eitaa logo
فاطمه الزهرا بضعه الرسول ( س)
570 دنبال‌کننده
4هزار عکس
909 ویدیو
85 فایل
آدرس سايت: www.tafsirravan.ir كانال تلگرام: Telegram: https://t.me/mactabb كانال ايتا: Eita: eitaa.com/bezatorasool پيج اينستگرام: https://instagram.com/tafsirravan ثبت نام و تهيه كتب: ٠٩١٥٠٠٤٦٢٦٩ ٠٥١٣٨٧٨٠٩٦٨
مشاهده در ایتا
دانلود
📖از لسان امير ملك كلام  ٠۱ قسمت سوم 🔅فَوَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ إِنَّ الَّذِي أُنَبِّئُكُمْ بِهِ عَنِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ (صلی الله علیه وآله)، [وَ اللَّهِ] مَا كَذَبَ الْمُبَلِّغُ وَ لَا جَهِلَ السَّامِعُ. «سوگند به آن کس که دانه را (در دل خاک)شکافت و بشر را آفرید!آنچه را که به شما خبر می دهم،از پیامبر امی صلی الله علیه و آله است. نه آن کس که به من ابلاغ کرده دروغ گفته است و نه شنونده؛جاهل بوده،(که نتواند سخنان رسول خدا را به درستی حفظ کند).» در این قسمت به نکته ی مهمی اشاره می کند! و آن این که مسئله ی حیات و زندگی از مهم ترین و پیچیده ترین مسئله در نظام عالم هستی است؛ چه در عالم گیاهان و چه در جهان انسانیت و با تمام تلاش و کوشش های که انسان ها به کار گرفته اند، هنوز اسرار مسئله ی حیات، کشف نشده. 🔹در حدیثی می خوانیم: هنگامی که آیه ی «و گوشهای شنوا آن را حفظ کند» پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمودند: «من از خدا خواستم که گوش تو را از آن گوش های شنوا قرار دهد و علی علیه السلام می فرماید:از آن به بعد هرچه را شنیدم هرگز فراموش نکردم» 🔹حضرت علی علیه السلام می فرماید: من در همه ی حالات با خدا در ارتباطم،او را می بینم و در می یابم،پس در گفتار من تردیدی به خود راه ندهید. علت تردید و انکار شما مقایسه ای است که میان من و خودتان می کنید و نمی دانید که نباید کار پاکان را با خود مقایسه نمایید. کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرچه ماند در نبشتن شیر شیر آن یکی شیر است اندر بادیه وین یکی شیر است اندر بادیه همسری با انبیا برداشتند اولیا را همچون خود پنداشتند بدیهی است که اختلاف و خصومت با علی ابن ابی طالب علیه السلام یا معلول نادانی و بی خودی است و یا خود خواهی در درجه ی خود پرستی. ادامه دارد.. تنظیم : سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۱ قسمت چهارم ⭐لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى ضِلِّيلٍ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي كُوفَانَ «گویا می بینم شخصی بسیار گمراه و گمراه کننده بر مردم شام مسلط شده و همچون حیوانات بر آن ها بانگ می زند و پرچم های خویش را در اطراف کوفه نصب می نماید!» این جملات بیان پیشگویی های امام علی علیه السلام در مورد کوفه است،و این که منظور از این فرد «ضِلّیل» (گمراه و گمراه کننده) کیست؟ بعضی شارحان نهج البلاغه معتقدند منظور معاویه است، بعضی شارحان شیعی قول ابن ابی الحدید را ترجیح داده اند که منظور،(عَبدُالمَلٕک مروان )است. سپس در توضیح بیشتری پیرامون این فاجعه ی بزرگ می افزاید: فَإِذَا فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ شَكِيمَتُهُ وَ ثَقُلَتْ فِي الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْيَابِهَا وَ مَاجَتِ الْحَرْبُ بِأَمْوَاجِهَا وَ بَدَا مِنَ الْأَيَّامِ كُلُوحُهَا وَ مِنَ اللَّيَالِي كُدُوحُهَا «هنگامی که او دهان باز می کند و طغیانش به اوج می رسد و جای پایش در زمین محکم می گردد فتنه,فرزندان خود را با دندان های خویش می گزد و امواج جنگ به حرکت در می آید،چهره ی عبوس روزگار ظاهر می شود و درد و رنج و مشقت شب ها،نمایان می گردد. ۱) جمله ی «فَغَرَت فَاغِرَتُهُ»کنایه از یورش بردن و شبیخون زدن به مردم است ۲) عبارت «اِشتِدادُ شَکِیمَتِهِ» اشاره به سرکشی و شدت یورش او می باشد،و این یک اصطلاح است برای اسب سرکش که به انجام قوی و سخت نیاز دارد. ۳)واژه ی «ثَقَلَت وَطَأتٌهُ» کنایه است بر بسیاری قدرت او در زمین و فشار او بر مردم. امام علیه السلام برای فتنه لفظ «عَضَّ» (گزیدن) را استعاره آورده، زیرا فتنه و گزیدن، هر دو با سختی و درد توام می باشند، به این معنا که «فتنه فرزندان خود را با دندان می گزد» اشاره به این است که این آشوب ها و فتنه ها حتی دامن فتنه گران را نیز رها نمی کند! آن ها نیز با اختلافات داخلی به جان هم می افتند و با دشمنانشان،به پا می خیزند و طعم تلخ ظلم و بیدادگری را به آنان نیز می چشاند. 🔹آتش شورش به هرجا شعله زد 🔹کِی شود خاموش و ماند زالتهاب تنظیم : سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۱ قسمت پنجم ✨فَإِذَا أَيْنَعَ زَرْعُهُ وَ قَامَ عَلَى يَنْعِهِ وَ هَدَرَتْ شَقَاشِقُهُ وَ بَرَقَتْ بَوَارِقُهُ عُقِدَتْ رَايَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ وَ أَقْبَلْنَ كَاللَّيْلِ الْمُظْلِمِ وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ «هنگامی که کِشت او (آن ظالم گمراه)به مرحله ی درو می رسد،برای چیدنش به پا می خیزد و به هیجان در می آید و همچون شب تار و دریای متلاطم،روی می آورند!» به این معنا که دوران حکومت ها طولانی نیست بلکه به زودی پرچم های مخالفت بر علیه آن ها بلند شده و از هر سو آن ها را احاطه می کند. 🔹منظور امام علیه السلام این است که هنگامی که این فتنه ،پدید آمد؛فتنه ها،آشوب ها و بی نظمی بسیاری را به دنبال خود خواهد آورد. پدید آمدن این فتنه ها را به رو آوردن شب تار تشبیه فرموده؛وجه مشابهت این دو این است که همان گونه که در شب تاریک نمی توان راه به جایی برد,در این فتنه و آشوب نیز نمی توان به حق راه یافت، همچنین آن را به دریای متلاطم تشبیه فرموده و این به سبب بزرگی فتنه و به در هم ریختگی طبقات مردم است که گروهی گروه دیگر را نابود می سازند،همان گونه که امواج دریا بر یکدیگر فرود می آیند و بر چهره ی هم سیلی می زنند. مانند جنگ های که فرزندان عبدالمطلب با زیدبن علی علیه السلام به راه انداختند و با فتنه هایی که در روزگار یوسف بن عُمر و خالدبن قَسری و غیر آنان در کوفه به وقوع پیوست و دیگر ظلم ها و از بین بردن اموال مردم. تنظیم : سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۱ قسمت ششم 🔹هَذَا وَ كَمْ يَخْرِقُ الْكُوفَةَ مِنْ قَاصِفٍ وَ يَمُرُّ عَلَيْهَا مِنْ عَاصِفٍ وَ عَنْ قَلِيلٍ تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ وَ يُحْصَدُ الْقَائِمُ وَ يُحْطَمُ الْمَحْصُود. «اضافه بر این ها،چه طوفان های سخت و پر صدایی شهر کوفه را می شکاف و چه تند بادهایی که بر آن می گذرد و به زودی دسته های مختلف به جان هم می افتند؛آنان که سر پا هستند درو می شوند و آنان که از پا افتاده اند لگدمال می گردند!» امام علیه السلام به آشوب ها و مصیبت هایی که پس از این کوفه را فرا می گیرد اشاره می کند،چنان که در تاریخ آمده، حوادث بسیار و فتنه های زیادی در آن روی داده است، از جمله ی آن ها فتنه ی حجاج و مختاربن ابی عبیده جزو این هاست. 🔹همچنین مقصود حضرت علیه السلام این است که به زودی نسل ها و امت ها به یکدیگر ملحق می شوند و مراد از التفات برخی به برخی دیگر اجتماع آن ها در اندرون زمین است و واژه های (حَصد) «درو کردن» و (حَطم) «پایمال کردن»را برای حالت مردم استعاره فرموده است. جالب این که پیشگویی های امام علیه السلام در فاصله ی کمی به وقوع پیوست. اگر ناتوانان در فتنه ها نابود می شوند، قدرتمندان نیز با داس همان فتنه ها درو می گردند، قدرت پرستان چنان مست قدرت می شوند که همه ی قوانین هستی را فراموش می کنند، مخصوصا آن قانون که می گوید: «هر عملی عکس العملی دارد»و نمی دانند که: بر من است امروز و فردا بر وی است خون چون من کس چنین ضایع کی است هر فردی برای کسی بد بخواهد و در مسیر آنان سنگی بیافکند و چاهی بکند بی گمان خود گرفتار آن خواهد شد. خداوند هیچ عملی را از انسان ها چه نیک و چه بد ضایع نمی کند و نتیجه ی اعمال انسان به خودش باز می گردد و حق محرومان و خون مظلومان،بی دفاع نمی ماند و گریبان ظالمان را خواهد گرفت. «پایان خطبه ی صدو یک» تنظیم : سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۲ قسمت اول 📌"وَ ذَلِكَ يَوْمٌ يَجْمَعُ اللَّهُ فِيهِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ وَ جَزَاءِ الْأَعْمَالِ خُضُوعاً قِيَاماً «و آن روز روزی است که خداوند اولین و آخرین را برای رسیدگی به حساب دقیق و دادن جزای اعمال، جمع می کند؛ در حالی که همه با خضوع به پا خواسته اند» تعبیر به «اولین و آخرین» اشاره به این حقیقت است که قیامت و حساب اعمال، برای همه ی انسان ها در یک روز و یک زمان خواهد بود. تعبیر به «نِقاش» که به معنای دقت در محاسبه است، نشان می دهد در آن روز کمترین و کوچک ترین اعمال مورد حساب قرار می گیرد و به آن پاداش یا کیفر داده می شود. سپس می افزاید: 🔸«قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ وَ رَجَفَتْ بِهِمُ الْأَرْضُ» «آن ها در حالی در دادگاه عدل الهی حاضر می شوند که عرق بر دهانشان لجام زده و لرزش زمین تمام اندامشان را می لرزاند.» وحشت شدید و اضطراب انسان ها تا آن جاست که نه تنها دست از عزیزترین کسان خود بر می دارند بلکه از آن ها می گریزندکه مبادا دست و پاگیرشان شوند. امام در پایان این بخش، به یکی دیگر از مشکلات عظیم صحنه ی قیامت اشاره کرده، می فرماید؛ 🔹«فَأَحْسَنُهُمْ حَالًا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَيْهِ مَوْضِعاً وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً.» «بهترین حال برای کسانی که در عرصه ی محشر حاضرند، حال کسی است که جای پایی پیدا کند یا محلی برای خود به دست آورد.» این تعبیر اشاره به این است که، هول محشر و وحشت حسابرسی اعمال، مساله ی عامی است که همه ی حاضران در محشر را فرا می گیرد؛ چرا که حتی نیکوکاران از حسابرسی دقیق پروردگار، بیم ناکند!  معنای «وَ لِنفسِهِ مُتّسعا» این است که روز قیامت کسی که با پیروی از عقل و فطرت و پیام رسولان الهی گشایشی برای نفس خود پیدا کرده، پیداست که حال این ها در روز رستاخیز از همه نیکو تر و بهتر است. ادامه دارد… تنظیم : سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۲ قسمت دوم فِتَنٌ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ، لَا تَقُومُ لَهَا قَائِمَةٌ وَ لَا تُرَدُّ لَهَا رَايَةٌ «فتنه هایی است همچون پاره های شب تاریک، که هیچ کس نمی تواند در برابر آن بایستد و هیچ پرچمی از پرچم های آن به عقب رانده نمی شود و دچار شکست نمی شوند.» اشاره به این که، گردانندگان این فتنه بسیار قوی و نیرومندند و حساب شده وارد میدان می شوند و فضای جامعه را تیره و تار می سازند. اشاره به این که، گردانندگان این فتنه بسیار قوی و نیرومندند و حساب شده وارد میدان می شوند و فضای جامعه را تیره و تار می سازند. «لاتقوم» دو احتمال در آن وجود دارد: ۱)هیچ جمعیت ایستاده ای نمی تواند در برابر آنها مقاومت کند ۲)اشاره به قائمه خیل می باشد،یعنی ایستادگی اسب ها،یعنی اسب های ایستاده نمی توانند مقاومت کنند. سپس امام در تکمیل این معنا می افزاید: تَأْتِيكُمْ مَزْمُومَةً مَرْحُولَةً، يَحْفِزُهَا قَائِدُهَا وَ يَجْهَدُهَا رَاكِبُهَا «این فتنه ها به سوی شما می آید، همچون شتری مهار شده و جهاز بر پشت نهاده که زمام دارش آن را می کشاند و سوارش به سرعت آن را می راند.» یعنی آماده ی سفر بودند. سوال: چرا حضرت فتنه را به شتر تشبیه کردند؟ پاسخ: چون شتر برای عرب سرمایه ی بزرگی به حساب می آمد. به تعبیر امام علیه السلام همه چیز، برای پیشرفت فتنه گری های آنها اماده است و «اَهلُها» اشاره به صاحب زنج است و اذیت و آزار زیاد و امکانات کم آن ها معروف است و یاران صاحب زنج گروهی جنگجو، آماده و سوار کار بوده اند. و آن گاه در معرفی و تأکید شرارت آن ها می فرماید: «أَهْلُهَا قَوْمٌ شَدِيدٌ كَلَبُهُمْ قَلِيلٌ سَلَبُهُمْ  «این فتنه گران، جمعیتی هستند که ضربه ی آن ها بسیار شدید و تلفات آنان کم است» این از ویژگی های کسانی است که حساب شده و با تدارکی کامل وارد میدان می شوند. تنظیم : سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۲ قسمت سوم امام علیه السلام کسانی را که به جنگ با این گروه برخاسته اند توصیف کرده و به نکته ی مهمی اشاره می فرماید: 🌙يُجَاهِدُهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَوْمٌ أَذِلَّةٌ عِنْدَ الْمُتَكَبِّرِينَ، فِي الْأَرْضِ مَجْهُولُونَ وَ فِي السَّمَاءِ مَعْرُوفُونَ. «گروهی در راه خدا با آن ها نبرد می کنند،آن ها جمعیتی هستند که نزد متکبران و گردن کشان خوارند،در روی زمین بی نام و نشانند و در آسمان ها معروف» اشاره به گروهی از مؤمنین و اولیا الله که مقام والایی در پیشگاه خدا دارند و در زمینه ی جهاد فی سبیل الله، قوی و پیشتازند، و آتش این فتنه را خاموش می کنند. سپس امام علیه السلام در دنباله ی بیانات خود شهر بصره را مخاطب قرار داده و می فرماید: «فَوَيْلٌ لَكِ يَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِكِ مِنْ جَيْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ، لَا رَهَجَ لَهُ وَ لَا حَسَّ، وَ سَيُبْتَلَى أَهْلُكِ بِالْمَوْتِ الْأَحْمَرِ وَ الْجُوعِ الْأَغْبَرِ.  «در آن هنگام وای بر تو ای بصره! از لشکری که به عنوان کیفر الهی بدون گرد و غبار و بی سر و صدا به تو حمله ور می شود و به زودی ساکنانت به مرگ سرخ و گرسنگی شدیدی که رنگ چهره ی آن ها را دگرگون می سازد، مبتلا خواهند شد!» تعبیر به«لاَرَهَجّ لَهُ وَلاَحِسّ» ظاهراً سبب این است که آن ها دارای اسبان و اسلحه های جنگی نیستند از این رو نه گرد و غباری دارند و نه فریاد و آواز، بلکه اینان سپاه خشم پروردگارند برای گنه کاران. تعبیر به «اَلْمَوْتُ الاَحْمَر» (مرگ سرخ) اشاره به کشتار وسیع مردم بصره است به شمشیر صاحب زنج و یاران او که به محض ورود به بصره، ۳٠٠ هزار نفر از مردم را از دم شمشیر گذراند، و توصیف مرگ به سرخی، کنایه از شدت و سختی آن است، برای این که دشوارترین مرگ ها آن است که با ریختن خون انسان صورت گیرد. توصیف«جوع» به«اغبر» سخت ترین گرسنگی به جهت این است که به کمی غذا و یا نامطلوب بودن آن،سبب می شود رنگ و رو و پوست چهره ی انسان مانند خاک، تیره و تار شود. به این مناسبت این نوع گرسنگی «جُوعِ اَغْبَر»نامیده شده،زیرا فرد گرسنه در این حال خود را به زمین می چسباند. تنظیم : سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۳ قسمت اول 💫أَيُّهَا النَّاسُ انْظُرُوا إِلَى الدُّنْيَا نَظَرَ الزَّاهِدِينَ فِيهَا الصَّادِفِينَ عَنْهَا «ای مردم! به دنیا همچون زاهدان و بی اعتنایان نگاه کنید!» در قسمت اول خطبه امام علیه السلام خطاب به مردم میفرمایند همچون زاهدان به دنیا بنگرید اما منظور این نیست که انسان ترک دنیا کند و به رهبانیت رو آورد، بلکه هدف، عدم وابستگی و ترک دنیا پرستی است؛ چرا که دلداگی و دلباختگی در برابر مال و مقام و لذات دنیا، چشم و گوش انسان را کور و کر می کند و به تمام گناهان آلوده می سازد. سپس در عبارتی کوتاه، معایب دنیا را همراه با دلایل شش گانه ای برای اثبات این حقیقت بیان می نماید. 🔹فَإِنَّهَا وَ اللَّهِ عَمَّا قَلِيلٍ تُزِيلُ الثَّاوِيَ السَّاكِنَ «زیرا به خداوند سوگند: دنیا به زودی مقیمان و ساکنان خود را که بدان اعتماد و اطمینان کرده و به آن دل بسته اند از میان برمی دارد.» آری هرکس، بدون استثنا، روزی باید جهان را وداع گوید؛ گروهی زودتر و گروهی کمی دیرتر! اما به هر حال، همه طعم تلخ مرگ را می چشند. حبّ به دنیا، مرض و بیماری است، که دل ما را به شیطان می دهد و شیطان ان را غصب می کند. 🔸وَ تَفْجَعُ الْمُتْرَفَ الآْمِنَ «دنیا، هوسبازان غرق نعمت را که بر آن تکیه کرده اند، ناگهان به مصیبت می کشاند» هرچه وابستگی به دنیا کمتر داشته باشیم، بهتر اوج می گیریم، وابستگی به دنیا انحراف و دوری از حق است، چون زُهد، جز فطرت ما است، حب دنیا، به عنوان امراض به ما معرفی کرده، اگر برخلاف فطرت، دنیا را خیلی دوست داشته باشیم، فطرت را بیمار کردیم. 🔹لَا يَرْجِعُ مَا تَوَلَّى مِنْهَا فَأَدْبَرَ وَ لَا يُدْرَى مَا هُوَ آتٍ مِنْهَا فَيُنْتَظَرَ «آنچه از دنیا از دست رفته و به مردم پشت کرده، هیچ گاه بر نمی گردد و نیز معلوم نیست در آینده چه اوضاع و گرفتاری هایی پیش می آید، تا در انتظارش باشند و در صدد رفع آن بر آیند!» چه دردناک است که انسان گم شده های خویش را هرگز نتواند پیدا کند و به آینده نیز امیدوار نباشد، در حسرتی جبران ناپذیر بماند! نه جوانی باز می گردد و نه توان ها و نیروهای از میان رفته بر اثر گذشت عمر و نه عزیزان از دست رفته. این ها همه یک طرف، از سوی دیگر، وحشت از اینده ی آمیخته با ابهام و جهل نیز، برای انسان دردناک است! ادامه دارد… تنظیم : سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۳ قسمت دوم امام علی علیه السلام در پنجمین و ششمین استدلال برای بی اعتباری دنیا می فرماید: 💠سُرُورُهَا مَشُوبٌ بِالْحُزْنِ وَ جَلَدُ الرِّجَالِ‏ فِيهَا إِلَى الضَّعْفِ وَ الْوَهْنِ «شادی آن آمیخته با اندوه است و توانایی و استقامت مردان نیرومند در آن به ضعف و سستی می گراید.» 🔹یکی از مشکلات بزرگ مواهب مادی دنیا همان است که امام در جای دیگر به آن اشاره فرموده: «لاٰتَنالُونَ مِنْهَا نِعْمَهً اِلَّا بِفِراقِ اُخْریَ» «به هر نعمتی که می رسید به فراق نعمت دیگری مبتلا می شوید.» مثلا کسی که غم بی فرزندی قلب او را می فشارد، همین که صاحب فرزند یا فرزندان شد، مشکلات فرزند از هر سو هجوم می آورد. سپس امام علیه السلام در یک نتیجه گیری قاطع از تمام این استدلالات، می فرماید؛ 🔸فَلَا يَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ مَا يُعْجِبُكُمْ فِيهَا لِقِلَّةِ مَا يَصْحَبُكُمْ مِنْهَا «حال که چنین است زرق و برق ها و زیبایی های فراوان دنیا شما را نفریبد! چرا که مدت کمی با شما خواهد بود!» امام علیه السلام مردم را از فریفته شدن به زرق و برق دنیا نهی می کند، چرا که خوشی ها و لذات دنیا زودگذر و ناپایدار است، و انسان عاقل فریب آن را نمی خورد، چون به این باور رسیده که آن چه برای انسان، شایسته ی رغبت و دلبستگی است چیزی است که از زوال و تغییر مصون باشد. مخور هرگز فریب زرق و برق مال دنیا را که شیرین کام کس از گفتن حلوا نمی گردد علی(ع) یک عمر با افتادگان بنشست تا گوید از این بالا نشستن ها کسی والا نمی گردد تنظیم : سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۳ قسمت سوم رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ فَاعْتَبَرَ وَ اعْتَبَرَ فَأَبْصَرَ «رحمت خدا بر آن باد که اندیشه کند و عبرت گیرد و بینا شود!» انسان با تفکر و اندیشه در حوادث امروز و دیروز،با یک سلسله حقایق آشنا می شود و از آن ها عبرت می گیرد و با منطبق ساختن آن ها بر اموری که در پیش دارد، راه صحیح را پیدا می کند. در هر عصر و مکان، اگر زندگی انسان ها را مورد بررسی قرار دهیم مملو از درس های عبرت است؛ درس هایی که دل را بیدار و حجاب ها را کنار می زند؛ ولی افسوس که دیده ی عبرت بین کم است. عاملی که موجب می شود انسان از حوادث عبرت نگیرداین است که انگشت اتهام را همیشه به سمت دیگران می گیرد، می کوشدتا تمایلات ناپسند خود را به دیگران نسبت دهد و در نتیجه خود را عاری از هرگونه عیب و نقص بداند و خود را از احساس گناه برهاند. 💠فَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الدُّنْيَا عَنْ قَلِيلٍ لَمْ يَكُنْ وَ كَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الْآخِرَةِ عَمَّا قَلِيلٍ لَمْ يَزَلْ «آنچه هم اکنون از دنیا موجود است پس از مدت کوتاهی فکر می کنید اصلا وجود نداشته و آنچه از آخرت به زودی فرا می رسد، همواره بوده است!» اشاره به این که دنیا به قدری سریع می گذرد و اخرت به قدری سریع می آید، که انسان اینچنین تصور می کند هرگز دنیایی وجود نداشته است. 💠وَكُلُّ مَعْدُودٍ مُنْقَضٍ وَ كُلُّ مُتَوَقَّعٍ آتٍ وَ كُلُّ آتٍ قَرِيبٌ دَانٍ‏ «هر چیز به شمارش آید سرانجام پایان می گیرد و هرچیز انتظارش را دارید خواهد آمد و هر آینده ای قریب و نزدیک است!» در حقیقت اشاره به قاعده ی کلی فلسفی است که هر چیزی تحت عدد درآید محدود و هر محدودی پایان پذیر است و از آنجا که عمر انسان ها و عمر تمام دنیا تحت اعداد و ارقام در می آید، باید همه در انتظار پایان گرفتن آن باشیم. بنابراین، مرگ و پایان زندگی را نباید مطلبی دور دست تصور کرد و عمر را نمی توان جاودانی شمرد. تنظیم: سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۳ قسمت چهارم 💠الْعَالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ «عالم کسی است که قدر و منزلت خویش را بشناسد» امام علیه السلام در این خطبه دانا را منحصر فرموده به کسی که قدر خود را بشناسد و مراد ازقدر، این است که انسان اندازه و ارزش خود را در برابر خدا و در رابطه با آفریدگان عوالم وجود درک کند و بداند که او در جرگه ی کدامین آفریدگان است و برای چه منظوری آفریده شده است. عالِم، نقطه ی مقابل آن جاهل است، عالم خودش را می شناسد ولی جاهل خودش را نمی شناسد. قدر انسان ها به اندازه ی همتشان است، ببین در دنیا دنبال چه راه افتادی؟ دنبال درک یا مدرک؟ ارزشت همین است. آیادنبال مال و مقام ونانی؟ یا دنبال ارزشهای معنوی هستی؟ قیمتت همان است. بنابراین عالِم حقیقی کسی است که: ۱)این که اندازه ی خودش را می داند(یعنی خودشناسی، ضعفها و قدرت های خودش را می داند) ۲)منزلت و جایگاه خود را می داند(یعنی بایدها و نبایدهای وجود خودش را می داند) ۳)می داند چه چیزهایی انسانیت او را زیر سوال می برد و چه چیزهایی شأن و مقام او را بالا می برد ۴)به پایان کارش دقت می کند و علم پیدا می کند. وَ كَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا يَعْرِفَ قَدْرَهُ «وبرای نادانی انسان همین بس که قدر ومنزلت خود را نشناسد!» نظر به این که علم موجب می شود انسان قدر خود رابشناسد، ناگزیر کسی که ارزش خود را نمی داندنادان است. 💠وَ إِنَّ مِنْ أَبْغَضِ الرِّجَالِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى لَعَبْداً وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ، جَائِراً عَنْ قَصْدِ السَّبِيلِ سَائِراً بِغَيْرِ دَلِيلٍ «از مبغوض ترین افراد نزد خدا بنده ای است که خدا او را به خودش واگذاشته، از راه راست منحرف گشته و بدون راهنما گام بر می دارد!» اگر انسان در طریق راه خدا و در نحوه ی رفتار خود با بندگان او، دلیل و راهنمایی نداشته باشد در زمره ی هلاکت یافتگان است. بدیهی است تنها کسی از میان انبوه موانع، خطرها و پرتگاه ها می توتند بگذرد که مشمول عنایت الهی و تحت حفاظت او باشد. ادامه دارد... تنظیم: سرکار خانم جنگی @bezatorasool
📖از لسان امير ملك كلام ٠۳ قسمت پنجم 💠إِنْ دُعِيَ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا عَمِلَ وَ إِنْ دُعِيَ إِلَى حَرْثِ الْآخِرَةِ كَسِلَ «او اگر به کشت دنیا خوانده شود، اجابت می کند و برای آن می کوشد و اگر به کشت آخرت دعوت شود سستی می ورزد». کسانی که با سرکوب کردن وجدان و خرد و بی اعتنایی به دستورات خداوندی، بایدها و نبایدها را زیر پا می گذارد و با احساس لذت کاذب ، خود را آزاد می بیند، در تاریکی و شقاوت به سر می برد. خداوند متعال چنین انسانی را به حال خود می گذارد، این واگذاری از بدترین محرومیت هایی است که با اختیار کسب کرده است. این که امام علیه السلام می فرماید: اگر این بنده ی رها شده به حال خود به کشت و کار دنیا دعوت شود، با تلاش و کوشش، کار می کند اما در ارتباط با کشت برای آخرت افسرده می شود، نتیجه ی رها شدن به حال خود است. دنیا هم می تواند مزرعه ی پر برکت برای آخرت باشد و هم می تواند کشتزار کم درآمد این دنیا، اعمال نیک و بد، بذرهایی هستند که در آن افشانده می شود؛ منتها نتیجه ی اعمال نیک، بذری است که هفت خوشه و از هر خوشه صد دانه و بیشتر ثمر می دهد؛ اما اعمال بد و نادرست همچون بذری است که در شوره زار افشانده می شود که فقط بهره ای اندک می دهد. 🔸كَأَنَّ مَا عَمِلَ لَهُ وَاجِبٌ عَلَيْهِ وَ كَأَنَّ مَا وَنَى فِيهِ سَاقِطٌ عَنْهُ‏ «گویی آن چه را برای آن کار می کند و لذات زود گذرش بر او واجب است و آن چه در آن سستی نشان می دهد از او ساقط می شود». امام علیه السلام به توصیف عالِمان واقعی و عالِم نمایان پرداخت تا هم آن ها خود را با این صفات پیدا کنندو هم مردمان آن ها را بشناسند و بدانند از چه کسانی پیروی می کنند. 🔹لذا حضرت می فرمایند: «ادعای علم را از کسی که آگاهی به خود ندارد و به اندازه و ارزش خود جاهل است، باور مکنید». چشم باز و گوش باز و این عما حیرتم از چشم بندی خدا!!!! بدیهی است که هراندازه نفس انسان خود را بهتر و عالی تر بشناسد، خداوند سبحان را بهتر خواهد شناخت، و هر اندازه از شناخت خدا و شناخت خویش، خود را محروم کند، نتیجه ی این عدم شناخت، این است که سرانجام خدا او را به حال خودش وا می گذارد و در بیابان زندگی حیران می گردد. آن کس که به زعم خویش عارف باشد غوّاص به دریای معارف باشد روزی اگر ازحجاب آزاد شود بیند که به لاک خویش واقف باشد. تنظیم : سرکار خانم جنگی @bezatorasool