🔸 روایت روز نهم_۹
جلو گاراژ بودیم! ناگهان علمدار گفت: عَلَم جامونده رو وَن😱🙈😭😫
👀نگاه کردیم خبری از وَن نبود..🙈
بنده خدا علمدار داشت پرچمو میزاشت داخل وَن کنارش اما راننده گرفت بست برو باربند ماشین که مثلاً راحت باشیم..😬
علمدار خواست ماشین بگیره برگرده کوفه تا پیدا کنه اما خب شرایط جوری بود که نمیشد واقعاً..🤔
اما بزارید پرده از این اتفاق بردارم 🤔
بالآخره که چی 🤷♂️ باید گفت🤔😜
اون علم بعد از زیارت اون حرم های مطهر دیگه پای اومدن نداشت😔🚩❤️
عَلم و پرچم ما خسته بود از دنیای مادی و دوست داشت بمونه تو همون حال و هوای اربعینی..🚩🚩🚩🚩😁🚩🚩🚩🚩
کاش منم یه عَلَم بودم..
اصلاً موند تا جا برامون نگهداره تا سال بعد..😉
علمدار خیلی ناراحت بود از این اتفاق
اما مرررد که گریه نمیکنه 😭😂
اون عَلَم یادگاری بود که ما دادیم به این کشور
تا زیر این عَلَم،پایدار بمونن✅☺️😉
تو کار بزرگی کردی آقا منصفی خودتم بی خبری 😍😁
(داداشم علمدار😁! خوب توجیه کردم جا موندن عَلَمو یا ادامه بدم😅..😜 )
اما واقعیت قسمت این بود..😘🤔
خب داخل گاراژ ماشین سخت پیدا شد اما شد!سوار اتوبوس به سمت مرز ایران..🚌
🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️تو راهیم
که صبح روز دهم برسیم به مرز ایران..🇮🇷🇮🇶
#سفرنامهاربعین۲
▪️@beytonabi_ir
⛔️ ببخشید که شما #مهسا_امینی نیستید که مدافعان حقوق زنان براتون دل بسوزونن!
⛔️ ببخشید که شما برا حق تحصیل داشتن باید جون بدید و دنیا خفه خون گرفته!
⛔️ ببخشید که خون شما به درد استفاده های سیاسی دشمن نمیخوره!
#افغانستان_تسلیت
#زاهدان
🚩"هیأتبیتالنبیصلیاللهعلیهوآلهوسلم"🚩
🔸 #محفل_بسیجیان_و_رهروان_شهدا
______
▪️ @beytonabi_ir
﷽
🔹#اعلام_مراسم
🔸#هیأت_قرارهفتگی
🔰یاد و خاطره شهدا هشت سال دفاع مقدس گرامی باد.
🏴 #وفات_حضرت_سکینه_(س)
🎤واعظ:
🔸حجت الاسلام #مبینی
🎤 ستایشگر:
🔸کربلایی #میثم_طاهری
📆 یکشنبه ۱۴۰۱.۰۷.۱۰
🕗 ساعت ۲۰:۰۰
(مجلس سروقت شروع خواهد شد)
🔻خ جوادالائمه
خ طباطبایی
کوچه سوم
حسینیه بیتالنبی(ص)
(خواهران / برادران)
🕖 حضوربهموقعما، عملبهوصیتامیرالمؤمنین است...
🚩"هیأتبیتالنبیصلیاللهعلیهوآلهوسلم"🚩
🔸 #محفل_بسیجیان_و_رهروان_شهدا
___________________
▪️ @beytonabi_ir
🕌#سفرنامه_اربعین(۲)
✅قسمت یازدهم (آخر)
📝نویسنده:
🔰حجتالاسلام یعقوبی
🚩 #اربعین۱۴۴۴
🚩"هیأتبیتالنبیصلیاللهعلیهوآلهوسلم"🚩
🔸 #محفل_بسیجیان_و_رهروان_شهدا
______
▪️ @beytonabi_ir
🔸روایت روز آخر_۱
سلام🙋♂😁
صبح روز دَهُمه و ما از دیشب تو راهیم🚌
تقریباً نماز صبح بود که رسیدیم منصور آباد..
منصور آباد 🙄⁉️
آره منصور آباد😊 چرا اینطور نگاه میکنی‼️
#منصورآباد اسم قدیمیِ شهر #مهرانه
(قبل از ۱۳۰۹) 😉
یکم مطالعه کنید خب 🤓😅
الان میگن این #مهرانه کیه⁉️🧐🤨🤣
منظورم اینه «مهران است»!☺️
پیاده شدیم و راه افتادیم سمت پایانه مرزی🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
اومدیم همونجا که ۹ روز قبل بودیم و دنبال ماشین بودیم برا کاظمین..🤔 یادش بخیر..
همونطور که تو خبرا خونده بودم بخاطر ازدحام بازگشت زائران،یکی دو روز اربعین،مسیر ورود به عراق از مرز مسدود بود و فقط برگشت به ایران باز بود
برای همین کمی خلوت بود پایانه..😊
سمت عراق بودیم که 🚾 را یافتیم تا خود را از فشار زندگی بِرَهانیم🙈😁
امان از گرونی و فشار زندگی😜
💢نماز صبح رو خوندیم و جمع شدیم دوباره، برای عبور از مرز عراق..
💎آخرین قدم ها رو داشتیم برمیداشتیم تو سرزمینی که حرم شش امام معصوم بود و دعای هر قنوت ما!🤲😍❤️🚩
و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم..😭
#سفرنامهاربعین۲
▪️@beytonabi_ir
🔸روایت روز آخر_۲
چشم به هم زدنی خودمونو تو صف پایانه مرزی عراق برای برگشت به ایران دیدیم..🤔
از گیت های عراق رد شدیم..
تو این سالها برام پیش اومده وقت برگشت، زمانی رد شدن از مرز عراق،بعضی ایرانیا هر کدوم یه جور ذوق رسیدن به وطنو ابراز میکردن 😁🇮🇷
یکی میگفت: سلااااام وطنم 😎😍😁
اون یکی میگفت:هیچ جا خونه خودت نمیشه 😅 این احتمالا کرایه برگشت به شهر خودش نداشته قصد اقامت در مرز کرده🙃😉
یکی دیگه میگفت: ااایییراان🗣
اگه پرچم🇮🇷 بهش میدادی یه دور افتخارم تو مرز میزد😅 نکشیمون وطن دوست😘 نری رو سیمخاردارا حالا 😉
یکی با حس گفت: سلام وطنم😭☺️
جالب بوده برام همیشه این صحنه موقع برگشت از عراق! حب وطن یه چیز غیر قابل انکاره..🇮🇷🙋♂
البته برا کسی که #شرف داره✅🤔
اونی که #وطنفروشه قبلش #شرففروش بوده ارتقای شغلی داده 😬🤫❌
اما الحمدلله مردم ما غالباً #باشرف و #قدرشناس هستن..😍😘🌺❤️🚩
مرز مهران یادآور رشادت شهدای عزیز👌❤️
بعضی هم به یاد شهدا صلوات روی لب داشتن..
جلوتر، زائرا به مرزبانها خدا قوت میگفتن و مرزبانها به زائرا زیارت قبول..😍😍
وارد کشور شدیم
کم کم جمع شدیم دور هم تا برسیم به اتوبوس واحد برای پارکینگ ماشینا!🚌
تو پایانه بودیم که یه جوونی خسته و داغون صدام کرد! گفت حاجی قم میرید میشه منم ببرید⁉️ وسیله ندارم، ماشینام خیلی گرون میگیرن..💰💰😱
پاهام تاول زده درد دارم..
✅راست میگفت بنده خدا داغون بود! چهرش شبیه یه بنده خدایی بود تو محله خودمون🤔
اما حیف نشد، خیلی زیاد بودیم خودمون😔
البته تازگی تو محل دیدمش سالم و سرحال 😍🤲
#سفرنامهاربعین۲
▪️@beytonabi_ir
🔸روایت روز آخر_۳
سوار اتوبوس واحد شدیم برای رفتن به پارکینگ!
گوشی رو نگاه کردم با اینترنت داخلی،دیدم آقای انصاری پیام گذاشته 📩
📢اطلاعیه
#لیستماشینهایبرگشت
اسامی مسافرهای هر ماشین دوباره تعیین شده بود!🚖🚘🚖🚘🚖🚘🚖🚘🚖
اتوبوس داشت کم کم میرسید به نزدیکی پارکینگ!
⚠️و من تو فکر این بودم که خدا کنه پارکینگ ماشین منم نزدیک به پارکینگ بقیه ماشینای
چون دیرتر از بقیه اومده بودم و جای دیگه پارک کرده بودم 😊
پیاده شدیم همه و لوکیشنی که رو گوشی از پارکینگ داشتم زدم دیدم خداروشکر پارکینگها به هم نزدیک هستن..😍😍
رفتم سراغ رخش رستم..😁😎
#سفرنامهاربعین۲
▪️@beytonabi_ir
🔸روایت روز آخر_۴
قبض پارکینگو دادم به خانمی که مسئولش بود و ماشینو از زیر خاک و شنی که روش نشسته بود بعد از ۹روز درآوردم☺️
با ماشین رفتم کنار پارکینگ بقیه ماشینا تا مسافرامو سوار کنم و ماشینا همه با هم بیوفتیم تو جاده برای برگشت به قم..🙋♂🚩
۹ تا ماشین هستیم! تا ما آب و روغن ماشینا رو یه نگاه میکنیم👷♂
شما همسفرای مجازی هم بیکار نباشید و برای سلامتی مسافرای این ۹ تا ماشین، آیت الکرسی بخونید😍😍😉🌺
بقول یه بنده خدا که اشتباهی میگفت:
یه «آیتالله کرسی » بخون😅😅😅
ظاهراً ارادت خاصی به علما داشته...
آیت الکرسی درسته عموجان 😁
من میگم اصلاً آیت الکرسی رو برا سلامتی ولیعصر و زمان_عج بخونید و ما و همه مسافرا رو بفرستید زیر سایهی آقامون😍❤️
ماشینا آماده حرکت شدن پشت سر هم حرکت کردیم تا از شهر بریم بیرون🚘
چون احتمال میدادیم سمت ایلام دوباره ترافیک و شلوغی باشه
برنامه این بود که از جاده #دهلران و اندیمشک و.. راه بیوفتیم✅
بین راه بعضی ماشینا رفتن برای بنزین و ما کمی افتادیم جلو..
البته چون همه با هم هماهنگ بودیم خصوصاً تو گروه، دیگه جلوتر یا عقب تر بودن خیلی معنا نداشت
حداکثر با فاصله نیم ساعت از هم، همه تو راه بودیم🚘🚖🚘🚖
خیلی خوب بود
به فکر هم بودیم که همه تو راه باشیم..😍❤️
💠چقدر خوبه این عادت رو همیشه و بیرون جاده هم نسبت به هم داشته باشیم🤔
♻️هم خودمون #توراهباشیم هم حواسمون به دوست و رفقامون باشه #توراهبمونن
در راه حسین_ع..😍❤️
🗜بین راه دیدیم ماشین حاج محمد آقا زارعی #پنچر شده!
🔺زدیم بغل! فرمانده گفت شما برید میاییم!
#سفرنامهاربعین۲
▪️@beytonabi_ir