﷽ 🏴 #مراسم_شهادت ▪️نفریـن به کسـی که گفت او ســازش کرد ▪️این صلح که نیست کربلای حسن است 🎤واعظ: 🔸حجت‌الاسلام دکتر #الهی‌راد 🎤 ستایشگر: 🔸کربلایی #میثم_طاهری 🗓 پنجشنبه ۱۴۰۲.۰۶.٢٣ 🕗 ساعت ۲۰:۰۰ 🔸به نیابت از شهید عبدالرسول زرین 🔻مکان میدان الهادی خیابان ٣۰متری‌کیوانفر کوچه ۴ انتهای کوچه دست چپ اولین کوچه دست راست (حسینیه حضرت زینب سلام الله علیها) 📍برادران و خواهران 🚩"هیأت‌بیت‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم"🚩 🔸 #محفل_بسیجیان_و_رهروان_شهدا ____________________________ ▪️ @beytonabi_ir

🕌#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ ✅قسمت ششم 🚩 #اربعین۱۴۴۵ 🚩"هیأت‌بیت‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم"🚩 🔸 #محفل_بسیجیان_و_رهروان_شهدا __ ▪️ @beytonabi_ir

بسم الله النور 🚩 *روایت روز ششم* سلام همسفرای عزیز کربلا🙋‍♂ نماز صبح روز ششم رو خوندیم و بعد از توضیحات آقامیثم درباره ادامه مسیر، آماده #حرکت شدیم🚩 💎گاهی در میانه #حرکت، نیاز به تمرکز دوباره روی نقشه‌ی راهمون داریم تا اشتباه نریم راهو دور نکنیم برا خودمون و بقیه‌ای که نگاهشون به ماست..📿 🔖حرکت و رشد فکر و اعتقاد ما تو زندگی، نقشه راه میخواد تا اشتباه نریم.. 🔖تو مشایه، این نقشه راه درست رو از خود امام حسین(ع) باید طلب کنیم.. ⚜بنا شد تا عمود ۲۰۰ بریم و بعد از اون هم هر صد عمود،توقف کوتاه داشته باشیم تا جمعمون جمع بمونه.. توی پیاده روی، بعضیا توفیقاتی دارن بخدا😍🤔 بعضیا همش دنبال کباب و نوشابه😆 یا همش دنبال وای فای رایگان😜 بعضیا هم مثل این جوان عراقی که دیدیم، درحال پیاده روی تلاوت قرآن میکنه و حواسش هست که ابی عبدالله الحسین(ع) شب عاشورا، علاقشون رو به قرائت نماز و تلاوت قرآن بیان کردن..🚩❤️🌷 توفیق شد به نیابت از شما، تو جمع بچه ها، در حال پیاده روی، زیارت عاشورا بخونیم، که تو اون راه خیلی حال خوبی داره زیارت عاشورا و حواسمونو بیشتر جمع میکنه به این که تو چه راهی قدم برداشتیم🚩🚩 به سلام آخر زیارت عاشورا که رسیدیم، یکی از بچه ها به عادت همیشگی که به سلام زیارت عاشورا میرسیم، گفت همه زانوی ادب بزنید😆 داداش زانوی ادب🙄 سرپا تو راه پیاده روی در حال حرکت😅 چطوری آخه😁 به تابلویی رسیدیم که نشون میداد به کربلا نزدیک تر شدیم نوشته بود ۱۷ کم کربلا😁 یکی از بچه ها اینطور خوند: کم کمش ۱۷ تا مونده به کربلا😅 مجید جان ۱۷ کم یعنی ۱۷km😅 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۱) ▪️@beytonabi_ir

همون ۱۷ کیلومتری کربلا، یه گوشه چندتا صندلی بود و سایبانی🚩 برا اینکه همه جمع بشن و بیان، توقفی کردیم که واقعا با برکت بود🌷 کنار تابلو ۱۷ کم به کربلا بودم، یه لحظه دیدم خادم جوان موکب عراقی منو دید و چند بار از روی محبت دستش مُشت کرده و کوبید به قلبش و با یه حس خوبی گفت: #حاج_قاسم❤️ متوجه شدم که پیکسل عکس #شهید_ابومهدی_المهندس رو، رو سینه‌ی دشداشم دیده و خوشحال شده و خواسته تشکری کنه 💎چقدر خوبه که یکی از #زبونهای_مشترک ما نام و یادحاج قاسم و حاج ابومهدی المهندسه 📿محبت بین ما دو ملت به همین سادگی رد و بدل میشه! 💠من با حس خوب میگم #ابومهدی و اون هم با حس خوب میگه #حاج_قاسم 🌀با این خادم عراقی رفیق شدیم و یه دفعه خیلی دِلی برامون با صوت و لحن زیبا قرآن خوند ☘یکی از بهترین خاطرات امسالم، این چند دقیقه بود.. اسم چند تا قاری و مداح ایرانی رو هم آورد که بهشون علاقه داره 🍃جالب بود از قاریان قرآن مثلا اسم از استاد کریم منصوری آورد📿 و از مداحان مثلا اسم از استاد حاج مهدی سماواتی آورد..📿 🔖لحظاتی برامون قرآن خوند و صبح روز ششمِ سفر ما، از قرآن خوندن اون جوان عراقی در حال پیاده روی از روی قرآن، رسیدیم به اینجا که لحظاتی انگار محفل انس با قرآن‌ داشتیم⚜ و اما یا صاحب الزمان چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن..📿 خادم جوانی که برامون قرآن خوند تصویر حضرت آقا رو تو موبایلش بهم نشون داد 😍 💬چند نفری دیگه اومدن دورمون که آخرش یکی پیکسلو یادگاری گرفت همون لحظه عکس کوچیک ابومهدی رو از جیبم درآوردم و گفتم: شهید ابومهدی عندی😍 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۲) ▪️@beytonabi_ir

به عمودی رسیدیم که خیلی دوست داشت شمارش ۲۰۷ باشه اما در واقع باید ۲۰۰ میبود😅 چی بگم بابا! روی عمود زده بود ۲۰۷ اما دو تا قبلیش ۲۰۲ بود🤷‍♂ و طبق شماره معکوس، این عمود میشد ۲۰۰✅ اما قاطی کرده بود شماره رو حالا من اونجا پیشنهاد دادم یه بار خاموش روشن کنن درست میشه 😆 بگذریم..🚶🚩 بزارید بابا این همه راه اومدیم لااقل دم رسیدن به کربلا کمی روی معنویت خودمون کار کنیم🤦‍♂😁 در ادامه راه،بعد از گذر از انواع آبمیوه های طبیعی😋🍹😁😁 و دسته جات عزاداری،دوباره تقدیر ما این بود که برای توقف تا غروب، برسیم به موکبی که سر درش عکس شهید ابومهدی و سید السیستانی حفظه الله بود..🚩 یادتونه که روال پیاده روی ما چی بود🤷‍♂ از قبل اذان صبح یا بعد خوندن نماز صبح، قدم تو مسیر بهشت مشایه می‌گذاشتیم و تا وقتی آفتاب اجازه می‌داد💥 راه میرفتیم و بعدش اولین موکب مناسب تا غروب اُتراق میکردیم..🔖 غروب هم تا آخر شب حرکت داشتیم🚩 اینو گفتم نگید اینا همش میخوابن😅 امسال بدون عجله راه رفتیم و در عمل، با سال قبل که کمی بدو بدو داشتیم و حتی گاهی شبا تا صبح راه میرفتیم، عملا فرقی نکرد و برنامه خوبی بود به نظرم🚩 🌀داخل این موکب، خب اکثرا خسته بودیم و ایشون هم مثل رفقای دیگه داوطلبانه خادمی میکرد😁🚩 اما کارش متفاوت و منحصر به فرد بود😎 ماساژ دادن بچه ها🙌 که فقط از عمو برمیومد 👌 دلسوزانه و با محبت 🌷 آدم واقعا بعدش انگار تازه متولد شده😍😍 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۳) ▪️@beytonabi_ir