✍#ادب_تلاوت
آیت الله شیخ محمد تقی آملی قدس سره میفرمود: من در بحث فقه آیت الله سید علی آقا قاضی شرکت میکردم. روزی از ایشان پرسیدم - آن روز هوا بسیار سرد بود: ما میخوانیم و میشنویم که عده ای هنگام قرائت قرآن کریم آفاق پیش روی شان باز میشود و غیب و اسرار برای آنها تجلی میکند، در حالی که ما قرآن میخوانیم و چنین اثری نمی بینیم؟! مرحوم قاضی مدت کوتاهی به چهره ی من نظر کرد سپس فرمود: بلی! آنها قرآن کریم را تلاوت میکنند و با شرایط ویژه، رو به قبله میایستند، سرشان پوشیده نیست، کلام الله را با هر دو دستشان بلند میکنند و با تمام وجودشان به آنچه تلاوت میکنند، توجه دارند و میفهمند جلوی چه کسی ایستاده اند؛ اما تو قرآن را قرائت میکنی در حالی که تا چانه ات زیر کرسی رفته ای و قرآن را روی زمین میگذاری و در آن مینگری! ص: 108 آیت الله شیخ محمد تقی آملی میگفت: بلی، من همین طور قرآن میخواندم و زیاد به قرائت آن میپرداختم، مثل این که مرحوم قاضی مراقب و ناظر وقت قرائتم بوده است. بعد از این ماجرا با تمام وجودم به سویش شتافتم و ملازم جلسه هایش شدم.
📙 هزار و یک حکایت اخلاقی
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
📚✍توصیف لحظه ی مرگ از زبان حضرت علی علیه السلام:
درلحظه ی مرگ اطراف بدن شل می شود،رنگ می پرد.
مرگ می آید.زبان می گیرد.انسان هنوزمی بیند و می شنود ولی قدرت حرف زدن ندارد.
فکرش کارمی کند. باخود فکر می کندکه عمرش را در چه راهی صرف وتباه کرده و ایامش راچگونه سپری کرده است؟درآن لحظه از اموال و ثروت هایی که درطول عمرش جمع کرده یاد می کند و باخودمی گوید:این اموال را از چه راهی بدست آورده ام و فکر حلال و حرام آن نبودم اکنون گناه و حسابش بامن است ولذت وبهره اش بادیگران...
ولی مامور مرگ همچنان روح او را ازاعضای اوجدامی کند تا زبان وگوش هم از کارمی افتد و فقط چشمانش می بیند
وبه اطراف خودنگاه می کند و تلاش و وحشت حرکت اطرافیان خود رامشاهده می کند.
دیگر نمی شنود و حرفی هم نمی زند.
درلحظه آخر روح ازچشم هم گرفته می شود و او مانند مرداری درمیان دوستان و بستگان می افتد و همه از او می ترسند و از کنارش فرار می کنند.
پس از اندکی او را به خاک سپرده از او دور می شوند و او را به دست عملش می سپارند و برای همیشه از دیدارش چشم می پوشند..
در روایات آمده:
جان کندن انسان گنه کارشبیه کندن پوست از بدن حیوان زنده است.
و هنگام مرگ خوبان بشارتی به آنها داده می شود که چشمانشان روشن شده(جایگاهشان را در آن دنیا می بینند)به مرگ علاقه پیدامی کنند و راحت جان می دهند.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
❗ملا و مرد توبه کار!
🔆بعد از نماز ملانصرالدین در بلندگو گفت :
✳️📢آهای مردم همگی گوش کنید!
🔶میخواهم کسی را به شما معرفی کنم که قبلا دزد بوده،مشروب و مواد مخدر مصرف میکرده،زناکار و خلافکار بوده و
🔴هیچ گناهی نیست که مرتکب نشده باشه ولی اکنون خدا او را هدایت کرده و همه چیز را کنار گذاشته است..
🔰 بعد گفت: بیا احمد جان بلندگو را بگیر و خودت برای مردم تعریف کن که چطور توبه کردی!
💠احمد آمد و بلندگو را گرفت و گفت:
مردم من یک عمر دزدی میکردم،معصیت میکردم،مال حروم میخوردم
🌺خدا آبرویم را نبرد!
اما از وقتی که توبه کردم این ملا هیچ کجا برای من آبرو نگذاشته است!
~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🔴نتیجه اخلاقی: وقتی به امور و احکام دین آگاهی کامل نداریم مردم را دین زده نکنیم!
🔹اهمیت حفظ آبرو یکی از بزرگترین سفارشات اسلام هست که بر انجام آن تاکید بسیار فراوانی شده است...
📕طنزهای حکیمانه
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
زاهدی مهمان پادشاهی بود. چون به طعام بنشستند، کمتر از آن خورد که عادت او بود و چون به نماز برخاستند، بیش از آن کرد که خواست او بود تا ظن شایستگی در حق او زیادت کنند. چون به منزل خویش آمد، سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب هوش داشت. گفت: ای پدر، در مجلس سلطان طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم، که به کار آید. پسر گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید.
ای هنرها گرفته بر کف دست
عیب ها برگرفته زیر بغل
تا چه خواهی خریدن ای مغرور
روز درماندگی به سیمِ دغل
📚گلستان سعدی
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
جواب سلام مردگان قبرستان شیخان قم به آیة الله آملی✅
در حدود چهل سالی سن داشتم که به قم رفتم . روز عاشورا بود و در صحن حرم حضرت معصومه علیه السلام روضه می خواندند. خیلی متاثر شدم و زیاد گریه کردم.
بعد از آن آمدم قبرستان شیخان و زیارت اهل قبور «السلام علی اهل لا اله الا الله » را خواندم. در این هنگام دیدم تمام ارواح روی قبرهایشان نشسته اند و همگی گفتند « علیکم السّلام »
وشنیدم که زمزمه ای داشتند ، مثل اینکه درباره ی امام حسین علیه السلام و روز عاشورا بود.
بیمارستان الله 🌺
@bimarestanAllah
بابا! میان انگشتان آقا را می بینم
وقتی به تراجم علمای سلف مراجعه کنیم، می بینیم که افراد بسیاری در میان آن ها بوده اند که صاحب کرامات و معنویات بوده اند. هم در علمیات صاحب کرامت بوده اند و هم در عملیات و عبودیت. و جمع بین او دو نیز کرامت است!
شخصی پسر نابینایش را نزد مرحوم شیخ جعفر شوشتری برده بود که به جهت استشفای او سوره ی حمد بخواند. ایشان فرموده بود:
ما جوان ها هنوز حال و نفس پیرها را نداریم، به نزد پدرم بروید.
وی نزد پدر ایشان رفته بود، و ایشان هم دست روی چشم بچه گذاشته و مشغول خواندن سوره ی حمد شده بود، مقداری که خوانده بود بچه گفته بود: بابا! از میان انگشتان آقا می بینم. و وقتی که حمد تمام شده بود، همه جا و همه چیز را کاملا دیده بود!
در محضر ایت الله بهجت
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ما امروز از دوستان میترسیم‼️
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
راحت بخواب که خدامون بیداره...
#خدایا_شکرت💞
#شبتون_آروم 🌙
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
بابا! میان انگشتان آقا را می بینم
وقتی به تراجم علمای سلف مراجعه کنیم، می بینیم که افراد بسیاری در میان آن ها بوده اند که صاحب کرامات و معنویات بوده اند. هم در علمیات صاحب کرامت بوده اند و هم در عملیات و عبودیت. و جمع بین او دو نیز کرامت است!
شخصی پسر نابینایش را نزد مرحوم شیخ جعفر شوشتری برده بود که به جهت استشفای او سوره ی حمد بخواند. ایشان فرموده بود:
ما جوان ها هنوز حال و نفس پیرها را نداریم، به نزد پدرم بروید.
وی نزد پدر ایشان رفته بود، و ایشان هم دست روی چشم بچه گذاشته و مشغول خواندن سوره ی حمد شده بود، مقداری که خوانده بود بچه گفته بود: بابا! از میان انگشتان آقا می بینم. و وقتی که حمد تمام شده بود، همه جا و همه چیز را کاملا دیده بود!
در محضر ایت الله بهجت
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
دستورالعمل های اخلاقی از آیت الله بهجت ره
بسمه تعالی🌺
گفتم که: الف، گفت: دگر؟ گفتم: هیچ
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است
بارها گفته ام و بار دگر می گویم: « کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، می داند چه باید بکند و چه باید نکند؛ می داند که آنچه را که می داند، باید انجام دهد، و در آنچه که نمی داند، باید احتیاط کند. »
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الاقل محمد تقی البهجة
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
آیت الله بهجت میفرمایند🌺
مقربین از شوق بهشت جان سپرده اند و ما...
خداوند، در قرآن و غیر آن ( ) به حدی بهشت و بهشتیان را در توصیف بالا برده که اگر کسی از شوق شنیدن آن، وفات کند، استبعاد ندارد! آیات جهنم نیز این گونه است، قرآن می فرماید:
(و لهم مقمع من حدید)
گرزهای آهنین برای [ زدن ] آنان فراهم است.
که اگر انسان معاصی خود را در نظر بگیرد و بمیرد، مستبعد نیست!
البته ما با منکرین کار نداریم، ولی برخی از مقربین از شوق لقای بهشت مرده اند؛ زیرا شنیدن آیات رحمت و نعمت و یا عذاب و نقمت، در انسان موحد تکوینا اثر می گذارد، و او از مشوقات یا مخوفات جان می سپارد، با این همه این آیات در ما هیچ اثر نمی کند!
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
#نفرین_پدر
آیت الله مولوی قندهاری (ره) از آخرین شاگردای آقای قاضی (ره) بود، یک کسی پیش ایشان آمده بود گفت: آقاجان، من دارم از این دنیا میروم نسل و اولاد ندارم ، بچه ام نمیشه
این بنده خدا میگه رفتم پیش آشیخ حسنعلی نخودکی (ره) و از ایشون یک ختمی گرفتم برای بچه دارشدن. این ختم رو هم انجام میدهم ، هر کاری می کنم اثر نمی کند. آیت الله مولوی قندهاری به این آقا میگه که: خداوند برای تو یک چیزهایی در نظر گرفته تو عالم دیگر ، جبران می شود ان شالله
وقتی این آقا از درب خانه بیرون رفت، آیت الله مولوی قندهاری به اطرافیانش گفت: #نفرین_پدر پشت سرش هست ، اون ختم و چیزهای دیگه هیچ اثری ندارد ، نفرین پدر پشتش هست
امام رضا علیه السلام در یک روایتی یکی از آثار عاق والدین و نفرین پدر و مادر را ، نسل آدم کم میشه تا قطع بشود.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
✨﷽✨
🔰از حضرت علی (؏) سوال کردند:
▫️سنگینتر از آسمان چیست؟
فرمود: تهمت به انسان بےگناه.
▪️از زمین پهناورتر چیست؟
فرمود: دامنه حق که خدا همه جا هست و بر همه چیز مسلط است.
▫️از دریا پهناورتر چیست؟
فرمود: قلب انسان قانع.
▪️از سنگ سختتر چیست؟
فرمود: قلب مردم منافق.
▫️از آتش سوزانتر چیست؟
فرمود: رؤسای ستمکارے که ملت را به خود وامے گذارند و هیچ فکر تربیت آنها نیستند.
▪️از زمهریر سردتر چیست؟
فرمود: حاجت بردن پیش مردم بخیل.
▫️از زهر تلختر چیست؟
فرمود: صبر در برابر نادانها.
📔 ارشاد القلوب ترجمه مسترحمی ج2 ص270
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
.•°🌷°•.
گـر دخترکے پیش پــدر ناز ڪند
گـِرهِ ڪرب و بلاے همہ را باز ڪند
| #یارقیه_خاتون_مدد |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲قبل از دعا، اینو بگید ...
همدیگه رو ببخشیم ..🌺
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
📚#حکایت_پند
رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد
جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند،
شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند.
شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ...
ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید:
میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟
شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد.
روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ...
با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ...
از شیخ محمد علی پرسیدند:
چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟
شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود.
📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام
✍یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
#حسین_جانم❤️
بیگانہ ایم با همہ، اے آشناے ما
شاید گرفٺ در حرمٺ ربّناے ما
ڪارے بڪن بہ جان عزیزٺ براے ما
ارباب پس چہ شد، سفر ڪربلاے ما
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا💚
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
#شب_جمعه🌙
#یاد_مرگ_قیامت
از کتاب اربعين سيد عظيم الشأن قاضی سعيد قمی منقول است که از شيخ بهايی نقل می فرمايد که شيخ فرمود:
«رفيقی در قبرستان اصفهان داشتم که هميشه بر سر مقبره ای مشغول عبادت بود و شيخ هر از گاهی به ديدنش می رفته. روزی از او سئوال می کند: از عجائب قبرستان چه ديده ای؟ عرض کرد:
روز قبل، در قبرستان جنازه ای را آوردند و در اين گوشه دفن کردند و رفتند. هنگام غروب، بوی بدی بلند شد و مرا ناراحت کرد. چنين بوی بدی در تمام عمرم استشمام نکرده بودم. ناگاه هيکل موحشه و مُظلَمه ای همانند سگ ديدم که بوی بد از او بود. اين صورت، نزديک شد تا بر سر آن قبر ناپديد گرديد. مقداری گذشت. بوی عطری بلند شد که در عمرم چنين بوی خوشی نشنيده بودم. در اين هنگام صورت زيبا و دلربايی آمد و بر سر همان قبر، محو شد. (اينها عجائب عالم ملکوت است که به اين صورتها ظاهر می شود.) مقداری گذشت. ديدم صورت زيبا از قبر بيرون آمد. ولی زخم خورده و خون آلود است. گفتم: پروردگارا؛ به من بفهمان اين دو صورت چه بود. به من فهماندند که آن صورت زيبا اعمال نيکش بود و آن هيکل موحشه، کارهای بدش. و چون افعال زشتش بيشتر بود، در قبر انيسش همان است. تا چه زمانی پاک شود و نوبت صورت زيبا برسد.»
📖 معاد ؛ آیت الله شهید دستغیب (ره)
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
عدالت دقیق و عجیب خداوند!
روزى حضرت موسى(ع) از كنار كوهى عبور مىكرد، چشمهاى در آن جا ديد، از آب آن وضو گرفت، به بالاى كوه رفت، و مشغول نماز شد.
در اين هنگام ديد اسب سوارى كنار چشمه آمد و از آب آن نوشيد، و كيسه اش را كه پر از درهم بود از روى فراموشى در آن جا گذاشت و رفت.
پس از رفتن او، چوپانى كنار چشمه آمد تا آبی بنوشد چشمش به كيسه پول افتاد، آن را برداشت و رفت.
سپس پيرمردى خسته، كه بار هيزمى بر سر نهاده بود كنار چشمه آمد، بار هيزمش را بر زمين گذاشت و به استراحت پرداخت.
در اين هنگام، اسب سوار در جستجوى كيسه ی پول خود به چشمه بازگشت و چون كيسهاش را نيافت به سراغ پيرمرد كه خوابيده بود رفت و گفت: كيسه مرا تو برداشته اى! چون غير از تو كسى اينجا نيست.
پير مرد گفت: من از كيسه تو خبر ندارم.
بحث بين اسب سوار و پير مرد شديد شد و منجر به درگيرى گرديد. اسب سوار، پيرمرد را كشت و از آن جا دور شد!
موسى(ع) كه ظاهر حادثه را عجيب و بر خلاف عدالت مىديد عرض كرد: پروردگارا! عدالت در اين امور چگونه است؟
خداوند به موسى(ع) وحى كرد:
آن پيرمرد هيزمشكن، پدر اسب سوار را كشته بود، لذا امروز توسط پسر مقتول قصاص شد.
پدر اسب سوار به اندازه همان پولى كه در كيسه بود به پدر چوپان بدهكار بود، امروز چوپان به حق خود رسيد.
به اين ترتيب قصاص و اداى دين انجام شد، و من داور عادل هستم.
📜بحارالانوار، ج 61، ص 117 و 118
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
#فرشته_و_شیطان🔥🧚♂
حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار ، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند.
نقاش به جستجوپرداخت که چه بکشد که نماد فرشته باشد؟ چون فرشته ای برایش قابل رویت نبود کودکی خوش چهره و معصوم را پیدا نمود و روزهای بسیاری آن کودک را کنارش می نشاند و تصویر او را می کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف نمودند.
حال نوبت به کشیدن تصویر شیطان رسید،نقاش به جاهای بسیاری می رفت تا کسی را پیدا کند که نماد چهره ی شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود ،اما تصویر مورد نظرش را نمی یافت چون همه بندگان خدا بودند هرچند اشتباهی نمودہ بودند...
سالہا گذشت اما نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد.
پس از چهل سال که حاکم احساس نمود دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است به نقاش گفت به هر طور که شده است این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود.نقاش هم بار دیگر به جستجو پرداخت تا مجرمی زشت چهره و مست با موهایی درهم ریخته را در گوشه ای از خرابات شہر یافت.از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیش را به عنوان شیطان رسم کند. او هم قبول نمود.
چند روز مشغول رسم نقاشی شد تا اینکه روزی متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم می چکد.
از او علت آن را پرسید؟ گفت : شما قبلا هم از چهره ی من نقاشی کشیده اید،من همان بچه ی معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی.امروز اعمالم مرا به شیطان تبدیل نموده
داستانی بسیار تامل بر انگیز است،خداوند همه ما را همانند فرشته ای معصوم آفرید،این ماییم که با اعمال ناشایست قدر خود را نمی دانیم و خود را به شیطان مبدل می کنیم...
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
✍از حکیمی پرسیدند:
چرا هیچ از عیب
مردم سخن نمیگویی ؟
حکیم گفت:هنوز
از محاسبه
عیب های خــودم
فارغ نشدم تا
به عیب های دیگران بپردازم˝
خوشا به حال آن کس که عیب خودش، اورا از پرداختن به عیب دیگران، باز می دارد.
📚نهج البلاغه خطبه 176
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
✍از حکیمی پرسیدند:
چرا هیچ از عیب
مردم سخن نمیگویی ؟
حکیم گفت:هنوز
از محاسبه
عیب های خــودم
فارغ نشدم تا
به عیب های دیگران بپردازم˝
خوشا به حال آن کس که عیب خودش، اورا از پرداختن به عیب دیگران، باز می دارد.
📚نهج البلاغه خطبه 176
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
🌸🍃حق مادر🍃🌸
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «حق پدر این است که از او در طول زندگی اطاعت کنی و اما حق مادر را هرگز نمی توانی ادا کنی. حتی اگر به تعداد شن های بیابان و قطره های باران، روزها در خدمتش بایستی، تنها به جای زحمات طاقت فرسای دوران بارداری او نخواهد بود».
شخصی به پیامبر از کج خلقی مادر شکایت کرد، حضرت فرمود: «او در آن نُه ماه که بار تو را تحمل می کرد و آن دو سال که تو را شیر داد و شب هایی که بیداری کشید و روزهایی که برای تو تحمل تشنگی کرد، کج خلق نبود». مرد گفت: من جزای زحماتش را پرداخته ام و او را دوبار بر دوش گرفته و به حج برده ام. حضرت فرمود: «حتی جزای یک ناله او را هنگام وضع حمل نپرداخته ای».
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
12.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : بلال حبشی، نخستین مؤذن
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
✍#عکس_العمل_در_مقابل_تمجید
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد صادق طباطبایی نقل میکند: داییام آقای عباس معتمدی نقل کردند که در رمضان سال 1318 هجری شمسی در بروجرد طبق روال همیشگی، حضرت آیت الله بروجردی در ماههای مبارک رمضان منبر میرفتند. یکی از شبهای احیا که مسجد مملو از جمعیت بود و همه منتظر ورود آقا بودند بعد از مدتی با ذکر صلوات از طرف مردم، دیدم که آقا تشریف آوردند. شخصی به نام آقای سوفی شروع کردند به مداحی، به محض ورود آقای بروجردی، اشعاری در مورد علم و علما خواندند تا این که ایشان به منبر رسیدند، مردم قیام کرده بودند و آیت الله بروجردی روی منبر نشستند و آقای سوفی داشت مداحی میکرد تا این که به اشعاری در مدح خود آیت الله بروجردی رسید. آقا در این موقع مانند کسی که هنگام شنیدن مصیبت باشند دست شان را روی صورت گرفتند و بعد از تمام شدن مداحی، بدون مقدمه فرمودند: مگر من به آقایان چه کردهام که به من توهین میکنند [همهمه ای بین حضار به وجود آمد و متعجب از این که چه کسی به ایشان توهین کرده است؟ آیا بین راه کسی آقا را اذیت کرده؟! ] آقا با اشاره ی دست، مردم را ساکت کردند و فرمودند: این آقا (مداح) مطالبی را به من نسبت دادند که با من واجدم یا فاقد، اگر فاقد باشم اتصاف شخصی به وصفی که فاقد است عین اهانت است و اگر احیانا واجد باشم، بنده هر کس که باشد به جز ذوات ائمه معصومین علیهم السلام در پیشگاه خداوند مقصر است، شما کجا دیدید که از شخص مقصر تعریف کنند؟ بعد از این، شاهد چنین مطالبی نباشم. جلسه منقلب شد و بدون هیچ گونه مطلب دیگری همگی ناله و ضجه میزدند و گریه میکردند!
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
#راه_حلی_برای_خواب_نماندن
#برای_نماز_شب❗️
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
ما برای اوقات خواب خود افسوس میخوریم که چرا برای نماز شب بیدار نمیشویم، در صورتی که اوقات بیداری را به غفلت میگذرانیم! زیرا اگر در بیداری به توجه و بندگی مشغول بودیم، توفیق بیداری شب را نیز برای تهجد و خواندن نافله شب و تلاوت قرآن پیدا میکردیم.
📚 بهجت الدعا، ص٣٨۵
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
#بهجت_اینگونه_بود
آیت الله بهجت(ره)اینبار هم مثل خیلی وقتهای دیگر پول دادند و گفتند: روضه حضرت زینب بخوان.
دل به دریا زدم و پرسیدم: شما هربار میگویید روضۀ حضرت زینب بخوان، چی هست در این روضه؟
گفتند: به برکت این توسل، خیلیها حوائجشان را گرفتهاند...
براساس خاطره مداح مجلس روضه ✅
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
🍂 اثر عاق والدین
✍🏻 روزی با مرحوم پدر (علّامۀ طهرانی) سوار تاکسی شدیم و به مسجد میرفتیم؛ رانندۀ تاکسی همینطور ابتداءاً از آقا سؤال پرسید :
چرا من به هر کاری دست میزنم به بن بست میرسم، با اینکه شرائط این کار همه مهیّا بوده مانعی هم نیست ولی باز به بنبست میرسم؟
✍🏻 تعبیر خود راننده این بود که میگفت من مثل کلاف سردرگم شدم؛ تاکسی نو خریدم مشغول کار شدم باز ضرر میکنم.
✍🏻 آقا فرمودند : پدر و مادرت از تو راضی هستند؟
گفت : نه! راضی نیستند؛ من اصلاً نمیخواهم که آنها را ببینم، بیست سال است که ما با هم اختلاف داشته و رفت و آمدی نداریم.
✍🏻 آقا فرمودند : تنها راه درست شدن کار شما این است که پدر و مادر را از خود راضی کنی؛ راه منحصر به این است.
👌 عاقّ والدین این طور است که نه تنها برای انسان ضیق و تنگی و قبض میآورد که کار دنیایی انسان نیز به هم میریزد.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
#مضرات_نیت_بد❗️
🍃استاد شجاعی(ره) : آنجا که در باطن شما نیت نامطلوبی می گذرد ، خدا روی آن حساب می کند، و ظلمت و لطمهٔ آن به شما می رسد.
📚مقالات جلد سوم ص ۲۰۸
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah