AUD-20210818-WA0093.mp3
4.71M
🏴 #پادکست #عاشورا #محرم
♨️شب عاشورا شب قدر دوم
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
CQACAgQAAx0CSmRjDAACNtZhHVMM-kLLEKpe_JLb7zhVvYw6QAACMgcAAoWCWVK6ihtKxrwzXyAE.mp3
3.52M
🏴 #پادکست #عاشورا #محرم
♨️داستان جانسوز پیرمرد بحرینی
👌بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #دارستانی
📡 حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
▪️ ذکر صالحین ▪️
⚫️در کربلا، همه چیز روی حساب است!
✳️آیت الله حائری:
🌹امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر.
🌘شب عاشورا، سخن از "نمیخواهم؛ احتیاج ندارم؛ بروید؛
بیعتم را برداشتم» بود.
🌖روز عاشورا میگوید: «بیائید به من کمک کنید؛ آیا یاور و مددکاری هست؟
هَل مِن ناصِرٍ یَنْصُرُني؟»
☑️شب، صحبت میکند تا مبادا خبیثی در بین پاکها باشد.
✅روز، سخن میگوید تا مبادا پاکی در بین خبیثها مانده باشد.
شب، غربال میکند تا فقط صالحان بمانند
🔆 روز غربال میکند تا فقط اشقیاء در مقابل او ایستاده باشند!
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
CQACAgQAAx0CSmRjDAACNv5hISL-KvCGcOkviJ6GZPPh1VLyYAACWwsAAjtuAVG0T7-FskRxyyAE.mp3
1.17M
🏴 #شهادت_امام_سجاد(ع)
♨️بوسه امام سجاد علیه السلام بر دستان فقرا
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #رفیعی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
▪️ ذکر صالحین ▪️
کار هر روز زینالعابدین(ع)🏴
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
«همانا امام سجّاد (ع) براى مصائب پدرش، چهل سال گريه کرد که روزهايش را روزه گرفت و شب هايش را با عبادت به سر مىآورد.
هر گاه وقت افطار مى شد، خدمتکار خانه، آب و غذاى آن حضرت را مى آورد و نزد او مى نهاد و مى گفت:
«اى مولاى من بخور.»
امام سجّاد (ع) مى فرمود:
«پسر رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) گرسنه کشته شد. پسر رسول خدا (ص) تشنه کشته شد.»
اين جمله ها را پيوسته تکرار مى کرد و مى گريست تا اينکه غذايش از اشک هاى چشمش تر مى شد، و آب آشاميدنى اش با اشک چشمانش مخلوط مى شد.
حال او اين گونه بود تا به دیدار خداوند شتافت.»🍂🍂
📚ابن طاووس، على بن موسى، «غم نامه ی کربلا»، ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف، تهران، نشر مطهر، چاپ اوّل، 1377، صص صص 226- 227.
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
16.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷نصیحت مورچه به سلیمان نبی
🎙#استادمسعودعـــالے
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا از مادر مهربان تر است.
کلیپ بسیار زیبا از استاد #علیرضاپناهیان🌷
#تربیت_فرزند
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
💎روزی ابلیس بافرزندانش ازمسیری میگذشتند
به طایفه ای رسیدند که درکنار راه چادر زده بودند، زنی رامشغول دوشیدن گاو دیدند، ابلیس به فرزندانش گفت :
تماشاکنیدکه من چطور بلا بر سر این طایفه می آورم
بعد بسوی آن زن رفت وطنابی را که به پای گاو بسته بود تکان داد.
باتکان خوردن طناب، گاو ترسید و سطل شیر را به زمین ریخت و کودک آن زن را که در کنارش نشسته بود لگد کرد و کشت.
زن با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربات چاقو از پای درآورد.
وقتی شوهرش آمد و اوضاع را دید، زن رابه شدت کتک زد و او را طلاق داد.
فامیلِ زن آمدند و آن مرد رادبه باد کتک گرفتند و آنقدر او را زدند که کشته شد.
بعد از آن اقوامِ مرد از راه رسیدند و همه باهم درگیر شدند و جنگ سختی درگرفت . هنوز در گوشه و کنار دنیا بستگان آن زن و شوهر همچنان در جنگ هستند.
فرزندان ابلیس بادیدن این ماجرا گفتند: این چه کاری بود که کردی؟
ابلیس گفت : من که کاری نکردم، فقط طناب را تکان دادم!
ماهم در اینطور مواقع فکر میکنیم :
کاری نکرده ایم درحالیکه نمیدانیم، حرفی که میزنیم، چیزی که می نویسیم، نگاهی که میکنیم ممکن است حالی را دگرگون کند، دلی رابشکند، مشکلی ایجادکند
آتش اختلافی برافروزد، و...
بعدازاین وقایع فکرمیکنیم که کاری نکرده ایم،فقط طناب راتکان داده ایم!
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
هنوز حرف پیرمرد عصا به دستي
را یادم نرفته که گفت:
مثل عصا باش...
هزار بار زمین بخور
اما اجازه نده اونی که
بهت تکیه داده حتی یه بار
هم زمین بخوره...!
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانک
گویند:
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
درراه با پروردگار سخن می گفت:
( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای )
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
🌾تو مبین اندر درختی یا به چاه
🌾تو مرا بین که منم مفتاح راه
#مولانا
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
⚜امام علی(ع)
هر کس در مقابل ثروتمند به خاطر ثروتش تواضع کند، دو سوم دینش از بین برود.♨️
نهج البلاغه، حکمت228
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah
🔴داستانهایی از انبیا و اولیاءالله
🌹امام صادق(علیه السلام ) فرمودند :
مردی در میان بنی اسراییل ذکر"الحمدلله رب العالمین و العاقبه للمتقین" را زیاد بر لب جاری می ساخت . ابلیس از این کار او خشمگین شده بود یکی از شیاطین را مامور نمود تا به او القاکند که پایان خوش و عاقبت از آن ثروتمندان است .اما مامور ابلیس در ماموریت خود موفق نشد و کار به دعوا و مرافعه کشید تا اینکه تصمیم گرفتند برای پایان دادن به دعوا از کسی بخواهند که میانشان داوری نماید و هر کس مغلوب شد دستش بریده شود . آن دو، شخصی را به عنوان داور برگزیدند اما حق را به مامور ابلیس داد و پایان خوش را از آن ثروتمندان دانست بدین ترتیب یکی از دستان عابد بریده شد . ولی مرد عابد باز ذکر شریف را زمزمه نمود . مامور ابلیس که از سخت ورزی عابد خشمگین شده بود برای رهایی از دست او پیشنهاد کرد فردی دیگر را در میان خود حاکم سازند تا هرکس مغلوب شد گردنش زده شود . عابد نیز قبول کردو این بار مجسمه ای را میان خود به عنوان داور قرار دادند . در این هنگام مجسمه به اذن خدا بر محل بریده شدن دستان عابد دست کشید و دستانش را به او بازگرداند آن گاه ضربه ای سنگین بر گردن مامور ابلیس وارد کرد و او را به قتل رساند . مرد عابد با تماشای این حادثه گفت : این چنین است پایان خوش و عاقبت از آن متقین است
(📚برگرفته از کتاب قصص الانبیا، آیت الله سید نعمت الله جزائری)
داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩
iD ➠ @Dastanhaykotah
iD ➠ @Dastanhaykotah