#حکایت_عشق
یکی از راوی های دفاع مقدس:
◽️همسر حاج ابراهیم همت می گفت: یک روز گفتم ابراهیم چه قدر چشمات قشنگه! خدا این چشم ها رو برای تو نمی زاره.خدا چیزهای قشنگ رو در این دنیا نمی زاره می بره،برای خودش|
⏩بعد از شهادت حاج ابراهیم همت همسرش گفت: چشم های ابراهیم من برای این قشنگ بود که هیچ وقت این چشم ها به گناه باز نشد و همیشه در خانه ی خدا اشک می ریخت.
"شهــ گمنام ــیـد"
رمضان میگذرد با همه زیبایی
ای اجل داغ محرم به دلم نگذاری!
#امام_حسین
#رمضان
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
"شهــ گمنام ــیـد"
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علیاکبر هست🥰✋
*اهمیت نماز...*📿
*شهید علیاکبر محمد حسینی*🌹
تاریخ تولد:22 / 7 / 1337
تاریخ شهادت: 12 / 9 / 1360
محل تولد: کرمان
محل شهادت: بستان،پل سابله
*🌹راوی← از بهشت زهرا برمیگشتيم. وسط شهر به ترافيک خورديم.⚡صف طويلی از ماشين ها پشت سرهم ايستاده بودند. حرکت به کندی صورت میگرفت.🚖 اکبر با نگرانی به ساعتش و به اطراف نگاه میکرد.💫پرسيدم: « چيه ؟! چرا نگرانی؟» هنوز پاسخ نداده بود که صدای اذان از گلدسته مسجدی که همان نزديکی ها بود شنيده شد.🌙 با شادمانی گفت: «مثل اينکه مسجد نزديک است. من رفتم نماز بخوانم.»📿در ماشين را باز کرد و بدون توجه به فرياد های من که: «اينجا نمیتوانم توقف کنم»🗣️، به سوی مسجد دويد🕊️چنان با شتاب رفت که گمان کردم اگر به نماز جماعت نرسد ، دنيا را از او خواهند گرفت🥀همرزم← ساعت 4 صبح عملیات آغاز شد.💥اکبر آرپی جی را برداشت و مرا به عنوان کمک همراهش برد.💫پشت سرهم آرپی جی زد. من خرج میبستم و او میزد.💥 از ساعت 4 صبح تا بعد از ظهر روز بعد موشک آرپی جی شلیک کرد.💥 انگار که پشت تیربار نشسته باشد. همین طور موشک آرپی جی را روانهی تانکها و سنگرهای بعثیها میکرد.💥 بعد از ظهر گوشهایم از کار افتاد دیگر نمیشنیدم.🥀به اکبر نگاه کردم.از هر دو گوشش خون میآمد.🥀بعد از عملیات با هم به بیمارستان رفتیم. دکتر ما را معاینه کرد. پردهی گوش اکبر پاره شده بود...🥀مدتی بعد او بر اثر اصابت تیر به ملکوت اعلی پرواز کرد*🕊️🕋
*شهید علی اکبر محمد حسینی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | نمیدانم اگر سید مرتضی در میان ما بود، این روایت جامانده از فتح را چگونه بیان میکرد. روایت یک دلیر مردِ عاشق... که نامش هنوز پشت دشمن را میلرزاند و چشم دوستانش از فراقش تَر است...
🖤 بهیاد استاد نادر طالبزاده؛ مجری فقید برنامه روایت حبیب
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | دل هایتان را از دنیا بیرون کنید، پیش از آنکه بدنهایتان را از آن بیرون برند...
🖤 بهیاد استاد نادر طالبزاده؛ مجری فقید برنامه روایت حبیب
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ | شک ندارم که این کار خودِ خدا بود که از روز اول حبیب باشی و هر کسی در آسمان و زمین نام تو را خواند همچون رفیقی دیرآشنا دستش را گرفتی...
🖤 بهیاد استاد نادر طالبزاده؛ مجری فقید برنامه روایت حبیب
"شهــ گمنام ــیـد"
12.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥به زودی در قدس نماز جماعت خواهید خواند
"شهــ گمنام ــیـد"
📌درختی که حاج قاسم کاشت، در حال بارور شدن است
✍خلیل الحیه، نایب رئیس جنبش حماس:خون شهدا، راه آزادی قدس را مشخص میکند. ترس از آمریکا و اشغالگری پشت سر گذاشته شده است. چرا که میدانیم جمهوری اسلامی ایران از ما حمایت میکند و پشتیبان ماست.حاج قاسم به دلیل وفای به عهدی که داشت، روح بزرگ خود را در این راه فدا کرد. ما به روح وی می گوییم که درختی که کاشتید، امروز در حال بارورشدن است. اشغالگران اسرائیلی تلاش میکنند مسلمانان را از مسجدالاقصی دور کنند اما وعده خداوند به پیروزی محقق میشود. ما قدس را آزاد خواهیم کرد.
"شهــ گمنام ــیـد"
📌قولی که حاج قاسم به فلسطینیها داد
سالها از نامگذاری روز قدس میگذرد و سالیان زیادی است که مسلمانان در سراسر جهان این روز گرامی داشته و آن را به نحو شایسته برگزار کردند. دفاع از فلسطین و مکتب آن نیز هیچ گاه نزد فرماندهان ارشد نظامی ایران نیز به خاموشی نگراییده و هر سال مصممتر در راهیپمایی روز قدس شرکت کرده و خواهند کرد.
در این میان سیره شهید حاج قاسم سلیمانی در این مسأله گویای عمق ارادت به مسأله فلسطین است، به گونهای که حاج قاسم سلیمانی چهار ماه قبل از شهادت در مهر سال 1398 در پاسخ به نامه «ابوخالد» فرمانده کل گروههای عزالدین قسام فلسطین نوشته بود: «دفاع از فلسطین عزت و شرف میآورد».
سردار دلها همچنین چند ماه قبل از شهادتش درباره پارهتن اسلام بیان داشته بود: «به همه اطمینان دهید که ایران اسلامی، هر میزان هم که فشارها افزایش یابد و محاصرهاش تنگتر شود، فلسطین این نگین جهان اسلام و قبله اول مسلمانان و محل معراج رسول خدا (ص) را تنها نخواهد گذاشت. هرگز در ازای زرق و برق و لاشه این دنیا، از این واجب دینی یعنی «حمایت از فلسطین» دست نخواهیم کشید. دفاع از فلسطین مصداق واقعی دفاع از اسلام و قرآن است و هر کس ندای شما را بشنود و به یاری شما نشتابد مسلمان نیست».
"شهــ گمنام ــیـد"
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طــنــز_جــبــهه
شوخی های زمان جنگ😂😂😂😂😂
برای رسیدن به کبریا باید نه کبر داشت نه ریا شهدا خالص و متواضع بودنند که به عرش کبریایی پا نهادند
"شهــ گمنام ــیـد"
"بیداری مــردم "
#طنز_جبهه 🪴قسمت دوازدهم🪴 🍃به پایین که رسیدم، متوجه شدم خاکریز دیگری روبه رویم قرار دارد که باید
#طنز_جبهه
🪴قسمت سیزدهم🪴
🍂فکر کردم پام پیچ خورده.
🍃کشان کشان خودم رو به پشت کپه ی خاکی کشاندم که از حرکت بولدوزر ایجاد شده بود.😖
🍂 پناه گرفتم. گلوله های سرخ همچنان می باریدند.😓
🍃مات و مبهوت سعی کردم سرم را پشت کپه خاک پنهان کنم.😥
🍂 حاجی مهیاری دوان دوان به کنارم رسید. 😮
🍃با خنده نگاهی انداخت و گفت: چی شده بوم غلتون؟ نیومده افتادی؟ خدا کنه پات قطع شه تا من باهات خیابونای تهرونو آسفالت کنم.😅😂
🍂 خندم گرفت.😄😁
🍃 اول خواست مرا ببرد عقب که قبول نکردم.🥲
🍂بعد خندید و گفت: حالا خودت برو عقب. من که گفته بودم.😟
🍃 حاجی که رفت، برای دقایقی تنها شدم.😐
🍂 بچه های محلمون رسیدند. رضا که آمد، گفتم: برو داش رضا، ما که همین اول کاری زِرت مون قمصور شد.😑
🍃پنج شش نفر با دو برانکارد بالای سرم آمدند.🤭
🍂 از هول و هراس شان معلوم بود بدجور ترسیدهاند. جر و بحث بینشان بالا گرفته بود که کدامشان مرا عقب ببرند.😠
🍃عصبانی شدم و هر چه فریاد زدم:
شما برید جلو، من خودم میرم عقب....
قبول نکردند.😤
🍂 دست بردم، اسلحه را برداشتم و گفتم:
به خدا قسم اگه نرین جلو،با تیر می زنمتون...
من حالم خوبه. خودم میرم عقب.😡
🍃 آنها که رفتند، باز تنها شدم.😶
🍂 در همان حالت درازکش، کوله پشتی و تجهیزات را از خودم باز کردم.😫
🍃 بلند شدم و با وجود رگبار شدیدی که به طرفم می آمد، شروع کردم لنگ لنگان دویدن.😩
🍂به اولین خاکریز که رسیدم، صبر کردم آتش تیربار پشت سرم سبک تر شود.😮💨
🍃ادامه در پست بعدی به زودی...
"شهــ گمنام ــیـد"