هدایت شده از تبلیغات 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹وای خدا باورم نمیشه😳😨
آموزش وصل شدن به گوشی دیگران و خوندن پیام ها😐😧
🔴و سایر آموزشایی که داخل کلیپ دیدید #کاملا_رایگان تو کانال زیر🤫👇🏿
https://eitaa.com/joinchat/3671523394C6d18e9ca29
🚯خیلییی سریعععع پاک میشه بزن رو لینک❌❗️☝️🏿
#وصیتنامه
#شهیدمجیدمحمدی🌷
ما ڪه رفتیم🕊
💐مادری پیر دارم
و زن و3بچه قدو نیم قد
ازدار دنیا چیزی ندارم
جز #یڪ پیام:
قیامت یقه تان رامیگیریم
اگر #ولایت_فقیه راتنهابگذارید
"شهــ گمنام ــیـد"
🌹
#آداب_همسرداری_فاطمی
🍃 یاد بگیریم اینگونه در خانه همدیگر را صدا کنیم👇👇
💠 حضرت امیر وقتی میخواستند حضرت زهرا را صداکنند میفرمودند:
جان علی به فدایت, حبیبتی زهرا, بنت رسول الله و زهراجان. 😍
💠 و جوابی که از حضرت زهرا میشنیدند:
روحم به فدایت علی, ابوتراب, ابالحسن و علی جان. 😍
⛔️ تو بعضی خونه ها اسم همسر ((ببین)) است 😐
ببین بیا اینجا،، ببین اب بده و..
✅ زیبا صداکردن زن و مرد, بهترین شیوه برای ابراز محبت است و نوعی شخصیت دادن به طرف مقابل است.
❤️" شهـــ گمنام ــــید "❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظات شهادت مدافع حرم😭😭😭
میگه سید دارند صد ا م میکنند
ارباب مارو هم صداکن آقاجان😭😭
❤️" شهـــ گمنام ــــید "❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
🌴 #صبح و سحر
و بلبل و گلزار
یکیست
#معشوقه و عشق
و عاشق و یار
یکیست
هرچند
درون خانه را
می نگرم
خود دایره
و نقطه پرگار
یکیست..
#صبحتون_شهدایی
#رزمندگان_لشکرویژه25کربلا
شهــ گمنام ــیـد"
🌹هر روز با یک خاطره از شهدای تفحص🌹
این قسمت:#طلب_علم_حتی_در_جنگ
يكى از روزها، در منطقه عملياتى والفجر يك در ارتفاع 112 فكه، محورى كه نيروهاى گردان خندق لشكر 27 حضرت رسول(صلى الله عليه وآله وسلم) عمليات كرده بودند، صحنه بسيار عجيبى ديدم كه برايم جالب و تكان دهنده بود.
از دور پيكر شهيدى را ديدم كه آرام و زيبا روى زمين دراز كشيده و طاقباز خوابيده بود. سال 72 بود و حدود ده سال از شهادتش مى گذشت. نزديك كه شدم، از قد و بالاى او تشخيص دادم كه بايد نوجوانى باشد حدود 17 - 16 ساله.
بر روى پيكر، آنجا كه زمانى قلبش در آن مى تپيده، برجستگى اى نظرم را به خود معطوف كرد. جلوتر رفتم و در حالى كه نگاهم به پيكر استخوانى و اندام اسكلتى اش بود، و در گودى محل چشمانش، معصوميت ديدگانش را مى خواندم، آهسته و با احتياط كه مبادا تركيب استخوان هايش بهم بريزد، دكمه هاى لباس را باز كردم.
در كمال حيرت و تعجب، متوجه شدم يك كتاب و دفتر زير لباس گذاشته بوده. كتاب پوسيده را كه با هر حركتى برگ برگ و دستخوش باد مى شد، برگردانم. كتابى كه ده سال تمام، با آن شهيد همراه بوده است، كتاب فيزيك بود و يك دفتر كه در صفحات اوليه آن بعضى از دروس نوشته شده بود. خودكارى كه لاى دفتر بود، ابهت خاصى به آنچه مى ديدم، مى داد. نام شهيد بر روى جلد كتاب نوشته بود.
مسئله اى كه برايم خيلى جالب بود، اين بود كه او قمقمه و وسال اضافى همراه خود نياورده و نداشت، ولى كسب علم و دانش آنقدر برايش مهم بوده كه در بحبوحه عمليات كتاب و دفترش را با خود جلو آورده بوده تا هرجا از رزم فراغتى يافت، درسش را بخواند.
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در بهار آزادی، جای شهدا خالی
خاطرات شنیدنی سردار قاسم سلیمانی از یک شهید مدافع حرم.
"شهــ گمنام ــیـد"
💠🍃
| #کلام_شهید |
سربازانِــ امام زمانــ
از هیچ چیز جز:
گناهانــِ خویشــ نمےهراسند...!
تعجیل در ظهورش...
گناه نڪنیم!!👌🏻
#شهید_مرتضی_آوینی
"شهــ گمنام ــیـد"
💠🍃
💠حربه
حجت الاسلام محمد رضا رضایی
یک روز با هم بودیم.خاطره اي از کردستان برام تعریف کرد. می گفت: تو سنندج، سرپرست نگهبانی ایستاده بودم.هواي اطراف را درست و حسابی داشتم.یکدفعه دیدم از روبرو سر و کله یک دختر پیدا شد.داشت راست می آمد طرف من.روسري سرش نبود. وضع افتضاحی داشت.باخودم گفتم: «شاید راهش رو بکشه بره.»
نرفت. قشنگ آمد چند قدمی ام ایستاد.
بهش نگاه نمی کردم؛ شش دانگ حواسم جمع بود که دست از پاخطا نکند. با تمام وجود دوست داشتم هر چه زودتر گورش را گم کند. چند لحظه گذشت. هنوز ایستاده بود، از مگس سمج تر!
یک آن نگاهش کردم. صورتش غرق آرایش بود. انگار انتظار همین لحظه را می کشید، بهم چشمک زد و بعد هم لبخند!
حس کردم رنگ چهره ام کبود شده. دندانهایم را به هم فشار دادم. صورتم را برگرداندم.این طرف.غریدم:« برو دنبال کارت.»
نرفت! کارش را بلد بود. یک بار دیگر حرفم را تکرار کردم. باز هم نرفت!این بار سریع گلن گدن را کشیدم. بهش چشم غره رفتم. داد زدم:«برو گم شو، وگرنه سوراخ سوراخت می کنم!»
رنگ از صورتش پرید. یکهو برگشت و پا گذاشت به فرار " 1."
🖊 پاورقی
1 -گروه هاي ضد انقلاب در کردستان، از راههاي مختلفی می خواستند در صف آهنین رزمندگان اسلام نفوذ کنند.از جمله این راه ها، یکی همین بود که دختران زیبا را براي رسیدن به مقاصد پلیدشان، این گونه در یوغ می کشیدند.
"شهــ گمنام ــیـد"