eitaa logo
دوستانه
360 دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
12.2هزار ویدیو
346 فایل
بشتابیم سحر نزدیک است. *کپی مطالب با ذکر صلوات برای ظهور، آزاد است*
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حامیان انقلاب
روایتی عجیب از یک شهید در ملامجدالدین ساری! شهیدی که با آبرویش بازی کرد! در آستانه سالروز شهادت شهید محمد تورانی در 22 آبان 1360 یادی کنیم ازاسطوره اخلاص...شهید محمد تورانی. جوانی که پا روی آبرو و اعتبارش گذاشت و ماسک منافق بودن به صورتش زد تا بتونه تو سازمان منافقین نفوذ کنه. طلبه ای که حاضر شد مامومین خودش رو از دست بده تا امامش از او راضی باشه... قصه محمد تورانی قصه آدمایی که قرار گذاشتند فقط و فقط واسه خدا کار کنند. داستان از اینجا شروع شد که محمد متوجه شد عده ای به صورت غیر قانونی مشغول جمع آوری سلاح هستند. با در میون گذاشتن این مسئله با فرماندهان سپاه و با رضایت محمد،ماموریت سختی روی دوش محمد افتاد.قرار شد محمد در نقش منافق وارد سازمان منافقین بشه. اما محمد،جوان متدین و خوشنامی بود و این ماموریت نیازمند تدارک مقدمات و کارهایی بود.کارهایی در تخریب اعتبار محمد تورانی! اون باید آزمایش سختی رو می گذروند. تو اولین قدم، و با هماهنگی فرماندهان، محمد از سپاه اخراج شد.کم کم انحراف محمد نقل محافل شد.بازار سرزنش ها و توهین ها گرم تر و گرم تر می شد.‌ تو این مدت فرماندهان هم بیکار نبودند. در قدم بعدی تدارک یک بستنی فروشی رو برای کار محمد دیده بودند.خیلی طول نکشید که برق محل کار محمد رو به جرم ارتباط با منافقین قطع کردند. دیگه برای محمد احترام و آبرویی نمونده بود. اونقدر نقشش رو خوب اجرا کرد که خانمش هم دم از جدایی می زدو می خواست درخواست طلاق بده.گفتند:خانمش رو دیوارهای خونه مرگ بر منافق و مرگ بر ضد ولایت فقیه می نوشت. فقط چند نفر از این نمایش با خبر بودند. سردار شهید طوسی و سردارشهید محمدیان و سردار تولایی. دادستان وقت می گفت: چندین بار محمد با منافقین دیگه بازداشت شد. باید منافقین به او اعتماد می کردند.همین هم شد.محمد با نفوذی که در سازمان کرد و ارتباطی که با کوموله ها گرفت اطلاعات خوبی به دست سپاه رسوند. سرانجام هم با اطلاعات محمد، یک باند و خونه تیمی منافقین با کلی مهمات توسط سپاه رهگیری و منهدم شد. با پایان ماموریت، محمد بین نگاه های پر از شرم و خجالت دوباره به سپاه برگشت.اما این برگشت زمان زیادی طول نکشید.چندی نگذشت که محمد تو نبرد جنگل های آمل به چنگال منافقین افتاد. هر بلایی خواستند سر این جوون آوردند. شعله کینه منافقین دامن این مجاهد رو گرفت.منافقین بدن محمد رو آتش زدند و تا چند وقت خبری از بدن مطهرش نبود. بعد از چند ماه با دستگیری بعضی از منافقین و اعتراف اونها، قتلگاه محمد پیدا شد. گفتند:تکه های سوخته بدن محمد که تونستند جمع کنند؛ حدودا دو کیلو بود.... محمد در غریبی و تنهایی به شهادت رسید. جوونی که پا روی خودش گذاشت تا دستهاش به خدا برسه... بزارید از غریبی محمد، چیز دیگه ای هم بگم.. نمیدونم چند نفر از شما مردم ساری سر قبر شهید محمد تورانی رفتید. یا اصلا چند نفر از شما اسمش رو شنیدید. بزارید براتون بگم! محمد تورانی طلبه همین حوزه مصطفی خان ساری تو چهار راه برق بود و تشییع بدن مطهرش هم از همین مسجد جامع ساری شروع شد و الان هم قبر‌ مطهرش تو گلزار شهدای ملا مجد الدین ساریه. غریبانه زیر یکی از این درخت های نارنج.... شهیدی که غریبانه زندگی کرد؛ غریبانه شهید شد، و همچنان غریبانه از دیده ها دور است. کانال فتح روایت @fathe_revayat
إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ پوستر معنادار یمنی‌ها که هم‌اکنون دست به دست می‌شود کانال پرچمداران خراسان @parchamdarankhorasan ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ از اینکه لینک ما را به دوستان خود معرفی میکنید سپاسگذاریم.اجرکم عندالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 جو وحشتناک ورزشگاهی در مصر و فریاد هواداران 🔷👍 جوان فوتبال برای حمایت از فلسطین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌یک افسر پلیس اسرائیلی روز شنبه در جریان تظاهرات سفارت آمریکا در بیت المقدس یک کودک فلسطینی را خفه کرد 🔴😭😭😭😭😭😭#++۱۸ این پسر بی گناه حتی قبل از مرگش شهادت را گفت. علیرغم تلاش های متعدد گروه ها برای آپلود این ویدئو در یوتیوب، به صورت سیستمی از گوگل، فیس بوک و یوتیوب حذف شده است.لطفا این ویدئو را منتشر کنید تا برای افشای عملکرد صهیونیست ها و آمریکایی های جنایتکار این ویدئو به تمامی رسانه ها برسد. که خداوند به خاطر آنچه سزاوارشان هست لعنت کرده است. ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایکاش این را درسیمای کشور پخش کنند تا روسای بی‌عرضه‌ی بعضی دانشگاه‌ها و نهاد نمایندگی‌ها ببینند. و پاسخ دهند چرا اخرین جشن دانش اموختگی دانشجویان پزشکی دانشگاه تهران و ارومیه با رقص مختلط تمام شد؟!!! 🔘 شبکه رسانه ای 🇵🇸 🆔 eitaa.com/joinchat/222953725Cdfb8a6e90a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشجویان دانشگاه هاروارد اسامی نزدیک به هفت هزار شهید فلسطینی کشته شده توسط ارتش اسقاطیل را در محوطه دانشگاه نوشتند.
C6495.mp3
36.54M
[ صوت کامل بیانات آیت الله آملی لاریجانی در همایش ملی بزرگداشت آیت الله کوهستانی ] مازندران - دانشگاه علم و فناوری بهشهر ۱۴۰۲/۰۷/۱۲ Channel | @AMOLILARIJANI_IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ⁉️نکته مهمی که در کارتون پینوکیو بود و خیلی از ماها بهش توجه کافی نکردیم! 🆔 @Shobhe_ShenaSi
باسمه تبارک و تعالی «چرا سلبریتی ها در برابر جنایات غزّه ساکتند؟» 🔹با ظهور رسانه و دنیای مجازی مرجعهای فرهنگی نوینی برای مردم به نام سلبریتی ها ظهور کردند. انسانهایی که به شکل ناخودآگاه قرار بود از نفوذ عالمان و ادیان و فرهنگها کاسته و بازوانی برای اهداف استعماری قرار بگیرند. طواغیت مکّار خود از باب «أفلا یعلم من خلق» به خوبی میدانستند که خطر جدّی از ناحیه ی این چهره ها نمیتواند متوجّه سیاستهای کلّی آنها و نظم نوینی که به بشر تحمیل کرده اند باشد. ✔️چون اینها اساسا نه انسانهای متخصصی هستند تا نتوان فریبشان داد و نه انسانهای بی طرفی هستند که خودشان ذی نفع نباشند و جانبدارانه رفتار نکنند و نه انسانهای با تقوا و مرتاضی هستند که بتوانند بر علیه خواسته های خود قیام کرده و حقیقتا در راه اهداف عالی مجاهدت کنند! 👈از همینجاست که آنچه آنها را به عنوان چهره یا همان سلبریتی میشناسیم طبیعتا نمیتوانند حلقومی معتبر برای عدالت خواهی و دفاع واقعی از حقوق مردم باشند. خود اینها ولو ندانند ذی نفع و بسیار دنیاگرا هستند. بسیار بیش از آنکه فکر میکنند اسیر مدح و ذمها و تعلّقات فراوان هستند. 🔹وقتی تبار شهرت و نوع شغل اینها را بررسی کنیم میبنیم اساسا اینها بر اعتباراتی برخاسته از بسترهای خاص نظام سرمایه داری و اقتضائات آن تکیه زده اند. چه بدانند یا ندانند در باطن گویا از نظام سلطه پست گرفته اند و منصبهایشان جعل و اعتبار طاغوتی دارد. به نوعی خود از اعوان ظلمه اند! 👈اینها اساسا برای تبلیغ ارزشهای سکولاریسم و انسان گرایی رشد کرده و تعیّن خاص یافته اند. آیا از اینها انتظار آن میرود که علیه آنچه مولود آن هستند قیام کنند؟! به مادرشان خیانت کنند؟! اینها از پستان چنین مادری شیر خورده و میراث دار چنین نظمی اند! 👈خودشان بخشی از مشکل مردمند! خودشان بازوان نظم نوین و شریک جرم وضعیت فعلی نا مطلوب برای فطرت انسانها هستند! خودشان معمولا مهره های غیبی استعمار نوین اند! 🔹اینها در مواجهه با مسائل مفهوم گیری و صورت بندی خودشان را مبتنی بر دنیایشان دارند. مسائل را در دنیای خودشان بازخوانی کرده و مبتنی بر آن موضع گیری میکنند! ترجمه ی خودشان را از مسائل و رویکرد خودشان را در پاسخ دارند! 🔴اینها اساسا قشر و طبقه اجتماعی خاصی هستند! در یک دنیا و عالم خاصی رشد یافته و به مرور در یک فضای نوینی نسبت به جامعه ایزوله شده و به حجاب رفته اند! مشتریان شغل آنها نیز در ظاهر همین مردم هستند. لذاست که مدام دم از مردم میزنند! 👈از همینجاست که مردم را به شکل غیر طبیعی و با تعابیر پر احساس و پر بسامد میپرستند و دوست دارند! ولی این مردمدوستی اینها بیشتر شائبه خود دوستی دارد زیرا مردمی که از آن دم میزنند مشتریانشان هستند! همانها که بودن و توجّهشان دنیای آنها را آباد میکند. 👈آن هم نه همه ی مردم. بلکه تنها آن بخشی که معمولا در تئاترها و سینماها و مانند آن حاضر شده و برایشان کف و سوت زده و مدحشان میکنند! لذاست که معمولا صدای آنها را میشنوند و تنها آنها را در حقیقت مردم میدانند! از اینجاست که معمولا درک واضحی از خواست واقعی انسانها نمیتوانند داشته باشند. از مردمشان غریبه میشوند! 👈همین است که میفهمیم چرا سلبریتی ها توان رهبری جوامع را ندارند زیرا نه حقیقتا دنبال حوائج دنیای مردمند و نه آخرتشان! نه صدای محرومین و طبقات جامعه را میشنوند یا اگر شنیدند درک میکنند و یا اگر درک کردند میتوانند ابلاغ کنند و نه میفهمد یا میخواهند و یا میتوانند رهبران دینی و معنوی جامعه باشند. 👈اینها نمیتوانند به سادگی دردهای جامعه را درک کرده و در ادامه نمیتوانند صدای جامعه باشند. غرق در خود پرستی اند. بلکه گاهی طوری هستند که مطلوبات خود را به جامعه نسبت داده و خودشان مشکلی دیگر برای جوامع ایجاد میکنند. گاهی امر بر خودشان هم مشتبه میشود و نمیدانند حقیقتا خبری از رنج مردم و مطالبات واقعیشان ندارند. ✋البته برخی از اینها انسانهای مؤمن و محترمی هستند. و یا افرادی هستند که هنوز فطرتشان مسخ این پستهای موهومی که در باطن از نظام طاغوت گرفته اند نشده. ولی حق طلبی و رهبری جامعه منصب بالایی است که در قد و قواره ی اینها نیست. 🌸آری این علماء بالله اند که مجاری امورند! همانها که با نیروی اعتماد به قدرت لا یزال الهی و توکّل به آن حیّ قیّوم قدرت رهبری جوامع و توان رهایی از مطامع و خیرخواهی واقعی و جهاد مقدّس را در این راه دارند: 📖«ذَلِكَ بِأَنَّ مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ‏ الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامه»
🔻حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: ✍ هر که در خال خوردن غذا باشد و جانداری به او بنگرد و وی، او را شریک غذای خود نکند، به دردی بی‌درمان گرفتار می‌شود 📚منبع : تنبیه الخواطر جلد ۱
🔺️ارتش رژیم صهیونیستی وارد ساختمان پارلمان حماس در غزه شد. @madare0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| وقتی دلت می‌گیره، غصه‌دار یا کلافه و خسته میشی؛ اولین کسی که حرف زدن باهاش و دیدنش حالتُ خوب می‌کنه کیه؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️ متحیر شدن فعال رسانه ای مصری از سخنرانی طوفانی رئیسی در اجلاس سران کشورهای اسلامی با موضوع جنگ غزه! 🇮🇷بالمس لینک‌زیر حتما‌ به‌ گروه بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/195559436C96a922ce62
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عباس موزون: رژیم صهیونیستی کاری کرده که اگر همه رسانه‌های دنیا دست به دست هم می‌دادند نمی‌توانستند آشکار کنند؛ این همه درباره کارهایشان می‌گفتیم، خیلی‌ها باور نمی‌کردند ولی حالا فهمیدند که چه جنایت‌هایی از اینها بر می‌آید. 🇮🇷بالمس لینک‌زیر حتما‌ به‌ گروه بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/195559436C96a922ce62
🌺 داستان کوتاه (205) ⚫️ امام هر زمان، پشتیبان اهل تقوا علی بن خالد که زیدي مذهب بود، می گوید: من در شهر سامرا بودم. شنیدم مأموران دولت وقت، مردي را که در شام ادعاي پیامبري می کرده، دستگیر نموده و در سامرا زندانی کرده اند. به دیدن او رفتم تا از حال او آگاه شوم. دیدم آدم فهمیده اي است. به او گفتم: فلانی! سرگذشت تو چیست؟ چرا زندانی شده اي؟ گفت: من از اهالی شام هستم. در محلی که سر مبارك امام حسین (ع) در آن جا نهاده شده، پیوسته مشغول عبادت بودم. یک شب، ناگهان شخصی در پیش رویم نمایان شد و فرمود: برخیز! برویم. بی اختیار برخاستم و با او به راه افتادم. اندکی گذشت که دیدم در مسجد کوفه هستم. به من فرمود: این مسجد را می شناسی؟ گفتم: آري! مسجد کوفه است. ایشان نماز خواند و من نیز نماز خواندم. آنگاه دوباره به راه افتادیم و چیزي نگذشت که خود را در مسجد مدینه دیدم! باز هم نماز خواندیم و به رسول خدا (ص) درود فرستاد و زیارتش نمود. سپس خارج شدیم. لحظه اي بعد دیدم در مکه هستیم و تمام مراسم و زیارت خانه خدا را با آن آقا انجام دادم. پس از آن به راه افتادیم. چند قدمی برداشتیم. ناگهان متوجه شدم که در محل قبلی، در شام هستم و آن شخص از نظرم ناپدید شد. یک سال از این ماجرا گذشت و من در همان مکان مشغول عبادت بودم که ایام حج رسید. همان شخص آمد و مرا همراه خود به آن سفرها برد و مانند مرحله نخستین، همه آن مکانهاي مقدس را با هم زیارت کردیم و کارهاي سال گذشته را انجام دادیم و سرانجام مرا به شام بازگرداند. وقتی که خواست از من جدا شود، به او گفتم: تو را سوگند می دهم به خدایی که تو را چنین قدرتی کرامت فرموده، بگو تو کیستی؟ مدتی سر به زیر انداخت. سپس نگاهی به من کرد و فرمود: من محمد بن علی هستم. من این قضیه را به چند نفر از دوستان نزدیک خود گفتم و خبر به محمد بن عبدالملک زیات (وزیر معتصم، خلیفه عباسی) رسید. او دستور داد مرا دستگیر کردند و به من تهمت زدند که مدعی پیامبري هستم و اکنون می بینی که در زندانم. علی بن خالد می گوید: به او گفتم: خوب است اصل داستان خود را به محمد بن عبدالملک بنویسی. شاید تو را آزاد کند. او هم ماجراي خود را نوشت. اما محمد بن عبدالملک در زیر همان نامه نوشته بود: بگو همان کسی که تو را در یک شب از شام به کوفه و از آنجا به مدینه و از مدینه به مکه برده و سپس به شام برگردانده، از این زندان نیز نجاتت دهد. علی بن خالد می گوید: چون جواب عبدالملک را خواندم، ناراحت شدم و دلم به حال او سوخت. به او گفتم: صبر کن! تا ببینیم عاقبت کار چه می شود. از زندان بیرون آمدم. صبح روز دیگر به زندان رفتم که احوال او را بپرسم. دیدم نگهبانان زندان و مأموران بسیار و عده اي از مردم در اطراف زندان رفت و آمد می کنند. پرسیدم: چه شده است؟ گفتند: آن زندانی که ادعاي پیامبري داشت، با اینکه درها همه بسته بود، از زندان ناپدید گشته. نمی دانیم به زمین رفته یا چون پرنده به آسمان پر کشیده است. من پس از دیدن این واقعه، دست از مذهب زیدي کشیدم و از شیعیان امام جواد (ع) شدم. ✍️ درس این قصه: هر کس اهل شود، امام زمانش به سراغش می آید و او را نجات می دهد. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 5 ، ص 137 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
هدایت شده از حامیان انقلاب
☘دیدار خانواده وافی با حضرت آقا در مورخه ۱۴ آبان ۱۴۰۲ 🔹بخش اول: سابقه دیدار! در سال ۱۳۹۵ این توفیق حاصل شد که همراه خانواده خدمت حضرت آقا برسیم. فضای دیدار، سالن کوچکی بود که حضرت آقا طبق رسم همیشگی بعد از اقامه نماز عصر با تک تک نمازگزاران احوال‌پرسی می‌کردند. بالاخره نوبت ما که شد ایشان نکات مهمی را فرمودند، از جمله اینکه: آن‌هایی که یک فرزند دارند با یک شمشیر در حال جهادند، خانواده‌هایی که دو فرزند دارند با دو شمشیر و شما که ۹ فرزند دارید با ۹ شمشیر (فرزند دهم ما در راه بود)! مهمترین نکته این دیدار توجه فوق العاده حضرت آقا به خانم بنده بود که گویا ایشان مهمان ویژه است تا جایی که اکثر توجه و گفتگو به صورت دو طرفه( حضرت آقا و همسرم) شکل می‌گرفت و بنده حقیقتا در حاشیه بودم! بعد از این دیدار شایعات مختلفی مطرح شد، برخی می‌گفتند که حضرت آقا به فلانی اعتراض کردند که من نگفتم این همه بچه!! بعضی ادعا کرده بودند که آقا در این دیدار فرموده‌اند تا شش فرزند کافیه و... بخش دوم: یک دیدار استثنایی و خاص! حدود دو ماه پیش با تعدادی از فعالین جمعیتی، خدمت حاج آقا مجتبی خامنه‌ای (فرزند حضرت آقا) رسیدیم و گزارشی از فعالیت فعالین جمعیتی دادیم. ایشان از تعداد فرزندانم پرسیدند، که عرض کردم چهاردهمین فرزند در آستانه تولد است و درخواست کردم نام نوزاد را حضرت آقا بگذارند. آقامجتبی گفتند، وقتی نوزاد به دنیا آمد دیدار خاصی برای شما فراهم خواهد شد، حقیقتاً آن لحظه منظور ایشان را متوجه نشدم! چند روز بعد، حضرت آقا اسم فرزند چهاردهم را "سمانه" گذاشتند و در تاریخ ۱۳ آبان در تماسی از طرف دفتر حضرت آقا اعلام شد که نماز ظهر فردا را بیت رهبری باشید! (البته ۱۰ روز قبل از آن هم تماس گرفته شده بود که شما و چند خانواده پرجمعیت دیگر مهمان حضرت آقا خواهید بود) بخش سوم: وقتی نفس همه بند آمده بود. صبح زود روز ۱۴ آبان به همراه خانواده با اشتیاقی وصف ناپذیر از قم به تهران رفتیم و ساعت ۱۱ وارد بیت رهبری شدیم. چون قبلاً سابقه چنین دیداری را داشتیم، فکر می‌کردیم که قرار است در نماز جماعت شرکت کرده و طبق معمول بعد از نماز حضرت آقا را زیارت کنیم. اتفاقاً سالن کوچک پر از جمعیت بود (حدود ۵۰ نفر) اعم از نیروهای نظامی و مسئولین ارشد! نماز عصر که تمام شد همه شرکت کنندگان ایستادند تا تک تک حضرت آقا را زیارت کرده و احیاناً در ظرف چند ثانیه گفتگویی داشته باشند. ما هم مثل همه منتظر بودیم تا نوبتمان شود و شاید حضرت آقا در گوش فرزندمان اذان و اقامه قرائت فرمایند.. ناگهان فردی صدا زد: «خانواده آقای وافی!!» دستم را بالا بردم، گفت شما و فرزندان بیایید اتاق کنار سالن! واقعاً، آن لحظه نمی‌دانستیم که قرار است چه اتفاقی بیافتد!! با خانواده وارد اتاق شدیم. ابتدای ورود حاج آقا مجتبی نکاتی را بیان فرمودند. چند مبل در اتاق بود که با هدایت محافظان، دختران و پسران در جای مخصوص نشستند و من و خانم هم روی مبل دیگر نشستیم.. به من اعلام کردند که به اندازه نشستن یک نفر کنار خودتان را خالی بگذارید، وقتی علت را پرسیدم، گفتند حضرت آقا قرار است اینجا بنشینند! نمی‌دانم چرا ولی نزدیک بود قالب تهی کنم!! غیر از ما و چند محافظ، هیچکس در اتاق نبود. دو دوربین برای ضبط دیدار مستقر کردند و جلوی هر مبلی یک میکروفن برای ضبط صدا! حدود نیم ساعت این لحظات برای تک تک ما بسیار سخت گذشت، چون نمی‌دانستیم قرار است چه اتفاقی بیافتد!! بخش چهارم: لحظه دیدار با نائب حضرت ولی‌عصر علیه السلام بالاخره درب اتاق باز شد، حضرت آقا وارد شدند و در ابتدای ورود با صدای پدرانه‌ای فرمودند: آقای وافی! شما هستید!! واقعاً نمی‌توانم این لحظه را توصیف کنم. تمام توان خود را گذاشتم روی اینکه نزنم زیر گریه! چون در دیدار قبلی به علت گریه شدید خانواده از شوق دیدار، نتوانستیم حرف‌هایمان را به آقا بگوییم.. برای اینکه سنگینی فضای دیدار شکسته شود به شوخی به آقا عرض کردم که سال ۹۵ ما ۱۰ فرزند داشتیم که خدمتتان رسیدیم و می‌خواستیم به آن ۱۰ فرزند اکتفا کنیم، ولی شما چنان تشویق کردید که چهار فرزند دیگر هم آوردیم. با گفتن این جمله یخ همسرم که در شوک به سر می‌برد باز شد و به آقا عرض کرد: آقاجان، اسم بچه را شما گذاشته‌اید و اگر ممکن است اذان و اقامه را هم در گوشش بگویید. من بچه را گرفتم تا آقا اذان بگویند، آقا فرمودند در آغوش من بگذار! عرض کردم که  اذیت می‌شوید (چون حدود نیم ساعت ایشان روی پا، در سالن کناری مشغول گفتگو با شرکت کنندگان در نماز بودند) فرمودند: نه، اذیت نمی‌شوم و نوزاد را در آغوش گرفتند و به صورت شمرده شمرده اذان و اقامه را قرائت فرمودند. ‌ادامه 👇👇👇👇👇
هدایت شده از حامیان انقلاب
ادامه 👍👍👍👍 بخش پنجم: و اما فرمایشات ایشان اذان و اقامه که تمام شد به آقا عرض کردم برخی از افراد جامعه به خاطر داشتن ۱۴ فرزند، ما را افراطی می‌دانند!! حالت لحن آقا عوض شد و فرمودند کاری به حرف مردم نداشته باشید، کار شما درست است، شما کارخودتان را انجام دهید! عرض کردم بعد از دیدار سال ۹۵ شایعه شد که شما به ما فرموده‌اید که این تعداد فرزند زیاد است! ایشان فرمودند: من که باشم که بخواهم این حرف را بزنم!؟ بعد فرمودند: در روایات متعددی داریم که یکی از نشانه‌های همسر خوب و مومن این است که ولود (دارای فرزندان زیاد) باشد که الحمدالله همسر شما این ویژگی را به نحو احسن دارد. از اینجا به بعد توجه خاص حضرت آقا متوجه شد و ایشان‌ جملاتی همچون شما در حال هستید، شما نمونه هستید یا اینکه آفرین به شما،نسبت به همسرم به کار بردند که کاملا مشهود بود حقیر و فرزندانم (در این دیدار) در حاشیه قرار گرفتیم و و مهمان ویژه، خانم بنده است!! بنده محضر آقا عرض کردم در دو سال گذشته برای ترویج فرهنگ فرزندآوری با سفر به ۲۸ استان با تعداد زیادی از فعالان جمعیتی آشنا شدم که در زمینه حیات جنین(مقابله با اسقاط) درمان ناباروری و فرهنگ‌سازی فرزندآوری، طبق امر شما مشغول فعالیت هستند، همه آنها خواستار دیدار با شمایند، ایشان فرمودند سلام من را به آنها برسانید.. عرض کردم آقا جان ما چند میلیون خانم متاهل در سن باروری داریم که اگر هر کدام یک فرزند بیاورند عمده مشکلات جمعیتی حل خواهد شد. بعد از آن اشاره کردم به چند آمار که ایشان فرمودند اطلاع دارم. عرض کردم آقاجان، فعالین جمعیتی نمی‌گذارند حرف شما روی زمین بماند و با امیدواری مسیر را ادامه خواهند داد (چون آمار جمعیتی بسیار ناامید کننده است) به آقا عرض کردم ۵ تا از فرزندانم طلبه هستند و شش نوه هم دارم که خودم و فرزندانم فدای شما! تا آمدم تک تک فرزندان را محضر آقا معرفی کنم، مهلت ندادند و خودشان شروع کردند به احوال‌پرسی با بچه‌ها، اینکه چه درسی می‌خوانند و به چه فعالیتی مشغول هستند. قبل از دیدار چند نفر از فعالین به صورت خاص سفارش کرده بودند که سلامشان را به آقا برسانم که به قولم عمل کردم. مجدداً عرض کردم آقاجان فعالین جمعیتی مشتاق دیدار شما هستند که ایشان فرمودند هماهنگ کنید و برای بار دوم با این جمله بحث را ادامه دادند که سلام من را به آنها برسانید. دختر دومم از فرصت استفاده کرد و به آقا گفت اسم فرزندی که در راه است را شما بگذارید که ایشان با محبت خاصی فرمودند حتماً این کار را می‌کنم. در این بین داماد بنده نکات مهمی را خدمت آقا گفتند و معظم له با حوصله گوش کردند و فرمودند خوب درس بخوانید و تا میتوانید به مردم خدمت کنید و چند مطلب دیگر.. نوبت به پسرم مهدی رسید و او هم سوالاتی از آقا پرسید، بعد از مهدی ابوالفضل و همین‌طور فرزندان دیگر نکاتی را به حضرت آقا عرض کردند. حضرت آقا به قاسم (فرزند دوازدهم) نگاه کردند و اسمش را پرسیدند، عرض کردم که  بعد از شهادت حاج قاسم دنیا آمده است و اسمش را قاسم گذاشته‌ایم و البته خودش می‌گوید من حاج قاسم هستم! خانمم خطاب به آقا گفت: آقاجان برای عاقبت به خیری و شهادت خودم و فرزندانم دعا فرمایید؛ که ایشان با لحنی سراسر محبت‌آمیز فرمودند ان‌شالله خداوند به نسل شما برکت بدهد! این دیدار حدود ۲۰ دقیقه طول کشید و لحظه خداحافظی رسید، واقعاً برای ما جدا شدن از حضرت آقا سخت بود! و لذا حتی زمانی که حضرت آقا حرکت کردند به سمت درب خروجی اتاق، پشت سر ایشان مرتباً به بیان‌های مختلف ابراز علاقه می‌کردیم، آقا فرمودند به همه این عزیزان انگشتر بدهید و البته به خانم بنده به صورت ویژه! اینجا بود که مجدداً درخواست دیدار فعالین جمعیتی را با ایشان مطرح کردم که ایشان نیز فرمودند سلام تک تک آنها را برسانید. یکی از نکات مهم این دیدار ،مشحون بودن ملاقات با ابراز محبت شدید حضرت آقا به فرزندان و همسر بنده و بالعکس بود!! حسن ختام هم، عکس دسته جمعی و ناهار مهمان حضرت آقا.. محمدمسلم وافی ۱۴ آبان ۱۴۰۲
هدایت شده از حامیان انقلاب
«هوالکریم» خادم مومنینم با ذبح گوسفندِ اول ماه و توزیع گوشت گرم جهت سلامتی حضرت ، تعجیل در امر فرج بامید رهایی مردم مظلوم غزه و شکست مقتضحانه و ذلت بار رژیم جعلی صهیونیستی 📣📣📣📣📣📣📣 به امید نشر حیا و عفت بین زنان و غیرت بین مردان جامعه ی اسلامی و بامید افزایش برکت و روزی مادی و معنوی بین بانیان این کار خیر از کمی بضاعتمان خجل نشویم، کمِ ما مضاعف می شود اگر خالصانه بذلش کنیم. ۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۳۷۰۹ ۳۴۴۶ مهدی آقاطهرانی حساب مخصوص قربانی است، نیاز به پیامک و اطلاع از واریز نیست. خوشا به حال پیشی گیرندگان....السابقون السابقون اولئک المقربون.
هدایت شده از حامیان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام خانوما کلیپ بالا رو ببینید حتما رودر یخچال روسطل برنج وهرجای دیگه الهم بارک لمولانا یاصاحب آلزمان روبنویسید و بچسبانید آثارش رو می بینید انشاالله
🔰بیست و چهارم آبان روز بزرگداشت حکیم الهی و مفسر بزرگ قرآن مرحوم علامه طباطبایی گرامی باد ❇️ نثار روح بلند و ملکوتی این مرد بزرگ فاتحه‌ای همراه با صلوات قرائت کنیم
🔻 مرحوم آیت الله کشميری (رحمت الله علیه) تازه از عراق آمده بودند. يادم است که عصری بود که ما با حضرت والد خدمت ايشان رفتيم، مرحوم آیت الله کشميری مي‌فرمودند: 🔸 «امروز قبل از ظهر يک آقايی به اينجا آمدند، خيلی بزرگوار بودند و يکپارچه نور بودند، سوره‌ «قل هو الله» بودند.» 🔹 گويا نامشان را هم به ياد نمی‌آوردند و بعد يک‌دفعه يادشان آمد و گفتند: آقای طباطبایی، صاحب تفسير المیزان بودند. 🔸 بعد يادم است که صحبت از اين شد که جناب علاّمه به ايشان گفته بودند که بعضی از اساتيد برنامه‌ای را داشتند که هرگاه در شدتی قرار می‌گرفتند، به جايی زير آسمان، مثلا روی پشت‌بام می‌رفتند و دو رکعت نماز امام زمان علیه السلام می‌خواندند و بعد می‌نشستند و خودشان و مشکلشان را بر آقا عرضه می‌کردند و همان زمان، جواب می‌آمد. 🔹 شايد در این دستور برای بعد از نماز، تتمّه‌ای داشت که الان در ذهن من نيست. ولی برداشت من اين شد که مرحوم علاّمه طباطبايی (ره) آمده بودند، يک هديه‌ای خدمت آقای کشميری آورده بودند و آن، اين بود که چگونه ارتباط برقرار شود که انسان همان موقع به جواب برسد. کد ۴۲۲۹ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌