eitaa logo
بیت الحسن علیه السلام
126 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
کانال حسینیه
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فلسفه گریه برای کربلا، نشان‌دهنده حقیقت و لطیف‌کننده احساسات است ▫️ هركه انسان است، بر خاطره کربلا ميگريد؛ چون خاطره، خاطره‌ى بزرگداشت انسانیّت و فضيلت است؛ و هركه فضيلت‌دوست‌تر است، بيشتر در اين واقعه و حادثه‌ى عظيم تاريخى متأثر ميشود. نميخواهم بگويم كه آن‌قدر گريه كنيم كه غش كنيم امّا نفهميم چرا گريه ميكنيم؛ نه، این كه بی‌ارزش است. ◾ گريه‌اى كه با توجّه و با فهم واقعه باشد، گريه‌اى كه با فقه حقيقت همراه باشد، نشان انسانیّت و فضيلت است؛ و گريه عاملى بود كه در روزگار ائمّه‌ى ما (عليهم‌السّلام) از آن به سود اسلام و به سود حقيقت استفاده ميشد. کاری ندارم به این‌که امروز این مسئله تحريف شده باشد. ▫️ اصل فلسفه‌ى گريه در اسلام و در شیعه یعنی براى حادثه‌ى كربلا اين است؛ گریه برانگيزاننده و تحريک‌كننده است؛ حقايق را نشاندهنده است، احساسات را لطيف‌کننده و رقيق‌كننده است و خلاصه، انسان انقلابى را حسّاستر کننده است. ◾ حالا يک آدم پرخورده‌ى نفهمى هم اشک بریزد؛ آن اشک که اصلاً براى امام حسين (عليه‌السّلام) نيست؛ براى خاطر قرض‌هاى عقب‌افتاده و اجاره‌ى خانه و گرسنگى و اينها است؛ آن را كار ندارم. من گريه‌ى اهل معرفت را ميگويم و خودم طرف‌دار اين گريه‌ام. خدا رحمت كند گريه‌كنندگان اهل معرفت را. 📚 کتاب (علیه‌السلام)؛ ص۲۹۱-۲۹۲ | سخنرانی‌های آیت‌الله خامنه‌ای در محرم الحرام ۱۳۵۱ در هیات انصارالحسین تهران 👈 در ایام محرم، هر شب بخشی از کتاب همرزمان حسین (علیه‌السلام)، در این حساب منتشر خواهد شد 🏴 @Khamenei_ir
🚨 توصیه علامه امینی در شب عاشورا علامه امینی در شب عاشورا برای سلامتی امام زمان (عج) صدقه کنار می‌گذاشتند و می‌فرمودند: قلب حضرت امشب در فشار است.
🔴امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔺عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔺مکن ای صبح طلوع
ای اهل حرم میر و علمدار نیومد ای اهل حرم میر و علمدار نیومد علمدار نیومد علمدار نیومد 😭😭 سقای حسین سید و سالار نیومد سقای حسین سید و سالار نیومد علمدار نیومد علمدار نیومد 😭😭 حسین حسین حسین
هدایت شده از علیرضا پناهیان
MaqtalKhani-18k.mp3
3.81M
🔴 مقتل خوانی ظهر عاشورا 🔻گفتگوی جانگداز امام حسین و حضرت زینب(س) @Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
📌ریشۀ خیلی از نق‌زدن‌ها به عزاداران حسین(ع)، حسادت به لذتی است که عزداران می‌برند! 🔻مثلا نق می‌زند که: چیه برای امام حسین گریه می‌کنی؟ برو برای خودت بنشین گریه کن! یا میگه: این همه رفتی برای امام حسین گریه کردی چی گیرت آمد؟ چرا آدم نشدی؟ 👈🏻پاسخش اینه: وقتی در هیئت با یک عشقی دور هم جمع می‌شوید، کسی که اهل این بساط نیست، وقتی تو را نگاه می‌کند، می‌دانی حسرت تو را می‌خورد؟ حتی ممکن است به تو حسادت هم بکند. 🔻مثلا کسانی که به عزاداری شما حسادت می‌کنند، ممکن است بگویند: «چیه برای امام حسین گریه می‌کنی؟ برو برای خودت بنشین گریه کن. خب این همه رفتی برای امام حسین گریه کردی چی گیرت آمد؟» هی نق می‌زند. 👈🏻بهش بگو: ببین! بله، من هنوز از امام حسین بهره‌برداری رفتاری نکردم، ولی کِیف که می‌کنم! بیچاره تو که همین کِیف را هم نمی‌کنی، نشستی داری نق می‌زنی و از حسادت داری می‌میری! چون هیچ‌کس را اینقدر دوست نداری که برایش بسوزی، و از سر محبت برایش خودت را بزنی. اگر هم بروی یک جایی برقصی، باز هم کِیفی که من در سینه‌زدن برای حسین(ع) می‌کنم، نمی‌کنی. چون آنجا برای خودت می‌رقصی. آدم که نمی‌تواند از دوست داشتن خودش این‌قدر لذت ببرد! خودت هم می‌دانی آنجا خبری نیست. 👤 علیرضا پناهیان - محرم ۹۶ @Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
Panahian-Roze-HoseinKomakMikhahad.mp3
5.39M
🏴روضۀ عاشورا | حسین(ع) کمک میخواهد .. @Panahian_ir
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله زائر کرببلا حق شفاعت دارد قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است کار ما دست تو آقاست اباعبدالله مستجاب است دعا گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی تو حرمت عرش معلی‌ست اباعبدالله هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت او نظر کرده‌ی زهراست اباعبدالله بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم جلوه‌اش اکبر لیلاست اباعبدالله چشم ما روز قیامت به پر قنداقه‌ست پسرت مالک فرداست اباعبدالله روزی گریه‌ی ما دست رباب افتاده روضه‌خوان در دل صحراست اباعبدالله باب بین‌الحرمین از حرم عباس است همه جا سفره‌ی سقاست اباعبدالله هر که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم سینه‌زن زینب‌کبری‌ست اباعبدالله مادرت گفت “بنیَّ” دل ما ریخت به هم بردن نام تو غوغاست اباعبدالله مادرت گوشه‌ی گودال تماشا می‌کرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
نام تو می برم خدا را شکر سائل این درم خدا را شکر در حریم تو مادرت زهرا داده بال و پرم خدا را شکر منسبم گشته از همان اول روضه خوان حرم خدا را شکر خورده ام جای شیر، حب تو از سینۀ مادرم خدا را شکر در عزای تو بال جبریل است عرشۀ منبرم خدا را شکر کمی از سوز نالۀ زینب دارد این حنجرم خدا را شکر با تقید به روضه های تو فاطمی محورم خدا را شکر نه محرم که در تمام عمر یاد تو مضطرم خدا را شکر عاقبت با تنی به خون غلطان ناز تو می خرم خدا را شکر می شود دانه دانۀ اشکم شافع محشرم خدا را شکر از همان کودکی گرفتار آل پیغمبرم خدا را شکر جای اشهد دم حسین جان است نالۀ آخرم خدا را شکر عکس شش گوشه را کشیدم در صحن چشم ترم خدا را شکر با غلامی و خاکساری تو از جهانی سرم خدا را شکر سینه ام گوشه ای ز کرب و بلاست آبرویم ز آبروی شماست
زازل ياد تو شد رونق بازار دلم کى غريبم که تويى در همه جا يار دلم ز حسينيه دل هم گذرى حضرت عشق رنگ ماتم زده اى بر در و ديوار دلم صوت محزون تو از بس جگرم را سوزاند عالمى سوخته از اه شرر بار دلم مادرت هستى من وقف عزاى تو نمود زين سبب گريه شب و روز شده کار دلم همه درد فقط زخم زبان دنياست لحظه مرگ بيايى تو به ديدار دلم سر در هئيت دل با خط خون بنوشتم شاه بيتى ز غزل خانه اشعار دلم سر بازار محبت که همه حيرانند غم ندارد که حسين است خريدار دلم با اجازه ز ابوفاضل و دست و علمش نام زينب ز ازل گشته علمدار دلم
هدایت شده از KHAMENEI.IR
شهیدی که زیر آفتاب مانده بود ◾ رهبرانقلاب: در یکی از همین روزهایی که ما در خطوط جبهه حرکت می‌کردیم، یک نقطه‌ای بود که قبلا دشمن متصرف شده بود، بعد نیروهای ما رفته بودند آن‌جا را مجددا تصرف کرده بودند، بنده داشتم از این خطوط بازدید می‌کردم و به یگان‌ها و به سنگرها و به این بچه‌های عزیز رزمنده‌مان سر می‌زدم، یک وقت دیدم یکی دو تا از برادران همراه من خیلی ناراحت، شتابان، عرق‌ریزان، آشفته، آمدند پیش من و من را جدا کردند از کسانی که داشتند به من گزارش می‌دادند که یک جمله‌ای بگویم، دیدم که این‌ها ناراحتند گفتم چیه؟ گفتند که بله ما داشتیم توی این منطقه می‌گشتیم، یک وقت چشم‌مان افتاده به جسد یک شهیدی که چند روز است این شهید بدنش در زیر آفتاب این‌جا باقی مانده. ▫️ من به شدت منقلب شدم و ناراحت شدم و به آن برادرانی که مسؤول بودند در آن خط و در آن منطقه، گفتم سریعا این مسأله را دنبال کنید، جسد این شهید را بیاورید و جسد شهدای دیگر را هم که در این منطقه ممکن است باشند جمع کنید. ▫️ اما در همان حال در دلم گفتم قربان جسد پاره پاره‌ات یا اباعبدالله، این‌جا انسان می‌فهمد که به زینب کبری چقدر سخت گذشت، آن وقتی که خودش را روی نعش عریان برادرش انداخت، و با آن صدای حزین، با آن آهنگ بی‌اختیار، کلمات را در فضا پراکند و در تاریخ گذاشت فریاد زد «بأبی المظلوم حتی قضی، بأبی العطشان حتی مضی» پدرم قربان آن کسی که تا آن لحظه‌ی آخر تشنه ماند و تشنه‌لب جان داد. ۶۷/۶/۴ 🏴 @Khamenei_ir