.
🍂بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی...
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی...
🍂بیا که بی تو نیامد شبی به چشمم خواب
برای تو چه بگویم از این پریشانی؟!
#سلامآقایخوبیها
#امام_زمان♥
🪴
مژده ای دل که شب نيمه شعبان آمد
بر تن مرده و بی جان جهان جان آمد
بانگ تکبير نگردرهمه عالم بر پاست
همه گويند مگر جلوه يزدان آمد
از زمين نوربه بالا رود امشب زيرا
نور خورشيد امامت همه تابان آمد
قائم آل محمد (عج)گل گلزار رسول
حجه بن الحسن (عج)آن مظهر ايمان آمد
#شهید محمدعلی پورعلی
متولد : دوم فروردین ۱۳۳۷
شهادت : ۱۲ تیر ۱۳۶۵
لقب : «شهیدتواب» و «حر جبهه»
✳️اهل روستای گُراخک شاندیز مشهد بود به خاطر طلایی بودن رنگ موهایش به «مندلیطلا» معروف شد
✳️خانواده پدرش بسیار معتقد و مذهبی بودند.در فعالیتهای دوران پیش از انقلاب حضور داشتند سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد. اما کمی بعد همراهی با رفقایی نااهل باعث شد به دام اعتیاد افتاد
✳️وضعیت ناگواری که او و خانواده را سردرگم کرده بود. محمدعلی به امام رضا (ع) متوسل شد تا از دام اعتیاد رها شود. با تولد فرزندش رضا از اعتیاد فاصله گرفت و مصمم شد راهی جبهه شود، اما به دلیل شرایطی که پیش از آن داشت، اعزامش به جبهه کار راحتی نبود. به امام حسین (ع) متوسل شد نهایتاً مسیر رفتنش به جبهه فراهم شد
✳️در منطقه هر کاری که از دستش بر میآمد انجام میداد آنقدر زیرک و زرنگ بود که برای شناسایی و جمعآوری اطلاعات وارد خاک عراق میشد
✳️عاقبت در عملیات کربلای یک با سمت تیربارچی وقتی تیر بهش اصابت کرد یکی از دوستانش فریاد زد ممدعلی تیر خورد محمدعلی به دوستش گفت آرام باش چیزی نشده. اما ناگهان بر زمین میافتاد. دوستش دوباره داد و بیداد کرد. محمدعلی رو به دوستش کرد و گفت آرام باش، مگر نمیبینی آقا امام حسین (ع) اینجا هستند. همانجا دست بر سینه گذاشت و با گفتن «السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)» شهید شد
✳️حدود ۴۰ روز پیکر ایشان مهمان خاکهای مهران بود.روز تشییع در فضای مسیر تشییعش عطری عجیب پیچیده بود
🤲🏻روحش شاد یادش گرامی راهشان پررهرو
🌟صلوات بر محمد و آل محمد تقدیم به روح پاک شهیدان
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❁ هزار و صَد و نَود و یِک سالگی اَت مبارک دلبرم؎•❀• 💖
من برات مثل تموم شهدا یار میشم
مثل مصباح،خودم واسه شما عمار میشم
کوچیکم اما مثل مرحمت بالازاده
مثل محسن حججی فداییِ دلدار میشم
#هم_عهدی #امام_زمان
https://eitaa.com/bidaravelayat1
🔷 ۶ اسفند سالروز شهادت سردار رشید اسلام «حمید» باکری گرامی باد.
🔸همون حمیدی که بواسطه آوازه بیشتر بردارش مهدی، یعنی فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، گمنام مونده و خیلی ازش یاد نمیشه اما ما امروز از اون یاد می کنیم. همون حمیدی رو می گم که خیلی قشنگ رزمنده ها رو بعد از جنگ تو وفاداری سه دسته دونست و گفت: «دسته اول با گذشته خودشون مخالفت میکنند، دسته دوم راه بی تفاوتی رو در پیش میگیرن و تو زندگی مادی غرق میشن اما دسته سوم به گذشته خودشون وفادار می مونن و احساس مسئولیت می کنند و از شدت مصائب و غصه ها دق می کنند.»
🔸آقا حمید بیا و ببین که امروز ما هرچند تعدادمون کمه اما خدا می دونه که از دسته سومیم و امام خامنهای اخیراً در خصوص این وصیت شما فرمود: «این دسته سوم پاینده می مانند و شاهد به ثمر نشستن این نهال و تناور شدن این درخت خواهند بود.»
🔸حمیدی که سال ۵۵ و زمان شاه برا تحصیل رفت ترکیه اما سر از سوریه و شرکت تو دوره چریکی درآوُرد و اون موقعی که درس خوندن تو ضعیف ترین دانشگاه ایران افتخار بود، تو آلمان درس می خوند اما فهمید که این راهش نیست و برگشت! شهیدی که سال ها قبل از انقلاب انقلابی بود و تو زمان تبعید امام خمینی (ره) به فرانسه، به پاریس رفت و با حضرت دیدار کرد.
🔸حمید فداکاری که به فکر حل مشکلات مردم بود و تو زمان حضورش تو سپاه ارومیه، وقتی متوجه شد که کارگرای کارخونه قند حقوق نگرفتن و پیش زن و بچشون شرمندن، به هر ترتیبی که بود ۴۰۰ هزار تومان جمع کرد و حقوق همشون رو پرداخت کرد!
🔸همون آقا حمید فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» که مسئول بازرسی شهرداری ارومیه بود اما به جبهه اومد تا نفس خودشو مورد بازرسی قرار بده! حمیدی که اونقد فداکار بود که وقتی بهش گفتن حیف نیست که بچه احسان پدر به این خوبی رو از دست بده؟ فقط گفت: «من پدر همه احسانای این سرزمینم و رفت!»
🔸حمیدی که بعد از رفتن به جبهه اینقدر با اخلاص بود که به برادرش مهدی گفته بود که اصلاً از من تعریف نکن و شاید اگر مهدی فقط یک بار از اون تعریف می کرد امروز اینقدر گمنام نبود!
🔸حمیدی که اونقدر شجاع بود که تو شب اول عملیات خیبر، تو عمق ۶۰ کیلومتری خاک عراق، با بیسیم خبر تصرف پل شحیطاطِ جزایر مجنون یعنی تنها راه زمینی دشمن با جزایر رو به فرماندهی کل داد و موجب بالار رفتن روحیه رزمنده ها شد و بعد از شهادتش اسم اون پل رو گذاشتند پل حمید. با این کار حمید نیروهای بعثی که تو جزیره بودن امکان فرار رو نداشتند و از اون طرفِ جزیره هم کسی نمی تونست بیاد کمک این هایی که تو جزیره محاصره هستند و همون لحظات اول حدود ۱۰۰۰ مزدور بعثی اسیر شد و اگر امروز عملیات خیبر از مفاخر دفاع مقدس محسوب میشه به خاطر این کار حمید هست!
🔸حمیدی که سه روز فقط و فقط با کلاشینکف به همراه نیروهاش حوالی اون پل مقاومت کرد و مزد عملش رو گرفت! شهید حاج احمد کاظمی می گه من و مهدی (باکری) با هلیکوپتر خودمون رو به پنج کیلومتری پل شحیطاط و حمید رسوندیم و نزدیک پل در حال مقاومت بودیم که خمپاره ای اومد بین من و حمید و من فقط من دستم زخمی شد اما ترکشش به گلوی حمید خورد و اون هم به کاروان عاشورا پیوست.
🔸حمیدی که وقتی خبر شهادتش رو به همسرش دادن گفت: «چند سال بود که از بی خوابی سفیدی چشماش ندیدم و چشماش همیشه قرمز می شد. خدا رو شکر که دیگه خوابید و استراحت کرد!»
🔸همون حمیدی که تو عملیات آزادسازی خرمشهر با حاج احمد کاظمی جز اولین کسانی بود که وارد شهر و مسجد جامع شد اما امروز آخرین شهدای مفقود ما هم اومدن اما حمید نیومد!
🔸حمیدی که نه آتیش سنگین دشمن و نبود امکانات، بلکه برادرش مهدی مانع برگشت پیکرش به عقب شد. شهید مهدی یاغچیان میگه: «موقع عقب نشینی خواستیم پیکر حمید رو با خودمون بیاریم اما مهدی با قاطعیت اجازه نداد و گفت همه اینها حمید باکری هستند و اگر بقییه رو آوردید عقب بعداً حمید رو هم بیارید اما حمید نیومد و بعثی ها آب رو به سمت خاکریزها هدایت کردند و پیکرش رفت زیر آب!»
🔸میگن وقتی تو ارومیه خبر شهادت رزمنده ها بین مردم پیچید، همه از بزرگی کار مهدی در حیرت بودند و این عمل آرامشی شد بر داغ بچه هاشون. راستی یادم رفت بگم، پیکر حمید که به زیر آب رفت اما آیا پس از گذشت ۴۰ سال کسی از پیکر مهدی خبری دارد؟ پیکر برادر دیگرشان به نام علی که توسط ساواک به لقا الله پیوست را چه؟ بله خانواده باکری تمام پسرانش مفقود الجسدند!
🔸حمید تو وصیتنامهاش گفته که: «از راحت طلبی و به دست آوردن روزی به طور ساده دوری نمایيد و دایم بايد فردی پرتلاش و خستگی ناپذير باشيد. آزاده باشيد و به هيچ چيز غير از خدا و آنچه خدایی است دل نبنديد و بدانيد كه دنيا زودگذر و فانی است. قدر انقلاب را بدانيد و مدام در جهت تحكيم مبانی آن كوشا باشيد.»
♦️شادی روح شهیدان باکری صلوات
https://eitaa.com/bidaravelayat1
هم دست دادن..
هم پا..
هم چشم..
هم خون..
هم جان..
هم رای..
بله هم رای..
حالا تو فقط یه رای قراره بدی..
خیلی نامردیه اگه از همین یک رای هم دریغ کنی..
https://eitaa.com/bidaravelayat1
زیارت ارواح طیبه همه شهدا از صدر اسلام تا به امروز 🌷🌷🕊🕊
🕊 زیارت نامه شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرجَهُمْ
کانال سردار شهید علی حاجبی
https://eitaa.com/bidaravelayat1
شهید والامقام درویشعلی بابانیا
شهید درویش علی بابانیا ( متولد ۱۳۳۹ _ شهرستان قائمشهر در استان مازندران است. ایشان در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد، مادرش زهرا و پدرش حسین نام داشت.
درویش علی بابانیا در عضویت بسیجی و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۲/۱۲/۶ درعملیات والفجر ۶ منطقه دهلران شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از سالها مفقودالاثر بودن در ۱۳۷۲/۳/۱۲ تشییع در گلزار شهدای قراخیل به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
https://eitaa.com/bidaravelayat1
📚|#کمی_از_تو_بگویم
📝|زیارت
من یادمه ما هروقت میرفتیم حرم امام رضا (ع) (محمد صحن اسمائیل طلا رو خیلی دوست داشت ) جای خاصی رو داشتیم .
بهش میگفتیم ما همه اینجا می شینیم وقتی می دید ما کجا نشستیم بعد می رفت شروع می کرد #طواف کردن به قول خودش ،کیفیت زیارتش تو حرم امام رضا (ع) همیشه به این حالت بود .
آنقدر دور حرم تو حیاط ها می چرخید
یه موقع ده دور ،هفت دور .
طوری که پاهاش درد می گرفت شاید
ساعت ها طول میکشید و من همیشه می گفتم این چه وضع زیارت کردنه !
بشین یه جا دعا بخون ،نماز بخون
بهش میگفتم که چیکار میکنی ؟
می گفت : من آنقدر دور آقا می گردم تا آقا خودش به من بگه حالا بسه حالا اینجا بشین و با من حرف بزن و بعد می شینم حرفامو می زنم.
📝|نقل شده از مادر بزرگوار شهید
✍عکس ماندگار رزمندگان اطلاعات و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله...
از سمت راست جانباز علی میراحمدی...
جانباز مصطفی لامع...
جانباز ناصر سرگزی...
🌹شهید عباس جمالی شهادت عملیات بیت المقدس ۷...
🌹شهید هاشم غلامرضایی شهادت عملیات والفجر ۱۰...
🔹شهید هاشم غلامرضایی دلاور مرد دیار کریمان یکی از کسانی است که در جنگ تحمیلی با دیده بانی و جمع آوری اطلاعات از دشمن کمک بسیاری به عملیات ها کرده است...
🔸همرزم شهید روایت نموده آموزش مقدماتی که تمام شد رفتیم به مقر لشکر ۴۱ ثاراله سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند یک نفر داوطلب میخواهم برای اطلاعات و دیده بانی.
🔹فقط هاشم دست بلند کرد و داوطلب شد فرمانده لشکر با فرمانده گردانها مشورتی میکند و میگوید سنش کم است و قبول نمیکنند مجدداً سردار اعلام میکند باز هم اولین داوطلب هاشم بود.
🔸مادر شهید روایت نموده شغلمان کشاورزی بود بعد از شهادت هاشم یک شب پدرش باید میرفت جایی همان شب نوبت آب ما بود و باید میرفتیم برای آبیاری زمینهای زراعیمان من ناراحت بودم که کار سختی است و من چگونه به تنهایی بروم.
🔹شب به خوابم آمد گفت مادر ناراحت نباش من خودم میبرمت با هم رفتیم مسیر آب را هم مرتب کرد آب که در کرتها روان شد.
🔸گفت چیزی آوردهای که بخوریم گفتم بله مادر یه چیزایی آوردم خواستم خوراکی بدهم بخورد دیدم هاشم نیست.
#شهید_هاشم_غلامرضایی