eitaa logo
به‌سمت آرامش 🌱✨
4.9هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
3 فایل
🌱🌻 بِسم‌الله‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ✨ مدیریت: @Saheerr 📳 مجموعه تبلیغات (تبلیغات قاضی) https://eitaa.com/joinchat/356910065C5b56d32fe0
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 فشار بیشتر شیطان بر افراد با ایمان ✍ استاد عالی: یکی از رفقای ما، ایشان می گفت من قبل از انقلاب با آن وضعیتی که می دانید تو تهران بوده ؛ می گفت جوری بود که من چشم خودم را خوب مراقبت می کردم مواظب خودم بودم ، تا اینکه خدمت یک استادی برای ما فراهم شد که بتوانیم از بزرگان قم بود بتوانیم خدمت ایشان باشیم و از جهت تربیتی ازشان استفاده بکنیم . از آن موقعی که ما پیش ایشان قرار گرفتیم دیدیم ای داد بیداد مثل اینکه بدتر شد ، یعنی دیگر خودم را نمی توانستم‌خیلی جمع و جور کنم ، یعنی ازچشم فشار بیشتری به من می آمد تو اجتماع.گفتم خدایا مثل اینکه وضع من بدتر شد . رفتم پیش ایشان گفتم : آقا ما که پیش شما آمدیم که درست تر کار کنیم و یک پله برویم بالاتر خراب تر شد وضعمان. ایشان گفت اتفاقا درستش همین است ، چون تو که می خواهی بروی بالا شیطان بیشتر به تکاپو می افتد بیشتر اذیتت می کند. این اذیت ها اولیه است یعنی مقداری مقاومت کنی و خسته نشوی رد می شوی ازش. این اذیت ها اذیت های ابتدایی هستند سنگ اندازی های اولیه هست . خسته نشود آدم از این . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌➥ @Dastanhaykotah
🏴بانویی که امام حسین علیه السلام، سه بار در قبر به دیدنش آمد! ✍ائمه اطهار به ویژه امام زمان(علیه السلام) تاکید فراوانی بر مداومت به خواندن زیارت عاشورا داشته اند. این زیارت از ناحیه خود خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسی به شمار می رود. از حاج محمدعلی روایت شده که: در یزد مرد صالح و فاضلى بود که به فکر آخرت خویش بود و شبها در مقبره اى خارج شهر یزد که به آن مزار گویند، مى خوابید. این مرد همسایه اى داشت که از کودکى در مکتب و غیره با هم بودند، تا اینکه بعدها باج خواهى و پول زورگرفتن را انتخاب کرد و تا آخر عمر هم چنین مى بود، تا اینکه مرد و در همان مقبره مذکور دفن کردند. هنوز یک ماه نگذشته بود که حاج محمد على او را در خواب دید، با حالت زیبا و سر حال از نعمت!! او گوید: نزدش رفتم و به او گفتم: تو از کسانى نبودى که در باطن نیکو باشی و کار تو جز عذاب نتیجه اى نداشت، چگونه به این مقام رسیدى؟! آن مرد گفت: آرى مسئله همانطور است که تو گفتى، من تا دیروز در سخت ترین عذاب بودم، تا اینکه همسر استاد اشرف آهنگر از دنیا رفت و او را در اینجا دفن کردند و اشاره کرد به مکانى که صد ذراع فاصله داشت. و در همان شبى که او را به خاک سپردند، حضرت امام حسین(علیه السلام) سه بار به دیدن او آمدند. و در مرتبه سوم دستور فرمود: تا عذاب را از اهل این قبرستان بردارند، به این جهت حال من نیکو شد و در نعمت و وسعت قرار گرفتم. حاج محمدعلى گوید: با تعجب از خواب بیدار شدم، استاد اشرف آهنگر را نمى شناختم و جاى او را نمى دانستم، در میان بازار آهنگرها جستجو نمودم تا استاد اشرف را پیدا کردم. از او پرسیدم،آیا شما همسر دارى؟ گفت: داشتم، ولى دیشب فوت نمود و او را در فلان جا دفن کردیم. از او پرسیدم: آیا همسر شما به زیارت امام حسین (علیه السلام) رفته بود؟ گفت: خیر. پرسیدم: آیا مصیبت حضرت را مى نمود؟ گفت: خیر. پرسیدم: آیا او براى امام حسین مجلس مصیبت برپا مى کرد؟ جواب داد: خیر، منظورت از این سوالها چیست ؟ 💥آن مرد داستان خواب خود را بیان کرد و گفت مى خواهم رمز آن ارتباط میان او و امام حسین را دریابم. استاد اشرف گفت: آن زن همواره به خواندن زیارت عاشورا مداومت داشت... 📚شیخ عباس قمی، کتاب شریف مفاتیح @Dastanhaykotah
✍از حضرت موسي بن جعفر (ع) نقل است كه فرمودند: هركس سه مرتبه صبح و سه مرتبه شب اين صلوات را بفرستد، گناهاش نابود شود، خطاهايش پاك ‌شود، ايام شاديش به طول انجامد، دعايش مستجاب گردد، به آرزويش برسد، روزيش فراوان و در برابر دشمنش يارى گردد، اسباب خير از هر سو برايش فراهم آيد و در بهشت برين از همنشينان پيامبر (ص) باشد. 🌺«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي الْأَوَّلِينَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي‌الْآخِرِينَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي الْمُرْسَلِينَ اللَّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسِيلَةَ وَ الشَّرَفَ وَ الْفَضِيلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الْكَبِيرَةَ اللَّهُمَّ إِنِّي آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ وَ لَمْ أَرَهُ فَلَا تَحْرِمْنِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ رُؤْيَتَهُ وَ ارْزُقْنِي صُحْبَتَهُ وَ تَوَفَّنِي عَلَى مِلَّتِهِ وَ اسْقِنِي مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً رَوِيّاً سَائِغاً هَنِيئاً لَا أَظْمَأُ بَعْدَهُ أَبَداً إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ اللَّهُمَّ كَمَا آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ ص وَ لَمْ أَرَهُ فَعَرِّفْنِي فِي‌الْجِنَانِ وَجْهَهُ اللَّهُمَّ بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ عَنِّي تَحِيَّةً كَثِيرَةً وَ سَلَاماً.»[۱] ✍ترجمه: خداوندا! در بين گذشتگان بر محمّد و آل محمّد درود فرست و در بين آيندگان بر محمّد و آل محمّد درود فرست و در ميان ملائكه مقربين بر محمّد و آل محمّد درود فرست و در ميان رسولان بر محمّد و آل محمّد درود فرست. خدايا! به محمّد مايه‌ي تقرّب بسويت را عطا فرما و تمامي افتخار و برتري و آن مقام بزرگ را به آنها ببخش. خدايا! همانا من به محمّد (ص) ايمان آوردم در حاليكه او را نديده‌ام پس مرا در روز قيامت از ديدارش محروم مساز و همنشيني او را روزي‌ام گردان و مرا به دين او بميران و از حوض او (كوثر) بنوشان نوشيدني سيراب، لذيذ و گوارا كه بعد از آن هرگز تشنه نشوم، كه تو بر ‌همه چيز توانايي. خدايا! همانگونه كه ‌به محمّد (ص) ايمان آوردم در حاليكه او را نديده‌ام، پس در بهشتها چهره‌اش را به من بشناسان، خدايا! به روح محمّد (ص) از جانب من درود و سلام فراوان ابلاغ فرما. 📙ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: ۱۵۶ @Dastanhaykotah
💠خاطره‌ای کوتاه از سبک زندگی از کانادا آمده بود آقا را ببیند، از پدر و مادری لبنانی و کانادایی بود. چیزهایی شنیده بود و کنجکاو بود. دلهره و شک در چهره‌اش پیدا بود. وارد اتاق شد، دید آقا دارد تسبیح می‌چرخاند. به لب‌های آقا خیره شد، دید تکان نمی‌خورند. با خود گفت: این چه عالمی است که تسبیح می‌گرداند و ذکر نمی‌گوید؟! هنوز ننشسته بود که آقا فرمود: بله! ذکری از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده است که هر کس آن ذکر را بعد از نماز صبح بخواند، تا غروب هر چه تسبیح بگرداند، برای او ذکر می‌نویسند. رنگش پرید. فقط سکوت کرد. آن‌هایی که نشسته بودند، چیزی نفهمیدند؛ نمی‌دانستند چه خبر است؟! بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت 📚این بهشت، آن بهشت، @Dastanhaykotah
‼️عابدی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه‌اش همه جا پیچیده بود. 🔸عابد روزی به آبادی دیگری رفت و برای خرید نان به نانوایی مراجعه کرد. چون لباس درستی نپوشیده بود، نانوا به او نان نداد و عابد رفت. 🔹مردی که آنجا بود عابد را شناخت و به نانوا گفت: این مرد را می شناسی؟ 🔸نانوا گفت: نه. 🔹مرد گفت: فلان عابد بود. 🔸نانوا گفت: من از مریدان او هستم. 🔹سپس به دنبال عابد دوید و گفت: می‌خواهم شاگرد شما باشم. 🔸اما عابد قبول نکرد. نانوا گفت: اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می‌دهم. 🔹عابد قبول کرد. وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ 🔸عابد گفت: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی را نان دادی! 🔅امام جعفرصادق (عليه‌السلام): «عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعريف و تمجيد کند.» 📚وسائل الشیعه، جلد ۱، صفحه @Dastanhaykotah
🔵 یاد انسان ساز است. رفتن به قبرستان در سازندگی انسان موثّر است. ✍ علّامه طباطبایی کمی @Dastanhaykotah
✍ آیت‌الله بهجت (ره) : وقتی دل مؤمنی را شاد كنید، خدا از لطف، مَلکی را خلق می‌کند که آن مَلک، شما را از بلاها و تصادفات و ... حفظ ‌می‌كند. این که می‌بینید در برخی تصادفات بعضی‌ها محفوظ می‌مانند در حالی که به نفر کناری آن‌ها آسیب وارد می‌شود به سبب این است که آن شخصِ محفوظ مانده، در مسرّت اهل ایمان نقش داشته است. 📚 برگی از دفتر آفتاب، ص ١٨۴ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کمی @Dastanhaykotah
✍آیت الله بهجت(ره) هدف باید این باشد که تمام عمر ، صرف یاد خدا و طاعت او و عبادت باشد تا به آخرین درجهٔ قربِ پستعد خودمان برسیم، و گرنه بعد از آنکه دیدیم بعضی به مقامات عالیه رسیدند و ما بی جهت ماندیم ، پشیمان خواهیم شد. 📚برگی از دفتر آفتاب ، ص ۱۹۷ @Dastanhaykotah
✍ آیت‌الله بهجت (ره) : وقتی دل مؤمنی را شاد كنید، خدا از لطف، مَلکی را خلق می‌کند که آن مَلک، شما را از بلاها و تصادفات و ... حفظ ‌می‌كند. این که می‌بینید در برخی تصادفات بعضی‌ها محفوظ می‌مانند در حالی که به نفر کناری آن‌ها آسیب وارد می‌شود به سبب این است که آن شخصِ محفوظ مانده، در مسرّت اهل ایمان نقش داشته است. 📚 برگی از دفتر آفتاب، ص ١٨۴ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@Dastanhaykotah
✍آیت الله بهجت(ره) هدف باید این باشد که تمام عمر ، صرف یاد خدا و طاعت او و عبادت باشد تا به آخرین درجهٔ قربِ پستعد خودمان برسیم، و گرنه بعد از آنکه دیدیم بعضی به مقامات عالیه رسیدند و ما بی جهت ماندیم ، پشیمان خواهیم شد. 📚برگی از دفتر آفتاب ، ص ۱ @Dastanhaykotah
حضرت آیت الله بهجت 🔻 (برگرفته از کتاب ؛ مجموعه عبادات، ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد سفارش حضرت آيت‌الله بهجت قدس سره) ✨ تهلیل یا ذکر «لااله‌الا‌الله»، یکی از اذکار مورد توجه و توصیۀ حضرت آیت‌الله بهجت قدس سره در مواردی چون درمان وسواس‌، وسوسه‌های اعتقادی و نیز برای کنترل خیال و وهم بود. 📚 بهجت‌الدعاء، ص ۳۶۱(مجموعه اذکار و دستورالعمل های عبادی مورد توصیه حضرت آیت‌الله بهجت قدس سره) @Dastanhaykotah
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ @Dastanhaykotah
✍پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی‌کند» «در میان گناهان، گناهانی است که جز در عرفات بخشیده نمی‌شود» امروز را قدر بدانیم، شاید سالِ بعد در چنین روزی زیر خروارها خاک باشیم با هزاران گناه آمرزیده نشده، گناهانی که ممکن بود در روز عرفه بخشیده شوند. 📚 مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @Dastanhaykotah
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹فحش و توهین نااهل نباید ما را ناراحت کند، و از راه و مقصد سست و دل‌سرد نماید. 🔸خانه نشستن و عمل به تکلیف کردن، هیچ ناراحتی ندارد، ولی اشتهارِ(معروفیت) باطل و شادی، در صورت عمل بر خلاف تکلیف و وظیفه، خطرناک است و ناراحتی[و پشیمانی] دارد. 📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٢١١ @Dastanhaykotah
❗️ ‌ آیت الله بهجت(ره) : 🍁 هر کس به هر کدام از 14 معصوم محبت داشته باشد ، کارش تمام است. ☘ فقط شرطش این است که محبتش راست باشد. 📙 نکته های ناب ص 74 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آیت @Dastanhaykotah
✨﷽✨ ✍آیت الله بهجت ( ره) انسان در دنیا به ده درصد خواسته‌های خود می‌رسد. کمتر کسی پیدا می‌شود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هرگونه عیش و نوش دنیا با هزار تلخی و نیش همراه است. اگر کسی دنیا را این‌گونه پذیرفت و شناخت، در برابر ناگواری‌ها و بدی‌های همسر و همسایه و… کمتر ناراحت می‌شود؛ زیرا از دنیا بیش از اینکه خانه بلاست، انتظار نخواهد داشت. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است: «مؤمن و بلا همچون کفه ترازو هستند، هرچه بر ایمانش افزوده شود، بر بلا و مصیبتش افزوده می‌شود» و نیز فرمود: «اهل حق همیشه در سختی هستند، ولی مدت آن کوتاه، و سرانجام آن آسایش و راحتی همیشگی در جهان جاوید است». همچنین در روایتی، اسماعیل‌بن‌عمار به حضرت امام صادق علیه‌السلام شکایت می‌کند. حضرت می‌فرماید: «ای عبدالله، مؤمن همواره در معرض یکی از این سه امر گرفتار است و گاهی هر سه با هم: یا همسرش به او آزار می‌رساند، یا همسایه، یا عابر… اگر مؤمن به سر کوهی پناه ببرد، خدا شیطان‌صفتی را به‌سوی او می‌فرستد تا او را آزار دهد. و ایمان مؤمن مونس اوست و او را حفظ می‌کند… و کسی که ایمان ندارد صبر ندارد…». 📚در محضر بهجت، ج2، ص302 ┅┅┅┄ @Dastanhaykotah
✨﷽✨ 🔰امام زمان علیه‌السلام ✍️آیت‌الله بهجت قدس‌سره: چقدر سخت است، اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که می‌خواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا رضایت و عدم رضایت امام زمان علیه‌السلام را در نظر نگیریم و رضایت و خوشنودی او را جلب ننماییم! 📚در محضر بهجت، ج1، ص89 ✍️‌آیت‌الله بهجت قدس‌سره: رضایت و سخط امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌ در هر امری معلوم است و ظاهراً منتهی به واضحات می‌شود، و در غیر واضحات و موارد مشکوک هم باید احتیاط کنیم. 📚در محضر بهجت، ج1، ص89 ✍️آیت الله بهجت (ره): خدا می‌داند در دفتر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جزو چه کسانی هستیم. کسی که اعمال بندگان در هر هفته دو روز، روز دوشنبه و پنجشنبه، به او عرضه می‌شود. همین قدر می‌دانیم که آنطور که باید باشیم، نیستیم. 📚در محضر بهجت، ج2 ، ص120 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅@Dastanhaykotah
✅اگر خدا مُعین و یاور ما نباشد، هیچ‌کاره‌ایم! ✍آیت‌الله بهجت(ره):واقعاً آسیه زن فرعون چه ایمانی داشته که درحالی‌که به چهار میخ بسته شده بود، می‌گفت: «رَبِّ ابْنِ لِی عِندَک بَیتًا فِی الْجَنةِ؛ پروردگارا! خانه‌ای در بهشت در نزد خود برای من مقرر بفرما»[مریم: ۱۱].خداوند سبحان درباره‌ی اصحاب کهف می‌فرماید: «وَ رَبَطْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ؛ دل‌هایشان را استوار داشتیم»[ کهف: ۱۴]. خداوند ایمان کسانی را که در گرفتاری‌ها ثابت قدم بمانند، تقویت می‌کند تا هیچ ابتلایی آنها را از پا در نیاورد، و با ایمان و ذکر و اُنس با خدا از دنیا بروند. اگر خدا مُعین و یاور ما نباشد، هیچ‌کاره‌ایم. 📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٢٢۶ @Dastanhaykotah
﷽؛ 💛 اولین های نماز 💛 💠 اولین ها معمولا اهمیت زیادی دارند، مثل اولین روز ازدواج، اولین روز تحصیلی و.... برای پی بردن به اهمیت نماز به چند مورد از اولین های نماز اشاره می‌کنیم: 1⃣ قبله ی نماز [کعبه] اولین بنا در زمین قرآن می‏ فرماید: همانا اوّلین خانه‏ اى كه براى (عبادت) مردم مقرّر شد، همان است كه در سرزمین مكّه قراردارد و مایۀ بركت و هدایت جهانیان است. «إِنَّ أولَ بَيْتٍ وضِع لِلنَّاس لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً و هُدىً لِلْعالَمينَ» 📚 آل ‏عمران: ۹۶ 2⃣ اولین دستور به حضرت موسی (علیه السلام) خداوند تعالی پس از بعثت حضرت موسی (علیه السلام) به او فرمود: همانا منم اللّه، جز من خدایى نیست، پس مرا بندگى كن و نماز را به‏پادار تا به یاد من باشى. «و أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي و أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» 📚 طه: 13 و 14 ادامه دارد ... @Dastanhaykotah
💠هفت پل صراط💠 ⚜رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند : هنگامی که روز قیامت می شود خدا امر می کند به مالک جهنم که آتش هفتگانه را شعله ور سازد و به رضوان بهشت امر می کند که بهشت های هشتگانه را زینت دهد و می گوید: ای میکائیل! صراط را به روی جهنم پهن کن و می گوید: ای جبرائیل! میزان عدل را زیر عرش نصب کن و ندا می دهد: ای محمد! امتت را برای حساب بیاور. سپس خداوند امر می کند: که بر صراط هفت پل نصب کنند که طول هر پلی هفده هزار فرسخ است. و هر پلی هفتادهزار ملک دارد که از زن و مرد این امت سوال می پرسند. بر پل اول از ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حب اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می پرسند پس هر کس ولایت ایشان را داشت از پل اول عبور می کند مثل رعد و کسی که محبت اهل بیت را ندارد از سر در قعر آتش جهنم سقوط می کند اگر چه از اعمال نیک عمل هفتاد صدیق را داشته باشد. 📚منابع: مناقب آشوب ج 2 ص 152, الصراط المستقيم ج 1 ص 280, البرهان ج 4 ص 595, بحار الأنوار ج 7 ص 331, تفسير كنز الدقائق ج 11 ص @Dastanhaykotah
! 💠در جلسه ای مأمون به امام رضا علیه السلام گفت: مگر شما نمی گویید؛ انبیا معصوم هستند؛ پس چرا موسی رؤیت الاهی را از خداوند درخواست کرد؟ «أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیک» آیا موسی نمی دانست که خداوند قابل دیدن نیست؟ امام علیه السلام در جواب او فرمودند: حضرت موسی علیه السلام می دانست که خداوند قابل دیدن با چشم نیست؛ امّا هنگامی که خدا با موسی سخن گفت و آن حضرت به مردم اعلام نمود، مردم گفتند: ما به تو ایمان نمی آوریم؛ مگر این که کلام الاهی را بشنویم. هفتاد نفر از بنی اسرائیل برگزیده شدند و به میعادگاه کوه طور آمدند. حضرت موسی علیه السلام سؤال آنان را از خدا درخواست نمود. در این هنگام آنان کلام الاهی را از تمام جهات شنیدند. ولی گفتند: ایمان نمی آوریم؛ مگر این که خدا را خود ببینیم. صاعقه ای از آسمان آمد و همه ی آنان هلاک شدند. حضرت موسی گفت: اگر با چنین وضعی برگردم؛ مردم خواهند گفت: تو در ادّعایت راستگو نیستی که دیگران را به قتل رساندی. به اذن الاهی دوباره همه زنده شدند. این بار گفتند: اگر تنها خودت نیز خدا را ببینی؛ ما به تو ایمان می آوریم. موسی گفت: «ان الله لا یری بالابصار و لا کیفیة له و انما یعرف بآیاته و یکلم باعلامه» خدا را تنها با نشانه ها و آیاتش می توان درک کرد. امّا آنان لجاجت کردند. خطاب آمد: موسی بپرس آنچه می پرسند و تو را به خاطر جهالت آنان مؤاخذه نمی کنیم. حضرت موسی علیه السلام گفت: «رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیک» خطاب آمد: «لَنْ تَرانِی؛ هرگز مرا نمی بینی» امّا نگاه کن به کوه، اگر پایدار ماند؛ تو نیز خواهی توانست مرا ببینی. با اشاره الاهی کوه متلاشی و به زمینی صاف تبدیل شد و موسی پس از به هوش آمدن گفت: «سُبْحانَک تُبْتُ إِلَیک؛ خدایا! از جهل و غفلت مردم، به شناخت و معرفتی که داشتم بازگشتم و من اوّلین کسی هستم که اعتراف می کنم خدا را نمی توان با چشم سر دید» مأمون با این پاسخ شرمنده شد 📙عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ‏2، ص 64 و 65. @Dastanhaykotah
حكايت كوتاه و شيرين👌 مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود. پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید. وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد. متوجه شد که آب چاه خیلی پایین است؛ با خود گفت بدون دلو و طناب نمی توان از آن چاه آب کشید. هرچه گشت نتوانست وسیله ای برای بیرون آوردن آب از چاه بیابد. لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد. پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند. و بلافاصله، از آب همان چاه سیراب شدند و رفتند. با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت! آن فرد با دیدن این منظره، دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی، به من هم نگاه کنی! همان لحظه ندا آمد: ای بنده من، تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود، اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند، لذا من هم به آنها آب دادم! سعی کنیم تنها امید و تکیه‌گاه مان رو فراموش نکنیم ... ✅خدا @Dastanhaykotah
🌹 مرحوم حامد به نقل از شیخ رجبعلی خیاط می‌فرمود: شخصی در مجالس سیدالشهدا علیه‌السلام خدمت می‌کرد و زیر لب این شعر را می خواند: «حسین دارم چه غم دارم؟!» شیخ رجبعلی با دیدن این شخص در دل میگوید : (خوش به حال این شخص) سید الشهدا به این شخص تفضل خواهد کرد و او را از هم‌ها و غم‌های قیامت نجات خواهد داد. پس از مدتی جناب شیخ رجبعلی شب در خواب دید که محشر به پا شده و امام حسین به حساب مردم رسیدگی می‌کند و آن شخص هم در ابتدای صف، نزدیک حضرت قرار دارد. شیخ رجبعلی می‌گفت: در دل (خطاب به آن شخص) با خود گفتم: امروز روز توست؛ گوارایت باد! ناگهان دیدم که امام حسین به فرشته‌ای امر فرمود که آن مرد را به انتهای صف بیندازد؛ در آن هنگام حضرت نگاهی به من کرد و با ناراحتی فرمود: شیخ رجبعلی! ما رئیس دزدها نیستیم! از سخن حضرت تعجب کردم و پس از بیداری جستجو کردم که شغل آن مرد چیست و فهمیدم که عامل توزیع شکر است و شکر را به جای این که با قیمت دولتی به مردم بدهد، آزاد می @Dastanhaykotah
♦️ چهره عزرائیل برای مومن و کافر هنگام مرگ 🍀 🌹🌹حضرت ابراهیم (علیه السلام) روزی شخصی را دید از او پرسید تو کیستی؟ او گفت: عزرائیل هستم. ابراهیم گفت: از تو می خواهم خودت را به آن صورتی که مومنین را قبض روح می کنی، به من بنمایانی. ابراهیم به دستور او، روی خود را برگردانید، و سپس به آن نگاه کرد، جوانی بسیار زیبا و خوشرو و شاد دید، گفت: اگر مومن پس از مرگ، چیزی (پاداشی) غیر از این چهره زیبا را نبیند، همین دیدار برای او کافی است، و پاداش خوبی برای کارهای نیکش خواهد سپس ابراهیم، به عزرائیل گفت: اگر می توانی، خودت را در آن چهره ای که گمراهان را با آن، قبض روح می کنی، به من بنمان. عزرائیل: ای ابراهیم تو طاقت دیدن آن چهره را نداری. ابراهیم (علیه السلام) خواسته اش را تکرار کرد. عزرائیل گفت: روی خود را برگردان، ابراهیم (علیه السلام) روی خود را گردانید و سپس به او نگاه کرد، مردی سیاه که موهای بدنش راست شده بود و بسیار بوی بد دارد و از سوراخهای بینی او دود و آتش بیرون می آید، حضرت ابراهیم نتوانست آن چهره را مشاهده کند، بر اثر شدت ناراحتی بی هوش شد، وقتی به هوش آمد عزرائیل، را به صورت اول دید، به او فرمود: ای فرشته مرگ انسان گنهکار جز دیدن همین چهره، کیفر دیگری نبیند، همین نگاه برای عذاب و کیفر او کفایت می کند انسان اگر دشمن‌ پروردگارش ‌باشد، فرشته‌ اش‌ بصورت‌ زشت‌ ترین‌ صورت‌ و لباس‌ و بدترین‌ چیز، نزدش‌ می‌ آید و به‌ وی‌ می‌ گوید: بشارت‌ باد تو را به‌ ضیافتی‌ از حمیم‌ دوزخ‌! و جایگاهی‌ از آتش‌! او نیز غسّال‌ خود را می‌ شناسد و تشییع‌ كنندگان‌ را قسم‌ می‌دهد كه‌: مرا بطرف‌ قبر مبر! و چون‌ او را داخل‌ قبرش‌ كنند، دو فرشته‌ سؤال‌ كننده ‌نزد او می‌ آیند و كفن‌ او را از بدنش ‌كنار زده‌، می‌ پرسند: خدا و پیامبرت ‌كیست‌؟ چه‌ دینی‌ داری‌؟ او می‌ گوید: نمی‌ دانم‌! می‌ گویند: هرگز ندانی‌ و هدایت‌ نشوی‌! سپس ‌او را با گرز، آنچنان‌ می‌ زنند كه‌ تمام‌ جنبنده‌ هایی كه‌ خدا آفریده‌، به‌ غیر ازانس‌ و جن‌، از آن‌ ضربت‌ تكان‌ می‌ خورند! آنگاه‌ دری‌ از جهنم‌ برویش‌ باز نموده‌، به‌ او می‌ گویند: با بدترین‌ حال‌، بخواب‌! آنگاه‌ قبرش‌، آنقدر تنگ‌ می‌ شود كه‌ بر اندامش‌ می‌ چسبد، آنطور كه‌ نوك‌ نیزه‌ به‌ غلافش‌ می‌چسبد، بطوریكه‌ مغز سرش‌ از بین‌ ناخن‌ و گوشتش‌، بیرون‌ می‌ آید! خداوند مار و عقرب‌ زمین‌ و حشرات‌ را بر او مسلط‌ می‌ كند تا نیشش‌ بزنند . 📚 ریاض الاحزان عالم قزوینی، ص 31 📚 بحار الانوار، ج، @Dastanhaykotah
✅اگر خدا مُعین و یاور ما نباشد، هیچ‌کاره‌ایم! ✍آیت‌الله بهجت(ره):واقعاً آسیه زن فرعون چه ایمانی داشته که درحالی‌که به چهار میخ بسته شده بود، می‌گفت: «رَبِّ ابْنِ لِی عِندَک بَیتًا فِی الْجَنةِ؛ پروردگارا! خانه‌ای در بهشت در نزد خود برای من مقرر بفرما»[مریم: ۱۱].خداوند سبحان درباره‌ی اصحاب کهف می‌فرماید: «وَ رَبَطْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ؛ دل‌هایشان را استوار داشتیم»[ کهف: ۱۴]. خداوند ایمان کسانی را که در گرفتاری‌ها ثابت قدم بمانند، تقویت می‌کند تا هیچ ابتلایی آنها را از پا در نیاورد، و با ایمان و ذکر و اُنس با خدا از دنیا بروند. اگر خدا مُعین و یاور ما نباشد، هیچ‌کاره‌ایم. 📚 در محضر بهجت، ج٢، @Dastanhaykotah
.... 🌷من بعد از عملیات رمضان در سال ۶۱ وارد جنگ شدم. مسجدی به نام مسجد «مکتب امام» در خیابان کاشانی نزدیک خانه‌مان بود. کوچک که بودم به کلاس‌های قرآنی می‌رفتم. آقای «میرجعفری» معلم من بود که الآن استاد دانشگاه تربیت معلم شده است. وقتی انقلاب شد، این مسجد پایگاه بچه‌های انقلابی شد. من زمان انقلاب، سوم راهنمایی بودم. محل ما در شهر یزد، محله بچه پولدارها بود، ولی همه نوع تیپی در آن پیدا می‌شد. از ساواکی و مغازه‌دار تا تاجر و ثروتمند. 🌷خانواده‌ای از مشهد به محل ما آمده و ساکن شده بودند که نام خانوادگی‌شان «جلالیان» بود و وضع مالی توپی داشتند. خانه چند هزار متری و ملک و املاک زیاد و هر کدام از زن و شوهر چند مدل ماشین خارجی داشتند. این‌ها دو تا پسر داشتند که هر دو به مسجد می‌آمدند و یکی از پسرها هم با من به جبهه آمده بود. 🌷یک بار بعد از این که از جبهه برگشتیم، پدر و مادرش به خانه‌مان آمدند و گفتند: یک جوری پسر ما را از جبهه رفتن منصرف کنید. ما ماشین، خانه، زندگی در ایران و یا هر کشور خارجی دیگری به این پسر می‌دهیم و از او خواهش کردیم به جبهه نرود ولی گوش نمی‌کند. شما متقاعدش کنید. 🌷ولی این دو پسر با وعده وعیدهای پدر و مادرش خام نشدند و باز هم به جبهه آمدند. برادر کوچک‌تر در عملیات «والفجر مقدماتی» در فکه شهید و پیکرش مفقود شد. دومی هم پاسدار و در علمیاتی با موج انفجار جانباز شد. اما دوباره به جنگ رفت. الآن هم یکی از بهترین پزشکان کشورمان است. راوی: رزمنده دلاور جانباز حسین @Dastanhaykotah
✍ دیوار مهربانی بساز 🔹خواجه‌‏اى، غلامش را ميوه‌‏اى داد. غلام ميوه را گرفت و با رغبت تمام می‌خورد. 🔸خواجه، خوردن غلام را می‌ديد و پيش خود گفت: كاشكى نيمه‌‏اى از آن ميوه را خود می‌‏خوردم. بدين رغبت و خوشى كه غلام ميوه را می‌خورد، بايد شيرين و مرغوب باشد. 🔹پس به غلام گفت: یک نيمه از آن به من ده كه بس خوش می‌خورى. 🔸غلام نيمه‌‏اى از آن ميوه را به خواجه داد؛ اما چون خواجه قدرى از آن ميوه خورد، آن را بسيار تلخ يافت. 🔹روى در هم كشيد و غلام را عتاب كرد كه چنين ميوه‏اى را بدين تلخى، چون خوش می‌خورى. 🔸غلام گفت: اى خواجه! بس ميوه شيرين كه از دست تو گرفته‌‏ام و خورده‌‏ام. اكنون كه ميوه‌‏اى تلخ از دست تو به من رسيده است، چگونه روى در هم كشم و باز پس دهم كه شرط جوانمردى و بندگى اين نيست. 🔹صبر بر اين تلخى اندک، سپاس شيرينی‌هاى بسيارى است كه از تو ديده‌‏ام و خواهم ديد. 🔸همیشه از خوبی آدم‌ها برای خودت دیوار بساز، هر وقت در حق تو بدی کردند فقط یک آجر از دیوار بردار، بی‌انصافیست اگر دیوار را خراب @Dastanhaykotah
✨﷽✨ ✍می‌گویند ملا نصرالدین از همسایه‌اش دیگی قرض گرفت. پس از چند روز دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت: دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش‌خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا داد به این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود. تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد. همسایه به در خانه او رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت: دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت: مگر دیگ هم می‌میرد؟ چرا مزخرف می‌گویی!!!جواب شنید: چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی‌زاید. دیگی که می‌زاید حتما مردن هم دارد. 🔻این حکایت برخی از ماست که هر جا به نفعمان باشد عجیب‌ترین دروغ‌ها و داستان‌ها را باور می‌کنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید. ‌ @Dastanhaykotah
🌺 مردی خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسید و عرض کرد: ده نفر عائله دارم تمامشان بیمارند، نمی دانم چه کنم و چگونه گرفتاریشان را بر طرف سازم؟ امام(علیه السلام) فرمود: آنان را به وسیله صدقه و احسان به نیازمندان مؤمن در راه خدا، معالجه کن که هیچ چیزی سریع تر از صدقه حاجت را برآورده نمی کند و هیچ چیز برای بیمار سودمندتر از صدقه نمی باشد... گاهی امام سجاد (علیه السلام) هنگامی که به سائل چیزی می بخشیدند دست مبارک خود را می بویید و می‌فرمودند: این دست به دست الهی رسیده؛ چون خداوند در آیه ۱۰۴سوره توبه فرموده است: «خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد...». (بحارالانوار،ج۶۲، @Dastanhaykotah
!! 🌷چند روز قبل از عملیات والفجر ۴ که در سنندج بودیم در بین نماز مغرب و عشاء حاج آقا شمس راجع به دعا و اجابت آن از سوی خدا سخنانی را بیان نمودند. در بین سخنانشان گفتند انسان باید هر دعایی که دارد فقط از خدا امید اجابت داشته باشد، حتی اگر یک بند کفش می‌خواهد باید از خدا طلب کند و فقط امید به او داشته باشد. 🌷این حقیر به علت اینکه یکی از لنگه پوتین‌هایم بند نداشت و در هنگام رزم و پیاده‌روی اذیت می‌شدم ناراحت بودم. در آن لحظه به فکر افتادم و گفتم: خدایا این بنده حقیر یک بند کفش احتیاج دارم. 🌷وقتی نماز تمام شد و به سنگر برگشتم یکی از برادران رزمنده به نام علی معتمدی یک عدد بند پوتین از کیفش درآورد و گفت: بچه ها من یک بند پوتین دارم که از عملیات فتح المبین نگه داشته ام و نیازش ندارم! کى می‌خواهد تا به او بدهم؟ فهمیدم که دعایم رو به استجابت است، جریان را برای بچه ها تعریف کردم همه می‌خندیدند. ❌❌ جبهه خالق لحظه های زیبا و آرام‌بخش زندگی بود. آنم آرزوست.... @Dastanhaykotah