فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬆حاج حسین یکتا
فدای نفس های یخ زده تون!
حاج احمدمتوسلیان
وقتۍصحبت ازجنگیدن وشهیددادن مۍشود،صحبت ازجنگیدن در۹متربرف است
جایۍکه انسان یخ میبنددوامکان تحمل ده دقیقه نگهبانۍسخت میشود.
"شهــ گمنام ــیـد"
#رهبرانه💕
ایقامتتوسروترازحدتماشا
توصیفمنازقامتتوبحرطویلاست..🍃
👤 #ساجده_جبارپور
"شهــ گمنام ــیـد"
.
.
سَختـ شُده
بر منَ
سَلام دادَن سمتِ حرم..✋
آه از بغضِ دورے و
چنگے ڪه بہ گلو میزند..💔
آه از بارشِ بے امانِ اَشڪ
و سیلے ڪه جارے ڪرده بر روے
گونہ و لب...😢☔️
آه ڪه فقط سر خم مے شود
و ڪمر...
کمے متمایل بہ قبلہ
سمتـِ حرَم ..🕌🌴
#السلامعلیڪ_یا_اباعبدالله❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
📞 از سیدمصطفی به ملت ایران :
مـا دستمـان
از این دنیا ڪوتاه است،
تا جایی ڪه شما می توانید
براے حفظ وحـــــدت و
سرافرازی حزبالله کوشش نمایید ...
#شهیـد_غواص
#سیدمصطفی_خاتمیان
"شهــ گمنام ــیـد"
#زندگے_بہ_سبک_شهدا 🥀
شہادت یک هدیہ از ...
#امام_خمینے(ره)
"شهــ گمنام ــیـد"
هدایت شده از تبلیغات 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشمند ایرانی توانست راه حل #رشد_مجدد_مو را پيدا كند👨🏻⚕️
تقدير از دكتر سعيد دلير باقر نيا داخل صداسيما و اخبار رسمی 🇮🇷
اين مخترع اول اين پكيج را روي خودش تست كرد و بعد روانه بازار كرد(موهاش رو داخل كليپ ببيني متوجه ميشي)👨🦲🧔
تنها محصول داري گواهي GMP آلمان در ايران📄
داري مجوز وزارت بهداشت و سيب سبز سلامت🍏
مشاوره رایگان ارسال عدد 28 به 50009120
30 درصد تخفیف برای 100 نفر اول ویژه
تا جمعه دوم مهر ماه 🎁🛍
با زیبایی یک پیامک فاصله دارید🤳
💠 روزهای اخر ڪانال
شب چهارم محاصره هم داشت ڪم ڪم از بچه ها خداحافظی می ڪرد . از یڪ طرف غربت پیڪرهای دوستان ، لحظه ای ارامشان نمی گذاشت و از سویی دیگر عطش و تشنگی ، رمقی برایشان باقی نگذاشته بود .
در آن اوضاع دلخوشی ما به ابراهیم بود. او بزرگتر ما به حساب می امد . یڪی از بچه ها با صدایی نسبتا بلند به ابراهیم گفت : به خدا تا حالا هیچ ڪس نتوانسته توانمان را ببرد ، نه دشمن و نه اتش بی امانش ! اما حالا تشنگی امانمان را بریده . یه ڪم اب به ما برسد ، دمار از روزگار دشمن در می اوریم .
نمی دانم چرا یڪ لحظه یاد ڪربلا افتادم . یاد علی اڪبر(ع) وقتی ڪه از میدان به سراغ پدرش امد و گفت : العطش قد قتلنی ...
یاد شرمندگی امام حسین(ع) ...
من می دانستم ابراهیم از همه تشنه تر است . همین امروز وقتی قمقمه ها را تقسیم ڪرد برای خودش چیزی نماند ! در همان نیمه شب ابراهیم از ڪانال بیرون رفت . حوالی صبح بود . هوا در حال روشن شدن بود . ناراحت بودم ڪه نڪند ابراهیم ... یڪباره دیدم یڪ نفر از بالای ڪانال خودش را به پایین انداخت . همه خوشحال شدند . ابراهیم با چند قمقمه پر از اب برگشت .
به ابراهیم گفتم : دیر ڪردی برادر ؟
ابراهیم گفت: برای پیدا ڪردن اب تا نزدیڪی نیروهای خودی رفتم و در حال جنگ با بعثی ها دیدم . با تعجب گفتم : تا اونجا رفتی؟ خب برنمیگشتی !! ابراهیم بلند شد و رفت تا به نیروها سربزند.
ابراهیم تا نزدیڪ نیروهای خودی رفته بود. اومی توانست دیگر به ڪانال نیاید، اما امده بود. با چند قمقمه آب . ڪسی چه می داند شاید اوهم به رسم ادب مولایش حضرت عباس(ع) ، با یاد لب های خشڪیده از عطش بچه ها ، لب به آب نزده بود ...
📚ڪتاب سلام بر ابراهیم 2
🌷 ڪانال رفتندتابمانیم 🌷
"شهــ گمنام ــیـد"
گاهے...
آرزوے شھـــــادت
کردنِ من
عرشیان را به
خنده وا مےدارد ... !
من...
آرےمنِ
غرقِ دنیا شده را ...
#مرا_جام_شھـادت_بدهید...♥️
#شـھـداء
#کجـایے_شهادتـ_کمـ_آوردم😔
"شهــ گمنام ــیـد"