شب‌های جمعھ نیمھ شب‌ها تا سپیدھ بر روے اسرارش خدا پردھ کشیدھ از راھ می‌آید زنی قامت خمیدھ لب می‌گذارد روے حلقوم بریدھ فریادهاے یا بُنیَّ پا بگیرد حیدر بیاید بازوے زهرا بگیرد روضھ نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا کھ انگشتر ندارد یک تکه‌اے سالم همھ پیکر ندارد جایے براے بوسۀ مادر ندارد گیسوے خود را ریختھ روے گلویش مادر بود اینگونھ شکل گفتگویش گوید بُنیَّ، یا بُنیَّ، یا بُنیَّ برخیز آمد مادرت زهرا، بُنیَّ دیدم خودم در عصر عاشورا، بُنیَّ افتادھ بودے زیر دست و پا، بُنیَّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم #شب‌جمعه 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm

🏴 #صلی‌اللھ‌علیک‌یااباعبداللھ شب جمعھ حَرمت بوے محرم دارد بانویے کنج حرم مجلس ماتم دارد شب جمعھ شدھ و باز دلم رفت حرم دل آشفتۂ من، صحن تو را کم دارد مادرت روضھ گرفتھ است برایت آقا زیر لب زمزمھ واے حسینم دارد بیرق روضھ عیان است ز روے گنبد مجلس روضھ همانجاست کھ پرچم دارد گریۂ مادرتان عرش خدا را لرزاند روضۂ آه بُنَیَّ چقدر غم دارد حجرھھاے حرمت پر شدھ از ذکر حسین هر کھ آید بھ حرم نام تو را دم دارد در هواے لب خشکت بھ لب آب فرات چشم هر زائرتان چشمۂ زمزم دارد عطر سیب حرمت از سر شب تا بھ سحر بردھ غم از دل هرکس که بھ دل غم دارد فطرس امشب چقدر بر تو سلام آوردھ فطرس انگار خبر از همہ عالم دارد ۔۔۔ #شب‌جمعه 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm

🏴 #صلی‌اللھ‌علیک‌یااباعبداللھ شب جمعھ حَرمت بوے محرم دارد بانویے کنج حرم مجلس ماتم دارد شب جمعھ شدھ و باز دلم رفت حرم دل آشفتۂ من، صحن تو را کم دارد مادرت روضھ گرفتھ است برایت آقا زیر لب زمزمھ واے حسینم دارد بیرق روضھ عیان است ز روے گنبد مجلس روضھ همانجاست کھ پرچم دارد گریۂ مادرتان عرش خدا را لرزاند روضۂ آه بُنَیَّ چقدر غم دارد حجرھھاے حرمت پر شدھ از ذکر حسین هر کھ آید بھ حرم نام تو را دم دارد در هواے لب خشکت بھ لب آب فرات چشم هر زائرتان چشمۂ زمزم دارد عطر سیب حرمت از سر شب تا بھ سحر بردھ غم از دل هرکس که بھ دل غم دارد فطرس امشب چقدر بر تو سلام آوردھ فطرس انگار خبر از همہ عالم دارد ۔۔۔ #شب‌جمعه 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm

شب‌های جمعھ نیمھ شب‌ها تا سپیدھ بر روے اسرارش خدا پردھ کشیدھ از راھ می‌آید زنی قامت خمیدھ لب می‌گذارد روے حلقوم بریدھ فریادهاے یا بُنیَّ پا بگیرد حیدر بیاید بازوے زهرا بگیرد روضھ نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا کھ انگشتر ندارد یک تکه‌اے سالم همھ پیکر ندارد جایے براے بوسۀ مادر ندارد گیسوے خود را ریختھ روے گلویش مادر بود اینگونھ شکل گفتگویش گوید بُنیَّ، یا بُنیَّ، یا بُنیَّ برخیز آمد مادرت زهرا، بُنیَّ دیدم خودم در عصر عاشورا، بُنیَّ افتادھ بودے زیر دست و پا، بُنیَّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم #شب‌جمعه 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm