خویش را گم کردهام بعد از تو در آوار خویش
رحم کن! میترسم از تنهایی بسیار خویش
شمعِ جانم را مسوزان بیش از این، دیگر مگو
اشک میریزد برای گرمی بازار خویش
آنچنان سرگرم رویای تو هستم، بارها
دیدهام خواب تو را با دیدهی بیدار خویش
صورتی دارم که پنهان در نقاب کهنهایست
خیره در آیینهام با حسرت دیدار خویش
باشد ای خورشیدِ پنهان! در حجابِ خویش باش
باز هم خو میکنم با سایهی دیوار خویش
#حسین_دهلوی
#غزل
@beytolghazal
کاش روزی حال و روز بهتری پیدا کنم
گوهری بی قیمتم؛ انگشتری پیدا کنم
عکست از اشک روان من مکدر شد، ببخش!
میروم سنگ صبور دیگری پیدا کنم
شاعران گل گفتهاند، اما برای وصف تو
باز باید معنی نازکتری پیدا کنم
بین ما تقدیر دیواری بنا کردهست و من
از مدارا خستهام، باید دری پیدا کنم
کشتی جانم به سوی مرگ راه افتاده است
سخت میترسم مبادا لنگری پیدا کنم!
#حسین_دهلوی
#غزل
@beytolghazal
همیشه عطر تو بی تاب کرده جانم را
چنان که باد بپیچد به خوشه ی گندم🌾
#حسین_دهلوی
#تک_بیتی
@beytolghazal