- به این چیزی که تو الان خوردی میگن گول ... و این حرکتی که کردی یعنی تمام مدت، حق با من بود ...
حالا جواب سوال هام رو میدی یا می خوای یه بار دیگه تکرارشون کنم؟ ...
#اردستانی
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei
😍 خوشبخت باشید..
👈 همان کسی باشید که می خواهید.
🤨 اگر دیگران آن را دوست ندارند، بگذارید نداشته باشند.
👌 یادتان باشد خوشبختی یک انتخاب است.
✍️ زندگی، راضی نگه داشتن همه نیست.
#سلام_صبح_بخیر ❤️
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei
مردی در آینه قسمت نهم
صدا و لبش به لرزه افتاد ...
دندون هاش رو محکم بهم فشار می داد شاید بهتر بتونه خودش رو کنترل کنه ... و صداش بریده بریده می اومد ...
- یه بار ... گفتم ... یه بار دیگه هم ... میگم ... من ... اون رو... نمی شناختم ...
اوبران دخالت کرد و سعی کرد آرومش کنه ...
عین همیشه وقتی نباید حرف بزنه یا عمل کنه دخالت می کرد ...
- نشناختن تو هم عین نشناختن بقیه است؟ ...
هیچ کس توی این دبیرستان، اون رو نمی شناسه ...
هیچ کسی اون رو ندیده ... هیچ کسی ازش خاطره نداره ... واسه هیچ کسی مهم نبوده ...
یه چیزی رو می دونی؟ ...
انگار خیلی وقته واسه همه مرده ...
یا شاید واسش آرزوی مرگ می کردن ...
لابد اشک هایی هم که تو امروز واسش ریختی ... همه از سر شادی بوده ...
اوبران، من رو کشید عقب ...
- می فهمی چی کار می کنی؟ ...
نمی تونی مجبورش کنی حرف بزنه ...
اینجا پایین شهر نیست ... هر غلطی می خوای بکنی ...
هلش دادم کنار ...
دیگه نه تنها لبش ... که صورت و چشم هاش ... و دست و پاش هم می لرزید ...
فقط یه قدم تا موفقیت و پیروزی مونده بود ... یه قدم که بالاخره یه نفر در مورد کریس تادئو حرف بزنه ...
خیلی آروم رفتم طرفش ... دستم رو کردم توی جیبم و گوشیم رو در آوردم ...
از چهره مقتول عکس گرفته بودم ...
از اون سمت که رژ بنفش توی صورتش کشیده شده بود... از اون طرف صورتش که سمت زمین افتاده بود و خون تا سمت گوش هاش پیش رفته بود ...
بدون اینکه چیزی بگم ... عکس رو باز کردم و یهو گوشی رو بردم جلوی صورتش ...
- کسی رو می شناسی که چنین رژی به لبش بزنه؟ ...
تعادلش رو از دست داد ...عقب عقب رفت و محکم افتاد روی زمین ...
اشک مثل سیل از چشم هاش می جوشید ...
هیچ وقت نگاه کردن به چهره غرق خون ... و چشم های بی روح و نیمه باز کسی که دوستش داشته باشی ... کار راحتی نبوده ...
رفتم سمتش و نیم خیز نشستم ...
- این اشک ها مال کسی نیست که کریس رو نشناسه ... مال کسیه که داره با سکوتش ... به یه قاتل اجازه میده راحت و آزاد برای خودش بگرده ...
و اون عشق ... به زودی با یه تابوت چوبی ... میره زیر خروارها خاک ...
در حالی که هیچ کس واسش مهم نیست... هیچ کس....
مردی در آینه قسمت دهم
اشک های اون به هق هق های عمیق تبدیل شده بود ... حتی نمی تونست از روی زمین بلند بشه ...
اوبران با عصبانیت، من رو کنار کشید ...
- می فهمی چی کار کردی؟ ...
می فهمی الان کجای شهر ایستادیم یا اینکه هنوز مستی؟ ...
فکر کردی پدر و مادرش خبر دار بشن باهاش چی کار کردی راحت ولت می کنن؟ ...
اول زنده زنده پوستت رو می کنن ... بعد هم استخوان هات رو می اندازن جلوی سگ هاشون ...
اونقدر سرش رو جلو آورده بود و با غیض حرف می زد ... که حس می کردم هر لحظه است که آب دهنش پرت بشه روی سر و صورتم ...
- فکر کردی مادر و پدر فوقِ های کلاس این بچه ... اگه یه سر سوزن تخیل کنن ممکنه اسم بچه شون وسط بیاد ... اصلا میزارن بیاد اداره پلیس تا حتی دوستانه بخوایم بهش نگاه کنیم؟ ... چه برسه به سوال و بازجویی ...
پس خفه شو و بزار کارم رو بکنم ...
کمک کردم از جاش بلند شه و بشینه لب جدول ...
چند دقیقه بعد، گریه اش فقط اشک بود ... اشک هایی که آرام و یکی در میون شده بود ... و من سکوت کرده بودم ...
می دونستم هر لحظه که بتونه دیگه خودش حرف می زنه ... آماده حرف زدن شده بود ... که سر و کله معاون مدرسه پیدا شد ...
تا چشمش به اون افتاد ... رنگش پرید و چشم هاش شروع به دو دو زدن کرد ...
واقعا صحنه جالبی برای دیدن بود...
صحنه ای که لبخند پوزخند گونه من رو به خنده عمیق و بلندی تبدیل کرد ...
حالتی که با ملحق شدن معاون به ما، حتی یه لحظه هم برای حمله به اون صبر نکرد ...
- واو (wow) ... چه جالب ... توی این دبیرستان به این بزرگی ... چقدر زود ما رو پیدا کردید آقای بولتر ...
انگار به قلاده سگ، مکان یاب بسته باشی ... توی یه چشم بهم زدن ... درست زمانی که می خواستم با دانش آموز شما صحبت کنم ... زیادی جالب نیست؟ ...
به زحمت سعی کرد لبخند بزنه ...
- ازم خواسته بودید افرادی رو که با کریس تادئو ارتباط داشتن رو لیست کنم ...
اطلاعات تماس شون رو هم به ترتیب اولویت نوشتم ...
لیست رو داد دست اوبران ...
به من نزدیک شد ... خیلی محکم توی چشم هام زل زد و صداش رو آورد پایین تر ...
- بهتره خدا رو شکر کنید که من زودتر خبردار شدم ...
و به جای آقای پرویاس* من اینجام ...
و الا ...
نه تنها شانس حرف زدن با این دانش آموز رو از دست می دادی ... که باید تاوان حرف زدن باهاش رو هم، بدون حضور وکیل دبیرستان پس می دادی ...
پی نوشت:
*مدیر دبیرستان
#اردستانی
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🔺️فکر خوب،
روحمونو آروم آروم بزرگ میکنه
و فکر بد، تاریک و تنگش میکنه.
مراقب فکرامون باشیم!
#شیوه_نامه
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
#سلام_وقتتون_بخیر❤️
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei
☀️ 🌤 🌤 ☀️ 🌤 ☀️ 🌤 ☀️ 🌤 ☀️
🌤
☀️
⛅️
پرســـ❓ــش
⁉️ آیا توصیهی به رفتنِ مسجد مقدس جمکران،
سند معتبری دارد؟
⁉️آیا انداختن عریضه در چاه جمکران کار صحیحی است؟
پاســـ🖊ــــخِ استاد حیــــــدرے زیدعزه
🛑مقدمه:
مرحوم محدث نوری به نقل از کتاب تاریخ قم
از حسن بن محمد قمی که در قرن ۴ نگاشته شده است، جریان مسجد مقدس جمکران را نقل میکند البته باید متذکر شوم این کتاب الان در دسترس ما نیست ولی بخشی از این کتاب در دسترس مرحوم محدث نوری بوده و ایشان جریان مسجد مقدس جمکران را نقل کردهاند که مرحوم حسنبنمحمد قمی جریان مسجد مقدس جمکران را از مرحوم شیخ صدوق -رحمهاللهعلیه- از کتاب مونسالحزین فی معرفت حق و الیقین نقل کردهاند اما فارغ از نقل قول در کتب و اینکه آیا این افراد مورد اعتماد هستند یا خیر، اگر به چند نکته توجه کنیم مساله و جایگاه مسجد مقدس جمکران برای ما روشن خواهد شد:
1⃣ در روایات و همچنین در سیرهی اهلبیت -علیهمصلواتالله- شاهد هستیم به تکریم مساجد و هر مکانی که بنام مسجد بنا نموده شده توصیه شده است و مسجد مقدس جمکران نیز از این مساله مستثنا نیست
2⃣ کرامات و مشکلگشائیهای فراوانی در مسجد مقدس جمکران اتفاق افتاده است که یا خود شاهد آن بودهایم، یا برایمان نقل شده و یا در قالب کتابهای متعدد منتشر شده و به ما رسیده است.
3⃣ امروزه مسجد مقدس جمکران پایگاه عظیمی برای ترویج معارف مهدوی و شیعی است.
4⃣ از مهمترین نکتهای که عظمت و جایگاه مسجد مقدس جمکران را برای ما ثابت میکند: توصیهی علماء بزرگ دین، اهتمام و توجه فراوان نسبت به این مسجد داشته و دارند.
♻️نتیجه اینکه:
با در کنار هم قرار دادن قرائن مذکور به این نتیجه دست مییابیم:
رفتن به مسجد مقدس جمکران و عبادت در این مسجد از جایگاه ویژهای برخوردار است و به ما این اطمینان را میدهد که در این مکان مقدس اتفاقات خاصی رقم میخورد.
🔴 اما متاسفانه گاهی در حاشیهی مسجد مقدس جمکران شاهد افراط و تفریطهائی هستیم و اتفاقاتی رقم میخورد که مطلوب نیست زیرا موجب سوء استفادهی برخی از دشمنان میگردد از جمله مسالهی چاه جمکران که این چاه هیچ جایگاه و موضوعیتی ندارد و همانند سایر چاهها که در مکانهای دیگر حفر میشود هست و هیچ نسبتی با امامزمان ندارد و مکانی برای امامزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف نیست اما شاید وجود این چاه از این جهت باشد که چون عریضهنویسی برای گفتگو با پروردگار و اولیاءالله جنبهی شرعی دارد و به عنوان یکی از آداب اسلامی است که در روایات اهلبیت علیهمالسلام به آن اشاره شده است و در کتاب بحارالانوار، بابی تحت عنوان «کتابه الرقاع للحوائج الى الائمه صلوات الله علیهم و التوسل و الاستشفاع بهم فی روضاتهم المقدسه و غیرها» «باب نوشتن عریضه برای برآورده شدن حوائج به ائمه علیهمالسلام و توسل به آنها و طلب شفاعت از آنها در حرم آنها و موضوعات دیگر»
📚بحارالأنوار(ط - بيروت)، ج99، ص231
در روایات مربوط به عریضهنویسی بیانشده است که: عریضه در آب یا چاهی انداخته شود. از امام صادق علیهالسلام نقلشده است: «...ثُمَ تَطْوِي الرُّقْعَةَ وَ تَجْعَلُهَا فِي بُنْدُقَةِ طِينٍ ثُمَّ اطْرَحْهَا فِي مَاءٍ جَارٍ أَوْ فِي بِئْر...»؛ «نامه عریضه را می پیچی و در میان گل قرار میدهی و در آب جاری یا در چاهی میاندازی»
📚المصباح للكفعمي(جنة الأمان الواقية)، ص403
شاید این چاه برای ایجاد نظم قرار داده شده است تا عریضهها در آن قرار داده شود وگرنه این چاه، هیچگونه قداست و هیچ نسبتی با امامعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف ندارد.
اما بر این مطلب که عریضه حتما باید در چاه موجود در مسجد جمکران انداخته شود هیچ دلیلی نداریم.
🛑جزئیات بیشتر این مطب در
لینک زیر ➷➷➷➷➷➷
snai.ir/976371
#عقائد
#امامت
#مسجد_جمکران
#شبهات_مهدویت
#برنامهی_رادیوئی_چشمبهراه
#جواد_حیدری
☀️ 🌤 🌤 ☀️ 🌤 ☀️ 🌤 ☀️ 🌤 ☀️
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei
☀️
🌤
☀️ 🌤 🌤 ☀️ 🌤 ☀️ 🌤 ☀️ ⛅️
‼️سجده کسی که نمی تواند پیشانی را به زمین برساند
🔷کسی که نمیتواند پیشانی را به زمین برساند باید به قدری که میتواند خم شود و مهر یا چیز دیگری را که سجده بر آن صحیح است، روی چیز بلندی گذاشته و طوری پیشانی بر آن بگذارد که بگویند سجده کرده است، ولی باید کف دستها و زانوها و انگشتان پا را اگر ممکن است به طور معمول بر زمین بگذارد و اگر چیزی که مهر را روی آن بگذارد وجود ندارد، باید آن را با دست بلند کند و پیشانی بر آن بگذارد.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
#احکام
#سجده
#استاد_صالحی
•┈┈••✾••┈┈•
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬موقع ظهور بیطرف نداریم...
🔸 اگر کسی قدم برنداره در راه حاجت ولی خدا مبتلا و گرفتار میشه به اینکه قدم برمیداره در راه حاجت دشمن خدا...
#پناهیان
═══✼🍃🔳🍃✼══
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei