eitaa logo
بیداری
775 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
2 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اخلاق، اوج نیاز
‏‎برگی زرین از امام خمینی(۱۵۴) در احاطه قیّومی حق تعالی ‏‏محتمل است که جناب موسی حال عجز خود را از کیفیت دعا بیان می کند.‏ ‏‏عرض می کند بار پروردگارا، تو منزهی از اتصاف به قرب و بعد تا چون قریبان یا بعیدان تورا بخوانم، پس من متحیرم در امر و هیچ گونه دعا را در خور پیشگاه جلال تو نمی دانم. تو خود به من اجازه ورود به دعا و کیفیت آن را مرحمت فرما، و تعلیم فرما مرا آنچه مناسب مقام مقدس تو است. پس جواب از مصدر جلال عزت صادر شد که من حضور قیّومی دارم در جمیع نشآت، همه عوالم محضر من است، من جلیس آنانم که یادم کنند و همنشین کسانی هستم که متذکرم شوند. البته آن ذات مقدس متصف به قرب و بعد نشود و احاطه قیّومی و شمول وجودی دارد به جمیع دایره وجود و سلسله تحقق. و اما آنچه در آیات شریفه کتاب کریم الهی وارد است از توصیف حق تعالی به قرب، مثل قوله تعالی:‏‏ وَ إذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَانّی قَریبٌ.‏‎ و قوله عَزَّ مِنْ قائل:‏‏ نَحْنُ أقَرَبُ إلَیْهِ من حبلِ الوَریدِ.‏‎ و غیر این ها، مبنی بر یک نحو مجاز و استعاره است، و الا ساحت مقدسش منزه از قرب و بعد حسی و معنوی است، چه که این ها مستلزم یک نحو تحدید و تشبیه است که حق تعالی منزه از آن است. بلکه حضور قاطبه موجودات در بارگاه قدس او حضور تعلقی است، و احاطه آن ذات مقدس به ذرات کائنات و سلاسل موجودات احاطه قیّومی است، و آن از غیر سنخ ‏‎‏حضور حسی و معنوی و احاطه ظاهری و باطنی است.‏ @nyaz_ir
هدایت شده از نهج البلاغه
هدایت شده از نهج البلاغه
را از بیاموزیم (۲۶۳) وَمَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ، فَأَنْكَرَهَا، ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ، فَذلِکَ الاَْحْمَقُ بِعَيْنِهِ  حکمت ۳۴۹ نهج البلاغه كسى كه به عيوب مردم بنگرد و آن را بد شمرد ولى براى خويش آن را خوب بداند، احمق واقعى است بخش نهم: آنگاه امام علیه السلام در ادامه كلام خود به مسائل مهمى از اخلاق اسلامى اشاره مىكند و در هشتمين نكته مى افزايد: «كسى كه به عيوب مردم بنگرد و آن را بد شمرد ولى براى خويش آن را خوب بداند، احمق واقعى است»؛ (وَمَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ، فَأَنْكَرَهَا، ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ، فَذلِکَ الاَْحْمَقُ بِعَيْنِهِ). دليل بر احمق واقعى بودن او روشن است، زيرا از يكسو كارهايى را بر ديگران عيب مى گيرد كه مفهومش تنفر از آن كارهاست و از سويى ديگر همان كارها جزء برنامه زندگى اوست كه مفهومش علاقه مندى به آن است؛ يعنى در آنِ واحد دو چيز متضاد را در درون فكر خود جمع كرده است: خوب دانستن چيزى و بد دانستن همان چيز، و اين كار جز از احمقان انتظار نمى رود. البته كم نيستند كسانى كه به اينگونه تضادها گرفتارند؛ مال مردم را مى برند وآن را كار خوبى مى پندارند؛ ولى اگر مالش را ببرند داد و فرياد برمىآورد كه اين مسلمانى نيست. ديگران را به دليل غصب اموال همنوعان، نامسلمان مى شمرد وخودش نيز غاصب است و در عين حال مسلمان! و امثال آن كه همگى طبق فرموده امام علیه السلام در زمره احمقان واقعى اند. بر اين اساس، عاقل واقعى در مكتب اميرمومنان على علیه السلام كسى است كه هيچگونه تضادى در ميان افكار و رفتارش وجود نداشته باشد؛ آنچه را بد مى داند براى همه حتى براى خودش بد بداند و آنچه را خوب مى شمرد براى همه از جمله خودش خوب بشمرد. امام علیه السلام در حكمت ۱۲۶ موارد فراوانى از كسانى را كه گرفتار تضاد در عقيده و عمل هستند بيان فرموده. در تواريخ نيز كم نيستند حاكمانى كه گرفتار اينگونه تضادها شده اند و براى ملت خود مصائبى آفريده اند. در حالات عبدالملك مروان آمده است كه يزيد را به دليل ويران كردن كعبه در ماجراى ابن زبير ملامت مى كرد؛ اما هنگامى كه خودش به حكومت رسيد وابن زبير را مزاحم خود در منطقه حجاز ديد، حجاج بن يوسف ثقفى را فرستاد تا به او حمله كند. او به كعبه پناه برد. عبدالملك دستور داد خانه خدا را بر سرش ويران كنند و به بهانه مضحكى متوسل شد، وى مى گفت: هدف من ويران كردن كعبه نبوده، بلكه هدفم دَرهم كوبيدن عبدالله بن زبير بوده است. آرى اينگونه افراد را بايد احمقان تاريخ ناميد. @nahj_ir
1.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌ من این شعر را خطاب به می‌خوانم... مبارک باد. @bidary_ir
هدایت شده از خانواده امن
فرزندان آگاه (۱۷) پرهيز از تند خوئى: «ابراهيم بن مهزم» مى گويد: روزى از نزد امام صادق عليه السلام بيرون آمدم و در مدينه به خانه ام رفتم، مادرم با من زندگى مى كرد. در خانه به خاطر موضوعى با مادرم مجادله كرده و سخن درشت و ناهنجار به او گفتم. فرداى آن روز بعد از اداى نماز صبح، دوباره به محضر امام صادق عليه السلام مشرف شدم. هنگام ورود بدون آن كه حرفى زده باشم، امام به من فرمود: اى پسر مهزم! شب گذشته با مادرت تند و خشن صحبت كردى. آيا نمى دانى شكم او مدت ها منزل و آغوشش گهواره و سينه اش ظرف غذاى تو بوده است؟ (او هستى اش را در اختيار تو نهاده بود.) چرا با او به تندى سخن گفتى، ديگر چنين مكن! شاد كردن والدين:  فرزندان صالح از هر فرصتى براى خير خواهى و شاد كردن پدر و مادر خويش بهره مى گيرند. اين عمل نتائج مثبت و پر بارى را براى آنان به همراه دارد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: استراحت در بستر به خاطر نيكى به والدين كه آنان را شاد نمائى و آنان نيز با چهره اى بشاش با تو سخن بگويند بهتر از اين است كه با شمشير در راه خدا جهاد كنى. در مقابل اگر كسى والدين خود را خشمگين كند نماز او پذيرفته نيست. همچنین امام صادق عليه السلام فرمود: اگر دوست دارى عمرى طولانى داشته باشى، پدر و مادرت را خوشحال كن. @amn_org
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به فردی که رأی اشتباهش باعث آسیب به جامعه اسلامی شد، چه گفتند؟ استاد ازغدی نتیجه : ۲۴ میلیون نفر از مردم ایران در وضعیت کنونی کشور سهیم‌اند و به اندازه خود مقصرند...
13.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️ 🎥 جملات کودک یمنی در برابر جهانی ‌ 📌 فکرش را بکنید که این کودک در این سن چقدر بزرگ شده و آرمان او را در مقابله با همسالانش قیاس کنید ‌ 🔴 آیا تربیت رسانه های امروز، تربیتی آرمانگرا است یا زدا؟؟! ‌ ❌ اینجا متوجه خواهید شد که چرا آیت الله بهجت(ره) فرمودند در داستان پیگیر حوادث یمن باشید... ‌
هدایت شده از تفسیر قرآن
هدایت شده از تفسیر قرآن
درس دویست و پنجم ادامه تفسیر آیه ۱۸۶ سوره از تفسیر نور * قرآن درباره دعا سفارشاتی دارد،از آن جمله: ۱- دعا و درخواست باید خالصانه باشد. «فَادْعُوا اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ» ۲- با ترس و امید همراه باشد. «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً» ۳- با تضرّع و در پنهانی صورت بگیرد. «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَهً» ۴- با ندا و خواندنی مخفی همراه باشد. «إِذْ نادی رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا» در اصول کافی،جلد دوم،صدها حدیث در اهمیّت،نقش وآداب دعا،توجّه واصرار وذکر حاجت ها هنگام دعا ودعای دسته جمعی وایمان به استجابت آن آمده است. سؤال:چرا گاهی دعای ما مستجاب نمی شود؟ پاسخ عدم استجابت دعای ما به خاطر شرک یا جهل ماست.در تفسیر المیزان می خوانیم که خداوند در این آیه می فرماید: «أُجِیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ» خودم اجابت می کنم دعا کننده ای را که فقط مرا بخواند و با اخلاص تمام،از من طلب خیر کند.پس اگر دعا مستجاب نشد،یا به جهت آن است که ما از خداوند خیر نخواسته ایم،و در واقع برای ما شرّ بوده و یا اگر واقعاً خیر بوده،خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نکرده ایم و همراه با استمداد از غیر بوده است.و یا اینکه استجابت درخواست ما،به مصلحت ما نباشد که به فرموده روایات،در این صورت به جای آن بلایی از ما دور می شود ویا برای آینده ما یا نسل ما ذخیره می شود ویا در آخرت جبران می گردد. در اصول کافی می خوانیم:کسی که غذای حرام بخورد،یا امر به معروف ونهی از منکر نکند ویا از سر غفلت وبی اعتنایی دعا کند،دعایش مستجاب نمی گردد. * معنای دعا،ترک کسب وکار نیست،بلکه توکّل به خداوند همراه با تلاش است.لذا در حدیث می خوانیم:دعای بیکار مستجاب نمی شود. * شاید قرار گرفتن آیه ی دعا در میان آیات روزه به خاطر تناسب بیشتری است که ماه خدا با دعا دارد. @alquran_ir
هدایت شده از عرفان، اوج ناز
هدایت شده از عرفان، اوج ناز
(۶۳) از آیت الله مصباح یزدی ﺷﺮﻁ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺨﺶ ﺑﻮﺩﻥ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻳﺎ ﺍﺑﻦ ﺟﻨﺪﺏ، ﻟﺎ ﺗﻘﻞ ﻓﯽ ﺍﻟﻤﺬﻧﺒﻴﻦ ﻣﻦ ﺃﻫﻞ ﺩﻋﻮﺗﮑﻢ ﺍﻟﺎ ﺧﻴﺮﺍ ﻭ ﺍﺳﺘﮑﻴﻨﻮﺍ ﺍﻟﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻓﯽ ﺗﻮﻓﻴﻘﻬﻢ ﻭ ﺳﻠﻮﺍ ﺍﻟﺘﻮﺑﺔ ﻟﻬﻢ ﻓﮑﻞ ﻣﻦ ﻗﺼﺪﻧﺎ ﻭ ﺗﻮﻟﺎﻧﺎ ﻭ ﻟﻢ ﻳﻮﺍﻝ ﻋﺪﻭﻧﺎ ﻭ ﻗﺎﻝ ﻣﺎ ﻳﻌﻠﻢ ﻭ ﺳﮑﺖ ﻋﻤﺎ ﻟﺎ ﻳﻌﻠﻢ ﺍﻭ ﺍﺷﮑﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﻓﻬﻮ ﻓﯽ ﺍﻟﺠﻨﺔ. ﺗﺤﺬﻳﺮ ﺍﺯ ﺑﺪﮔﻮﻳﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﻭ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺯ ﻧﺎﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﯼ ﺭﻭﺍﻳﺖ، ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺪﮔﻮﻳﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺑﺮ ﺣﺬﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺟﺰ ﺳﺨﻦ ﺧﻴﺮ، ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﮕﻮﻳﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎ ﺧﻀﻮﻉ ﻭ ﺧﺸﻮﻉ ﻭ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ، ﺩﻋﺎ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﺩﻫﺪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺸﻤﻮﻝ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﻳﮏ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺍﺧﻠﺎﻗﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺧﻄﺎﻳﯽ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺩﻳﻨﯽ ﺧﻮﺩ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﻄﻊ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻨﺤﺮﻑ، ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺟﻬﻨﻢ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺷﺎﻥ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﻳﺪ ﺧﺎﻟﺼﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﻴﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﺗﻮﺑﻪ ﻭ ﺗﺮﮎ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﻄﺎ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ. ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺣﺴﻦ ﻇﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﺑﺮ ﻓﺮﺽ ﺍﮔﺮ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻓﻘﻂ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺭﻭﺍﻳﺘﯽ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺆﻣﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﺑﮑﻨﻨﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺑﺪﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﻣﯽ‌ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﺮﻋﮑﺲ، ﺍﮔﺮ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺭﻳﺸﻪ ﻓﺎﺳﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻋﻘﺎﻳﺪﺷﺎﻥ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﺍﮔﺮ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﻢ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺑﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ‌ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ؛ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻣﺆﻣﻦ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺵ ﺻﺤﻴﺢ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ، ﺍﮔﺮ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ، ﺁﻥ ﮔﻨﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﺪﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﻴﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﺩﻫﺪ ﮔﻨﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻣﺮﺯﻳﺪﻩ ﺷﻮﺩ. @nazz_ir