شعرا تکراری شدن
حرفا تکراری شدن
آدما تکراری شدن
قصه ها تکراری شدن
چنلا تکراری شدن
کتابا تکراری شدن
اما ما باز هم به همینا وابستهایم.
خسته ایم و وابسته ایم...
https://eitaa.com/erfan_54/8
شهر با کاپلای دست تو دست و خندههاشون
با فلافل اکیپی
با سیگارِ کنج لب پسر ِ غریبه
با رها بونشون از هر بندی خیلی قشنگ تره
آه از این قوم ریایی که در این شهر دو روی روزها شحنه و شب ، باده فروشند همه . . .
[شحنه:حاکم و نگهبان شهر]
هدایت شده از -فرارازهجومافکار-!
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم .
یه روزی خاطراتتو هم ول میکنم و تموم میشی برام . چند سال بعد هم که به " تو " فکر میکنم ، میخندم به گریهی نصف شبهایی که از خوابت پریدم . میخندم به شعرهایی که مخاطبش تو بودی. میخندم به بلند صدا زدن اسمت به اشتباه جلوی همکلاسیهام و سوژه شدنم. میخندم به دوست دارم گفتنایی که جز تو نثار کسی نشد.
یه روزی به بودنت و رفتنت میخندم...
یه روزی خاطراتتو هم دور میندازم.