202030_678437617.mp3
11.61M
#سخنرانی
📝اربعین اجتماع قلوب مومنین
(ارتباط اربعین و جامعه مهدوی )
🎤حجت الاسلام #استاد_عالی
🕌 بیت رهبری
📌پنج روز مانده تا اربعین حسینی
▪️#امام_حسین ؛#اربعین
🍀🖤🍀🖤🍀🖤
4_5825906082261765736.mp3
12M
📝زائرین گرامی
بیاد تمامی شهدا وشهید (محمد حسین حدادیان)
شهدا رفتن که ما در امنیت وآرامش بمانیم
🎤حاج محمود #کریمی
📌دو روز مانده تا اربعین حسینی
▪️#امام_حسین ؛#اربعین
🍀🖤🍀🖤🍀🖤
🌷۸ کلمه قرآن درموردحجاب:
🌷۱.یغضضن...۳۱نور.. به نامحرم نگاه نکنید
🌷۲.یحفظن فروجهن.......پاکدامن باشید
🌷۳.ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن.۳۱نور
بدنهارابپوشانند
🌷۴.ولایبدین زینتهن..............۳۱نور
زینتتون رابه نامحرم نشان ندهید
🌷۵. ولایضربن بارجلهن..............۳۱نور
باکفش صدادارجلب توجه نکنید
🌷۶. ولاتخضعن بالقول........۳۲ احزاب
صداتون رازیبانکنید
🌷۷. ولاتبرجن...............۳۳ احزاب
خودنمایی نکنید
🌷۸.یدنین علیهن من جلابیبهن
به زنان بگو خودرابپوشانند.۵۹ احزاب
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
🌟 #حدیث_روز
🌸امام صادق «علیه السلام»⇩:
🔰 هر سال ترک زیارت، یک سال کاهش عمر!
✙↫🌷هر که یکسال بر او بگذرد و (بدون دلیل) به زیارت قبر حسین علیهالسلام نرود ، خداوند یکسال از عمر او میکاهد و اگر بگویم که یکی از شما سی سال ، پیش از اجل خود میمیرد ، راست گفتهام و این برای آن است که زیارت امام حسین علیهالسلام را ترک میکنید.
📚{تهذیبالاحکام ج ۶، ص۴۳}
#اربعین #حدیث_اربعین
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
28.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستور : روسریتو دربیار چون حجاب نباید دستوری باشه!!
پاسخی به #مهدی_یراحی از سعیدیسم
#حجاب
#دختران_زینبی
10.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی حدود ۵۰ سال پیش مرحوم حاج شیخ احمد کافی در مورد پیادهروی #اربعین
روضه اربعین🖤🖤
یک گوشه ای جابر دست به گردن
😭😭😭💔💔
امام سجاد و امام سجاد دست به گردن جابر دارن گریه می کنن یه گوشه ی ه گوشه ی دیگری یه خواهر دل سوخته ای خودش رو رو خاک قبر حسینش انداخته حسین بلند شو با من حرف بزن حسین خیلی دلم برات تنگ شده حسین من یک روز که تو رو نمی دیدم بی قرار تو بودم حسین حالا چهل روزه تو رو ندیدم چهل روزه با من حرف نزدی حسین یک کلمه با من حرف بزنی حسین چرا خوابیده ای و با من حرف نمی زنی هی گفت و گفت برات ماجرای کربلات رو می گم بعد تو چه گذشت ماجرای کوفه رو گفت ماجرای کوفه تا شامو گفت ماجرای شامو گفت بعد حسین من نگاه کن تو صحرا ببین تمام قافله رو سالم آوردم ببین تمام کاروانو سالم آوردم به خدا هر وقت می خواستن بچه هاتو سیلی بزنن خودم سپر می شدم به من سیلی می زدن حسین هر وقت می خواستن بچه هاتو تازیانه بزنن من سپر می شدم و تازیانه می خوردم اگه نامحرمان اینجا نبودن پیرهانم رو کنار می زدم جای کبودی تازیانه ها رو به تو نشون می دادم.حسین من عزیز من ولی اگه نگاه می کنی می بینی بین این قافله دختر سه ساله ت نیست شرمنده ام حسین به خدا تقصیر من نبود حسین هر چه اومدم مانع بشم سر بریده ی تو رو تو دامنش قرار ندم نگذاشتن سیلیم زدن تازیانه م زدن سر بریده ی تو رو توی دامن دختر سه ساله ت رقیه گذاشتن به خدا کنار سر بریده ت جان داد حسین. 😭😭😭😭
عرض دعای من میگن سه روز و سه شب قافله در کربلا موند وقتی قافله آماده ی حرکت شد همه سوار بر محمل ها دیدند سکینه نیومده کجاست سکینه امام سجاد سوال کرد کجاست گفتند کنار قبر باباش حسینه فرمود بگید بیاد قافله می خواد حرکت کنه زینب اومد عمه سکینه بلند شو قافله آماده ی حرکته یک دفعه سکینه با اون چشمان گریانش برگشت عمه زینب برو از برادرم امام سجاد اجازه بگیر من کنار قبر بابام خیمه بزنم و بمونم
آی آی😭😭😭
یک طرف دیگه هم امام سجاد داره برای جابر میگه
جابر اینجا بود که بابام علی اصغر رو روی دستش بلند کرد جلوی دیدگانش تیر سه شعبه به گلوی شش ماهه داداشم زدند.
اینجا بود علی اکبر رو بدنش رو قطعه قطعه کردند
جابر آنجا بود که قاسمم پاهاش رو روی زمین می کشید و جان می داد
جابر بیا تو رو ببرم کنار نهر علقمه آنجایی که بدن بی دست عباسم افتاده
بدن بی دست عموم عباس افتاد
برا مریض ها دعا یادت نره
جابر بیا بر غربت بابا بنالیم
در اربعین با یاد عاشورا بنالیم
جابر منم سجاد و زین العابدینم
بعد از حسین تشنه لب سالار دینم
من آمدم از راه پر درد اسارت
اینک کنم قبر عزیزانم زیارت
هر جای این صحرا نشان از عشق دارد
ناگفته های جاودان از عشق دارد
جابر همین جا مقتل جا عون و بریر است
این بوی خون جعفر و حر و زهیر است
اینجا حبیب بن مظاهر جان فدا کرد
مسلم به جسم پاره رو سوی خدا کرد
جابر علی اکبرم را یاد داری
اینجا مزار اوست باید سر گذاری
جابر مپرس از اصغر شیرین زبانم
آتش زند داغ گلویش قلب و جانم
لب تشنه بود اصغر کسی آبش نمی داد
یک دمی نمی خوابید از آن ظلم و بیداد
شش ماهه بود و از عطش رخساره اش زرد
ای کاش این سان خصم سیرابش نمی کرد
جابر همین جا که پر از شور و شین است
معراج گاه باب مظلومم حسین است
جابر بر او با لب عطشان سر بریدند
جابر سر او با لب عطشان بریدند
اسبان خصم از کینه بر جسمش دویدند😭😭😭😭
آن کس که هر دم مونسش روح الامین بود
دیدم سه شب بر روی زمین بود
جسم عزیزان بی کفن در دشت دیدم
فریاد رودم رودم از زهرا شنیدم
صد پاره تن بودند یاران در بیابان
سرهای پر خون روی نی چون ماه تابان
ای بی کفن
حسین وای
ای تشنه لب
حسین وای
دور از وطن
حسین وای
کو اصغرت
حسین وای
کو اکبرت
حسین وای
کو قاسمت
حسین وای
کو عباس
حسین وای
حسین وای
حسین وای
😭😭😭😭
بابا منم سکینه دخترت
جانم فدای جسم بی سرت
بابا منم سکینه دخترت
جانم فدای جسم بی سرت
از شام پر بلا رسیده ام
بر خاک قتلگاه اطهرت
بابا منم سکینه دخترت
جانم فدای جسم بی سرت
ببارم از دو دیده خون چو بر مزارت
که اشک دیدگان خود کنم نثارت
بیا و جای من نما دمی کنارت
قربان تربت معطرت
جانم فدای جسم بی سرت
بابا منم سکینه دخترت
جانم فدای جسم بی سرت
😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺او تنها شهید تاریخ بود که در کاظمین، نجف، کربلا، مشهد، تهران و کرمان بر دوش محبان حسین تشییع شد...
🔹و قدم به قدم در طریق عشاق، نام و نشانش زنده است..
🔸سرباز آخرالزمانی، سیدالاحرار، شهید ملت و امت، سرباز قاسم سلیمانی...
✍صادق فرامرزی
⚫️هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
🌺از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام...
امان از شام !
🔴در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین ، الامام العارفین،زین العابدین..
📕برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
18.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥اشک و نگاه و حسرت و تصویرِ کربلا
💥 این است حــال و روزِ زیارت نرفتهها
📎 #اربعین