eitaa logo
بیت الحسن علیه السلام
124 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
کانال حسینیه
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از آموزش مداحی معنا 🎤
🔴با دقت بخوانیم 🔸باید انسان یک مقدار زیاده بر معمول تقلیل غذا و استراحت بکند تا جنبه حیوانیت کمتر، و روحانیت قوت بگیرد، و میزان آنها را هم چنین فرمود: که انسان 🔹 اولاً روز و شب زیاده از دو مرتبه غذا بخورد حتی تنقل مابین الغذائین نکند. 🔸 ثانیاً هر وقت غذا می خورد باید مثلاً یک ساعت بعد از گرسنگی بخورد، و آن قدر بخورد که تمام سبز نشود، این در کم غذا. 🔹 و اما کیفش باید غیر از آداب معروفه، زیاد نخورد، به این معنی که شب و روز هر دو نخورد، و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را یعنی هم روز و هم شب را ترک کند، و یکی هم اگر بتواند للتکلیف نخورد، 🍁و لامحاله آجیل خور نباشد 🍁 و اگر احیاناً وقتی نفسش زیاد مطالبه آجیل کرد استخاره کند. 🔹و اگر بتواند روزه های روزه هر ماه را ترک نکند. 🔸و اما تقلیل خواب می فرمودند شبانه روز ساعت بخوابد. 🔹و البته در حفظ لسان و اهل اهتمام زیاد نماید. 🔸 اینها در تقلیل حیوانیت کفایت می کند. 🔴و اما تقویت روحانیت: 🔸اولاً دائماً باید هم و حزن قلبی به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد. 🔹ثانیاً تا می تواند و را ترک نکند که این دو جناح سیر آسمان معرفت است. 🔸 در ذکر عمده سفارش اذکار صبح و شام اهم آنها که در اخبار وارد شده. 🔹و اهم تعقیبات و عمده تر ذکر وقت خواب که در اخبار مأثور است، لاسیما متطهراً در حال ذکر به خواب رود. 🔸و شب خیزی می فرمودند زمستان ها ساعت، تابستان ها یک ساعت و نیم. و می فرمودند که در سجده ذکر یعنی در مداومت آن که شبانه روزی ترک نشود، هر چه زیادتر توانست کردن اثرش زیادتر، اقل اقل آن چهارصد مرتبه است خیلی اثرها دیده ام. بنده خود هم تجربه کرده ام چند نفر هم مدعی تجربه اند. 🔹یکی هم که خوانده می شود به قصد حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله خوانده شود. 📔در آسمان معرفت 🌿علامه حسن زاده آملي @samad1001
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🌷🌿🌷🌿🌷🌿
ツ 🌷حاج آقا محـمدرضــا رنجــبر: 👈در نــــــــــماز می‌گــویی: «الله‌اڪبــر» یعنی خـدا است یادت باشـد حــــرفِ بزرگـــتر را باید گــوش ڪرد. حـــــرف‌های همـــــین بزرگــــــــــــــــــــــــــــــتر اسـت.