196.9K
⭕️ سوال
❓این چہ پیمانی است کہ در عالم ذر با خدا بستہ ایم کہ همگان آن را فراموش کرده اند؟ و هیچ کس آن را به خاطر نمى آورد؟
🔰 پاسخ
بسمالله الرحمن الرحیم
نه، آن تعهد را همه به خاطر دارند.
منتها در شرایط معمولی که گرفتاریها و این آلودگیها به دنیا و امثال دنیا، باعث شده که روی آن تعهد با یک غباری پوشیده بشود...با یک پردهای پوشیده بشود که دیده نشود... اما در شرایط سخت، مثل وقتی که انسان داخل کشتی نشسته و کشتی دارد غرق میشود، آنجا با تمام وجودش ربوبیت خدا را دارد حس میکند و متوجه میشود.
یک بار که در هواپیما نشسته بودیم و هواپیما داشت تکانهای خیلی شدیدی میخورد، یک خانمی که خیلی بد لباس [بود از نظر پوشش و حجاب] و اصلا به او نمیآمد که ذرهای دین داشته باشد [میشد متوجه شد که انسان معتقدی است] چون اولین کسی بود که رو به من کرد و گفت حاجآقا چه ذکری بگویم؟ چه دعایی کنیم اینجا... الآن؟
خب اینجا ما فهمیدیم که این تعهد در فطرتش هست، منتها حالا دنیا و اینها باعث شده که فراموش کند.
پس نه، در ذات ما، در #فطرت ما هست... منتها روی آن پوشیده شده و در شرایط سختی که انسان گرفتار میشود و دستش که از همهجا کوتاه میشود با تمام قوا، آن ربوبیت خدا را درک میکند که «ألَستُ بِرَبّکم قالوا بلی» ... آنجا کاملا متوجه میشود، پس اینکه فراموش کردیم، اینجوری نیست!
[درستش این است که بگوییم بواسطه مشغلههای بیهوده دنیایی] روی آن را پوشاندهایم... به موقع خودش را نشان میدهد.
🎙 استاد محمدی شاهرودی
📎 #ماه_رمضان
📎 #شب_قدر
143.2K
❓ سؤال
سلام علیکم تفاوت #لوح_محو_و_اثبات با لوح محفوظ در چیست؟
✅ پاسخ
بسمالله الرحمن الرحیم
آنچه در لوح محفوظ است، ثابت است، لایتغیّر است؛ چون آنجا رابطهی علّی تمام است و علت، علت تامه است و معلول هم خب از علت جدا نمیشود.
در لوح محو و اثبات اینجوری نیست؛ علتها متعدد هست، جابجا میشوند، علتها جایگزین میشوند، مرتب مطالب نوشته میشود و پاک میشود، کم و زیاد میشود، محو میشود و اثبات میشود؛
[مثلا] بنا بود امشب بمیرد، پاک میشود، این مرگ امشب پاک میشود، بیست سال عمرشان اثبات میشود؛ «یمحوالله ما یشاء» آنچه خدا بخواهد... [خدا]خواست که عمر این بندهاش طولانی بشود، آن مرگشان را پاک کرد «و یثبت»... چه چیز را ثابت میکند؟ آن بیست سال عمر را.
به این میگویند لوح محو و اثبات که مرتب تغییر میکند.
💢قسم دادن بحق ائمه ع💢
چرا خدا را بحق ائمه ع قسم می دهیم؟ايشان مگر حقي بر خداوند داشتند؟
1️⃣اولا
بحق ائمه ع قسم دادن خدا در مراسم شبهای قدر و دیگرمراسم و اعمال و زیارات؛ مورد توصیه اهل بیت ع بوده است.و عملی مستند می باشد.لذا بدعت و خرافات نمی باشد.
📕المعرفة والتاريخ، ج 2، ص751
📙البداية والنهاية، ج 7، ص610
📔أنساب الأشراف، ج1، ص 348
📕سير أعلام النبلاء، ج 3، ص 144
📙الکافی، ج۲، ص۶۲۹، حدیث ۹
📒طوسی، الامالی، ص۲۹۳
📙قطب راوندی، سلوة الحزین، ص۲۰۶
📒مفید، المقنعه، ص۱۹۰
📘دعوات راوندی، ص۲۰۶
بلکه سیره انبیاء بخصوص آدم ع بوده است.که برای پذیرش توبه اش خدا را بحق آل عبا ع قسم داد.
📚الدر المنثور في تفسير المأثور، ج1، ص: 59
📕بحار الأنوار / ج44 / 245 / باب 30
چرا كه اگر مخلوق حقي بر ذمه خالق نداشت، چگونه حضرت آدم و پيامبر اسلام(ص) يا ائمه اطهار در ادعيه و زيارات كه از ايشان نقل شده است، خداوند را به حق بندگانش قسم داده اند؟
پس اشکال نداشته و ندارد
2️⃣ثانیا
در قرآن از حقی که خدا برای خود نسبت به مومنان ثابت دانسته سخن فرموده است.
«وَكانَ حَقّاً عَلَيْنا نَصْرُ المُؤْمِنِينَ»
و ياري مؤمنان، همواره حقي است بر عهده ما.
📖روم آيه47.
«كَذلِكَ حَقّاً عَلَيْنا نُنْجِ المُؤْمِنِينَ»
همين گونه بر ما حق است كه مؤمنان را رهائي بخشيم.
📔يونس آيه109.
3️⃣ثالثا
رواياتي وجود دارد كه به وجود حق مخلوق بر ذمه خداوند اشاره مي كند.
📙المحاسن / ج1 / 42 /
📕الأصول الستة عشرص 50
📒الكافي ج2 / 176 /
📘نهج الفصاحه، ، ص448.
📒لسان العرب، ج13، ص168.
📘تفسير القمي / ج1 ص : 180
واضح است که هیچ بنده ای بر خدا نمیتواند حقی داشته باشد و حتی رسول خاتم ص که در افق فراسوی عبودیت بود نیز حقی برخدا نداشته و به فرموده خود مستحق بهشت نیست مگر از بای تفضل عنایتی بشود...
📙أمالي المرتضى / ج1 / 344 /
معناي حق بنده بر خداوند و منظور از حقّ بندگان خدا، در ادعيه و احاديث، مقام و منزلتي است كه خداوند در مقابل طاعت و فرمانبرداري آنها به آنان مي بخشد و اين بخشش، از روي فضل و عنايت حق است نه به جهت استحقاق بندگان.
بنابراين، حقّي كه خدا را به آن قسم مي دهيم، حقي است كه خود خداوند بر ذمه خود پذيرفته است، نه حقي كه بنده بر خداوند پيدا كرده باشد و اينگونه تعابير، ناشي از لطف و عنايت خداوند متعال به بندگان صالح و شايسته است، تا جايي كه خود را مديون و بندگان خود را ذي حق مي شمارد. در واقع اين تعابير، انسانها را به طاعت و بندگي خداوند ترغيب و تشويق مي كند.
💠 پیامبر رحمت صلی الله علیه وآله:
🔸 یا علی! هرکس از امت من تو را دشمن بدارد، دیگر برای من مهم نیست او یهودی خواهد مُرد یا مسیحی.
📚 الفردوس، ج ۵ ، ص ۳۱۶
📎 #امام_زمان
📎 #ماه_رمضان
🍃🌸🌸🍃
🔺حضرت علی (ع) در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است و اینکه روح آدمی میتواند چه استعلاهایی پیدا کند، دعایی دارند که من آن را همیشه در قنوت میخوانم:«اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِي أَوَّلَ كَرِيمَةٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ كَرَائِمِي وَ أَوَّلَ وَدِيعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِكَ عِنْدِي»/خطبه۲۱۵
🔺 خدایا کاری کن که از چیزهای #ارزشمند زندگی، #جانم اولین چیزی باشد، که از من میگیری؛ نکند قبل از این که جانم را میگیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر مکرمت های اخلاقی ام گرفته شده باشد و تفالهای شده باشم که تو جانم را میگیری. خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که میگیری، جانم باشد و وقتی میمیریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق ورزی به انسانها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان دوستیام سر جایش باشد. نه اینکه تا جانم به لبم برسد و بمیرم ؛عدالتم، انصافم و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضعم را از دست داده باشم.
🔺این یکی از #تکان_دهندهترین جملاتی است که در #فرهنگ_بشری گفته شده است. یعنی کریمههای وجود من زیاد است اما جان من اولین #کریمهای باشد که از من میگیری. این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی است که میفرمایند نمی ارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی، ولو جهان را در مقابل روحت به تو بدهند.
منشأ بی عفّتی ها❗️
📌 پدر و مادر! آیا به فرزندت علاقه مند هستی؟!
اگر علاقه مند هستی، به او غیرت داشته باش؛ یعنی بُعد انسانی و الهی او را حفظ کن تا مثل حیوانات نشود.
✅ اینجا این روایت مطرح می شود که: «إِنَّ الغَيرَةَ مِنَ الإيمَانِ». به روشنی رابطۀ بین غیرت و حیا آشکار شد.
🔶 ببینید چقدر معارف ما با هم هماهنگ هستند. انسان -سوای از مؤمن بودن- اگر بخواهد انسانیّتش را حفظ کند، باید نسبت به فرزندش چنین غیرتی داشته باشد؛ چه دختر باشد و چه پسر، باید او را عفیف بار بیاوری. عفّت هم از حیا نشئت می گیرد و شاخه ای از حیا است.
🔻 منشأ بی عفّتی ها در جامعۀ ما همین مسئلۀ بی حیایی است. برخی همین پردۀحیا را که در تربیت اصل و اساس است، می درند. بعد از آن، پدر و مادر هر کاری هم بکنند، ثمری ندارد. البتّه این مسئله هم هست که وقتی از محیط خانواده بیرون رفت و وارد محیط آموزشی شد، مشکلات تربیتی اش بیشتر می شود.
🔺 بدتر از همۀ این ها محیط جامعه و مخصوصاً رسانه های تصویری است که برخی از آن ها «جنایت کاران جامعه» هستند و چه مشکلاتی را در مسیر تربیت ایجاد می کنند.
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی (ره)
#صلی_الله_علیک_یا_امیرالمؤمنین
☑ روایت صعصعهبنصوحان از لحظات آخر عمر با برکت امام علی(ع)
✉️ علی برایم پیام فرستاده بود تا شاهد وصیتش باشم. پرسشی دلم را ویران کرده بود. نمیتوانستم نپرسم. جانم قرار پیدا نمیکرد. از سویی میدانستم که چنان پرسشی او را آزار میدهد. اما او پاسخی به من داد که خواب و آرام را از من گرفت. اکنون که او شهید شده است. تصویرش در برابر چشمانم ثابت مانده است و همان لبخند و همان واژههایی که گویی هزار بار صیقل خورده بودند. پرسیدم:
"ای امیرمومنان تو برتری یا آدم؟"
در چشمان پر مهرش شعلهای از شرم افروخته شد. نگاهاش را به سقف دوخت. نگاهی به پسران و دخترانش کرد که دورتادور او ایستاده بودند. سکوت محض بود. همه منتظر بودیم تا واژهها مثل پرندههایی رنگارنگ از آشیانه دهانش بیرون آیند و فضا را پر کنند و ترانه بخوانند.
فرمود: از خودستایی بیزارم. سکوت کرد. ادامه داد: " اگر این آیه نبود که: "از نعمتهای پروردگارتان سخن بگویید." خاموش می ماندم و سخنی نمیگفتم." باز هم سکوت کرد. شعلهی شرم در نگاهش میسوخت.
" آدم در بهشت عدن متنعم بود. تنها خداوند از او خواست که به خوشه گندم نزدیک نشود. شد و از گندم خورد. از دستور خداوند سرپیچید. به من گفته نشده بود که نان گندم نخورم. اما گویی همان فرمان عتیق در گوشم زنگ میزد. گفتم من بار آن فرمان را در زندگیام بر دوش میگیرم.
صعصعه؛ من در تمام عمرم به اختیار نان گندم نخوردهام." فرزنداش آهسته میگریستند. زینب چشم از علی بر نمیداشت.
پرسیدم:" ابراهیم؟"
فرمود: " ابراهیم در ملکوت آسمانها سیر کرد. خداوند ملکوت آسمانها و زمین، ملکوت هستی را به او نشان داد؛ اما جانش هنوز طمانینه و آرامش ایمان را نیافته بود. مثل نهالی نورس در برابر توفان تردید میلرزید. از خداوند پرسید: "چگونه مردهها را زنده میکنی؟ خداوند در برابر پرسش او پرسش دیگری مطرح کرد. مگر ایمان نداری؟ گفت دارم؛ اما دیدن ایمانم آرزوست.
من در تمام عمرم هیچگاه غبار تردید و تشویش برخاطرم ننشست. اگر همه حجابها بر طرف شوند بر یقین و طمانینهی جانم اندکی افزوده نمیشود."
چشمهایش خندید. به دور دستی که در افق دید ما نبود نگاه میکرد.
پرسیدم:"نوح؟"
فرمود: "نوح در راه دعوت مردمش به راه خداوند بسیار آزار دید. عمر درازش سرشار از آزار و زخم زبان بود. و نیز زخمهایی که بر پیکرش مینشست. سرانجام دلش گرفت و بیتاب شد و مردم خود را نفرین کرد. از خداوند خواست که هیچ یک از کافران را بر زمین زنده مگذارد.
من هم بسیار آزار دیدم. کژیها و ناراستیها. زخم هایی که روح را میسوزانید. در هر دم به من زرداب درد نوشانیدند. بیتاب نشدم و همیشه از خداوند خواستم آنان را کمک کند. گفتم خدایا آنان را دریاب نمیدانند چه میکنند؛ نمیدانند چه میگویند."
پرسیدم:"موسی؟"
فرمود:" هنگامی که خداوند به موسی گفت: به نزد فرعون برو و او را به راه خداوند دعوت کن. موسی در دلش هراسی پدیدار شد. به خداوند گفت: من یکی از آنان را کشتهام. اکنون ترس جانم را دارم؛ مبادا مرا بکشند.
هنگامی که پیامبر به من گفت: به کعبه برو و بت،ها را بشکن. به خاطرم نیامد که من بسیاری از سران قریش را کشتهام، ممکن است در اندیشه کشتنم برآیند؛ راحت و روان مثل ماهی در آب؛ رفتم و بتها را شکستم."
پرسیدم:"عیسی؟"
فرمود:" عیسی برادرم! هنگامی که مریمِ پاک، درد زایمان گرفت از حرم بیرون رفت تا در خارج بیتالمقدس کودکش به دنیا بیاید. مادرم فاطمه به درون حرم رفت.
من پسر کعبهام..."
از شوق میلرزیدم. اما آخرین پرسش رهایم نمیکرد.
بر زبانم نمیگشت. چشمانم را بستم و شتابزده پرسیدم:
اما محـمـد؟
علی لبخند زد، شکفته شد. گفت:
"من یکی از بندگان محمدم"
دیگر بیتاب بودم. سر بر دامانش نهادم و گریستم. دست بر شانهام گذاشت. درست مثل آن غروب غمانگیز جنگ جمل. هر دو برادرم زید و سبحان شهید شده بودند. من هم زخمی بودم. تشنه و گریان. تصویر آنان با سیمایی خونین و خندان در برابرم بودند. سرود توحید می،خواندند.
علی دستم را فشرد و گفت:" صعصعه؛ آنها راحت شدند و ما سهم بیشتری از رنج را باید بر دوش بکشیم. شکیبا باش. تو تنهایی طولانی و غم انگیزی را در پیش روی داری.
🏴 علی را شبانه و غریبانه دفن کردیم.
و گفتم: خداوند تو را رحمت کند، ای امیرمومنان! خداوند در سینه تو بزرگ بود و تو به ذات او آگاه بودی.
✨ مشتی از خاک مزار علی را برداشتم. بوئیدم. بوسیدم و بر سر و رویم افشاندم. گریستم و به خاک گفتم: "ای خاک! اگر می دانستی چه کسی را در بر گرفتی، هر گذرندهای نوای ناله و زاریات را میشنید. ای مرگ! اگر میگفتی که فدیه میپذیری جانم را فدای علی میکردم. ای روزگار! علی را از ما گرفتی، چه بد زمانهای هستی"
✍ ناصر کاوه
📚الانوار النعمانية ج۱ ،ص ۲۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨#صلی_الله_علیک_یا_امیرالمؤمنین
✅ حیدر حیدر...
حاج محمود کریمی
پاسخ
سلام.
علت اینکه امامزادگان به سمت ایران میامدن این بود که پس از جریان کربلا و عاشورا ظلم به خاندان اهل بیت ع ادامه یافت و در دوره بنیعباس منصور دوانیقی در ساختن شهر بغداد با قرار دادن پیکر سادات و شیعیان زیر پی دیوارها و در داخل ستونها ساخت این شهر را به پایان رساند
در جریان شهدای فخ در زمان هادی عباسی و کشتن هارونالرشید، در یک شب 75 نفر از سادات بنیهاشم را کشتند ، این ظلم ها در کتاب مقاتل الطالبین، فراوان ذکر شده...
و در زمان متوکل عباسی،شیعیان و خاندان اهل بیت ع در فقر و تحریم حکومتی بودند، حتی زنان بنیهاشم از جهت لباس در حدی در مضیقه بودند که برای خواندن نمازشان چند نفر از آنها به نوبت با یک لباس که تنها آن در دسترس آنها بود نماز خود را ادا میکردند.
در این دورهها تعداد بسیاری از سادات وطن و خانه خود را ترک نموده و با خانواده شان به ایران مهاجرت کردند. تقوا و مردم داری انها مردم را به آنها جذب میکرد...
اما پس از مدتی در ایران هم توسط حکومت شناسایی و شهید میشدند....
مردم بخاطر علاقه به این فرزندان ائمه،پس از شهادت آنها، برای انها مقبره و زیارتگاههای کوچک میساختند.
پس از حضور امام رضا ع در خراسان، نیز بسیاری از آنها برای اینکه بهره بردن از ایشان به سمت خراسان حرکت کردند ولی مامورین حکومتی آنها را در راه به شهادت میرساندند.
مثلا شاهچراغ (برادر امام رضا ع) در شیراز شهید کردند ، حضرت معصومه س را در قم، امامزاده حسین برادر دیگر امام رضا ع در قزوین و امامزاده صالح برادر دیگر امام رضا ع در تهران همگی توسط حکومت آن زمان به شهادت رسیده و...
🔴 آخرین توصیه های امیر المومنین علی(علیهالسلام)
♦️اى حسن! من تو را و تمام فرزندان و خاندانم و هر كسى كه اين وصيتنامه به او برسد، به #تقوا و ترس از خداوندى كه پروردگار شماست، سفارش مىكنم.
♦️به #خويشان و #ارحام خويش #توجه داشته باشيد و به آنان پيوند كنيد، #صلهرحم كنيد تا خداوند در روز قيامت حساب را بر شما آسان گرداند.
♦️الله الله فى الايتام، فلا تغبوا افواههم، ولا تضيعوا بحضرتكم: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد، درباره #يتيمان ، پس براى دهنهاشان به سبب سنگدلیتان نوبت قرار ندهيد (كه گاهى سير و گاهى گرسنه نگاهشان داريد).
♦️الله الله فى جيرانكم، فانهم وصيه نبيكم...: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره همسايگانتان كه رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش كرده و پيوسته درباره آنان توصيه مىفرمود، به اندازهاى كه ما گمان كرديم براى همسايگان از #همسايه خود ارث قرار میدهد و حرمت آنان به اندازهاى است كه سهمى در مالشان براى همسايه تعيين كرده!
♦️الله الله فى القرآن، فلايسبقكم الى العمل به احد غيركم: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره #قرآن مبادا كسى به عملكردن بدان بر شما سبقت جويد.
♦️الله الله فى الصلاه فانه خير العمل وانها عمود دينكم: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره نماز، زيرا كه #نماز ستون دين شماست.
♦️الله الله فى شهر رمضان فان صيامه جُنه من النار: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره #روزه #ماه_رمضان، زيرا كه آن براى شما چون سپرى است از آتش دوزخ.
📚 اصول کافی
#امام_علی_علیهالسلام
#شبهای_قدر
#شب_قدر
14020122_43360_192k.mp3
3.51M
▪️امام علی(علیهالسلام)
🏴 ایّام شهادت مولای متّقیان است که این بزرگوار بزرگترین شهید در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشر است. همچنانکه نسبت به حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسّلام) سیّدالشّهداء تعبیر «ثارالله» به کار رفته است، یعنی کسی که خونبهای او خدا است -معنای ثارالله این است؛ عظمت خونبهای او بهقدری است که جز خود خدای متعال هیچ چیز نمیتواند خونبهای این عزیزان باشد- عین همین تعبیر دربارهی امیرالمؤمنین است؛ چون شما میگویید: یا ثارَ اللهِ وَ ابنَ ثارِه؛ «وَ ابنَ ثارِه» یعنی امیرالمؤمنین هم در همین رتبهی عظمت از لحاظ خونبها است. عظمت این شهید بزرگوار، شهید در محراب، شهید در راه حق، شهید قاطعیّت، شهید استقامت، از این تعبیرات کاملاً آشکار است.
۱۳۹۵/۰۴/۰۵
#امام_خامنهای(مدظلهالعالی)
#شهید_محراب
"🧡🔐"
چـونابـردَرفـِرآقتـوخـونگـِریہمیکـُنـَند
رحـمۍنـِمـٰابـِہحـٰالِزیـٰارَتنـَرفتـِههـٰا••!
#دلتنگی
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز یک آیه راجع به امام عصر(عج)
🔵 جزء بیست و دوم
🌕 امنیت در زمان ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه برقرار خواهد شد
#آیات_مهدوی
#رمضان_مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تفسیر آیات مهدوی (۲۲)
🌕 سوره صف آیات ۹-۸
♦️موضوع:ولایت ستیزان
🔵 ویژه ماه مبارک رمضان
🎙 #استاد_اباذری
#رمضان_مهدوی
#تفسیر_آیات_مهدوی