eitaa logo
حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس شهرستان بشرویه
126 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1هزار ویدیو
7 فایل
حفظ و نشر آثار و ارزشهای دفاع مقدس شهرستان بشرویه به منظور اطلاع رسانی مراسمات و برنامه های این اداره در شهرستان بشرویه راه اندازی گردید. این کانال تنها مرجع رسمی اخبار و فعالیت های اداره حفظ و نشر آثار و ارزشهای شهرستان می باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 🇮🇷زندگي نامه‌ي شهيد: 🌷 حسين طهاني ❇️ شهيد حسين طهاني فرزند علي‌ اكبر در سال 1342 در شهر بشرويه در خانواده‌اي مذهبي و زحمتكش ديده به جهان گشود و تحصيلات خود را از ابتدايي تا اخذ ديپلم در زادگاهش به پايان رسانيد و بعد موفق به كسب مدرك فوق ديپلم آموزش ابتدايي گرديد و در روستاي اسفنديار طبس به شغل شريف معلمي منصوب شد. شهيد طهاني از اوان زندگي فردي متواضع ،كم‌حرف و خوش ‌منش بود .آغاز نوجواني او مصادف با دوران اوج‌گيري انقلاب اسلامي گرديد و همگام با انقلابيون در تظاهرات عليه طاغوت ستمگر پيشگام بود .بعد از پيروزي انقلاب يكي از اعضاي فعال بسيج و مسجد محل بود. ✅ با شروع جنگ تحميلي براساس احساس مسئوليتي كه داشت ،براي اولين بار در سال 1360 در سن هفده سالگي به جبهه اعزام گرديد و به نداي رهبر فرزانه‌اش لبيك گفت .او در طول دفاع مقدس تا لحظه شهادت هشت دفعه به جبهه اعزام گرديد و در مجموع بيست و يك ماه داوطلبانه دوش به دوش ديگر سلحشوران جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل جانانه جنگيد. وي در عمليات رمضان از ناحيه پيشاني ،دست و پا مجروح گرديد.اما هيچ چيز نتوانست به اراده آهنين او از رفتن به جبهه خللي وارد نمايد. ✅ شهيد علاقه زيادي به ائمه اطهار داشت سر لوحه كار خود را تقوي و پايبندي به ارزشهاي اسلام مي‌دانست و علاقه خوبي به ورزش داشت او دروازه‌بان تيم فوتبال بشرويه بود. اولين آرزوي او زيارت مرقد مولا حسين (ع) بود. 💎 آخرين سخنان شهيد قبل از شهادت اين بودكه شهيد طهاني و شهيد كفتري هر دو با هم مي‌گفتند كه در خواب ديديم كه در خانه‌اي پر از گل هستيم و هر چه كه به خود تلقين كرديم كه در جبهه هستيم باورمان نشد.از خوشحالي از خواب بيدار شديم . ❇️ يگان خدمتي شهيد در جبهه بيشتر لشگر 21 امام رضا (ع) واحد توپخانه و مسئول توپ 130م م.بود . سرانجام در تاریخ ۸/2/1366 در منطقه عملياتي شلمچه بعد از شليكهاي مرحله دوم به طرف دشمن ناگاه گلوله ای به وسط سنگرشهید فرود آمد و پي‌ در پي در آن محل گلوله ريخت لذا انبار مهمات آتش گرفت و در اثر همين آتش پنج تن از برادران من جمله شهيدان طهاني و كفتري به شهادت رسيدند. 📢 يكي از همرزمان مي‌گويد: شهيد از همان دوران انقلاب علاقه عجيبي به رهبر انقلاب داشت تلاش خستگي ناپذير او در پايگاه‌هاي بسيج مؤيد وفاداري او به امام و ولايت فقيه بود.معنويت را بر ماديات ترجيح مي‌داد. او چون كوه استوار بود و به جنگ مشكلات مي‌رفت از شجاعت او همين بس كه چند دفعه در جبهه حضور يافت وسخت‌ترين ماموريتها را قبول مي‌كرد. با شجاعت مي‌جنگيد و هرگز خسته نمي‌شد.براي پذيرش مسئوليت دستش از همه بالاتر بود. 📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🆔@shohadaboshroyeh
🔰🇮🇷زندگي نامه شهيد: 🌷محمد رضا كفتري ❇️ شهيد محمد رضا كفتري در سال 1347 در روستاي ارسك در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود .با علاقه اي كه به درس و مدرسه داشت در سن 6 سالگي وارد مدرسه شد و از شاگردان ممتاز كلاس بود . پس از گذراندن تحصيلات راهنمايي و متوسطه در مركز تربيت معلم نيشابور قبول شد . چون دانشجو بود از خدمت سربازي معاف شد ولي معافيت از سربازي وسيله اي نشد تا از رفتن به جبهه خودداري كند زيرا آرزوي او شهادت بود . ✅ شهيد در برابر سختي ها صبور و مقاوم بود و هميشه معتقد به نذر ومتوسل شدن به اهل بيت بود . او معتقد بود كه شركت در جنگ و رفتن به جبهه ها از وظايف اصلي هر فرد مسلمان ايراني است . ✅ ولايت و رهبري امام را از صميم قلب دوست داشت و هميشه مي گفت : من با رفتن خود به جبهه مي توانم قلب امام را شاد نمايم . در خصوص جنگ می‌گفت بر همه واجب است كه از كيان اسلام و از ناموس و سرزمين خويش دفاع كند و هميشه دوستانش را دعوت به حضور فعال در جبهه می نمود. ❇️ این شهید والامقام بعد از مدتي از تربيت معلم مرخصي گرفت و عازم جبهه هاي حق عليه باطل شد و در توپ خانه تيپ 21 امام رضا (ع) مشغول به خدمت شد وی در ۸اردیبهشت ماه سال 1366 در جبهه شلمچه به همراه شهید طهانی در اثر برخورد توپ به مهمات در میان شعله های آتش ،روحش بلندش به شاخسارجنان پرکشید. ❤️پدر شهيد در خصوص راز عشق فوق العاده شهید به جهاد و شهادت مي گويد : 📢 در ايام تعطيلات عيد كه از تربيت معلم آمده بود گفت كه ديشب خواب ديدم كه يك آقايي با اسب و عمامه به سر در خانه را ميزند رفتم ايشان با ديدن من گفتند پسرجان بيا پشت سر من سوار شو گفتم آخر پدرم نيستند اجازه بپرسم اجازه بدهيد از مادرم اجازه بپرسم و در همان حال مادر ما در حال پختن نان بوديد به شما جريان را گفتم گفتيد برو پسرم به آن آقا از اين نانها تعارف كن بردم ايشان از آن خوردند و گفتند چه شد اجازه گرفتي ، گفتم آري ايشان مرا سوار بر اسب كردند و يكدفعه ديدم اسب به كبوتري تبديل شد و من را به آسمانها بردند از آن به بعد شور و شوق جبهه او را فر گرفت . 📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🆔@shohadaboshroyeh
14.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 روایتگری در یادواره : 🌷 شهدای بازی دراز 🎙حاج حسین کاجی 🆔@shohadaboshroyeh
هدایت شده از سفیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امیدوارم آن روزی که شماها در قدس نماز جماعت می‌خوانید را ببینید! 🆔 @sireh_agha
هدایت شده از حامیان سردار قاآنی
🛑طالب زاده در دوران جنگ تحمیلی ---------------------- 🇮🇷کانال سردار حاج اسماعیل قاآنی ☫ @sardarghaani
هدایت شده از حامیان سردار قاآنی
📷تصویری جالب از صحن قدس حرم مطهر رضوی ---------------------- 🇮🇷کانال سردار حاج اسماعیل قاآنی ☫ @sardarghaani