eitaa logo
🌹گاھ نوشٺھاے يڪ طلبھـ ـ ـ
1.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
17 فایل
﷽ﷻ ➖چندسالےدرس خارج ➖ سطح ۴سیاستگذاری فرهنگی ➖ارشدمدیریت فرهنگی ➖دانشجوی دکترای مدیریت إن شاءاللھ افڪار واعمالمان مرضے حضرٺ دوسٺـ ڪھ ھرچہ گفٺیمـ جز حڪایٺ دوسـٺ؛دࢪ همہ؏مࢪ از آن پشیمانیمـ ۩ڪپی باصلوات بر ﷴوآل مطهرش آزاد۩ ۞بندھ @besmellaherrahmanerrahim
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 «ص‌» پیامبر رحمت‌ و اخلاق 🌱 گوشه‌هایی از دریای سجایای اخلاقی پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم 🍃در وصف رفتار و صفات پیامبر(ص) گفته‌اند که اغلب ساکت بود و جز در حد نیاز سخن نمی‌گفت 🍃هرگز تمام دهان را نمی‌گشود، بیشتر تبسم داشت و هیچ‌گاه به صدای بلند نمی‌خندید 🍃چون به کسی می‌خواست روی کند، با تمام تن خویش برمی‌گشت 🍃به پاکیزگی و خوشبویی بسیار علاقه‌مند بود، چندان‌که چون از جایی گذر می‌کرد، رهگذران پس از او، از اثر بوی خوش، حضورش را درمی‌یافتند 🍃در کمال سادگی می‌زیست، بر زمین می‌نشست و بر زمین خوراک می‌خورد و هرگز تکبر نداشت 🍃هیچ‌گاه تا حد سیری غذا نمی‌خورد و در بسیاری موارد، به‌ویژه آنگاه که تازه به مدینه درآمده بود، گرسنگی را پذیرا بود 🍃با اینهمه، چون راهبان نمی‌زیست و خود می‌فرمود که از نعمت‌های دنیا به حد، بهره گرفته، هم روزه داشته و هم عبادت کرده است 🍃رفتار او با مسلمانان و حتی با متدینان به دیگر ادیان، روشی مبتنی بر شفقت و بزرگواری و گذشت و مهربانی بود 🍃سیرت و زندگی او چنان مطبوعِ دلِ مسلمانان بود که تا جزئی‌ترین گوشه‌های آن را سینه‌به‌سینه نقل می‌کردند و آن را امروز هم سرمشق زندگی و دین خود قرار می‌دهند ♦️امیرمؤمنان در توصیف سیمای پیامبر(ص) می‌فرماید: «هر کس بدون آشنایی قبلی او را می‌دید هیبتش او را فرا می‌گرفت 🍃هر کس با او معاشرت می‌کرد و با او آشنا می‌شد دوستدار او می‌گردید 🍃پیامبر نگاهش را میان یارانش تقسیم می‌کرد و به هر کس به‌اندازه مساوی نظر می‌افکند 🍃هرگز رسول خدا با کسی دست نداد که دستش را از دست او بردارد جز آنکه آن طرف ابتدا دستش را بکشد 🍃پیامبر(ص) با هر کسی به‌اندازه ظرفیت و عقلش گفتگو می‌کرد 🍃عفو و بخشش او به هر کس که ظلمی نسبت به او مرتکب شده بود نزد همه شهرت داشت، به طوری که حتی وحشی (قاتل حمزه عموی خود را) و ابوسفیان دشمن دیرینه اسلام را نیز بخشید 🍃پیامبر(ص) زاهدانه می‌زیست. در همه عمر گوشه‌ای خاص خود نداشت و آن اطاق‌های حقیر گِلین که در جوار مسجد بود، طاق‌هایی از چوب نخل داشت و به جای در، پرده‌ها از موی بز یا پشم شتر بر آن آویخته بود 🍃بالشی زیر سر می‌گذاشت که آن را از برگ خرما پر کرده بودند. تشکی از چرم، پر از برگ خرما داشت که همه عمر بر روی آن می‌خفت 🍃زیرپوش وی از پارچه‌ای خشن بود که تن را می‌خورْد و ردایی از پشم شتر داشت 🍃این در حالی بود که پس از جنگ حنین، چهار هزار شتر، بیش از چهل هزار گوسفند و مقدار فراوانی طلا و نقره را به این و آن بخشید 🍃خوراک وی از منزل و اثاث و لباس نیز زاهدانه‌تر بود.‌ای بسا ماه‌ها می‌گذشت که در خانه وی برای طبخ، آتش نمی‌افروختند 🍃غذایش معمولا خرما و نان جو بود. هیچ وقت دو روز پیاپی غذای سیر نخورد. وی یک روز دو بار سیر از سفره برنخاست 🍃مکرر می‌شد که او و کسانش شبهای پیاپی گرسنه می‌خفتند 🍃روزی فاطمه(س) نانی جوین برای وی آورد و گفت: نانی پختم و دلم رضا نداد برای شما نیاورم. آن را خوردند و فرمودند: «این تنها غذایی است که پدرت از سه روز پیش می‌خورَد» 🍃روزی که در نخلستان یکی از انصار خرما می‌خورد، فرمود: «روز چهارم است که چیزی نخورده‌ام». گاهی از شدت گرسنگی سنگ به شکم می‌بست (تا گرسنگی تسکین یابد) 🍃هنگام رحلت از دنیا، زره وی در قبال سی پیمانه جو، پیش یک یهودی به گرو بود 🏴گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🏴 امام مجتبی علیه السلام، امام مظلومان 🔻در بسیاری از منابع شیعه و اهل سنت آمده است که امام حسن(ع) با خوراندن زهر به شهادت رسید. طبق برخی گزارش‌ها، او را چند بار مسموم کرده بودند، اما حضرت نجات یافته بود 🔻در مورد مسمومیت آخر که به شهادت وی انجامید، شیخ مفید گفته است معاویه وقتی تصمیم گرفت برای ولایتعهدی پسرش یزید بیعت بگیرد، صد هزار درهم برای جعده دختر اشعث بن قیس (همسر امام حسن(ع)) فرستاد و به او وعده داد که در قبال مسموم کردن شوهرش، او را به ازدواج یزید درخواهد آورد 🔻نام جعده به عنوان قاتل حسن بن علی(ع) در منابع اهل سنت نیز آمده است. 🔻نقل شده است پس از شهادت امام مجتبی(ع)، شهر مدینه یکپارچه شیون و گریه شد. همچنین گفته‌اند هنگام خاکسپاری، قبرستان بقیع پر از جمعیت شد و تا هفت روز بازارها تعطیل بود 🔻از برخی منابع اهل سنت نقل شده است که نخستین خواری برای عرب، درگذشت حسن بن علی(ع) بود 🔻در برخی منابع آمده است امام حسن(ع) به برادرش وصیت کرد که او را پس از درگذشت، کنار قبر جدش رسول خدا(ص) دفن کند. بنابر نقلی، حسن بن علی خواسته خود را با عائشه در میان گذاشته و او نیز موافقت کرده بود. بنابر روایت کتاب «انساب الاشراف» وقتی مروان بن حکم از این وصیت با خبر شد، به معاویه گزارش داد و معاویه از او خواست، به شدت از این کار جلوگیری کند 🔻در گزارش شیخ مفید و طبرسی و ابن شهرآشوب  آمده است امام مجتبی(ع) وصیت کرد که تابوت او را برای تجدید عهد، نزد قبر پیامبر(ص) ببرند و سپس کنار قبر جده‌اش فاطمه بنت اسد دفن کنند 🔻در این نقل‌ها آمده است که حسن بن علی سفارش کرد که هنگام تشییع و دفن او از هرگونه درگیری پرهیز شود تا مبادا خونی ریخته شود 🔻وقتی بنی هاشم، تابوت امام مجتبی(ع) را به طرف قبر پیامبر(ص) بردند، مروان همراه عده‌ای از بنی امیه، سلاح به دست گرفتند و راه را بستند تا از دفن شدن او کنار قبر پیامبر(ص) جلوگیری کنند. ابوالفرج اصفهانی آورده است که عائشه سوار بر استری شد و بنی امیه را فراخواند تا مانع از این کار شوند 🔻در نقل دیگری آمده است: وقتی عائشه دید نزاع رخ داده و نزدیک است به خونریزی بینجامد، گفت: خانه، خانه من است و اجازه نمی‌دهم کسی در آن دفن شود 🔻همچنین نقل شده است که مروان گفت نمی‌پذیریم که عثمان در آخر شهر دفن شده باشد، ولی حسن بن علی را کنار پیامبر دفن کنید. نزدیک بود میان بنی هاشم و بنی امیه درگیری رخ دهد؛ ولی امام حسین(ع) بنابر وصیت برادرش، از درگیری جلوگیری کرد. پیکر حسن بن علی را به بقیع بردند و کنار قبر فاطمه بنت اسد به خاک سپردند 🌹در گزارش ابن شهرآشوب آمده است بنی امیه، به سمت جنازه امام مجتبی(ع) تیر پرتاب کردند. طبق این نقل، ۷۰ تیر از پیکر مطهر امام حسن (ع) بیرون کشیدند 🏴صلی الله علیک یا مظلوم یا غریب ... ◼️ مظلومانه علیه السلام تسلیت باد 🏴گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 کرامات علیه‌السلام ♦️یکی از اصحاب خاص اهلبیت علیهم السلام، حسن بن على وشّاء است. او بعد از شهادت حضرت موسى بن جعفر علیه‏السلام در انتخاب و گزینش حضرت امام رضا علیه‏السلام اندک زمانى دچار حیرت و سرگردانى شد. بدین خاطر گفته‏اند که «واقفیّه» بود ولى خیلی زود از این اعتقاد باطل عدول کرد و به مذهب حق ـ که امامت حضرت رضا علیه‏السلام و امامان بعد از آن بزرگوار است ـ باور عمیق و ژرفى پیدا کرد ♦️این محدّث عظیم، به دنبال مشاهده بعضى از کرامات و معجزات از حضرت امام رضا علیه‏السلام ، از آن عقیده باطل دست شست و به امامت حضرت گرایش یافت و از یاران مخصوص آن حضرت شد. 💢حسن بن على وشّاء مى‏گوید: من در حالى که مذهب واقفیّه را داشتم و بر این باور بودم، سفرى به خراسان کردم و با خود مقدارى لباس و بعضى از اجناس دیگر بردم که بفروشم. همراه من یک جامه گلدارى بود که در یکى از بسته‏ها جاى داشت و من متوجه آن نبودم و جاى آن را هم نمى‏دانستم چون به مرو رسیدم، منزلى را کرایه کردم. مردى که اهل شهر مدینه و در آنجا چشم به جهان گشوده بود، نزد من آمد و به من گفت: ابوالحسن الرضا علیه‏السلام مى‏فرماید: آن جامه گلدارى که نزد توست، براى من بفرست. گفتم: من همین حالا وارد این شهر شدم، چه کسى به ابوالحسن الرّضا علیه‏السلام خبر آمدن مرا داده است؟! من جامه گلدار ندارم! آن مرد رفت و بعد از لحظاتى برگشت و گفت: ابوالحسن الرضا علیه‏السلام مى‏فرماید: جامه گلدار در فلان جاست و در فلان بقچه است. من بقچه را با دقت نگاه کردم. آن را در همان جایى که آن حضرت فرموده بود، یافتم و آن را براى آن حضرت فرستادم! 💢حسن وشاء در جایی دیگر مى‏گوید: من قبل از اینکه به امامت حضرت رضا علیه‏السلام یقین بیاورم، سؤالاتی داشتم و تمام آنها را در یک کتابى گرد آورده بودم. آنها مسائلی بودند که از پدران آن حضرت روایت شده بود. مسائلى دیگر نیز در آن کتاب بود. متمایل بودم که حضرت را آزمایش کنم که آیا او واقعاً بعد از پدر بزرگوارش، موسى بن جعفر علیه‏السلام ، امام شیعیان است یا خیر؟ کتاب را برداشتم و به سمت خانه آن حضرت راه افتادم، تا این که به درب منزل امام رسیدم. در گوشه‏اى از کوچه، با حالت اندیشناک نشستم. منتظر بودم تا یک موقعیت مناسب و زمان خلوت برسد تا کتاب را بر آن حضرت تحویل دهم، گروهى از شیعیان نیز نزدیک منزل آن حضرت حضور داشتند و با یک دیگر گفت و گو مى‏کردند در این هنگام که با خود اندیشه مى‏کردم که از آن بزرگوار طلب اجازه کنم و به خدمتش برسم، ناگهان یکى از خادمان آن حضرت در حالى که کتابى در دست او بود، صدا زد: کدام یک از شما حسن بن على بن بنت الیاس بغدادى هستید؟ من از جایم بلند شدم و گفتم: من هستم، چه کار دارى؟ گفت: این کتاب(نامه) را بگیر، من مأمورم این را به تو برسانم. من کتاب را از او گرفتم و به گوشه‏اى رفتم. کتاب را مطالعه کردم، به خدا سوگند! دیدم جواب تک تک سؤالات مرا نوشته است و در این هنگام بود که به امامت حضرت رضا علیه‏السلام یقین پیدا کردم و مذهب واقفیّه را ترک کردم! 🏴شهادت غریبانهٔ شمش الشموس و امام الرئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء بر شیعیان و محبین آن حضرت تسلیت‌باد 🏴گاه‍ نوشت های یک طلبه ☘ @besmellaherrahmanerrahimm
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬛️ شھادت غریبانھ امام مھربانےھا علیه السلام تسلیت باد ... سید حمیدرضا برقعی 🏴گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🏴 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏ شهادت امام رئوف، شمس الشموس، غریب الغربا، معین الضعفاء و الفقرا حضرت امام رضا علیه السلام تسلیت باد. 🏴گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ آخرین کشوری که یک رئیس جمهور آرتیست را تجربه کرد، اوکراین بود که پس از چند سال درگیر جنگ و در معرض نابودی است و میلیونها نفر از مردم این کشور آواره و بی خانمان شده اند کاش این تجربه برای ایران آنقدر گران تمام نشود 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ مکاشفه عالم بحرینی در مورد امان نامه هایی که امام رضا (ع) به زائرینشان اهدا می‌کردند 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾اگر دوست دارید گناهان شما پاک بشود ... /استاد عالی 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🅾 سرنوشت وحشتناک مردمی که و را ترک می‌کنند‼️ 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 یه خاطره شب جمعه‌ای از ‼️ ثواب گناه درجه‌بهشتی 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
♦️ اگر بخواهیم راه انسانیت را طی کنیم باید ... ٫مرحوم‌علامه‌مصباح ره 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾 اعمالمان را به امام زمان علیه السلام دهیم ... /آیت الله ناصری 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm