#نماز
♨️آخرین وصیت#امام_صادق(ع)
💠ابوبصیر، یکی از شاگردان برجسته امام صادق(ع) می گوید:
💢 «در هنگام شهادت حضرت صادق(ع) در مدینه منوره نبودم. پس از مراجعت از سفر، به عنوان تعزیت و تسلیت به محضر ام حمیده، همسر بزرگوار آن حضرت رفتم. ام حمیده وقتی یار با وفای همسرش ابوبصیر را دید، به شدت گریست و فرمود:
💢 ای ابا محمد (ابابصیر) ای کاش حاضر بودی در هنگام رحلت آن جناب که آن حضرت یکی از دو چشمان مبارکش را بست، سپس فرمود:« خویشان و اقاربم را و هر کس که به من لطف و محبتی دارد، خبر کنید تا بیایند.»
وقتی همه در حضور جناب اجتماع نمودند و دور بسترش گرد آمدند، فرمود:
🔅« هرگز شفاعت ما نمی رسد به کسی که نمازش را خفیف بشمارد و استخفاف به نماز داشته باشد».
📚بحارالانوار، ج 82، ص 236، به نقل از: نماز از دیدگاه قرآن و حدیث، ص 216.
#وصیت
#امام_صادق
#شهادت
🕋فهرستی مطالب نماز
https://eitaa.com/fatemi222/4701
در ثواب نشر مباحث نماز شریک شویم
✋امام صادق علیه السلام در مبارزه با جهل و جهالت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
💠داستان
ایجاد انگیزه
👈مردی به خدمت امام صادق علیه السلام آمد و گفت: ای زاده رسول خدا! مرا با خدا آشنا کن . خدا چیست؟ مجادله کنندگان بر من چیره شده اند و سرگردانم کرده اند . امام فرمود: «یا عبد الله هل رکبت سفینة قط؟ قال نعم . قال: فهل کسر بک حیث لا سفینة تنجیک ولا سباحة تغنیک؟ قال: نعم، قال: هل تعلق قلبک هنالک ان شیئا من الاشیاء قادر علی ان یخلصک من ورطتک؟ قال: نعم . قال: فذالک الشی ء هو الله القادر علی الانجاء حیث لا منجی وعلی الاغاثة حیث لا مغیث; (16) ای بنده خدا! آیا تا به حال سوار کشتی شده ای؟ گفت: آری . فرمود: آیا شده که کشتی بشکند و کشتی دیگری برای نجات تو نباشد و امکان نجات با شنا را هم نداشته باشی؟ گفت: آری . فرمود: آیا در چنین حالتی به چیزی که بتواند از آن گرفتاری نجاتت دهد، دلبسته بودی؟ گفت: آری . فرمود: آن چیز همان خداست که قادر بر نجات است; آنجا که نجات دهنده ای نیست . او فریاد رس است; آنجا که فریادرسی نیست .»
👈مردی از اهالی شام وارد شد و به امام صادق علیه السلام گفت: می خواهم چند سؤال بکنم . پرسید: درباره چه می خواهی بپرسی؟ گفت: از قرآن، حروف مقطعه، سکون، رفع، نصب و جر . امام فرمود: ای حمران! تو جواب بده . مرد گفت: می خواهم با خودتان بحث کنم . امام فرمود: اگر بر او غلبه کردی، بر من پیروز شده ای . مرد شامی آن قدر سؤال کرد و پاسخ صحیح شنید که خسته شد و به امام گفت: حمران مرد توانایی است . هرچه پرسیدم، جواب داد . آن گاه حمران به اشاره امام سؤالی پرسید که او جوابی نداشت .
مرد این بار تقاضای پرسش درباره نحو کرد . امام او را به «ابان » حواله داد و در فقه به «زرارة بن اعین » و در کلام به «مؤمن الطاق » و در استطاعت به «حمزة بن محمد» و در توحید به «هشام بن سالم » و در امامت به من معرفی کرد و او در همه مغلوب شد .
امام چنان خندید که دندانش ظاهر شد . مرد شامی گفت: گویا می خواستی به من بفهمانی که در میان شیعیان چنین مردمی داری؟ امام فرمود: همین طور است . آن مرد به جرگه شیعیان پیوست .»(۱)
🔹با این مقدمه مبحثی تحت عنوان«امام صادق علیه السلام در مبارزه با جهل جهالت» تقدیم می شود
✅نکات مقدماتی
➖جهالت به معنی ندانستن، نادانی و نیز به معنی نادیده گرقتن یا بیاعتنایی عمدی به اطلاعاتِ مهم و حقایق است.
➖راغب اصفهانی، معنای جهل را بر سه صورت بیان کرده:
۱. خالی بودن نفس از علم که معنای اصلی جهل است؛
۲. اعتقاد غلط و غیرواقع؛
۳. اعمال غلط و غیرحقیقی (با اعتقاد صحیح باشد یا فاسد)؛ مانند کسی که نمازش را به عمد ترک میکند.
➖انسان موجودی است که حقیقت او را، عقل و علم تشکیل میدهد و همین مسئله موجب شرافت انسان شده و او را تا مقام خلافت الهی پیش برده است. در آیات قرآن از جمله آیه 30 و 31 سوره بقره هنگامی که از شرافت و کرامت انسانی به عنوان خلیفه یاد میشود، به این نکته توجه داده شده که این سلطه انسان بر دیگر موجودات و لزوم اطاعت و تبعیت آنها از انسان در گرو علم او است که خداوند به وی بخشیده است و حتی فرشتگان مقرب نیز از آن علوم بیبهرهاند.
🔻 ادامه دارد 👇👇
🍃🌹🍃
@fatemi222
✅نقش علم و عالم از منظر امام صادق
قبل از آنکه نقش مهم امام جعفر صادق(ع) در علم گستری و مبارزه با جهل را بیان کنیم ، خوب است اهمیت نشر علوم الهی را متذکر شویم
➖امام صادق (ع)می فرمایند « عُلَمَاءُ شِيعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِي اَلثَّغْرِ - اَلَّذِي يَلِي إِبْلِيسَ وَ عَفَارِيتَهُ يَمْنَعُوهُمْ عَنِ اَلْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ يَتَسَلَّطَ».
ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻴﻌﻪ ﻭ ﭘﻴﺮﻭ ﻣﺎ، ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﺎﻥ ﺣﺪﻭﺩ ﻭ ﺛﻐﻮﺭﻱ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﺴﻮﻱ ﻣﺮﺯﻫﺎ، ﺷﻴﺎﻃﻴﻦ ﻭ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻭ ﺩﺩﺍﻥ ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﺷﻴﺎﻃﻴﻦ ﺩﺭ ﻛﻤﻴﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻴﻌﻪ، ﻣﺎﻧﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﻭ ﻳﻮﺭﺵ ﻭ ﻏﻠﺒﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻫﺮﻳﻤﻦ ﻭ ﺍﻫﺮﻳﻤﻦ ﮔﺮﺍﻳﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﻣﺴﺘﻀﻌﻒ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ، (ﺷﻴﻌﻴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﺩﻳﻨﻲ ﻛﺎﻣﻠﺎً ﻣﺠﻬﺰ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ).(۲)
🟢 امام صادق(ع) و مبارزه با جهالت های اعتقادی
یکی از مبارزات علمی امام صادق(ع) مبارزه با جریان های منحرف فکری و اعتقادی بود که بارزترین آنها مرجئه می باشد.
فرقه مرجئه پس از شهادت امیرمؤمنان علی(ع ) پدید آمد. این گروه در ابتدابا انگیزه ای سیاسی به وجود آمد و امویان در پدید آوردن آن نقش مؤ ثری داشتند.
آنان ایمان را تنها اعتقاد قلبی می دانستند و معتقد بودند با وجود ایمان ، هیچ گناهی به انسان زیان نمی رساند. کسی که در دل مؤ من به خدا باشد، هر چند با زبان اظهار کفر نماید یا در عملی بت بپرستد و یا طبق آیین یهود و نصارا رفتار کند، چون از دینا رود اهل بهشت خواهد بود.
➖در مخالفت با این فرقه حدیثی از امام نقل می نماییم.از امام صادق (ع ) سؤ ال شد حقیقت ایمان چیست ؟ فرمود: «الإيْمانُ هُوَ الإقْرارُ بِاللِّسانِ وَ عَقْدٌ فِي الْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكانِ»
ایمان عبارت است از اعتقادی قلبی، اقرار زبانی و عمل به اعضا و جوارح.
👌برخی علما وصیت پایانی و معروف امام صادق(ع) را نیز در این راستا دانسته اند. مطلب جالبی اینجا قرار داده ایم👈 لینک
🟢امام صادق و حدیث جُنود عقل و جهل
حدیثی اخلاقی از امام صادق(ع) در تشریح چگونگی آفرینش عقل و جهل و همچنین سپاهیان هرکدام از آن دو است. در این حدیث که به روایت سماعة بن مهران نقل شده، امام صادق(ع) در جمعی از دوستان خود برای هر کدام از عقل و جهل، ۷۵ لشکر ذکر میکند که در برگیرنده بسیاری از فضائل و رذائل اخلاقی است.
طبق این روایت، خیر، ایمان، تصدیق حق، امید، عدل، خوشبینی، سپاسگزاری، توکل، دانایی، وفاداری، استغفار، نشاط و نرمدلی ازجمله سپاهیان عقل و در مقابل، شر، کفر، انکار حق، ناامیدی، ستم، بدبینی، کفران نعمت، آز و حرص، سختدلی، پیمانشکنی، دروغ و سستی ازجمله سپاهیان جهل هستند.
🟢مبارزه امام با رفتار جاهلانه
در اینکه امام صادق(ع) با اخلاق و رفتار جاهلانه مبارزه میکردند قصه های فراوانی نقل شده است که مواردی را بر می شمریم؛
💠داستان
در يكى از سال ها امام صادق عليه السلام به همراه بعضى از اصحاب و دوستان خود، براى انجام مناسك حجّ خانه خدا، به سوى مكّه معظّمه حركت كردند.
در مسير راه ، جهت استراحت در محلّى فرود آمدند، آن گاه حضرت به بعضى از افراد حاضر فرمود: چرا شما ما را سبك و بى ارزش مى كنيد؟
يكى از افراد - كه از اهالى خراسان بود و در آن مجلس حضور داشت - از جا برخاست و گفت : ياابن رسول اللّه ! به خداوند پناه مى بريم از اين كه خواسته باشيم به شما بى اعتنائى و توهينى كرده و يا دستورات شما را عمل نكرده باشيم .
حضرت صادق عليه السلام فرمود: چرا، تو خودت يكى از آن اشخاص هستى .
آن شخص گفت : پناه به خدا، من هيچ جسارت و توهينى نكرده ام .
حضرت فرمود: واى بر حالت ، در بين راه كه مى آمدى در نزديكى جُحفه ، تو با آن شخصى كه مى گفت : مرا سوار كنيد و با خود ببريد، چه كردى ؟
و سپس حضرت افزود: سوگند به خدا، تو براى خود كسر شاءن دانستى ؛ و حتّى سر خود را بالا نكردى ؛ و او را سبك شمردى و با حالت بى اعتنائى از كنار او رد شدى .
و سپس حضرت در ادامه فرمايش خود افزود: هركس به يك فرد مؤ من بى اعتنائى و بى حرمتى كند، در حقيقت نسبت به ما بى اعتنائى كرده است ؛ و حرمت و حقّ خدا را ضايع كرده است.
🔻 ادامه دارد 👇👇
🍃🌹🍃
@fatemi222
💠داستان
امام صادق (ع) دوستی داشت كه هر جا می رفت هیچ گاه از او جدا نمی شد. روزی همراه امام صادق (ع) در بازار كفش دوزان حركت می كرد و غلام خود را كه اهل سند(هند) بود همراه داشت و پشت سر آن دو در حركت بود.
آن مرد سه بار [برگشت و] نگاه كرد ولی غلام را ندید، در بار چهارم كه نظر انداخت [از سر ناراحتی] گفت: كجایی تو، مادر فلان؟
می گوید: [با شنیدن این سخن] امام صادق (ع) دست خود را بلند كرد و پیشانی خویش را در دستان گرفت و سپس فرمود:« سُبْحَانَ اللَّهِ تَقْذِفُ أُمَّهُ قَدْ كُنْتُ أَرَى أَنَّ لَكَ وَرَعاً فَإِذَاً لَیْسَ لَكَ وَرَعٌ »
سبحان الله! تو به مادرش تهمت می زنی؟ من [تا كنون] می پنداشتم كه تو از پارسایی بهره ای داری، اما اكنون می بینم كه تو را هیچ بهره ای از پارسایی نیست.
آن مرد گفت: «فدایت گردم، مادر او زنی سندی و مشرك است»
امام فرمود:«أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِكُلِّ أُمَّةٍ نِكَاحاً» مگر نمی دانی كه هر ملتی شیوه خاصی برای ازدواج دارند [كه آن شیوه بر اساس باورهای خودشان پسندیده و قابل احترام است]. از من دور شو!»
عمروبن نعمان حجفی می گوید: «دیگر هیچ گاه ندیدم كه آن مرد همراه امام صادق حركت كند تا آنكه مرگ میان آنان جدایی انداخت».(۳)
💠 داستان
حسین بن ابی علا می گوید بیست و چندنفر بودیم که به سوی مکه خارج شدیم و من در هر منزل برای همراهان گوسفندی ذبح می کردم. هنگامی که خواستم خدمت امام صادق علیه السلام برسم ، ایشان فرمود :«یَا حُسَیْنُ وَ تُذِلُّ الْمُؤْمِنِینَ»!؟ حسین! مومنین را کوچک می کنی ؟
گفتم از چنین کاری به خدا پناه می برم. فرمود:«بَلَغَنِی أَنَّکَ کُنْتَ تَذْبَحُ لَهُمْ فِی کُلِّ مَنْزِلٍ شَاةً فَقُلْتُ مَا أَرَدْتُ إِلَّا اللَّهَ قَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مِنْهُمْ مَنْ یُحِبُّ أَنْ یَفْعَلَ مِثْلَ فَعَالِکَ فَلَا تَبْلُغُ مَقْدُرَتُهُ فَتَقَاصَرُ إِلَیْهِ نَفْسُهُ»
به من خبر رسیده که برای همسفران خود در هر منزل گوسفندی ذبح می کردی! گفتم قصدم از این کار فقط خدا بود. امام فرمود آیا نمی دانی که در بین ایشان کسانی بودند که دوست داشتند مثل تو رفتار کنند اما توان این کار را نداشتند و پیش خود احساس کوچکی می کردند!؟ گفتم از خدا وند طلب بخشش می کنم و دیگر تکرار نمی کنم.(۴)
💠داستان
ابوبصیر از اصحاب امامصادق(ع) نقل کرده است که من خدمت امامصادق(ع) بودم. مردی آمد و گفت: یابن رسولالله! در همسایگی من کسانی هستند که مطرب و آوازهخوان میآورند، من گاهی به دستشوییای که پشت دیوار همسایه قرار گرفته، میروم. صدای آوازهخوان را میشنوم و بیش از مقدار لازم آنجا توقف میکنم و از شنیدن آن صدا لذت میبرم، آیا این کار من ناپسند است؟
امام صادق(ع) فرمود: این کار را مکن. مرد گفت: آقا من که نه خودم به مجلس آنها میروم و نه آنها را به خانه خود میآورم، تنها صدای آنها را در دستشویی خانهام میشنوم.
امام فرمود: آیا این آیه از قرآن را نخواندهای: «ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا» (اسراء - 36) همانا گوش و چشم و دل همگی ( در برابر خدا) مسئولند.
مرد گفت: یابن رسولالله! این آیه را تا به حال نشنیده بودم، اینک در محضر شما از این گناه استغفار میکنم و تصمیم میگیرم که دیگر این گناه را مرتکب نشوم.
امام فرمود: برو غسل توبه کن و چند رکعت نماز بخوان بعد از نماز استغفار کن و از خدا بخواه که تو را بیامرزد و اگر با آن حال میمردی چه گرفتاریها که داشتی.
💠داستان
ابابصیر، از شاگردان امام صادق علیه السلام می گوید در کوفه به زنی قرآن می آموختم و روزی اتفاق افتاد که با او مزاح کردم. هنگامی که در مدینه به محضر امام باقر علیه السلام وارد شدم، مرا سرزنش کرد و فرمود: «مَنِ ارْتَکبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یعْبَأِ اللَّهُ بِهِ -أَی شَی ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَهِ- فَغَطَّیتُ وَجْهِی حَیاءً وَ تُبْتُ- فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُد؛ کسی که در خلوت مرتکب گناه شود، خدا به او اعتنا نمی کند. چه چیزی به آن زن گفتی؟- از خجالت چهره خود را پوشاندم و توبه کردم- حضرت فرمود: دیگر تکرار مکن.»(۵)
🔻 ادامه دارد 👇👇
🍃🌹🍃
@fatemi222
💠داستان
دستور منصور صندوق بیت المال را باز كرده بودند و به هركس از آن چیزی می دادند. شقرانی یكی از كسانی بود كه برای دریافت سهمی از بیت المال آمده بود ولی چون كسی او را نمی شناخت وسیله ای پیدا نمی كرد تا سهمی برای خود بگیرد.
شقرانی را به اعتبار اینكه یكی از اجدادش برده بوده و رسول خدا او را آزاد كرده بود و قهرا شقرانی هم آزادی را از او به ارث می برد «مولی رسول اللّه» می گفتند یعنی آزادشده ی رسول خدا، و این به نوبه ی خود افتخار و انتسابی برای شقرانی محسوب می شد و از این نظر خود را وابسته به خاندان رسالت می دانست.
در این بین كه چشمهای شقرانی نگران آشنا و وسیله ای بود تا سهمی برای خودش از بیت المال بگیرد، امام صادق علیه السلام را دید، رفت جلو و حاجت خویش را گفت. امام رفت و طولی نكشید كه سهمی برای شقرانی گرفته و با خود آورد. همینكه آن را به دست شقرانی داد، با لحنی ملاطفت آمیز این جمله را به وی گفت:« يَا شُقْرَانُ إِنَّ الْحَسَنَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ إِنَّهُ مِنْكَ أَحْسَنُ لِمَكَانِكَ مِنَّا وَ إِنَّ الْقَبِيحَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ قَبِيحٌ وَ إِنَّهُ مِنْكَ أَقْبَحُ»
كار خوب از هر كسی خوب است، ولی از تو به واسطه ی انتسابی كه با ما داری و تو را وابسته به خاندان رسالت می دانند خوبتر و زیباتر است. و كار بد از هركس بد است، ولی از تو به خاطر همین انتساب زشت تر و قبیحتر است».
امام صادق این جمله را فرمود و گذشت شقرانی با شنیدن این جمله دانست كه امام از سرّ او یعنی شرابخواری او آگاه است، و از اینكه امام با اینكه می دانست او شرابخوار است به او محبت كرد و در ضمنِ محبت او را متوجه عیبش نمود، خیلی پیش وجدان خویش شرمسار گشت و خود را ملامت كرد.
💠داستان
عبدالله دیصانی، از دانشمندان عصر امام صادق (ع) بود، ولی طبیعی مسلک بود و اعتقاد به وجود خدا نداشت. او نام امام صادق (ع) را شنیده بود، روزی با راهنمایی دوستانش نزد آن حضرت آمد و گفت: مرا به معبودم راهنمایی کن.
امام (ع) به جایی اشاره کرد و فرمود: در آن جا بنشین. عبدالله نشست، در همین هنگام یکی از کودکان امام که تخم مرغی در دست داشت و با آن بازی می کرد به آن جا آمد. امام فرمود: آن تخم مرغ را به من بده. کودک تخم مرغ را به امام داد. حضرت صادق (ع) آن را در دست گرفت و به عبدالله نشان داد و فرمود: «ای دیصانی! این تخم مرغ را نگاه کن که از چند لایه پوشیده است: 1 - پوست کلفت؛ 2 - پوست نازک که در زیر پوست کلفت قرار دارد؛ 3 - سفیده که زیر آن پوست نازک قرار دارد و همچون نقره، روان است؛ 4 - زرده که به صورت طلایی آب شده است، که نه با آن نقره روان بیامیزد و نه آن نقره روان با آن طلای روان مخلوط گردد، و به همین وضع باقی است؛ نه سامان دهنده ای از میان آن بیرون آمده که بگوید من آن را ساخته ام و نه تباه کننده ای از بیرون به درونش رفته که بگوید من آن را تباه کرده ام. روشن نیست که برای تولید «فرزند نر» درست شده یا برای تولید «فرزند ماده». ناگاه پس از مدتی شکافته می شود و پرنده ای مانند طاووس از آن بیرون می آید. آیا به نظر تو چنین تشکیلات ظریفی دارای تدبیر کننده ای نیست؟
عبدالله دیصانی در برابر این سؤال مدتی سر به زیر افکند، سپس در حالی که نور ایمان بر قلبش تابیده بود سر بلند کرد و گفت: گواهی می دهم که معبودی جز خدای یکتا نیست.(۶)
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار، ج ۴۷، ص۲۱۷
۲.الاحتجاج ،ج۱ ،ص۱۷
۳.اصول كافی، كتاب الایمان والكفر ، باب البذاء،ح۵
۴.وسائل الشیعة،ج۱۱ ؛ ص۴۱۵.
۵.بحارالانوار، ج ۴۶، ص۲۴۷
۶.محمد محمدی اشتهاردی، نگاهی بر زندگی امام صادق (ع)، ص۱۱۵.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
منبع: منبر طلاب
✔️بسته معرفتی شهادت امام صادق علیه السلام 👇
https://eitaa.com/fatemi222/3358
فضایل و مناقب اخلاقی امام صادق علیه _السلام از دیدگاه اهل سنت.pdf
524K
📖فیش منبر
📜عنوان: فضائل و مناقب اخلاقی وجود نازنین امام صادق علیه السلام از نگاه اهل سنت
#امام_صادق علیهالسلام
#شهادت_امام_صادق علیهالسلام
🔶 جهت دریافت بیش ۷۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇
💠 @mohtava_tab
✏️ شرح بیست و چهار حدیث از امام صادق علیهالسلام توسط حضرت آیتالله خامنهای
📹 ببینید👇
farsi.khamenei.ir/tag-content?id=1475&nt=7
✏️ ملاک نفع و ضرر مردم
🔹 حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۹۸/۱۱/۱۴ به شرح حدیثی از امام صادق (علیهالسّلام) پرداختند که در آن مردم به سه گروه تقسیم شده و ملاک نفع و ضرر برای هر دسته را بیان میدارند.
🔸 بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR این شرح حدیث را در این مطلب مرور میکند.
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 از كجا بفهميم ما ناجی هستیم؟
✏️ شرح #حدیث_اخلاق از امام صادق علیهالسلام، توسط رهبر انقلاب
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 #شهادت_امام_جعفر_صادق(ع)
🌴یه داغی روی قلبم هست
🌴دلی خون سینه ای چاکه
🎙 #مهدی_رسولی
شهادت امام صادق علیه السلام
روز واقعه: ۲۵ شوالسال ۱۴۸ هجری قمری
امام صادق (علیه السلام) در سال ۱۴۸ قمری بهدست عوامل منصور دوانقی مسمومشد و بر اثر آن، بهشهادترسید. درباره روز شهادت امام جعفرصادق علیهالسلام دو روايت ذكرشدهاست:
روايت نخست دلالت دارد كه آن حضرت در ۲۵ شوال بهشهادترسيد و
روايت دوم ميگويد آن حضرت در نيمه رجب سال ۱۴۸ قمري بهشهادترسید.
اما نظر مشهور و معروف علماي شيعه روايت نخست است.
📚دانشنامه اسلامی
#شهادت_امام_جعفر_صادق علیهالسلام
بشارت در ایتا👇
eitaa.com/besharat_ir
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم هشتم امام صادق علیه السلام
دستور منصور به آتشزدن خانه امام صادق (ع)
منصور دوانیقی، دومین طاغوت عباسی همواره به امام صادق (ع) آزار میرسانید، یکی از آزارهای او این بود که (به حاکم خود در مکه و مدینه به نام (زید بن حسین) پیام داد که خانه امام صادق (ع) را بسوزاند).
حاکم، این دستور را اجرا کرد و به خانه امام صادق (ع) آتش افکند بهطوریکه شعلههای آن به در خانه و راهرو آن رسید.
امام صادق (ع) بیرون آمد و به درون آتش رفت و درحالیکه در میان آتش قدم میزد، میفرمود:
(انا بن اعراق الثری انا بن ابراهیم خلیل اللّه)
(من پسر ریشههای زمین هستم، من پسر ابراهیم خلیل میباشم) (259)
#امام_صادق
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
بشارت در ایتا👇
eitaa.com/besharat_ir
بشارت میدهم خوشروزگاری
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم هشتم امام صادق علیه السلام
خنثی شدن اعجازآمیز توطئه قتل امام صادق (ع)
✅ منصور دوانیقی (عبدالله بن محمد علی بن عبدالله بن عباس) دومین طاغوت و خلیفه عباسی بود، چندین بار تصمیم گرفت که امام صادق (ع) را بکشد، ولی در آن حضرت به طور معجزه آمیزی از شر او نجات یافت یکی از آن موارد، ماجرای ذیل است:
منصور دوانیقی روزی یکی از غلامان خود را بالای سرش نگهداشت و به او گفت (به محض اینکه جعفر بن محمد (امام صادق (ع) بر من وارد گردید گردنش را بزن)
طبق ترتیب اجباری قبلی، بنا بود که امام صادق (ع) نزد منصور دوانیقی بیاید امام بر منصور وارد شد و به چهره منصور نگاه کرد و زیر لب چیزی (دعائی) را خواند، سپس آشکار کرد و گفت:
یا من یکفی خلقه کلهم و لا یکفیه احد اکفنی شر عبدالله بن علی
(ای کسی که امور همه خلقش را کفایت می کند، ولی احدی او را کفایت نمیکند مرا از شر منصور دوانیقی، کفایت کن)
منصور (دید امام صادق وارد شد ولی غلامش کاری نکرد) به جایگاه غلام نگریست، او را ندید، غلام نیز منصور را نمی دید، در این هنگام (بر اثر وحشت، حالت منصور دگرگون شد) و از امام معذرت خواست و عرض کرد (من شما را در این گرما به زحمت و رنج انداختم، به خانه خود بازگردید).
امام صادق (ع) رفت، آنگاه منصور غلامش را دید، به او گفت: (چرا دستور مرا اجرا نکردی؟) (یعنی گردن امام را طبق فرمان قبلی نزدی) غلام در جواب گفت: (به خدا سوگند من جعفربن محمد (امام صادق) را ندیدم، چیزی آمد و بین من و او حائل گردید).
منصور (در یافت، امداد غیبی الهی، در کار بوده و امام را حفظ کردهاست).
به غلامش گفت: (این جریان را به هیچکس نگو، سوگند به خدا اگر برای کسی نقل کنی قطعا تو را خواهم کشت). (260)
#شهادت_امام_صادق علیهالسلام
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
بشارت در ایتا👇
eitaa.com/besharat_ir
استمرار مبارزه خستگیناپذیر
#امام_صادق
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
بشارت در ایتا👇
eitaa.com/besharat_ir