📙قصهی امروز 📙
🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸
#داستان_آموزنده
🔆خون میرفت و میآمد
شخصی نزد ابن سیرین، معبّر خواب آمد و گفت: «در خواب دیدم که خون از دماغم میرفت.»
گفت: «مال و دولت از تو میرود.» دیگری آمد و گفت: «دیشب در خواب دیدم خون از دماغم میآمد.»
گفت: «دولت به دست میآوردی.»
کسی آنجا بود و گفت: «خوابها یکی بود چرا دو نوع تعبیر نمودی؟!»
جواب داد: «اوّلی گفت خون از دماغم میرفت، گفتم: مال از دستت میرود؛ و دوّمی گفت: خون از دماغم میآمد، پس گفتم: مال به دست میآوری.»
📚(جامع النورین، ص 214)
#قصهی_امروز
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei
مردی در آینه قسمت پنجم
دوباره داشتم کنترلم رو از دست می دادم ... دلم می خواست با مشت بزنم توی دهنش ... دستم رو مشت کرده بودم اما سعی می کردم خودم رو کنترل کنم ...
برگشت پشت میزش ...
- کارآگاه ...؟ ...
- مندیپ ... توماس مندیپ ...
- به نظر میاد شما کارتون رو خوب بلدید که با این شرایط ظاهری ... اداره پلیس به شما هنوز اجازه کار کردن میده ...
اما باید بگم ... منم کارم رو خوب بلدم ...
می دونید چی مدرسه ما رو یکی از آرام ترین و بهترین دبیرستان های ایالت کرده ... و باعث شده بالاترین امتیازها رو داشته باشیم؟...
من می تونم از چند صد متری افراد مسئله دار رو بشناسم ...
و برام خیلی جالبه افسر پلیس واحد جنایی رو... این وقت از روز ... توی چنین شرایطی می بینم ...
چند لحظه سکوت کرد ...
- پیشنهاد می کنم کارتون رو خارج از این دبیرستان شروع کنید ...
چون من بچه های شرور رو قبول نمی کنم ... و همین طور که می بینید در تشخیص آدم های مسئله دار هم خیلی خوبم ...
هیچ چیز از آبرو و رتبه علمی دبیرستان واسم مهمتر نیست ...
پس دوستانه ازتون خواهش کنم ... بدون وسط کشیدن پای دبیرستان، پرونده رو حل کنید ...
البته ما از هیچ کمکی دریغ نمی کنیم ...
تمام سلول های بدنم گر گرفته بود ... انگار توی مغزم سرب داغ می کردن ...
به هر زحمتی بود خودم رو کنترل کردم ...
می دونستم می خواد من رو برای شروع یه درگیری تحریک کنه ... اما چرا؟ ...
چی توی فکر و پشت این رفتار آرام بود؟ ...
بدون گفتن کلمه ای از در خارج شدم ...
معاون سریع پشت سرم می اومد ...
چند قدمی که رفتم برگشتم سمتش ...
- می خوام همین الان کل چارت تحصیلی کریس تادئو رو ببینم ... با تمام نکات و جزئیات ...
اسامی دوست هاش ... و هر کسی که توی این دبیرستان لعنتی باهاش حرف می زده...
پشت سر معاون ... توی مسیر چشمم به اولین پلیسی که افتاد رفتم سمتش ...
- سریع یه قیچی آهن بر با دستکش بیار ... از دفتر اصلی که اومدم بیرون حاضر باشه ...
پرونده کریس رو داد دستم ...
به محض باز کردنش ... اولین نظریه ام تایید شد ...
عکس روی پرونده ... عکس کریس تادئو نبود ... شاید چهره ها یکی بود ... اما این عکس، تیپ و شخصیت توی عکس ... متعلق به اون جنازه نبود ...
کریس تادئوی 16 ساله ای که به قتل رسیده ... با عکس توی پرونده اش خیلی فرق داشت
مردی در آینه قسمت ششم
موهای ژل زده و نیمه بلند ... تی شرت مشکی ... و ...
حالت موها و چهره اش توی عکس ...
دقیقا عین گنک های شر دبیرستانی بود ...
با اون چهره های دردسرساز و خراب کار ...
سرم رو بالا آوردم و به معاون پوزخند زدم ...
- اون مدیر فوق العاده تون که گفت بچه های شرور رو نمی پذیره ...
تشخیصش در مورد شناخت مسئله دارها اغراق بیش از حد بود؟ ... یا این بچه به دلیل خیلی مخصوصی، استثناء پذیرش شده بوده؟ ...
چند لحظه صبر کرد ...
حرف های زیادی پشت چشم هاش بود و از توی مغزش حرکت می کرد ... در نهایت فقط لبخند سنگینی زد ...
- بابت برخوردهای آقای مدیر عذر می خوام ...
ذاتا فرد بدی نیست اما این دبیرستان از همه چیز واسش مهمتره ...
مکث کرد ... و دوباره ...
- از همه چیز ...
تاکیدش روی " از همه چیز" ... قابل تامل بود ... و با تاکید خود مدیر روی آبرو و اعتبار علمی دبیرستان همخونی داشت ....
غیر مستقیم می خواست حرف بزنه؟ ... یا در شرایطی بود که با کمی فشار و هل دادن ... خیلی چیزها برای گفتن می تونست داشته باشه ...
- و چی شد که کریس رو قبول کردید؟ ...
- قبل از اینکه آقای ... به عنوان مدیر اینجا انتخاب بشه ... کریس دانش آموز این دبیرستان بود ... و آقای مدیر هیچ دانش آموزی رو به راحتی و بی دلیل اخراج نمی کنه ...
پرونده رو دادم دست خانمی که کنار دستگاه کپی و فکس ایستاده بود ...
- یه کپی می خوام ... از تمام صفحات ... چیزی جا نیوفته ...
و دوباره چرخیدم سمت معاون ...
کپی گرفتن، بهانه چند لحظه ای بود که زمان بیشتری برای فکر روی سوال بعدی بخرم ...
- از وقتی مدیر جدید اومده چند تا دانش آموز رو اخراج کردید؟... با چه بهانه هایی؟ ...
حالت چهره اش عوض شد ... مطمئن شدم دلائل زیادی برای غیر مستقیم صحبت کردن داره ... لبخند رضایت کوچکی که چهره اش رو پر کرده بود و سعی در کنترلش داشت ...
- این چیزها، چیزهایی نیست که در موردش حرف بزنیم ...
اومدم توی حرفش ...
- مشکلی نیست ... می تونم ازتون دعوت کنم برای پاسخ به سوالات به اداره پلیس بیاید ... یه دعوت کاملا دوستانه ...
حالت رضایت توی چهره اش بیشتر شد ...
- بدون میکروفن و دوربین؟ ...
- بدون میکروفن و دوربین ...
چرا باید از دعوت به اداره پلیس و بازجویی غیر مستقیم خوشحال بشه؟ ...
یه آدم انسان دوسته که کمک به بشریت برای مبارزه با ظلم و جنایت بهش احساس یک نوع دوست و قهرمان رو میده؟ ... یا دنبال اهداف دیگه ای توی این گفت و گو می گرده؟ ...
حداقل توی چهره اش نشانی از ناراحتی برای مرگ کریس تادئو رو نداشت..
#اردستانی
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei
#سلام_صبحگاهی
با هرنفسی..؛
*سلام کردن ﴿؏ـــِشق۔۔𔘓﴾ أست...*
آقـــــا به تــُᰔـــو۔۔۔احتـــــرام ڪردن ؏ـِـشق ست...
اسم قشنـــــگت...
بِه میان چون آید...
از روی « ادب» ...!
"قیـــــام کردن ؏ِـــشق أست"...
السلام علیک یا بقیه الله
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
#سلام_صبح_بخیر ❤️
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei
💠حکم تکرار اذکار نماز
💬سؤال
حکم تکرار اذکار نماز (سهواً، احتیاطاً یا از روی وسواس) چیست؟
✅پاسخ
🔹 آیتالله خامنهای: تکرار اذکار نماز حتی اگر از روی وسواس باشد موجب بطلان نماز نیست (غیر از تکبیرةالاحرام که صورتهای مختلفی دارد) البته اگر تکرار ذکر به حدی برسد که موالات و یا صورت نماز را به هم بزند، موجب بطلان نماز میشود.
🔹 آیتالله مکارم شیرازی: هرگاه در آيه و يا ذكرى از نماز شك كند بايد آن را تكرار كند تا صحيح بگويد، امّا اگر به حدّ وسواس برسد بايد اعتنا نكند و اگر اعتنا كند نمازش اشكال دارد و بنابر احتياط واجب بايد دوباره بخواند.
🔹آیتالله سیستانی: هر گاه بعد از تمام شدن آیه یا کلمه ای، شک کند که آن آیه یا کلمه را درست گفته یا نه، مثلًا شک کند که«قُلْ هُوَ الُله اَحَد» را درست گفته یا نه، میتواند به شک خود اعتنا نکند؛ ولی اگر آن آیه یا کلمه را احتیاطاً دوباره به طور صحیح بگوید، اشکال ندارد و اگر چند مرتبه هم شک کند، میتواند چند بار بگوید؛ ولی اگر به حدّ وسواس برسد، در وسعت وقت نماز، بهتر است تکرار نکند و در وقت کم که تکرار، موجب شود قسمتی از نماز بعد از وقت خوانده شود، جایز نیست. شایان ذکر است، تکرار سلامهای نماز احکام خاصّی دارد که در مسألۀ «1442» ذکر شده است.
📚 پینوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنهای - توضیح المسائل جامع آیتالله سیستانی، م1208،توضیح المسائل آیتالله مکارم شیرازی م 924
#احکام
#استاد_صالحی
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نهج_البلاغه
▫️وَ لَئِنْ أَمْهَلَ [اللَّهُ] الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ وَ هُوَ لَهُ بِالْمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ وَ بِمَوْضِعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِهِ
🟤اگر خداوند، ستمگر را چند روزى مهلت دهد، از باز پرسى و عذاب او غفلت نمى كند، و او بر سر راه، در كمين گاه ستمگران است، و گلوى آنها را در دست گرفته تا از فرو رفتن آب دريغ دارد.
📘#خطبه_97
🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617
🆔https://zil.ink/bettiabaei