✍امام عسکری علیهالسلام:
شیعیان ما در اندوهی دائم به سر میبرند، تا فرزندم(مهدی)، که پیامبر بشارت ظهورش را داده، ظاهر شود
📚بحارالانوار ج۵۰ص۳۱۷
تا امام عصر(عج) نیایند،
غمو غصهو اندوه برای شیعیان هست
حالا هر روزی به یک شکلی
#اللهمعجللولیکالفرج
"شهــ گمنام ــیـد"
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #منصور_عباسی
♻️محبت به والدین
🌻فرزند شهید نقل میکند: مادر و پدرم عاشق هم بودند. پدرم در کارهای خانه خیلی به مادرم کمک میکرد. در خانه غذا درست میکرد و ظرف میشست. عموی من هم در دوران هشتسال دفاعمقدس شهید شده است. مادربزرگم که پیش از این هم مادر شهید بود، طبقهی بالای خانهی پدرم زندگی میکرد. صبح به صبح، پدرم میرفت بالا، برایش نان داغ میبرد. گاهی خم میشد روی پای مادرش و پای مادربزرگم را میبوسید.
🌻دست همه را میگرفت. هر کسی به او بدی میکرد میگفت: «اشکالی ندارد، شما خوب باشید». هرکسی زنگ میزد و میگفت: «آقای عباسی! گره به کارمان افتاده»، پدرم دستش را میگرفت و هر کمکی از دستش برمیآمد، انجام میداد. پدر در فکرِ رفتن به سوریه نبود اما یک خواب باعث شد برود. خواب دیده بود که یک راه سبزیاست و همه دارند میروند که انتهایش به حرم حضرت زینب میرسد. آنجا دوستانش را که شهید شده بودند، دیده بود که به او گفته بودند "حاج منصور جا نمانی"!
"شهــ گمنام ــیـد"
هدایت شده از مامان دکترجان
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کمپین #سلام_فرمانده
کارزیبا 😍❤️💚
#سلام_فرمـــانده
هدایت شده از مامان دکترجان
تشرف علی بن مهزیار.mp3
4.46M
علی بن مهزیار که بود؟
داستان تشرف #علی_بن_مهزیار به محضر امام زمان علیهالسلام از زبان حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم
⭐️ علی ابن مهزیارت میشم❤️
#سلام_فرمـــانده
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طنز_همینطورے
👈نبرد با سوسک...😁🪳
🎙استاد رائفی پور
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
#طنز_جبهه
‼️بالاخره مهران را گرفتید؟🤔
🔑در آزادسازی شهر مهران، یکی از بچههاکه دچار موجگرفتگی شده بود، بعد از اینکه حالش کمی جا آمد، دستپاچه از برادری که کنارش بود، پرسید:
چکار کردید، بالاخره مهران را گرفتید؟😰
و اون با کمال خونسردی برای اینکه شوخی هم کرده باشد، یا اینکه ببیند چقدر حال طرف سرجایش هست. 😜
گفت:
نه! 🤪
بعد او با نگرانی پرسید:
چطور؟😨
این همه کشته و مجروح دادیم چی؟😥 چرا نگرفتید؟😰
و اون برادر در جوابش گفت:
برای اینکه وقتی شما اونو تحویل داده بودین، رسید نگرفته بودید،😒 ماهم نتونستیم ثابت کنیم که مهران مال ماست.😑
حالا فهمیدی؟!🤨😅
#باهم_بخندیم 😂
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
❄️بیا شلمچه❄️
فرزند شهید ملکپور که بعد از تولد پدر به دنیا آمد میگفت: سالها بعد و در اواخر دهه هفتاد آرزو داشتم به شلمچه بروم و محل شهادت پدر را ببینم.
✳️یک شب پدر به خوابم آمد و گفت: بیا شلمچه. گفتم من هیچ پولی ندارم. حداقل شصت هزار تومان هزینه دارد.
گفت برو از بانک که حساب باز کردی بگیر و بیا.
🔆از خواب بیدار شدم. تعجب کردم. من در بانک ده هزار تومان بیشتر نداشتم‼️
رفتم بانک. شناسنامه و دفترچه را دادم و گفتم: این حساب را میخواهم ببندم.
متصدی بانک چند لحظه بعد شصت هزار تومان به من داد.
✅وقتی تعجب من را دید گفت: شما در قرعه کشی پنجاه هزار تومان برنده شدید...
💢آن سفر یکی از عجیبترین سفرهای زندگی من بود. هرجا رفتم عنایت پدر را دیدم...
📗📕📘📙📗📕📘📙📗📕📘📙📗📕
برگرفته از کتاب دیدار با ملائک اثر گروه شهید هادی.
"شهــ گمنام ــیـد"
🌹دعوا و نماز🌹
با او حرفم شد . تقصیر من بود .
همان وقت که دعوا می کردیم مطمئن بودم که حق بامن نیست ، امّا عصبانی بودم و چیزی نفهمیدم .
🌹🌹
نیم ساعت بعد یکی از بچه ها آمد دنبالم و گفت : « از وقتی بحث تون تموم شده، مرتضی رفته تو اتاق و درو بسته ، نماز می خونه . »
🌹🌹
دو ساعت بعد ، من را دید . آمد جلو ، گرم احوالپرسی کرد . عرق سرد نشست روی پیشانیم ، از خجالت .
🌹🌹
مجموعه خاطرات سید مرتضی آوینی
🌹🌹
"شهــ گمنام ــیـد"
📌درخواست حاج قاسم از دختر فرمانده شهید فاطمیون
✍امالبنین حسینی، همسر شهید توسلی:سال ۱۳۹۵ بود که برای زیارت مزار حضرت زینب (س) به سوریه رفتیم. یک روز بعد از استقرارمان به ما اطلاع دادند حاجی میخواهد شما و فرزندان شهید را ببیند. خیلی خوشحال شدم، بچهها به شور افتاده بودند. دیدار حاجی برایشان یادآور پدرشان بود. به محضر حاج قاسم رسیدیم، ایشان از ابوحامد و دلاوریهایش و از ارزش و اهمیت لشکر فاطمیون سخن گفتند که: «نمیتوانیم قدر این فاطمیون را بدانیم و هر چه پیش برویم ارزشمندی فاطمیون برای اسلام هویدا میشود.» شهید سلیمانی دائم پسرم حامد را در آغوش میکشید و سرش را میبوسید. حاج قاسم گفت: «ابوحامد انسان ارزندهای بود که زود از دست رفت و این حیف شد برای ما» و در انتها به دخترم طوبی گفت: «برای دوست بابا دعا کن که شهادت قسمتم شود. دخترم گفت واقعاً میخواهید بروید پیش بابا! حاج قاسم سرشان را انداختند پایین...»
"شهــ گمنام ــیـد"
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹لحظه شهادت شهید حمید باکری از زبان سردار شهید احمد کاظمی🌷
"شهــ گمنام ــیـد"
مردی که نابغه ی نیروی هوایی ایران شد...
🌹شهید منصور ستاری🌹
🔅🔅🔅
شهيد ستاري به روايت همسر
🌷🌷🌷 یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد، گفتم «منصور جان، مگه جا قحطیه که میآی میایستی وسط بچهها نماز؟ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم.»
📿 تسبیح را برداشت و همان طور که میچرخاندش، گفت «این کار فلسفه داره. من جلوی اینها نماز میایستم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن. مهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم اتاق دیگه و اینها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعداً بهشان بگم بیایین نماز بخونین!؟»
قرآن هم که میخواست بخواند، همین طور بود. ماه رمضان ها بعد از سحر کنار بچهها می نشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن میخواند. همه دورش جمع میشدیم. من هم قرآن دستم می گرفتم و خط به خط با او می خواندم. اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. میگفت به جای این که چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم، باید با عمل خودمان نشانش بدهیم🌷🌷🌷
#شهید_تیمسار_منصور_ستاری
"شهــ گمنام ــیـد"