز یک سرى عمقدمات خارج از نماز دارد، و یک سرى مقدمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که : انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند، و معصیت ، روح را مکدّر مى کند و نورانیت دل را مى برد. و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمى دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود، یعنى فکرش را از غیر خدا منصرف کند و توجّهش به غیر خدا مشغول نشود. و اگر به طور غیر اختیارى توجّهش به جایى منصرف شد، به محض التفات پیدا کردن باید قلبش را از غیر خدا منصرف کند.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
🔴اهمیت صبور بودن در زندگی (بسیار زیبا و خواندنی)
🍃یکی از اصحاب امام صادق صلواتاللهعليه نقل ميكند:
روزی خدمت امام عليهالسلام نشسته بوديم. كسي آمد و از سختیها و گرفتاریهای زندگیاش گلايه کرد.
🌹حضرت ابتدا در پاسخ او فرمودند: صبر کن! انشاءالله خدا برایت فرجی میرساند.
🔵اما بعد از مقداري تأمل پرسيدند: وضع زندان كوفه چگونه است؟
عرض كرد: جای بسيار بدی است؛ محلي بسيار تنگ، کثیف و متعفن است كه زندانیان آن در بدترين حالات گرفتارند.
🌼امام عليهالسلام هم به او فرمودند: توجه داشته باش! تو در واقع در زندان هستي؛ آيا توقع داری در زندان به تو خوش بگذرد؟
🔴 مگر نشنیدی که دنیا زندان مؤمن است؟ دنیا همین است؛ توقع نداشته باشيد مثل بهشت باشد.
🌕در بعضي از روایات نقل شده است: بلا به اندازه ایمان است؛ هر کس ايمانش قویتر و محکمتر باشد، بلایش بیشتر است.
🌹در روایت ديگري امام صادق صلواتالله علیه فرمودند:
«مزد و پاداش فراوان با بلای زیاد توأم است و خدا هیچ مردمی را دوست نمیدارد، مگر آنکه آنها را مبتلا میکند.»
☀️نمونه ی بسیار روشن آن انبیا و اولیای خدا هستند از جمله سیدالشهدا علیه السلام که سخت ترین بلاها و مصیبتها رو دیدند وبا صبر و تسلیم در برابر خدا به بالاترین درجات رسیدند.
📚گزيدهاي از سخنان حضرت آيتالله مصباحيزدي
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
مهربانی به یک سگ
روزي امام حسين علیه السلام از جائي عبور ميكردند که ديدند جواني به سگي غذا مي دهد. امام خوشحال شدند و فرمودند: چرا اين گونه به سگ مهرباني مي كني ؟ جوان عرض كرد: غمگين هستم، مي خواهم با خشنود كردن اين حيوان، غم و اندوه من مبدل به خشنودي گردد. اندوه من از اين است كه غلام يك نفر يهودي هستم و مي خواهم از او جدا شوم.
امام حسين علیه السلام با آن غلام نزد صاحب او كه يهودي بود آمدند. امام حسين علیه السلام دويست دينار به يهودي داد ، تا غلام را خريداري كرده و آزاد سازد.
يهودي گفت: اين غلام را به خاطر قدم مبارك شما كه به خانه ما آمدي به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به شما بخشيدم. امام حسين علیه السلام هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن بوستان و دویست دینار را به او بخشيد. سرانجام آن مرد یهودی و همسرش که تحت تاثیر محبت امام حسین علیه السلام قرار گرفته بودند ، مسلمان شدند.
📚مناقب آل ابی طالب ج۴ - ص۱۵
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️
#توسل_به #امام_حسین❤️ #زود_انسان_را_ازدنیا_جدا_میکند
💠توسل صحیح و رسیدن به تجرّد❗️
🌺 #شیخ_جعفر_ناصری
🔰 آیت الله سيد محمد حسين طهرانی از #آیت_الله_قاضی يا #علامه_طباطبایی نقل میکنند که مرحله تجرد و جدا شدن جسم از روح يا روح از جسم، بيشترين وقتي که براي انسان حاصل میشود در دو وقت است
✍يکي وقتي که انسان غرق خواندن قرآن است و يکي وقتي که براي حضرت #اباعبدالله❤️ (علیه السلام) گريه میکند.
⭕️قرآن که جاي خودش را دارد ولي اثر طبیعی توجه به حضرت #اباعبدالله❤️ (عليه السلام) اين است که انسان را زود جدا می کند. ما گاهي حواسمان نيست در توسلاتمان يک مراعات هايی را نمیکنيم لذا خيلي از توسلات ما نتيجه نميدهد. از جمله اين که چگونه متوسل شويم؟ و چه چيزی را از چه کسی بخواهيم؟
🔘و طبيعتا من که الآن ميخواهم از توجه به حضرت #اباعبدالله❤️ (عليه السلام) و کل جريان کربلا بهره ببرم، اگر خواسته من يک مسأله معنوي بلند باشد، و من زمينه داشته باشم، خيلي زودتر نتیجه می گیرم چون با همين توجه به طور طبيعي آن حالت الگوگيري براي من پيش می آيد و چه بهتر که من در امور معنويِ بسيار بلند سراغ مرکز اين عنايات معنوي و حضرت #اباعبدالله❤️ (عليه السلام) برم. اگر کسي حاجتش را درست بشناسد و توجهش صحيح و دقيق باشد برکات معنوي بسيار بلندي نصيب او خواهد شد که در هيچ کجاي عالم نصيب انسان نخواهد شد.
🔖اگر میخواهي از توسل به حضرت بيشتر استفاده ببري و استفاده هاي بلند برده شود اولا بايد حاجت مشخص شود، پاک و زلال شود و انسان از تشتت در بيايد، بعد اگر حاجت معنوي عالي کسي دارد براي خوب شدن دلش میسوزد و میخواهد به بالاترين نقطه معراج آدمي برسد که بالاترين نقطههايي است که انسان میتواند به آن دست يابد؛ بايد در توسل به حضرت #اباعبدالله❤️ (عليه السلام) زلال باشد و متوجه باشد که اين تنها سائق و راهنمايي است که در اين حاجت زود منطبق میشود.
@olama12
☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️
از #علامه_طباطبایی پرسیدند معنای این بیت خواجه حافظ چیست که می گوید
🌹نو بهار است ،در آ ن کوش که خوش دل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
فرمودند
نوبهار کنایه از ایام جوانی و نشاط زندگی انسانی است .خواجه در این بیت به سالک خطاب می کند که دوران جوانی را پیش از فرارسیدن فصل کهولت و فرسودگی و پیری مغتنم شمار که همیشگی نیست؛ و روزگار عمر و حیات را پیش از حلول موت دریاب و قدم همتی در راه رسیدن به کمالات و حیات طیبه ی دیدار حضرت حق که به منظور آ ن آ فریده شده ای بر دار چنانکه در روایت داریم پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت بشمار👈 جوانی ات را پیش از پیری ... 👈و زنده بودنت را پیش از مرگ...
📚در محضر علامه طباطبایی، ص 385
#یادآوری
از پدرِ پدربزرگت خاطره ای شنیدی؟ از پدر بزرگ پدر بزرگت چی؟ ما معمولا از 5 نسل قبل خودمون هیچ خاطره ای نداریم❌❌ اونا یه مدت زندگی کردن الان هم معمولا 👈هیچ نشونی👉 ازشون نمونده
زندگی ما هم به زودی تموم میشه✅ خیلی زود و تأکید می کنم خیلی زود باید با این چند روزی که فرصت برامون مونده 👈برای خودمون👉 کاری کنیم.
اگه برای اسلام خوب کار کنیم موقع مرگ که عزرائیل میاد جونمون و بگیره #امام_حسین❤️ بغلمون میکنه همونطور تو بغل امام حسین جون میدیم ولی خدا نکنه این چند روز تو غفلت و بی خیالی سپری کنیم. اونوقت خورشت سگهای🐶🐶 جهنم میشیم.
@olama12
@olama_ir
💫قبری در مغازه
ابن بطوطه
در سفرنامه اش می نویسد
در شیراز سه روز بودم و این سه روز در مسجد جامع شیراز ماندم، مردم در این مسجد اعتکاف می کردند که این مسجد مربوط به ششصد سال قبل است
بعد رفتم بازار شیراز چشمم به دکانی افتاد که یک نفر نورانی اهل تقوی ظاهر الصلاح در آن نشسته قرآن می خواند،
رفتم نزدیک سلام کردم نشستم او هم پذیرایی کرد، گفتم شما اینجا چه می کنی؟
گفت
من شغلم تجارت است هرگاه مشتری نباشد قرآن می خوانم، نگاه کن فرشها را عقب زد دیدم قبر است،
گفت
این 👈 گور خودم است، کنار قبر خودم می نشینم برای خودم قرآن می خوانم، قبرم را در مغازه ام قرار داده ام که گول دنیا را نخورم.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
#باماهمراهباشید
@olama12
🔶برای غلبه بر وسوسه شيطان هنگام ديدن نامحرم این ذکر را زیاد بگو
🔹دكتر فرزام نقل میكند كه جناب شيخ رجبعلی خیاط بعد از ديدن نامحرم، ذکر «يا خَيْرَ حَبِيبٍ و مَحْبُوبٍ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آله» را بسيار مؤثر و كارساز میدانستند و بارها اين ذكر را به بنده سفارش و توصيه فرمودند، تا از وسوسه شيطان در امان باشيم.
📚كيمياي محبت، ص193
پی نوشت
و در این روزگار متاسفانه چه عادی شده است نگاه به نامحرم😔😭
حال آنکه طبق روایات تیری زهر آلود از ناحیه شیطان است.
و در این جوانی که هنوز گرگ نفس ضعیف است
فرصت را باید غنیمت شمرد برای رخت بربستن این صفات رذیله
@olama12
#بسیار_به_مساجد_نورانی_برو
💠مؤلف كتاب انوار الملكوت از قول آيت الله شيخ عباس قوچانى ، وصّى مرحوم ميرزا على آقاى قاضى نقل مى كند كه
⏺ حضرت #آیت_الله_بهجت
بسيار به مسجد سهله مى رفتند و شبها تا صبح به تنهايى در آن جا بيتوته مى كردند. يك شب بسيار تاريك كه چراغى هم در مسجد روشن نبود، در ميانه شب احتياج به تجديد وضو پيدا كرده و براى تطهير و وضو به ناچار مى بايست از مسجد بيرون رفته و در محلّ وضو خانه كه بيرون مسجد در سمت شرقى آن واقع است وضو بسازند، ناگهان مختصر خوفى در اثر عبور اين مسافت و در ظلمت محض و تنهايى در ايشان پيدا مى شود، به مجرّد اين خوف ناگهان نورى همچون چراغ در پيشاپيش ايشان پديدار مى شود، ايشان با آن نور خارج مى شوند و تطهير نموده و وضو مى گيرند و سپس به جاى خود برمى گردند و در همه اين احوال ، آن نور در برابر ايشان حركت مى كرده تا اينكه به محل خود مى رسند آن نور ناپديد مى شود.
@olama12
#شفا #درکلام_اهل_بیت_است.
حضرت #آیت_الله_بهجت
🔷ما باید با احادیث سر و کار داشته و آنها را مطالعه کنیم؛ چرا که شفا در اینها است.
🔷ممکن نیست بدون سِلاح اطاعت خدا، قادر باشیم به سلامت از این رهگذر پرخطر به مقصد برسیم.
🍃🍃🍃
@olama12
روزي فقيري به در خانه مردي ثروتمند ميرود تا پولي را به عنوان صدقه از او بخواهد.
هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنيد که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگيري دارد که چرا فلان چيز کم ارزش را دور ريختيد و مال من را اين طور هدر داديد؟!
مرد فقير که اين را ميشنود قصد رفتن ميکند و با خود ميگويد وقتي صاحبخانه بر سر مال خود با اعضاي خانوادهاش اين طور دعوا ميکند، چگونه ممکن است که از مالش به فقيري ببخشد؟!
از قضا در همان زمان در خانه باز ميشود و مرد ثروتمند از خانه بيرون ميزند و فقير را جلوي خانه ميبيند. از او ميپرسد اينجا چه ميکند؟ مرد فقير هم ميگويد کمک ميخواسته اما ديگر نميخواهد و شرح ماجرا ميکند.
مرد غني با شنيدن حرفهاي او، لبخندي ميزند، دست در جيب ميکند مقداري پول به او ميبخشد، و مي گويد: #حساب_به_دينار، #بخشش_به_خروار.
از آن زمان اين ضرب المثل را در مورد افرادي به کار مي برند که حواسشان به حساب و کتابشان هست، اما در زمان مناسب هم بي حساب و کتاب مال خود را ميبخشند.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
💯 امام علی (علیه السّلام) در پاسخ به سوال تکراری؛
جمعیت زیادی دور حضرت علی (علیه السّلام) حلقه زده بودند ..
مرد اول
– یا علی ! سؤالی دارم . علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت علی(علیه السّلام) در پاسخ گفت: علم بهتر است ؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد دوم
– اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟
علم بهتر است یا ثروت ؟
حضرت علی فرمود: علم بهتر است؛
زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی . نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همانجا که ایستاده بود نشست.
در همین حال سومین نفر وارد شد، یاعلی علم بهتراست یا ثروت
امام در پاسخش فرمود:
علم بهتر است ؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است ، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !
نفر چهارم
– یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است ؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم میشود ؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود.
نوبت پنجمین نفر بود.
یا علی علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت علی در پاسخ به او فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل میدانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند.
نفرششم
یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد
نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت علی و گاهی به تازه واردها دوخته میشد..
در همین هنگام هفتمین نفر
– یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟
امام فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه میشود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش میماند ، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است .
همه از پاسخهای امام شگفت زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:
یا علی ! علم بهتر است یا ثروت ؟
امام فرمود : علم بهتر است ؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل میکند ، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود .
نفز دهم
– یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟
علم بهتر است ؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند ، تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند ، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع اند . فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود.
سؤال کنندگان ، آرام و بیصدا از میان جمعیت برخاستند.
🌀هنگامیکه آنان مسجد را ترک میکردند ، صدای امام را شنیدند که میگفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی میدادم
🍁اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفرج 🍁
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
چند سال پیش همیشه فکر میکردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است.
نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم، روانپزشک گفت: "فقط یک سال هفتهای سه روز جلسه ای 80 دلار بده و بیا تا درمانت کنم.
شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم.
پرسید، "چرا نیومدی؟"
گفتم، "خُوب، جلسهای هشتاد دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یه نجّار منو مجانی معالجه کرد. خوشحالم که اون پول رو پسانداز کردم و یه وانت نو خریدم."
پزشک با تعجّب گفت، "عجب! میتونم بپرسم اون نجّاره چطور تو را معالجه کرد؟"
گفتم: "به من گفت اگه پایههای تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمیتونه زیر تختم قایم بشه!"
برای هر تصمیم گیری شتاب نکنیم و کمی بیندیشیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
پادشاهی قصد کشتن اسیری کرد. اسیر در آن حالت ناامیدی شاه را دشنام داد. شاه به یکی از وزرای خود گفت: او چه می گوید؟
وزیر گفت: به جان شما دعا می کند.
شاه اسیر را بخشید.
وزیر دیگری که در محضر شاه بود و با آن وزیر اول مخالفت داشت گفت: ای پادشاه آن اسیر به شما دشنام داد.
پادشاه گفت: تو راست می گویی اما دروغ آن وزیر که جان انسانی را نجات می دهد بهتر از راست توست که باعث مرگ انسانی می شود.
«گلستان سعدی»
جز راست نباید گفت،
هر راست نشاید گفت!
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
#تلنگر🍃🌺
✨خیلی وقتها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت برای رضای خدا
اما
اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اولین چیزی که بذهنمون می رسه اینه:
بشکنه این دست که نمک نداره یا کلا من شانس ندارم به هرکس خوبی کردم بدی دیدم
💫دوستان مهربان بودن عالیه اما عالیتر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم.
و دریافت کننده ی محبتمون را مدیون ندونیم.
چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم.
💫اینکه از نظر اخلاقی، جواب محبت، محبته درسته.
اما ما با طرف مقابل کار نداریم هر کس باید روی درستی عمل خودش زوم کنه.
💫دست بی نمک دستیه که خیری را به دیگران رسونده و همینطور دراز مونده که کی طرف میخواد جبران کنه.
💫محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم دیگه منتظر پاسخ از بنده اش نیستیم.
بی توقع مهربان باشیم. خدا جبران میکنه. بنده ش رو بی خیال💝
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
💠سفر و توشه آخرت❗️
🔰مرحوم آیت الله کوهستانی (ره) در این اواخر عمر بسیار نگران آخرتش بود، با همه زهد و ورع، خود را دست خالی می دید!
🍃از این رو هرگاه برخی از شاگردان او از قبیل شهید هاشمی نژاد و دیگر فضلا که از مشهد به حضورشان می رسیدند، می فرمود: «سلام مرا به امام رضا (علیه السلام) برسانید و بگویید شیخ محمد دارد می آید، ولی دست خالی است!!»
🍃فرزندشان می گوید: روزی یکی از علمای منطقه در محضرش حضور داشت وقتی نگرانی ایشان را از سفر آخرت مشاهده نمود به ایشان عرض کرد: شما کارها و وظایفتان را به خوبی انجام دادید و نباید مشکلی داشته باشید!
🍃 آقا با چهره ای برافروخته در جوابش فرمودند: چه می گویی؟ امامی مثل علی (علیه السلام) وقتی که می خواهد از دنیا برود می گوید، نمی دانم خدا با من چه طور می خواهد معامله کند؟
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
#ضرب_المثل
🌱 داستان کوتاه
روزي فقيري به در خانه مردي ثروتمند ميرود تا پولي را به عنوان صدقه از او بخواهد.
هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنيد که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگيري دارد که چرا فلان چيز کم ارزش را دور ريختيد و مال من را اين طور هدر داديد؟!
مرد فقير که اين را ميشنود قصد رفتن ميکند و با خود ميگويد وقتي صاحبخانه بر سر مال خود با اعضاي خانوادهاش اين طور دعوا ميکند، چگونه ممکن است که از مالش به فقيري ببخشد؟!
از قضا در همان زمان در خانه باز ميشود و مرد ثروتمند از خانه بيرون ميزند و فقير را جلوي خانه ميبيند. از او ميپرسد اينجا چه ميکند؟ مرد فقير هم ميگويد کمک ميخواسته اما ديگر نميخواهد و شرح ماجرا ميکند.
مرد غني با شنيدن حرفهاي او، لبخندي ميزند، دست در جيب ميکند مقداري پول به او ميبخشد، و مي گويد: #حساب_به_دينار، #بخشش_به_خروار.
از آن زمان اين ضرب المثل را در مورد افرادي به کار مي برند که حواسشان به حساب و کتابشان هست، اما در زمان مناسب هم بي حساب و کتاب مال خود را ميبخشند.
••✾🌻🍂🌻✾••
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
💠سپاس گزاری از زحمات همسر❗️
🌷حضرت آیت الله امینی نقل میکند:
🔰زندگی خانوادگی علامه طباطبائی (قدس سره) بسیار با صفا و صمیمی بود. آن فیلسوف متّقی در فوت همسرش بر خلاف انتظار ما، بسیار اشک می ریخت و محزون و متأثر بود.
🍃روزی به ایشان عرض کردم: ما صبر و بردباری و تحمل مصایب را باید از شما بیاموزیم، چرا این چنین متأثر هستید؟ در جواب فرمود: آقای امینی! مرگ حق است، همه باید بمیریم، من برای مرگ همسرم گریه نمی کنم؛ گریه من از صفا و کدبانوگری و محبت های خانم است. من زندگی پر فراز و نشیبی داشته ام.
🍃در نجف اشرف با سختی هایی مواجه می شدیم. من از حوایج زندگی و چگونگی اداره آن بی اطلاع بودم، اداره زندگی به عهده خانم بود. در طول مدت زندگی ما هیچ گاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دلم بگویم کاش این کار را نمی کرد یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود. در تمام دوران زندگی هیچ گاه به من نگفت: چرا فلان عمل را انجام دادی یا چرا ترک کردی؟
🍃شما می دانید که کار من در منزل است و همیشه در منزل مشغول نوشتن یا مطالعه هستم. معلوم است که خسته می شوم و احتیاج به استراحت و تجدید نیرو دارم. خانم به این موضوع توجه داشت. سماور ما همیشه روشن و چای آماده بود. در عین حال که به کارهای منزل اشتغال داشت، هر ساعت یک فنجان چای می ریخت و می آورد در اتاق کار من می گذاشت و دوباره دنبال کارش می رفت تا ساعت دیگر... من این همه محبت و صفا را چگونه می توانم فراموش کنم؟!
📚شناختنامه علامه طباطبائی، ص129
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
👌داستان کوتاه و پندآموز
💭در بیمارستانی دو مرد بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهریک ساعت روی تختش بنشیند. تخت او در کنار تنها پنجره اتاق بود. اما بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد. آنها ساعتها با یکدیگر صحبت می کردند. از همسر، خانواده، سربازی یا تعطیلاتشان با هم حرف می زدند.
💭هر روز بعد ازظهر بیماری که تختش کنار پنجره بود، می نشست و تمام چیزهایی که بیرون از پنجره می دید، برای هم اتاقیش توصیف می کرد. بیمار دیگر در مدت این یک ساعت، با شنیدن حال و هوای دنیای بیرون، جانی تازه می گرفت.
💭این پنجره، رو به یک پارک بود که دریاچه زیبایی داشت. مرغابیها و قوها در دریاچه شنا می کردند و کودکان با قایقهای تفریحشان در آب سرگرم بودند. درختان کهن، به منظره بیرون، زیبایی خاصی بخشیده بود و تصویری زیبا از شهر در افق دوردست دیده می شد. همانطور که مرد کنار پنجره این جزئیات را تصویف میکرد، هم اتاقیش چشمانش را می بست و این مناظر را در ذهن خود مجسم می کرد.
💭روزها و هفته ها سپری شد. پرستاری که برای حمام کردن آن ها آب آورده بود، جسم بیجان مرد کنار پنجره را دید که در خواب و با کمال آرامش از دنیا رفته بود. پرستار بسیار ناراحت شد و از مستخدمان بیمارستان خواست که آن مرد را از اتاق خارج کنند.
💭آن مرد بیمار تقاضا کرد که او را به تخت کنار پنجره منتقل کنند. پرستار این کار را برایش انجام داد و پس از اطمینان از راحتی مرد، اتاق را ترک کرد. آن مرد به آرامی و با درد بسیار، خود را به سمت پنجره کشاند تا اولین نگاهش را به دنیای بیرون از پنجره بیاندازد. حالا دیگر او می توانست زیبایی های بیرون را با چشمان خودش ببیند.
💭هنگامی که از پنجره به بیرون نگاه کرد، در کمال تعجب با یک دیوار بلند آجری مواجه شد. مرد پرستار را صدا زد و پرسید که چه چیزی هم اتاقیش را وادار می کرده چنین مناظر دل انگیزی را برای او توصیف کند؟ پرستار پاسخ داد: شاید او می خواسته به تو قوت قلب بدهد. چون آن مرد اصلاً نابینا بود و حتی نمی توانست این دیوار را ببیند!
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
✨﷽✨
💠سستی انسان در نماز
♥️✨ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
🍃🌸کسی که در نماز سستی کند، در قبر به غصه شدید و تاریکی، تنگی قبر و عذاب قبر تا قیامت و محرومیّت از بشارت ملائکه رحمت مبتلا میشود، حشر او در محشر بصورت الاغ خواهد بود نامه عملش را به دست چپ میدهند و حسابش طولانی میشود.
🍃🌸پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ضمن حدیثی در باب احوالات برزخی مردم فرمودند: « پس از آن بر جمعیتی گذشتم که سر و صورت هایشان را با سنگ شکسته و له میکردند.
🍃🌸از جبرائیل پرسیدم: آنها کیستند؟ گفت: جمعی
از امت تو هستند که نماز عشاء را نخوانده، از روی غفلت و اهمیّت ندادن به نماز آن را ترک کرده اند.
📚 نصایح، ص ۱۰۸، ح ۵۲.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
✨﷽✨
◆روزی شیطان همه جا اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه به حراج بگذارد!
◇همه مردم جمع شدن و شیطان وسایلی از قبیل : غرور، خودبینی، مال اندوزی، خشم، حسادت، شهرت طلبی و دیگر شرارت ها را عرضه کرد...
◆در میان همه وسایل یکی از آنها بسیار کهنه و مستعمل بود و بهای گرانی داشت!
کسی پرسید : این عتیقه چیست !؟
شیطان گفت : این نا امیدی است...
◇شخص گفت : چرا اینقدر گران است !؟ شیطان با لحنی مرموز گفت :
این موثرترین وسیله من است !
◆شخص گفت : چرا اینگونه است !؟
شیطان گفت : هرگاه سایر ابزارم اثر نکند فقط با این میتوانم در قلب انسان رخنه کنم و وقتی اثر کند با او هر کاری بخواهم میکنم...
این وسیله را برای تمام انسانها بکار برده ام، برای همین اینقدر کهنه است ،
مراقب "اميدمان"باشيم
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
❤️﷽❤️
✨حکایت دنیا
🐜قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه دیگری نوشید ...
🐜باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هر جه بیشتر و بیشتر لذت ببرد ... مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد ...
🐜اما ( افسوس ) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت ...
🐜در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد ...
دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
🐜پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود ...
✨این است حکایت دنیا ...
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
هدایت شده از سخنرانی های عالی
لینک کانال حرز اصلی امام جواد علیه السلام
@herzemamjvad
با قیمتی واقعا مناسب و استثنایی نسبت به دیگر فروشگاه ها
با داشتن آثار و برکات بسیار زیاد
ساخت این حرز مبارک طبق روایت امام جواد علیه السلام انجام گرفته و شرایط رو رعایت کردیم
آثار حرز امام جواد ع (بازوبندی)
در بین ادعیه و احراز ، مشهور ترین حرز برای دفع بلا حرز امام جواد (ع) است.با توجه به متن حرز میتوان آثار آن را چنین نام برد :
* دفع بدی ها * دفع بیماری * دفع مکر و بلا و آفت * دفع فقر ودرویشی * دفع سِحر * دفع نقصان در دین و معیشت زندگی * دفع ضرر و ناخوشی و دشمنی و حیله * دفع وسوسه * دفع کشته شدن و انتقام و قطع شدن * دفع از جراحت و فساد و غرق شدن و هلاکت و مغلوب شدن * خفیف وذلیل کردن نگاه و زبان ستمکاران و دشمنان * دفع آزار * دفع شر جنیان،شیاطین و ...
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
لینک کانال حرز اصلی امام جواد علیه السلام
@herzemamjvad
کانال ایتا
لینک کانال تلگرامی حرز اصلی امام جواد علیه السلام
@herzeemamjvad