سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پائیز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پُر از خاطرات تَرَک خورده ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما بُرده ایم
اگر دِشنه ی دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گُرده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه :
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
#قیصر_امین_پور
#غزل
@beytolghazal
"عید غدیر"
می رسد قصه به آنجا که جهان زیبا شد
با جهاز شتران کوه اُحد برپا شد
و از آن آینه با آینه بالا می رفت
دست در دست خودش یک تنه بالا می رفت
تا که از غار حرا بعثت دیگر آرَد
پیش چشم همه از دامنه بالا می رفت
تا شهادت بدهد عشق ولی الله است
پله در پله از آن مأذنه بالا می رفت
پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
بین دست پسر آمنه بالا می رفت
گفت: اینبار به پایان سفر می گویم
"بارها گفته ام و بار دگر می گویم":
راز خلقت همه پنهان شده در "عین" علی ست
کهکشان ها نخی از وصلهء نعلین علی ست
روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
ها علیٌ بشرٌ کیف بشر می گوید
#سید_حمیدرضا_برقعی
#غدیر
#غزل
@beytolghazal
"ولادت امام موسیکاظم علیه السلام"
تو مثلِ جان درونِ خاکِ من هر گوشه پنهانی
تو شیرازی خراسانی قمی آری تو ایرانی
#سید_حمیدرضا_برقعی
#ولادت_امام_موسیکاظم_علیهالسلام
#تک_بیتی
@beytolghazal
خود تلخم وخراب، چه داری برایمن؟
ساقی! بهجز شراب چه داری برایمن؟
كافیست وعدههای دروغينِ عشق، آه!
سیرابم از سراب، چه داری برای من؟
يارب! به غير رنج چه ديدم ز روزگار؟!
جز وعده ی عذاب چه داری برای من؟
بايد شبيه مردم همعصر خویش بود
صورتگرا! نقاب چه داری برای من؟
روزی اگر بپرسمت اين بود رسمعشق؟
ای بیوفا! جواب چه داری برای من...؟
#حسین_زحمتکش
#غزل
@beytolghazal
راه، خوابیده رسانید به منزل خود را
نرساندی تو گرانجان به درِ دل خود را
#صائب_تبریزی
#تک_بیتی
@beytolghazal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"مباهله"
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجزِ مأذنهها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطهٔ کابوس انداخت
قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوستهست
نان یک عده به گمراهی مردم بستهست
ننوشتند که باران نَمی از این دریاست!
یکی از خیل مریدان محمد، عیساست
لاجرم چارهای انگار به جز جنگ نماند
"قُل تعالوا..."به رخ هیچکسی رنگ نماند
بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد
آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفتهست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صف آرایی آن پنج نفر خیره شدند
پنج تن، پنج تن از عطر خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن! گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمانیۀ خود راه میآمد آرام
دست در دست یداللّه میآمد آرام
دست در دست یداللّه چه در سر دارد؟
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
أیّها النّاس من از پاره ی تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن میگویم
آنکه هر دم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است
من علی هستم و احمد، من و او خویشتنیم
او علی هست و محمد، من و او خویشتنیم
نه فقط جسم علی روح محمد باشد
یک تنه لشکر انبوهِ محمد باشد
دیگر اصلا چه نیازیست به طوفان، به عذاب
زَهره ی معرکه را اخم علی میکند آب!
الغَرض مهر رسولانه ی او طوفان کرد
راهبان را به سر سفره ی خود مهمان کرد
مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند
بادها گوش به فرمان عبایش گشتند
#سید_حمیدرضا_برقعی
#مباهله
#مثنوی
@beytolghazal
در شهر عشق رسم وفا نیست، بگذریم
یارای گفتن گلهها نیست، بگذریم
دردیست در دلم که دوایش نگاه توست
دردا که درد هست و دوا نیست، بگذریم
گفتی رقیب با منِ تنها مگر کجاست؟
گفتم رقیب با تو کجا نیست؟ بگذریم.
ابری که میگذشت به آهنگ گریه گفت:
دنیا مکان «ماندن» ما نیست، «بگذریم»
هرچند دشمنم شدهای دوست دارمت
بر دوستان گلایه روا نیست، بگذریم
#سجاد_سامانی
#غزل
@beytolghazal
من خود دلم از مهر تو لرزید، وگرنه
تیرم به خطا می رود اما به هدر نه!
دلخون شده ی وصلم و لبهای تو سرخ است
سرخ است ولی سرختر از خونِ جگر، نه
با هر که توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!
بدخُلقم و بدعهد ، زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است! مگرنه؟
یک بار به من قرعهی عاشق شدن افتاد
یک بار دگر، بار دگر، بار دگر... نه!
#فاضل_نظری
#غزل
@beytolghazal
سخن با من نمیگوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شِکوهی بیهمزبانی را؟!
#شهریار
#تک_بیتی
@beytolghazal
ای در سر زلف تو پریشانیها
واندر لبِ لعلت شکرافشانیها
گفتی: زِ فراق ما پشیمان گشتی؟
ای جان! چه پشیمان که پشیمانیها
#مولوی
#رباعی
@beytolghazal
از جهانی که پر از تیرگیِ ما و من است
میگریزم به هوایی که پر از زیستن است
میگریزم به جهانی که پر از یکرنگیست
به جهانی که پر از گریهکن و سینهزن است
به همانجا که نفس قیمت دیگر دارد
اشکها درّ نجف، سینه عقیق یمن است
به همانجا که در آن باد صبا بسته دخیل
به عبایی که پر از رایحهی پنجتن است
چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق
هرکجا پرچم روضهست، همانجا وطن است
دم من زندگی و بازدمم زندگی است
تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است
قلب آن است که لبریز محبت باشد
تا ابد خانهی اولاد علی قلب من است
#سید_حمیدرضا_برقعی
#غزل
@beytolghazal
شانههای زخمیاش را هیچکس باور نداشت
بار غربت را کسی از روی دوشش بر نداشت
در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی
عابر دلخسته جز تنهائیَش یاور نداشت
#یوسف_رحیمی
#مسلم_بن_عقیل
#دوبیتی
@beytolghazal
سوره ی غم می رسد ، آیات مریم میرسد
عطر سیب و بوی اسپند محرم میرسد
دست خود را روی سینه می گذارم با ادب
آه دارد مادری با قامت خم میرسد...
میزبان زهرا که باشد من خیالم راحت است
چون که الطافش به مهمان ها دمادم میرسد
انبیا پشت سر هم یک به یک صف بسته اند
حضرت خاتم برای خیر مقدم میرسد
جبرئیل عرش خدا را آب و جارو می کند
کاروان کربلا از راه کم کم میرسد
#محمد_فردوسی
#ورود_کاروان
#غزل
@beytolghazal
آن شب که گم شدم وسط نیزهدارها
میخواستم فقط که تو پیدا کنی مرا
#احسان_محسنیفر
#حضرت_رقیه
#تک_بیتی
@beytolghazal
قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش
یک دم سپر شوند برای برادرش
این دو ز کودکی فقط آیینه دیده اند
«آیینه ایی که آه نسازد مکدّرش»
واحیرتا! که این دو جوانان زینب اند
یا ایستاده تیغ دوسر در برابرش
با جان و دل دو پاره جگر وقف میکند
یک پاره جای خویش و یکی جای همسرش
یک دست گرم اشک گرفتن ز چشمهاش
مشغول عطر و شانه زدن دست دیگرش
چون تکیه گاه اهل حرم بود و کوه صبر
چشمش گدازه ریخت، ولی زیر معجرش
زینب به پیشواز شهیدان خود نرفت
تا که خدا نکرده مبادا برادرش...
زینب همان شکوه که ناموس غیرت است
زینب که در مدینه قرق بود معبرش
زینب همان که فاطمه از هر نظر شده است
از بس که رفته این همه این زن به مادرش
زینب همان که زینت بابای خویش بود
در کربلا شدند پسرهاش زیورش
گفتند عصر واقعه آزاد شد فرات
وقتی گذشته بود دگر آب از سرش
#سید_حمیدرضا_برقعی
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#غزل
@beytolghazal
می روم تا بیش از اینها حرمتش را نشکنند
چکمه پوشِ بیحیا از شأن قرآن غافل است
#مصطفی_هاشمینسب
#عبدالله_بن_حسن
#تک_بیتی
@beytolghazal
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست
مستِ مدام شیشهی مِی در بغل شکست
یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست
فرزند آن بزرگ که پشت جمل شکست
پروانهء رها شده از پیرهن شده است
او بی قرار لحظهء فردا شدن شده است
بر لب گلایه داشت که افتادم از نفس
بی تاب و بی قرار, سراسیمه چون جرس
سهم من از بهار فقط دیدن است و بس؟
بگذار تا رها شوم از بند این قفس
جز دست خط یار به دستم بهانه نیست
خطی که کوفی است ولی کوفیانه نیست
گویی سپرده اند به یعقوب, جامه را
پر کرد از آن معطر یکریز, شامه را
می خواند از نگاه تَرَش آن چکامه را
هفت آسمان قریب به مضمون نامه را
این چند سطر را ننوشتم, گریستم
باشد برای آن لحظاتی که نیستم
آورده است نامه برایت, کبوترم
اینک کبوترم به فدایت, برادرم
دلواپسم برای تو ای نیم دیگرم
جز پاره های دل چه دلیلی بیاورم
آهنگ واژه ها دل از او برد ناگهان
برگشت چند صفحه به ماقبل داستان
یادش به خیر, دست کریمانه ای که داشت
سر می گذاشتیم به آن شانه ای که داشت
یک شهر بود در صف پیمانه ای که داشت
همواره باز بود درِ خانه ای که داشت
هرچند خانه بود برایش صف مصاف
جز او کدام امام زره بسته در طواف
اینک برو که در دل تنگت قرار نیست
خورشید هم چنان که تویی آشکار نیست
راهی برای لشکر شب جز فرار نیست
پس چیست ابروانت اگر ذوالفقار نیست؟
مبهوت گام هاش, مقدس ترین ذوات
می رفت و رفتنش متشابه به محکمات
بغض عمو درون گلو بی صدا شکست
باران سنگ بود و سبو بی صدا شکست
او سنگ خورد سنگ, عمو بی صدا شکست
در ازدحام هلهله او… بی صدا شکست
#سید_حمیدرضا_برقعی
#قاسم_بن_الحسن
#مسمط_مربع
@beytolghazal
عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم
و خدا مُهر قبولی زند این قربان را
#محمد_ژولیده
#حضرت_علی_اصغر
#تک_بیتی
@beytolghazal
قد رعنای تو چون سرو سپیدار شده
تشنه وصلی و هنگامه ی دیدار شده
دور تا دور سرت آینه می چرخانم
بسکه گیسوی بلند تو دل آزار شده
#قاسم_نعمتی
#حضرت_علی_اکبر
#رباعی
@beytolghazal
رود را تا به ابد تشنهی مهتاب گذاشت
داغ لبهای خودش را به دل آب گذاشت
#سید_حمیدرضا_برقعی
#حضرت_ابالفضل
#تاسوعا
#تک_بیتی
@beytolghazal
آسمانی شده ای تا که به لطفت زینب
کودکانِ عقب قافله را پیدا کرد
#حضرت_ابالفضل
#تاسوعا
#تک_بیتی
@beytolghazal
برای من نگه دار و بیاور اشکهایت را
اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد
#سید_حمیدرضا_برقعی
#امام_حسین
#عاشورا
#تک_بیتی
@beytolghazal
پیچیده شمیمت همه جا ای تَن بی سر
چون شیشهی عطری که سرش گم شده باشد
#سعید_بیابانکی
#امام_حسین
#عاشورا
#تک_بیتی
@beytolghazal