ب سوی نور
و يقين به معرفتت كه مرا پروردگاري جز تو نيست.
#ابوحمزه_ثمالی
خدامون با معرفته ولی ما جواب معرفتشو چجوری میدیم ؟
ب سوی نور
سکوت زبان حرف زدن خدا با بندگانش هست، ادم هی خطا کند ،کج برود،بد کند،بد شود
اینها همه اش سخت است برایش
دیدن این حجم از جهالت ما برایش عذاب اور است ،اما باز سکوت می کند
این شبها که بسیار عزیز و بزرگ
برای شکستن سکوت خدابه این فکر میکنم
بشینم دعا کنم ،حرف بزنم ،دردهایم رابگویم
اما او که جوابی نمی دهد
باز هم سکوت می کند
همیشه همینطور بوده...
به خودم می گویم،کجای راه را اشتباه می روم که این همه دعا و زاری ام بی ثمر شده است
باز به خودم بر میگردم ،
همه اش تقصیر خودم است
اگر حالمان بد است خودمان سببیم
اگر در زندگی ارامش نداریم باز هم خودمان مقصریم
اصلا ریشه تمام بدبختی ها خودمانیم
بنشینیم تا صبح ناله کنیم که چه شود
دعا راهگشاست اما کافی نیست
مدام قول می دهیم و زیرش میزنیم
خدا برای همه چیز از ما می گذرد
بزرگی ومحبت او به ما غیر قابل وصف بوده و هست
این حجم بی وفایی انسان قطعا دلش را ازرده می کند
بخاطر دل خدا هم شده کمی عمل کنیم
خودمان را بسازیم ،بخدا دعا بدون عمل ثمری ندارد
هی اه و ناله سر میدهیم که خدایا ما بی پناهیم
ماکسی را نداریم،
تنهایی هایمان را به رخش میکشیم
یکبار هم شده خودمان را جای او بگذاریم
شاید بفهمیم حال بی وفایی خودمان را...
او خیلی از ما تنها تر است
ما او را داشته وداریم
،اما او حتی مارا هم ندارد،
...
جای خدا بودن سخت است
خیلی...
🌿